پایگاه خبری تئاتر:بیش از ۱۰ ماه است که شهرام کرمی مسئولیت مدیرکلی اداره هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را پذیرفته و در این مدت اتفاقات و جریانات زیادی را در عرصه تئاتر شاهد بوده است. پیش از او مهدی شفیعی در این سمت فعالیت میکرد.
پیشینه سوابق شهرام کرمی نشان میدهد که وی در این سالها به لحاظ فعالیتهای هنری منفعل نبوده و نمایشنامهها و پروژههای زیادی را نویسندگی و کارگردانی کرده و جوایز زیادی نیز دریافت کرده است. وی از سال ۷۶ کارمند سازمان فرهنگی هنری شهرداری و در سال ۷۸ نیز مدیر امور نمایش سازمان شد و اکنون نیز در مرکز هنرهای نمایشی فعالیت میکند.
در دوره مدیریت کرمی در عرصه هنرهای نمایشی مسائل مختلفی در حوزه تماشاخانههای خصوصی، وضعیت بلیتهای تئاتر و حواشی زیادی رخ داده که البته وی با صبر و تأمل تلاش کرده آنها را مدیریت کند و شرایط تئاتر را به بهبودی برساند، منتها در این زمینه وی معتقد است که دستهایی نیز پشت پرده مشغول اخلالگری هستند.
سؤال نخست را با بودجه و اعتبار تئاتر شروع کنیم، آقای کرمی شما ۱۰ ماه از فعالیت رسمیتان در سمت مدیریت اداره کل هنرهای نمایشی میگذرد، چقدر از بودجه تئاتر را توانستید جذب کنید و شرایط آیا نسبت به سال گذشته بهتر شده است؟
متأسفانه علی رغم اینکه ۱۰ ماه از سال گذشته است حتی یک پنجم اعتبار مصوب را هم نتوانستیم دریافت کنیم، ضمن اینکه از سال قبل هم دیونی داریم و این در شرایط فعلی یکی از مشکلات اساسی ما است که قبلا هم بدان اشاره کردهام. بهرحال تئاتر نیازمند این حمایت دولتی است و ما نمیتوانیم بدون حمایت مستقیم و به امید اینکه گروههای نمایشی هزینههایشان را تأمین کنند، اعتباری را بدانها اختصاص ندهیم.
ما به خیلی از گروهها از مهر و آبان سال گذشته تعهد دادیم ولی هنوز کمکهزینه گروهها پرداخت نشده و هنرمندان تئاتر هم شرایط اقتصادی مناسبی ندارند، شاید اینها حتی در طول سال یک نمایش به روی صحنه ببرند بنابراین چشمداشت به کمک هزینه مرکز دارند. در طول سه ماه آینده و با وضعیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چندان نمیتوان دلخوش کرد که اعتبار خوبی جذب کنیم.
سال گذشته نزدیک به ۳۲ میلیارد اعتبار مصوب داشتیم که از این میزان ۲۴ میلیارد آن دریافت شد اما امسال ما ۲۴ میلیارد اعتبار مصوب داریم که در شرایط حاضر کمتر از از این ۲۴ میلیارد چیزی حدود ۶ میلیارد تومان آن را توانستیم دریافت کنیم که از همین میزان هم یک سوم دیون سال گذشته را پرداخت کردیم یعنی اینطور میتوان گفت که ما عملا اعتبار سال جاریمان کمتر از یک پنجم دریافت شده است.
*علت این کمبود اعتبار چه بود؟
متأسفانه خزانه دولت خالی است.
*یعنی در همه بخشها این اتفاق افتاده است؟
چیزی حدود ۲۰۰ میلیارد تومان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کسری اعتبار داشته و نتوانسته اعتبار مصوب حوزههای مختلف را پرداخت کند.
*تناسب این کسری بودجه در ارشاد یکسان است؟ یعنی مثلا در سازمان سینمایی یا دفتر موسیقی هم شرایط مانند مرکز هنرهای نمایشی است؟
تا جایی که من اطلاع دارم در تمام حوزهها دچار مشکل اعتبار هستیم و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چالش دارد ولی شاید در حوزه های دیگر به اندازه تئاتر به چشم نیاید چرا که سینما جنبه تجاریاش خیلی غالب است، ضمن اینکه بخش اسپانسرینگ قوی هم دارد و چندان وابسته به اعتبارات دولتی نیست ولی ما رسما وابسته به اعتبارات دولتی هستیم و انجمن هنرهای نمایشی ۴۰۰ مرکز در سراسر کشور دارد که اینها نیاز به تزریق اعتبار دارند.
