فيلمنامه «مكان» را چندين سال بود كه ميخواستم بسازم. اما از آنجايي كه شرايط ساخت فيلم در كشورمان براي جوانها به سختي مهيا ميشود من هم از اين قاعده مستثني نيستم و شرايط براي من فراهم نبود. تا اينكه با مساعدت و همراهي آقاي رضويان توانستيم فيلم را وارد مرحله توليد كنيم. از آنجايي كه موضوع فيلم مساله خودم بود و مطمئنم مساله بسياري از جوانهاست، توانستم آن را به تصوير بكشم.
برخلاف ظاهر فيلم «مكان»، در بطن از مساله و موضوع مهمي صحبت ميكند.
در اين فيلم راجع به چهار پسر جوان در كلانشهر تهران حرف ميزنيم. آنها ماشيني دارند، ته جيبشان هم كمي پول است و تصميم دارند تفريح كنند. براي تفريح آنها هيچ گزينهاي وجود ندارد اما تا دلتان بخواهد امكان خلاف كردن سر راهشان وجود دارد.
تحقيقات جامعهشناختي هم داشتيد؟
مفصل. طبق تحقيقات جامعهشناسي كه ما داشتيم به اين نتيجه رسيديم كه در تهران مكانيزم رسيدن به مواد مخدر حداكثر پنج دقيقه است. بنابر اين تحقيق علمي در هر نقطهاي كه در اين شهر حضور داريد، حداقل يك فروشنده مواد مخدر در شعاع زماني ٥ دقيقهاي شما قرار دارد. از سركوچهها و خيابانها گرفته تا هر خدمات خلافي كه خواسته باشيد، تلفني در منزل به شما تحويل داده ميشود. هر جواني كه بخواهد وارد مسير خلاف شود، كارش ساده است اما جواناني كه نميخواهند خلاف كنند كار برايشان سخت ميشود چون هيچ گزينهاي ندارند و انگار مسير خطرناكي براي تفريح در اختيارشان قرار ميگيرد.
اما پرداخت به چنين مقولهاي در فيلم شما لحاظ نشده است.
البته كه خط روايت و سكانسهاي فيلم تلاش ميكنند اين موضوع را به تصوير بكشند، ولي قطعا به خاطر اينكه بعضي از اين سكانسها از فيلم حذف شدهاند، به بدنه فيلم آسيب وارد شده.
به خاطر دريافت پروانه نمايش؟
بله. ما براي دريافت پروانه نمايش مجبور بوديم بعضي لحظات را از فيلم دربياوريم؛ ضمن اينكه ما تلاش داشتيم اشاره مستقيم به اين قضيه نداشته باشيم. يعني نشان دادن و نمايش مواد مخدر در اين فيلم هدف ما نبود. بحث چگونگي گذران اوقات فراغت جوانان را طرح كرديم كه اگر مديريت نشود انواع و اقسام پيشنهادها در اين شهر وجود دارد كه ممكن است خطرناك باشد؛ از نوشيدن الكل گرفته تا سيگار كشيدن يا فحشا و ادامه ماجرا...
به نكته مهمي اشاره كرديد كه اگر اوقات فراغت جوانان جدي گرفته نشود پيامدهاي مخرب زيادي در پي خواهد داشت. خصوصا اينكه اين مساله در مورد پسرها بيشتر صدق ميكند.
دقيقا... جوانان خصوصا پسرها اگر اوقات فراغت سالمي نداشته باشند به سمت خشونتهايي از جمله خودآزاري يا دگرآزاري، حيوانآزاري و... كشيده ميشوند و حتي ادامه آن به غارت و شورش و دزدي و جنايت كشيده ميشود.
نكته مهم ديگر به ساختار فيلم «مكان» مربوط ميشود كه در نوع خود جالب است. انگار كه يك فيلم با موبايل فيلمبرداري شده باشد كه خصوصيات يك فيلم بلند سينمايي را دارد.
بيشتر سعي كردم بر اساس تجربياتم قدم بردارم. مدلهاي مشابهي كه دلخواهم بود را رصد كردم متاسفانه نسخه داخلي شيوهمند و ساختاري نداشتيم.
از آنجايي كه فيلم بر اساس سكانس، پلان ساخته شده بعيد ميبينم «مكان» بيشتر از ٢٠ سكانس داشته باشد.
دقيقا ٢٠ سكانس داشتيم كه چند سكانس آن حذف شد.
آقاي احمدپناه چرا از بازيگران شناخته شده بهره نبرديد؟ مثلا يكي از نقشها را بازيگران شناخته شده و چهره بازي ميكرد.
