پایگاه خبری تئاتر: نشست خبری نمایش «شاهلیر» با حضور مسعود دلخواه (کارگردان)، نادر مشایخی (آهنگساز و رهبر ارکستر)، مهدی سلطانی، خسرو شهراز، الهام پاوهنژاد، بهاره رهنما، ناصر عاشوری، محمدرضا علیاکبری، محمدصادق ملک، محبوبه تفضلی، محمد صدیقیمهر، حمیدرضا هدایتی (بازیگران) و قاسم جعفری مشاور پروژه بعد از ظهر سهشنبه در مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
شکسپیر فرازمانی و فرامکانی است
مسعود دلخواه در ابتدای این نشست گفت: اهمیت برگزاری چنین نشستی بین هنرمندان تئاتر و رسانه فراتر از صحبت درباره نمایش است؛ وقتی دو نسل جوان و میانسال و حرفهای در گروهی بالغ بر صد نفر باهم و کنار هم کار میکنند این اتفاق از نظر فرهنگی و اجتماعی رویداد با اهمیتی میتواند باشد. در مرحله بعد میتوان بررسی که چقدر موفق بوده و به اهدافش نزدیک شده است. این نشست برای روشن کردن نقاط ابهام و ایجاد ارتباط بیشتر بین تئاتر و رسانه و ایجاد پل ارتباطی با مخاطب ضروری بود.
دلخواه درباره اجرای «شاهلیر» شکسپیر گفت: آثار کلاسیک این ویژگی را دارند که برای زمان و مکان حرکت میکنند؛ همانطور که حافظ و مولانا هنوز برای ما قابل درک اند، شکسپیر هم فرازمانی و فرامکانی است. از دوره دانشجویی این اثر ذهنم را مشغول کرده بود کما اینکه پایاننامهام هم درباره شاه لیر بود. از آن زمان بذری در ذهنم کاشته شد که باید یک روز این اثر را کارگردانی کنم. امروز خوشحالم با گروهی این اثر را کار کردم که هر کدام بار سنگینی را به دوش کشیدند. خیلی خوشحالم که نادر مشایخی پا به پای ما پیش آمد. بسیار خوشحالم که مهدی سلطانی در این کار حضور داشت چون تعداد کسانی که میتوانند شاه لیر را در ایران بازی کنند محدود است و یکی از آنها سلطانی است.
نادر مشایخی: از استرس دچار حمله اماس شدم!
نادر مشایخی (آهنگساز) هم در این نشست گفت: وقتی عرفان شیرنگی پیشنهاد کرد درباره پروژه با مسعود دلخواه صحبت کنم نمیدانستم چه چالشی پیشرویم است؛ این چالش به دلیل روش کارگردانی او بود؛ این روش چیز مهمی دارد که نوع تفکر ایرانی است. با این نوع فکر، مسعود دلخواه شاه لیر را کارگردانی کرد و هی ساخته و بهتر شد و همین بسیار جالب بود.
مشایخی ادامه داد: فکر میکنم در ایران با این روابطی که برای کار وجود دارد، نباید فقط کارگردان بود، بلکه باید یک اَبَر کارگردان بود چون انجام کار با صد نفر خیلی مشکل است. من انقدر که نگرانی داشتم، دچار حمله اماس شدم اما مسعود دلخواه راحت و بیاسترس کار کرد و نتیجهبخش بود چون او فقط کارگردانی نمیکرد بلکه دکوپاژ دائم در حرکت بود و چون اینجا نقشه و اجرا با هم برای موسیقی اتفاق میافتاد هیجانانگیزترین بخش کار را داشتم.
مهدی سلطانی: برای خیلی از صاحبنظران، هنر گناه کبیره است
مهدی سلطانی نیز در این نشست گفت: حضور در این اثر با این نمایشنامه و با این کارگردان خوب و بیگ پروداکشنی که داشت فرصت خوبی بود؛ «شاه لیر» یک تئاتر به معنای واقعی کلمه و برایم لذتبخش بود. فرق سینما و تئاتر در این است که در سینما متن و نقش خیلی مهم است و کارگردان انقدر مهم نیست یعنی یک کارگردان متوسط هم میتواند کاری قابل دیدن ارائه کند اما در تئاتر برعکس است؛ یعنی این کارگردان است که نتیجه آخر را رقم میزند اگرنه متن شاهکار زیاد داریم. وقتی این شاهکار و نقش خوب پیشنهاد شد دنبال کارگردان میگردید، وقتی مسعود دلخواه قرار باشد این شاهکار را کار کند، هر بازیگری راغب است که در این اثر حضور داشته باشد.