*اسپانسری برای جشنواره تئاتر فجر جذب نشده است
ضمن اینکه ما در عرصه تولیدات نمایشی جشنوارهها هم نیاز به اعتبار داریم، این رویدادها را نمیتوان با مشارکت بخش خصوصی انجام داد چرا که سابقه نداشته تا به حال جذب سرمایه داشته باشیم ما الان سر جشنواره فجر هم با وجود اینکه از اردیبهشت ماه رایزنی برای اسپانسر کردیم ولی تا این لحظه هیچ نتیجهای نگرفتهایم فقط مذاکره کردیم اما وقتی پای میز نشستیم هیچ اتفاقی نمیافتد. در تمام سالهای قبل هم چون تئاتر هنر محدودی است، اسپانسر بدان ورود نمیکند و شرایط همینطور است.
در نهایت این معضل اعتبار برای همه حوزهها و حتی نهادهای دیگر قابل لمس است یک بخشی هم به نظر من بدین برمیگردد که عرصه فرهنگ و هنر متأسفانه با توجه به تعاریفی که در اعتبارات سالیانه برای آنها در نظر گرفته شده، همیشه بیشتر از همه حوزهها لطمه خوردهاند البته در دیگر حوزه ها حتی صنعت هم این فقدان اعتبار لمس میشود ولی اینطور نیست.
ما برای سال آتی هم که به تازگی اعتبارات و بودجهها مشخص شده تنها ۱۰ درصد افزایش بودجه نسبت به سال قبل داشتیم البته باز این اعتبار مصوب است و مشخص نیست که چقدر اختصاص پیدا میکند همیشه تئاتر از اعتبار مصوب خیلی فاصله داشته است.
۱۰ میلیارد بدهی فعلی مرکز هنرهای نمایشی است
*با توجه به صحبتهایی که درباره بدهیهای قبلی مرکز از سال گذشته گفتید، الان چقدر بدهی مرکز هنرهای نمایشی از گذشته تا امسال دارد؟
ببینید از گذشته ما بدهیهایی داشتیم و در سال جاری هم ۶ میلیارد از فعالیتهای نمایشی و برنامهها دچار بدهی شدیم یعنی الان ما چیزی نزدیک به ۱۰ میلیارد بدهی داریم.
حال جناب وزیر در جلسهای که با ما داشتند مطرح کردند که به شکل ویژه از تئاتر حمایت خواهند کرد و امیدواریم این شرایط مهیا بشود تا ما هم بتوانیم دیون خود را پرداخت کنیم و هم اینکه بودجه برای ایدهها و برنامههایی که برای رونق تئاتر در نظر داریم، جذب کنیم.
*در ارتباط با جشنوارهها فرمودید الان شرایط برای تئاتر فجر و بخش بینالملل آن چگونه است با توجه به اینکه هزینهبرترین بخش جشنواره فجر مطمئنا بخش بینالملل است و این جشنواره نیز پیشانی تئاتر کشور محسوب میشود، وضعیت دعوت از گروهها به چه صورت خواهد شد؟
خوشبختانه در ارتباط با تئاتر فجر با توجه به جلساتی که با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون هنری ایشان داشتیم تأکید زیادی شد که هیچ کم و کاستی نداشته باشیم با توجه به اینکه امسال هم در آستانه چهلمین سال انقلاب قرار داریم بنابراین این جشنواره میبایست بهتر از همیشه برگزار شود.
من هم از آقای نادر برهانی مرند و ستاد جشنواره خواستم که بدون هیچ نگرانی برنامهریزیهای لازم را انجام دهند و برای برگزاری شایستهترین باشند. در بخش بینالملل هم سعی کردیم برنامه ریزی خوبی داشته باشیم تا گروههای مناسبی جذب شوند، بنابراین ما نگاهمان را به روی جشنواره تئاتر فجر متمرکز کردیم تا در این حوزه دچار مشکل اعتبار نشویم.