از آنجايي كه فيلمنامه چند بار بازنويسي شد، اول ميخواستيم بر اساس فيلمنامه كلاسيك مكان را بسازيم بعد به اين نتيجه رسيديم كه فيلم فضاي مستند گونه داشته باشد چون تاثيرگذاري آن به مراتب بيشتر خواهد بود. لازمه استفاده از اين رويكرد اين بود كه از بازيگران ناشناس استفاده كنيم. بازيگران شناخته شده با وجود توانايياي كه دارند با خودشان فضا و تجربههاي كاري خود را ميآوردند و كار را از فضاي مستندگونهاي كه نياز اين فيلم بود دور ميكردند و براي واقعيتر شدن فضا از بازيگران تواناي تئاتر استفاده كرديم.
انصافا فيلم «مكان» در بحث بازيگري حرف براي گفتن دارد.
اين بچهها پيشتر در فيلم كوتاه بازي داشتند و «مكان» اولين تجربه بازي در فيلم بلند آنها بود. همراهي خوبي با من داشتند. همان طور كه ميدانيد جمع پسرانه مختصات خود را دارد. ممكن است از الفاظ غيرقابل پخش استفاده كنند. در عين حال هم بايد بازيهايشان تداعيگر يك جمع دوستانه پسرانه ميبود و حركت در اين مرز باريك بسيار حساس بود.
حتي اين به نظر ميرسيد كه بسياري از سكانسها بر اساس بداهه شكل گرفته باشد.
ما براي ساخت فيلمي با چنين ساختار با چند چالش مواجه بوديم؛ اول اينكه ميخواستيم در عين اينكه فيلم فضاي رئال داشته باشد اما از بداهه استفاده نكنيم. به جرات ميتوانم بگويم كه كوچكترين مكثها هم بر اساس فيلمنامه بود. به جز يك سكانس كلمه به كلمه ديالوگها در فيلمنامه بود. ما نزديك به دو ماه تمرين داشتيم. از آنجايي كه از آموزههاي تئاتر استفاده ميكنم از توانايي و تكنيكهاي تئاتري در اين فيلم بهره زيادي بردم. تمام سكانسها فكر شده بود . به هيچ عنوان پلاني در صحنه شكل نگرفت.
فيلمنامه مكان توسط پنج نويسنده نوشته شده است. حال آنكه فيلم از چالش و فراز و فرودهاي داستاني زيادي برخوردار نيست.
به نكته مهمي اشاره كرديد. همان طور كه گفتم نزديك به پنج سال براي ساخت اين فيلم صبر كردم و هر سال هم با نگاه جديد و تفكر متفاوت فيلمنامه را آبديت ميكردم و وقتي امكان ساختش فراهم نميشد دوباره روز از نو و روزي از نو. در نهايت پس از بارها بازنويسي به اين نتيجه رسيديم كه اين فيلم به يك فيلمنامه مدرن احتياج دارد و نه كلاسيك و فراز و فرودهاي داستاني فيلمنامه مدرن از فيلمنامه كلاسيك به مراتب كمتر است. در تيتراژ فيلم هم نام همه كساني كه در اين چند سال همراه اين پروژه بودند آورده شده.
فيلم «مكان» از آن دست فيلمهايي است كه نقش صدابردار در آن هم بسيار جدي است و ميتوانيم بگوييم بخش عمدهاي از كار بر عهده صدابردار بوده است.
نقش صدابرداري در اين فيلم كم از فيلمبرداري نبود. شما فكر كنيد چهار، پنج نفر در ماشين ون بوديم در عين اينكه صحنهها مدام عوض ميشد و جابهجايي صورت ميگرفت. محدوديت بسياري از صحنهها را هم در نظر بگيريد. وقتي الان به روزهاي پشت صحنه فكر ميكنم ميبينم دوستان با چه سختياي كار كردهاند.
و در پايان اين نقد به فيلم شما وارد است كه فيلمنامه «مكان» قابليت يك فيلم كوتاه را داشت.
فيلم ميتوانست با حذف برخي سكانسها و عدم پرداختن به برخي آسيبها، به يك فيلم كوتاه تبديل شود اما پرداختن شايسته به اين مساله جوانها، حجم فشارها و خطراتي كه آنها را تهديد ميكند نيازمند حتي زماني بيشتر از زمان فيلم بود. ما به اندازه سر سوزن به مشكلات جوانها اشاره كرديم و به آسيبهاي ديگر و خطراتي كه آنها را تهديد ميكند نپرداختيم. سعي كرديم در يك زمان استاندارد به حداقل آسيبها بپردازيم. فيلم در رده فيلمهاي لو باجت قرار ميگيرد. ما با بودجه يك فيلم كوتاه، فيلم بلند ساختيم. حداقل بايد براي اين فيلم ٢٠ شب فيلمبرداري ميكرديم اما ما در يك هفته فيلمبرداري اين فيلم را انجام داديم.