سلطانی ادامه داد: برای خیلی از صاحبنظران، هنر گناه کبیره است و فضیلت یعنی کار هنر نکردن. دوست دارند بودجه جای دیگری صرف شود.
خسرو شهراز: تهدیدات زیادی امروز دامن تئاتر را گرفته
محمدصادق ملک نیز در این نشست گفت: خوشحالم فرصت منحصر به فردی داشتم تا در کنار این گروه تجربه خوب و فرصت یادگیری چیزهای جدید داشته باشم. هدفم از حضور در این نشست مطرح کردن گرفتاری فرهنگی ماست، که چرا یک گروه ۱۲۰ نفره باید به فکر تبلیغات باشد؟ چرا ما باید دنبال اصحاب رسانه بگردیم؟ چرا باید نگران حضور تماشاگر باشیم و دست به هر روشی بزنیم تا مخاطب متوجه این اجرا شود؟ ارتباط مردم با تولیدات فرهنگی هنری قطع شده. باید اعلام هشدار کنیم؛ در دورهای که نیاز به فرهنگ و فرهنگسازی دارد و مردم به اشتباه فکر میکنند مشکلاتشان سیاسی و اقتصادی است اگر لیرشاه را ببینند متوجه میشوند این شاهکار هنری با ایرانیزه شدن در عرصه فرهنگ چه میکند و چه پیشنهادی به مردمش میدهد.
خسرو شهراز نیز از دیگر بازیگران این نمایش در صحبت کوتاهی گفت: راه دشواری که این گروه در پیش گرفت پر از فراز و نشیب و تهدیدی بود که دامن تئاتر امروز را گرفته و با این حجم کار، مشکلات بیشتر از بقیه آثار هم بود. ضمن اینکه تمرینات هم سخت بود و زمان زیادی گذاشتیم.
دلخواه: تلویزیون و شهرداری برای تئاتر کم کاری میکنند و روزی باید در یک دادگاه فرهنگی محاکمه شوند
دلخواه همچنین در پاسخ به سوالی خاطرنشان کرد: سیستم حاکم بر تبلیغات تئاتر ما و مناسبات بین دولت و تئاتر خصوصی و تعاریف مبهمی که در این رابطه هست، مشکلاتی نیست که یک شبه به وجود آمده باشد و یک شبه هم از بین رفتنی نیست. چرا یک گروه بزرگ باید التماس کند و بدوبدو به شهرداری برود که بنر بگیرد؟ احساس میکنم به من توهین شده. در خارج از کشور وقتی کاری اجرا میکردم جز قراردادی که میبستم دغدغه دیگری نداشتم اما اینجا دغدغههای زیادی دارم؛ تنها ۲۰ درصد از انرژیام را برای خلاقیت و کار صرف کردم و بقیهاش صرف حواشی شد.
او ادامه داد: رادیو، تلویزیون و شهرداری برای تئاتر کم کاری میکنند و روزی باید در یک دادگاه فرهنگی محاکمه شوند. مگر صدقه باید برای تئاتر باشد؟ حمایت، وظیفهشان است.
این کارگردان و مدرس تئاتر خاطرنشان کرد: یک جوانی که اول راه است ممکن است انرژی داشته باشد که بدود دنبال پوستر و بنر گرفتن اما برای این جمع این کار توهین است؛ این کار تجاری نبود و هیچ کدام از عوامل نپرسید دستمزد چقدر است؟ همگی انعطاف به خرج دادند. تا حالا هم هیچ کمک هزینهای نگرفتیم اما قولهایی داده شده. در خاتمه کار همه رقمهای فروش و کمک هزینه اعلام میشود. اما با اینهمه، خوشبختانه بازخورد خوبی داشتیم. واکنشها از سوی مردمی که حتی از شهرستانها میآیند ارزشمند است و این ارزشها باید درک شود چون ما کار فرهنگی میکنیم بدون اینکه تجارت و گیشه را بخواهیم محور قرار دهیم و با موضعگیری مسئولان تئاتر میتوانیم بفهمیم در آینده به کجا میرویم.