البته این نکته را هم بگویم که اعتبار ما محدود است و میبایست صرفه جویی داشته باشیم و بیشترین مشکل هم در این زمینه الان برای همین گروههای بینالمللی است چرا که خیلی قیمت ارز بالا رفته و هزینههای دعوت از گروههای خارجی به ویژه دستمزدهای گروههای خارجی زیاد است.
مثلا یک گروه از روسیه که از بهترینهای نمایشی روسیه هستند از سال پیش برای حضور در جشنواره با ما توافق کردند، سال گذشته هزینهای که برای حضور این گروه در جشنواره برآورد شد چیزی حدود ۳۰۰ میلیون تومان بود الان ما برآورد جدیدی که داشتیم این گروه برای چهار اجرا در جشنواره فجر یک میلیارد تومان هزینهشان میشود، یعنی قیمتی حدود سه برابر! همینها کار ما را سخت تر میکند در حالی که اعتبار بخش بینالملل ما محدود است.
این از این دست مشکلاتی است که سعی میکنیم در رایزنی با گروههای مختلف قیمت مناسب را انتخاب کنیم یا اینکه گروهها هم با شرایط ما راه بیایند تا بتوانیم بخشی از هزینهها را از طرف خود و حتی بخشی را از طریق دولت خود این گروهها تأمین کنیم. خوشبختانه جشنواره تئاتر فجر خیلی شناخته شده است و به عنوان یکی از جشنواره های مهم جهانی در تمام فستیوالها آن را میشناسند و همین باعث میشود که استقبال خوبی هم از ما شود، به نظرم وظیفه ما است که از این سرمایه و رویداد خوب صیانت کنیم.
*گروهها یا کشورهایی بودهاند که به مشکلات مالی یا مسائل دیگر دعوت ایران را نپذیرفته باشند؟
خیر، چرا که بیشتر گروهها خودشان متقاضی حضور در ایران بودند. گروههای خارجی برای حضور در ایران به چند دسته تقسیم میشوند یکی کمپانیهای شناخته شده که امور بینالملل ما به خوبی با آنها تعامل دارد و دوم گروه های کمتر شناخته شده که خودشان پیگیر حضور در جشنواره هستند. گروه اول را عموما خودمان دعوت میکنیم چرا که شناسنامه دارند.
اما عمده مشکلی که شاید در دعوت از گروهها داشته باشیم یکی خود نمایش است که باید مشخص شود چقدر با شرایط فرهنگی ما تناسب دارد و دوم شرایط مالی گروهها است خیلی گروهها حتی برنامه ریزی چند ساله برای حضور در ایران دارند مثلا همین گروه روسیه که از سال پیش برای حضور در ایران توافق کرده است.
نکته پایانی در این زمینه این است که تغییر تاریخ جشنواره هم برنامه برخی فستیوالهای دیگر ما را دچار تغییر کرد امسال جشنواره به دلیل ایام فاطمیه و حرمتی که تلاش کردیم نگه داریم و اینکه جشن چهلمین سال انقلاب میبایست شاد باشد، به تاریخ ۲۲ بهمن ماه تغییر پیدا کرد.
*جناب کرمی الان حدود ۱۰ ماه است که از فعالیت رسمی شما در اداره کل هنرهای نمایشی میگذرد، چه نمرهای به عملکرد خودتان در مرکز میدهید و اینکه آیا برنامهها و کارهایی که باید در این ماهها به سرانجام برسانید با همه حواشی که در عرصه تئاتر وجود داشته آیا به انجام رسیده یا اینکه صرفا فعالیتها در قالب تغییر چند مدیر و اتفاقات نمایشی خاص بوده است؟
من اگر بخواهم به خودم نمره بدهم مطمئنا نمرهام ۲۰ نیست، چون حوزه اداره کل هنرهای نمایشی با وجود ۱۷ هزار هنرمند فعال تئاتر و این تعداد سالنهای نمایشی در سراسر کشور و مطالبات خود هنرمندان و شرایط زیرساختی که ما در اختیار داریم، برنامه ریزی و اجرای دشواری دارد. ما هنوز همان زیرساخت های بیست ـ سی سال پیش را در اختیار داریم.
