این روزها گرفتن مجوز و اجرا بردن نمایش تبدیل به یکی از مشکلات اساسی کارگردانها شده است. البته این قضیه سالهاست که تبدیل به معضلی جدی شده ولی افزایش بسیار زیاد سالنهای خصوصی و اجراهای نمایشی این مشکل را دو چندان کرده است.
گروههای نمایشی مبالغ سنگینی را به سالنهای خصوصی به صورت پیش پرداخت میپردازند و اگر مشکلی در اجرای آنها شکل بگیرد و با مشکل مجوز روبهرو بشوند پول آنها به هوا میرود. دیگر هم اجرایی در کار نخواهد بود. این موضوع را با احسانحاجیپور نویسنده و کارگردان نمایش «گزارش یک مهمانى» در میان گذاشتهایم که این روزها با نمایش جدیدش در «عمارت نوفللوشاتو» میزبان تئاتردوستان است.
پایگاه خبری تئاتر: گویا در گرفتن مجوز دچار مشکلات عدیدهای شدهاید و نمایش شما با مشکل مواجه شده است. در این باره توضیح بدهید.
کش و قوس فراوانی برای گرفتن مجوز داشتیم. شهرام کرمی مدیر هنرهای نمایشی خیلی کمک کرد و باعث شد نمایش ما به اجرا برسد. قرار بود کارمان را زودتر از ۱۱ شهریور شروع کنیم ولی مشکلاتی در روند دریافت مجوز پیش آمد. به نظرم اگر حضور شهرام کرمی نبود کار ما به مشکل میخورد. به زعم بنده، حضور آقای شهرام کرمی اتفاق ویژهای در تئاتر ایران است. تئاتر این روزهای ایران حال خوبی ندارد. با این حال، کرمی تمام تئاتر را میشناسد و همه تئاتریها هم روی او اجماع دارند. خیلیها هم او را دوست دارند. فکر میکنم همین که ایشان پیگیری میکند و دفترشان روی تئاتریها باز است اتفاق مبارکی است. آقای کرمی تا پاسی از شب پیگیر کارهای تئاتریهاست و حتی خودش با تلفن تماس میگیرد و از روند کار اطلاعرسانی میکند. حتی اگر تئاتر من به اجرا هم نمیرسید این پیگیریهای رئیس مرکز هنرهای نمایشی فوقالعاده بوده است.
درباره ایده نمایشنامه «گزارش یک مهمانى» بگویید. چه شد به سوی نوشتن چنین اثری رفتید؟
عرض کنم که نمایش «گزارش یک مهمانى» قصه یک خواننده موسیقی را از سال ۱۳۵۹ تا سال ۱۳۹۵ روایت میکند. در این نمایش شاهد ۱۵ اپیزود مختلف هستیم. هر اپیزود به شکل یک «مونولوگ» (تکگویی) است. هر مونولوگ هم بین پنج تا ده دقیقه طول میکشد. بازیگران در هر اپیزود روند قصه را پیش میبرند. آنها به نوعی از نظر زمانی و مکانی قصه را جلو میبرند. این ماجرا طبیعتا دهههای ۵۰، ۶۰، ۷۰، ۸۰ و ۹۰ را در بر میگیرد. شخصیتهایی هم در نمایش داریم که به نوعی کدهای تاریخی را روایت میکنند. در واقع، از شرایط اجتماعی ایران غافل نشدهایم و مسائلی از این دوره و زمانه را بازگو میکنیم.
ایده اصلی شما به موسیقی پاپ برمیگردد؟
الزاما اینگونه نیست؛ نه. درباره موسیقی پاپ کار مهمی نمیکنیم. تماشاگران بین هر مونولوگ، موسیقی را میشنوند که کاملکننده روایت قصه هر اپیزود و در عین حال مقدمهای برای اپیزود بعدی است. هر موسیقی شما را به دوران خودش مانند سالهای دهه ۱۳۶۰ یا ۱۳۷۰ میبرد. ماجرای اصلی ما زندگی یک آدم است. این زندگی دستخوش تغییرات و حوادث مختلفی میشود. از طریق زندگی این آدم هم مروری بر شرایط سیاسی و اجتماعی کشور داریم. البته باید اضافه کنم که خیلی قضیه را جدی نگرفتیم؛ بلکه در نمایش چیزی بین واقعیت و خیال جاری است. ماجرای اصلی در مرزی بین واقعیت و خیال در نوسان است. هیچکدام از شخصیتهای نمایش «گزارش یک مهمانى» واقعی نیستند.
یعنی شخصیتهای نمایش به هیچ عنوان واقعی نیستند؟
نه، آنها خیالی هستند.