دلخواه ادامه داد: ما سه روز هفته را برای دانشجویان نیمبها کردیم تا حداکثر کسانی که میتوانند به اجرا بیایند و لذت ببرند. اما با این شرایط ممکن است حتی نتوانیم ۴۵ شب اجرایمان را هم پر کنیم و نیاز به حمایت مسئولان داریم.
دلخواه: اجراهایی که تاکنون از شکسپیر در ایران اجرا شده فرزندان ناقصی بوده
دلخواه همچنین در پاسخ به سوالی درباره زمان چهار ساعته و طولانی نمایش که ممکن است با عادت تماشاگر ایرانی هماهنگ نباشد، گفت: در مورد زمان نمایش «شاهلیر» این شکسپیر بود که تصمیم گرفت چقدر باشد! اجراهایی که تاکنون از شکسپیر در ایران اجرا شده فرزندان ناقصی بوده و چکیده اثر محسوب میشده؛ شاید دو اثر کامل در این سالها روی صحنه رفته باشد.
او ادامه داد: ما تصور غلطی درباره تماشاگر ایرانی داریم؛ این موضوع وقتی به من ثابت شد که بیگانه اثر کامو را کار کردم. همه گفتند اجرای این نمایش خودکشی است چون کسی نمیآید، اما وقتی در شب آخر دو اجرایی رفتیم و سالن کاملا پر بود به من ثابت شد که یک قشر فرهیخته تئاتری وجود دارد که به دیدن تئاتر میآید. سر اجرای مفیستو به من گفتند در میانه اجرا آنتراکت نده چون تماشاگران میروند، اما دیدیم که حتی یک نفر هم نرفت. بنابراین من ترسم از این موضوع ریخته است. ممکن است کسی دیسک کمر داشته و نتواند چهار ساعت روی این صندلیهای بد بنشیند اما معمولا بعد از انتراکت کسی از سالن نمیرود. معتقدم فقط تماشاگر فستفودی نداریم، کسانی هم هستند که یک ساعت در رستوران بنشینند و با آرامش غذا بخورند.
این کارگردان و مدرس دانشگاه همچنین درباره حادثهای که برای یکی از بازیگران پیش آمد و مساله بیمه او گفت: ما صد نفر را بعد از آن حادثه بیمه مسئولیت کردیم اما بعدا فهمیدیم سالن بیمه دارد و به ما نگفتهاند و هزینه زیادی کردیم. بههرحال اشتباهی است که پیش میآید، الان هم بچههای ما دو بیمه دارند! هم از طرف تئاترشهر و هم سرپرست گروه.
مشایخی: زمان کوتاه تئاتر، شگرد سرمایهداری برای کم شدن تفکر است
نادر مشایخی هم درباره مدت زمان اجرا گفت: این زمان طولانی کاملا عادی است؛ اجرای اثر شکسپیر پنج ساعت طول میکشد. ضمن اینکه فکر نمیکنم عادت تماشاگر ایرانی به زمان کوتاه تئاتر باشد بلکه این شگرد سرمایهداری است که زمان کوتاه باشد چون باعث تفکر کمتری میشود. چراکه هرچه زمان کمتر باشد کمتر فکر میکنیم. درحالیکه مثلا در اتریش دوازده ساعت تئاتر اجرا و از تلویزیون هم پخش شد و به مقابله با این شگرد رفت چون برای تفکر احتیاج به زمان داریم.