یکی از مشکلات ما این روزها کمبود نیروی انسانی است. تئاتر امروز رونق گرفته و گسترش یافته ولی اداره کل نسبت به بیست ـ سی سال پیش حتی تعداد نیروهای انسانیاش هم خیلی کمتر شده است. هر شب در تهران نزدیک به ۱۴۰ تئاتر اجرا میشود اما ما با داشتن هفت ـ هشت نیروی کارمند در شورای نظارت و ارزشیابی طبیعی است که دچار چالش میشویم چرا که اینها اگر بخواهند وظیفه ارزشیابی و نظارتی خود را انجام دهند خیلی برایشان دشوار است که به همه این نمایشها برسند.ضمن اینکه گونههای جدید تئاتر هم زیاد شده است و ضرورت دارد که در حوزههای مختلف از جهت نیروی انسانی طوری فعالیت و برنامه ریزی کنیم که فعالیت مؤثری در این عرصه داشته باشیم.
در حوزه اعتبارات هم که همیشه تئاتر دچار مشکل بوده است شما پرونده تئاتر را در تمام این سالها ارزشیابی کنید همیشه از فقدان اعتبار مناسب گلایه کردهایم چه زمانی که من هنرمند بودم و چه الان که مسئولیت دارم من دورانی را یادم نمیآید که بودجه مناسب به تئاتر اختصاص پیدا کرده باشد حتی در یک مقطعی یادم میآید بودجه تئاتر دو برابر شد اما همان زمان هم باز چالشها زیاد بود و خلاءهای زیادی وجود داشت.
*همین نشان نمیدهد که مشکلات تئاتر ما ربطی به بودجه ندارد؟
بله من قبول دارم که مشکل پایهای است ولی با این حال شما اعتبار حوزه تئاتر را با سینما مقایسه کنید همین تفاوت فاحش را مشخص میکند. درست است که ما هر چند سال یک بار افزایش بودجه داریم ولی همیشه در یک حد و درصد خاص بوده است اما این هیچ وقت آن خلاء پایهای را جبران نمیکند چرا که این معضل همیشگی است و اجازه خیلی کارها را به ما نمیدهد.
من از زمانی که به مرکز آمدم سعی کردم روی دو نکته تمرکز کنم یکی نمایشنامه نویسی برای تقویت جریان نمایشنامه نویسی ایران چرا که در این عرصه آسیب زیاد داریم و در این سالها جریان نمایشنامه نویسی را تقویت نکردیم. مایه خرسندی نیست که الان ۴۰ درصد کارهای روی صحنه نمایشنامههای خارجی هستند و جریان فعال خود ما نداریم بنابراین لازم است که به این حوزه توجه میکردیم.
*خب علت این امر مشخص است آقای کرمی، همین کمبود انگیزه نمایشنامه نویسان ایرانی...
بله درست است نمایشنامه نویسان ما کم انگیزه شدهاند یا آثارشان اجرا نمیشود یا اینکه گروهها به آنها رجوع نمیکنند. من خیلی دوست داشتم در این حوزه برنامه ریزی درست داشته باشم به نحوی که انگیزه در فضای نمایشنامه نویسی ایرانی برای نگارش زیاد شود.
منتها در این حوزه ما بیشتر در حد برنامه ریزی هستیم چون در بخش اعتبارات دچار مشکلیم مثلا من فکر کردم که سالیانه به ۵۰ نمایشنامه نویس سفارش نمایشنامه بدهم و از کارگردانها بخواهم که از آنها حمایت کنند تا آثار داخلی تولید شود یا خیلی ایدههای دیگر برای تقویت جریان نمایشنامه نویسی و نویسندگان ایرانی.
نکته دوم مدنظرم هم در حوزه آموزش است ما فکر میکنیم که آموزش مرتبط به حوزه آموزش عالی است و نباید بدان ورود کنیم درحالیکه اینطور نیست، مثلا من در یک دانشگاه فارغ التحصیل میشوم و میبایست جذب فضای کار شوم درصورتی که قبل از آن ملزومات دیگری را نیز باید رعایت کنم و این جریان فعال عرصه آموزش ادامه پیدا کند.