منظور شما از خوانندهای به اسم «الف.ح» کیست؟ این اسم ما را یاد «ابراهیم حامدی» خواننده ایرانی پیش از انقلاب که اکنون در آمریکا فعالیت می کند
این «الف.ح» همان احسان حاجیپور است. [خنده شدید] در واقع، باید بگویم که این «الف.ح» یک اتفاق تبلیغی است. در خود متن هم هیچ اشارهای به آن خوانندهای که فرمودید نمیشود. داستان درباره یک خواننده در دوران قبل از انقلاب است که در سال ۱۳۵۹ در یک مهمانی شبانه دچار مشکل میشود. در نهایت او بازداشت میشود؛ و در ادامه او در ایران میماند. این داستان درباره شخصیتی معروف و مشهور نیست.
اجرای شما به شکل مونولوگ است. نقدی در این زمینه بیان میشود که خیلی از گروههای نمایشی به دلیل مسائل مادی سمت اجراهای جمع و جور مانند مونولوگ رفتهاند. تقریبا میشود عنوان کرد که نیمی از اجراهای نمایشی تبدیل به مونولوگ شدهاند. آیا شما هم به این دلیل به سمت مونولوگ رفتهاید یا فرضیه دراماتیک نمایش «گزارش یک مهمانى» اینگونه ایجاب میکرده است؟
واقعیت امر این است که با صحبت شما موافق هستم. خودم هم به اجراهای مونولوگ انتقاد دارم ولی با این وجود باید عرض کنم که یکی از بهترین راهها برای روایت داستان یک آدم در طول ۴۰ سال از زندگیاش استفاده از مونولوگ است. مسئله اقتصادی تاثیر آنچنانی روی اجرای «گزارش یک مهمانى» نگذاشته است. صحنه، موسیقی و اتفاقات گرافیکی روی صحنه هزینههای سنگین خودشان را داشتهاند. با این حال، جنس روایت مرا به سوی مونولوگ کشاند. یک ایدهای هم داشتم که باید نمایش من رئالیستی باشد. ذهنیتم خیلی واقعی است. با خودم فکر میکردم که: «چگونه میشود از عناصر رئالیستی در روایت نمایش استفاده کنم و در عین حال از عناصر مینیمالیسم هم بهره بگیرم؟» بنابراین تلاش کردم که در اجرای نمایش «گزارش یک مهمانى» این اتفاق رخ بدهد. هر کدام از شخصیتها در یک مکانی هستند. یکی در جنگ و دیگری در دادگاه است. این فضاها آنچنان تنوعی برای طراحی میزانس ندارد. آکساسوارهای کوچک در هر اپیزود نمایش «گزارش یک مهمانى» تلاش میکند که فضای رئالیستی را ایجاد کند.
سالنهای خصوصی پیش از اجرا هزینه سالن را دریافت میکنند و اگر اجرایی با مشکل روبهرو شود و نتواند مجوز را بگیرد دیگر برگشت پول در کار نیست. این یک مشکل عظیم است. به طور کلی تئاترهای خصوصی را چگونه ارزیابی میکنید؟
زمانی در کارگروه تدوین آییننامه تئاتر خصوصی بودم. دوستان چه در مرکز هنرهای نمایشی و چه خانه تئاتر تلاش وافری دارند تا اتفاقات مثبتی در این زمینه رخ بدهد. تئاتر خصوصی احتیاج به حمایتی جامع دارد. منظورم از حمایت فقط مسئله مالی نیست. باید حمایتهای معنوی و مالی و مدیریتی داشته باشیم. نباید هیچ کس در تئاتر خصوصی ضرر کند. ممکن است در روند گرفتن مجوز دچار مشکل بشوید ولی باید قانونگذاری مشخص شود. اتفاقی که در مورد اجرای «گزارش یک مهمانى» افتاد این بود که اتفاقا سالن با ما خیلی همکاری کرد. البته من به آنها حق میدهم. اجارههای گزافی میپردازند. به نظرم باید فرایند ارزیابی نمایشها تسهیل شود. نظارتها باید به سمت نظارت کیفی برود.
این شرایط خیلی پیچیده است و نباید مشکلات را بر دوش مرکز هنرهای نمایشی، سالنهای خصوصی، شورای نظارت یا نهاد دیگری بیندازیم. به نظرم، باید تعریف درستی از تئاتر خصوصی داشته باشیم. صرف داشتن یک تماشاخانه به مثابه یک محل برای اجرا به معنای تئاتر خصوصی نیست.
در هیچ کجای دنیا هم اینگونه نیست. وقتی تئاتر خصوصی تعریف درستی شود و نحوه برخورد دولت و نهادهای دیگر با این سالنها مشخص شود روند کارها تسهیل میشود. مشکل اساسی این است که تعریف درستی از تئاتر خصوصی نداریم. تنها دولت نباید به هنرها و مخصوصا تئاتر کمک کنند. بلکه نهادهای دیگر هم باید کمک کنند.
چرا ۱۲ روز اجرا میروید؟
به خاطر رسیدن ماه محرم بلیت فروشیها تا زمان خاصی تعیین شده است. باید ببینیم چه پیش میآید.
https://teater.ir/news/14676