او خاطرنشان کرد: در اروپا کارهایی داشتهایم که با طلوع آفتاب شروع با غروب تمام میشود. پاشنه آشیل ما میتواند همین زمان باشد که تماشاگر فکر کند چهار ساعت با این شرایط سالن مثل تهویه و صندلی بنشینند و نتوانند سالن را ترک کنند اما کسی که میآید راضی و حتی مشعوف است. کسانی که نمیآیند ترس از زمان دارند اما کسانی که میآیند مشعوف سالن را ترک میکند. موسیقی به جا استفاده میشود و بر جذابیت کار اضافه کرده است.
دلخواه: اجرای نمایشنامههای شکسپیر به معنی تقویت تئاتر ملی است
سلطانی هم در ادامه درباره زمان اجرا گفت: تئاتر اگر خستهکننده باشد پنج دقیقهاش هم زیاد است اما اگر جذاب باشد تماشاگر بیشتر از چهار ساعت را هم تحمل میکند. تماشاگر ایرانی اگر احساس کند چند ساعت میتواند کاری تماشا کند که احساس خوبی داشته باشد میتواند چهار ساعت در سالن بماند اما اگر احساس کند اثر میزانسن خوبی ندارد و با مهارت رهبری نشده احساس خوبی به او دست نمیدهد.
مسعود دلخواه با تاکید بر اینکه «شکسپیر میراث فرهنگی تمام دنیا و بخشی از تئاتر ملی هر سرزمینی است» گفت: کار کردن این اثر به معنی تقویت تئاتر ملی است.
دلخواه همچنین تصریح کرد: همه ما در موقعیت لیر شاه هستیم؛ حتی مسئولانمان. بهنظر من حمایت از فعالیتهای فرهنگی هنری سالم، فرهنگمحور و تاثیرگذار بهنوعی حمایت از شخصیت کردلیای شاه لیر است. ما خودمان را در چنین دنیایی کردلیا میبینیم و باید تشخیص داده شود که آیا این نوع جریان فرهنگی باید حمایت شود یا کسی که با تملق و چاپلوسی پدرش را فریب میدهد؟ اگر مسئولان فرهنگی احساس نکنند که از چنین کارهایی حمایت شود بودن در چنین آثاری ارزشی ندارد.
الهام پاوژهنژاد: از ریز و بپاش جشنوارهها کم و تئاترشهر را بازسازی کنید
الهام پاوژهنژاد، بازیگر «شاه لیر» نیز گفت: شرایط سختافزاری تئاتر شهر بسیار منهدمتر از چند سال قبل شده؛ از مسئولان درخواست دارم اندکی از هزینهها و بریز و بپاش جشنوارهها را کم کنند و برای پابرجا نگه داشتن ساختمان مهم تئاتر کشور تلاش کنند. به جای ساخت سالنهای کوچک، پولها را صرف بازسازی این سالن کنند.
بهاره رهنما هم در این نشست گفت: تجربهای که در دو ماه اجرای شاهلیر به دست آوردم را چقدر باید در ورکشاپها حضور پیدا میکردم و این شانس بزرگی برای من بود. جنگ قدرت و روانکاوی شخصیتها برایم جذاب بود چون من آدم جنگیدن نیستم و فرار میکنم از چنین موقعیتهایی. بنابراین برای اینکه بتوانم نقش را دربیاورم برای خودم پیشقصهای ساختم.
بهاره رهنما: فضای فرهنگی اهالی فرهنگ ما فقیرتر از ذهن فرهنگی مردم عادی است
رهنما با بیان اینکه بسیاری از منتقدان و خانواده تئاتر را دعوت به تماشای این تئاتر کردند اما در جواب شنیدهاند که «چرا بیاییم تئاتر سه ساعت و نیمه شکسپیر ببینیم؟» گفت: با شنیدن این حرفها سیلی فرهنگی خوردیم. فکر میکنم در ایران بیشتر از شکسپیربین، شکسپیرگو داریم و معتقدم فضای فرهنگی اهالی فرهنگ ما فقیرتر از ذهن فرهنگی مردم عادی است.
در این نشست همچنین ناصر عاشوری، محمدرضا علیاکبری، محبوبه تفضلی، محمد صدیقیمهر، حمیدرضا هدایتی از بازیگران و قاسم جعفری مشاور پروژه صحبتهای کوتاهی داشتند.