چنین چیزی میبایست در شهرهای مختلف ایران و استانها هم رعایت شود. در دیگر شهرهای ما به غیر از تهران هم نمایشهای زیادی روی صحنه میرود، بیش از ۷۰۰ گروه نمایشی الان ثبت شده است، جدا از بقیه که هنوز ثبت نشدهاند، اینها دوست دارند تولید حرفهای داشته باشند ولی شرایط برایشان فراهم نیست. درحالیکه در قالب آموزش میشود این تولید حرفهای را در دیگر شهرهای تهران تقویت کرد. چیزی که نمونهاش در طول چند دهه گذشته از جمله اوایل دهه ۷۰ در دوره مدیریت آقای منتظری صورت گرفت و منجر به شکوفایی تئاتر ایران شد، منتها باز هم در این حوزه نیاز هست که اعتبار داشته باشیم تا بتوانیم به تقویت گروه ها بپردازی.
ما در زمینه تولیدات در دیگر شهرها الان خیلی مشکل داریم چرا در این زمینه برنامه ریزی صورت نگرفته است؟
در این بخش هم قبول دارم که کاستی زیاد داریم بسیاری از ایدهها و فکرهایی که از جهت اجرایی فکر میکنیم در این عرصه را هنوز نتوانستیم اجرایی کنیم چرا که ما در این ماه ها تنها روی تعریف قانونمند و ضابطه مند فعالیت در عرصه هنرهای نمایشی تمرکز کردیم.
ما یک سری قوانین در برخی حوزهها داشتیم اما در برخی حوزهها هم قانون نداشتیم مثلا شورای صنفی هنرهای نمایشی بابت ورود به قیمت بلیتهای نمایشی و یا آیین نامه سالنهای خصوصی تئاتر، نظارت و ارزشیابی و جنبه درجه بندی آثار و نحوه فعالیت در سالنهای نمایشی.
*اینکه مطرح میشود قرار نیست آیین نامه شورای صنفی به مرحله اجرایی برسد، صحت دارد؟
خیر اینطور نیست. ما آیین نامه را تدوین کردیم حتی نسخه آن را هم میتوانیم به شما نشان دهیم که کارشناسان تدوین کردند، منتها یک قدری در گیر و دار چالشهای حقوقی قرار گرفته و قدری هم تشریفات اداری دارد تا قانون مند شود بنابراین قطعا این شیوه نامه ابلاغ خواهد شد.
این آییننامه تلاش دارد اصناف را تقویت کند و کارها را پیش ببرد در زمینههایی که ما دچار خلاء قانونی هستیم مثلا من به عنوان مدیر کل هنرهای نمایشی نمی توانم صلاحیت هنری شما را بابت کاری تأیید یا رد کنم و فقط میتوانم اثر شما را ببینم و مطابق آن کار را ارزیابی کنم به خاطر همین شاهد هستیم که یک وقتی کارگردانی بدون سابقه در یک سالن حرفهای یک شبه به صحنه میرود و بعد عدهای به ما انتقاد میکنند که چرا چنین اتفاقی افتاده است درحالیکه هیچ جای قانون به ما نگفته است که ما نمیتوانیم چنین اجازهای به افراد بدهیم!
*الان در زمینه کلاهگیسها چه قانونی در عرصه نمایشی وجود دارد؟ در این زمینه شبهات و مسائل مختلفی مطرح میشود و در این ماههای اخیر نیز مسائل متعددی دیده شده است.
در بحث کلاه گیسها ما قانون داریم و خیلی هم واضح و مبرهن است، در مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی ابلاغ شده و ۱۶ بند هم دارد. استفاده از کلاه گیس یک مصوبه صریح و واضح دارد، بدین قرار که «استفاده از کلاه گیس در آثار نمایشی ممنوع است مگر بنا به ضرورت و تشخیص کارشناس در باره کاراکتر» بنابراین اینجا نگفته است که حتما باید از کلاه گیس استفاده بشود یا نشود.
مدتی پیش نمایشی در یکی از سالنهای تهران به صحنه میرفت که خانومی سرطان داشت و از کلاهگیس برای او استفاده کردند بودن این میتواند جزء کار باشد یا نمایشی که مرد پوشی دارد و از یک کلاه گیس اغراق شده برای کاراکتر آن استفاده میشود تا نقش مرد را بازی کند، یا کاراکترهایی که ایجاب میکند خارجی هستند یا جنبه خنثی دارند.
بنابراین استفاده از کلاه گیس باید به شکل واضح برای مخاطب مشخص باشد که وجود دارد و تلقی موی طبیعی نکند و مطلقا هم نمیشود از کلاه گیس به طور کامل استفاده کرد مثل اینکه موی افراد پریشان باشد بنابراین یک حداقل پوششی روی سر لازم دارد منتها یکی از عللی که باعث ایجاد حساسیت در این زمینه شد این بود که در یک جایی عکس های پشت صحنه نمایشی منتشر شد که حالت آرایه کامل کلاه گیس بدون پوشش بود و اجرای عموم آن اینگونه نبود.
در جای دیگری هم بازیگران در فضای مجازی عکس های پشت صحنه یا عکس با مردم را منتشر کردند و این مسائل انعکاس پیدا کرد و نکته دیگر هم اینکه عدهای تصور کردند که چنین چیزی رایج است و میبایست کلاه گیس در هر کاری رواج پیدا کند یا جذابیت کار را بیشتر میکند و این از حالت طبیعیاش خارج شد گریمورها تصور کردند که برای جلوه هنری میبایست حتما کلاه گیس وجود داشته باشد حتی در کاری که ضرورتی هم وجود نداشته باشد.
نمونه این هم من سال گذشته خودم نمایشی روی صحنه بردم که برای بازیگر خانم نیازی به وجود کلاه گیس نبود و من هم این را تذکر دادم منتها گریمور ما اصرار داشت که برای جلوه بهتر صورت از کلاه گیس استفاده کند در نهایت هم این اتفاق نیفتاد اما یکی از نکاتی که این روزها مطرح میشود همین است که برای ممنوعیت کلاه گیس قانون داریم که در صورت نیاز حتما باید به تشخیص کارشناس ارزیابی برسد بدین صورت که کاملا مشخص و مبرهن باشد که این کلاه گیس است نه موی طبیعی.
* درباره مزایای تصویب آییننامه شورای صنفی تئاتر صحبت کردید و اینکه اگر این آیین نامه به تصویب برسد خیلی مشکلات تئاتر از جمله تأیید صلاحیت هنرمندان و کارگردانها برای کار حرفهای را در نظر میگیرد، این به چه معناست؟ آیا به معنای محدود کردن هنرمندان برای کار هنری است؟
اشاره کردم که الان به عنوان مدیرکل هنرهای نمایشی نمیتوانم صلاحیت هنری افراد را بابت کاری تأیید یا رد کنم، فقط اثر را میتوانم مورد ارزشیابی قرار دهم، علت این امر هم این است که ما در این زمینه آسیب زیاد داریم و ایراداتی زیادی از ما گرفته میشود.
شما به هر دلیلی به عنوان شخصیت حقیقی میروید و یک سالن را میگیرید سرمایه جذب میکنید و کار تولید میکنید من فقط میتوانم نظارت و ارزشیابی کنم و به شما مجوز میدهم اما وقتی شورای صنفی تشکیل شود این شورا میتواند درباره صلاحیت هنری اشخاص مطابق معیاری اظهار نظر کند. این اتفاق در سینما افتاده اگر کسی بخواهد فیلم اول بسازد باید مشاور داشته باشد و مراحلی را طی کند.
*درباره بلیت فروشی نمایشها هم این شورا قرار است تصمیمگیری داشته باشد؟
بله درباره بلیتفروشی هم ما الان خلاء قانونی داریم منتها الان شرایطی که هست من بیشتر مصالحه میکنم و مثلا میگویم فلان کارگردان من به شما مجوز نمیدهم، مگر اینکه بلیت نمایشت را ۱۰۰ هزار تومن تعیین کنی! در حالی که همان کارگردان هم میتواند مخالفت کند و بگوید که قیمت بلیتش را میخواهد ۲۰۰ هزار تومان تعیین کند و من هم کاری نمیتوانم انجام دهم.
تازه همین اظهار نظر هم میتواند در سالنهای خودمان اتفاق بیافتد نه سالنهای خصوصی مثل هتلها یا دیگر مکانها. بنابراین اگر برای نمایشی بلیتی ۴۰۰ هزار تومان هم تعیین شود ما قانونی نمیتوانیم دخالتی کنیم و تنها یک شورای صنفی است که می تواند اعمال نفوذ کند.
ما در پروانه نمایشی که مجوز اجرای کارها را صادر میکنیم ساعت اجرا و اصول و قواعد آن را در نظر میگیریم اما درباره بلیت نمایش نمیتوانیم نظری بدهیم.
*درباره سالن اجرای نمایش چطور آیا میتواند زیر نظر اداره کل هنرهای نمایشی نباشد؟
خیر سالن باید مجوز داشته باشد و به تأیید اداره اماکن و شهرداری هم برسد.
*در نهایت تصویب این آیین نامه شورای صنفی آیا سلب مسئولیت از فعالیتهای مرکز هنرهای نمایشی نمیکند؟
خیر مرکز هم در این شورا نماینده قانونی دارد و بقیه همه صنف هستند.بهرحال ما باید اصناف را به رسمیت بشناسیم. این شورا از ۹ صنف نماینده خواهد داشت شامل خانه تئاتر، انجمن صنفی تماشاخانهدارها، نماینده شهرداری و ... از این نمایندگان هستند که تصمیم گیری میکنند و تعرفه را می توانند مصوب کنند و مصوبهشان هم قانونی میشود.
* اداره هنرهای نمایشی در این شورا تنها یک نماینده و یک رأی دارد و آیا فکر نمیکنید این خودش مشکلاتی را ایجاد کند؟
خیر، ما الان تلاش داریم برای بخشهایی که دچار خلاء قانونی هستیم مشکلات را رفع کنیم ما تا به حال در خیلی حوزهها نمیتوانستیم ورود کنیم و این شورای صنفی اتفاقات بازوی اجرایی ما میشود تجربه این امر هم در سینما وجود دارد. بهرحال ما باید صنف را به رسمیت بشناسیم هر چه صنف تقویت شود به نظرم اداره کل هنرهای نمایشی تقویت میشود و این تعریف قانونی هم دارد و اگر اختلافی هم در فضای هنری به وجود بیاید دادگاه و قوه قضائیه، نظر شورای صنفی را ارجح از یک نهاد دولتی میدانند چون صنف به عنوان یک تشکل مقررات و قانون دارد و نگاه کلی دولت هم این است که تفویض اختیار دارد و اتفاقا من هم معتقدم که این کمک ما خواهد بود.
*اشاره به خانه تئاتر شد، لطفا بفرمایید تعامل مرکز هنرهای نمایشی با خانه تئاتر چطور است، اینطور احساس میشود که خانه تئاتر آلترناتیوی برای مرکز محسوب است.
ارتباط ما خوب است، در تمام صحبتهایم هم گفتهام که باید صنف قوی شود، تعامل ما با خانه تئاتر خوب است و من در این طول این ۹ ماه چند بار با آنها صحبت داشتم.
* همین تعامل خوب باعث شد که برای نمایش مشکلدار «یک دقیقه و سی ثانیه» شهرام گیلآبادی (مدیر خانه تئاتر) مشکلی پیش نیامد؟
البته آقای گیل آبادی سال گذشته اجرا داشت، یادم میآید که بارها شورای ارزشیابی تذکر برای نمایششان دادند اجرای امسالشان هم با تمام رویه قانونی اعمال شد مواردی هم بود که به گروه دربارهاش تذکر دادیم.
البته به جز این ما متهم به حمایت از نمایش بینوایان هم شدهایم در حالی که ما روال قانونی را برای همه کارها طی میکنیم.
*ولی عدالت را رعایت نمیکنید و این عدالت درباره نحوه برخورد و ارزشیابی همه نمایشها با هم یکسان نیست، نمونه هم همین نمایش «بینوایان» که فقط در حد یک تذکر بوده است، در مقایسه با سایر کارها که به توقیف کارشان میانجامد؟
نه واقعا اینطور نیست. ما به صورت شکلی و محتوایی اگر نمایشی تخلفی بکند برخورد میکنیم. من تمام حوزههای نمایش بینوایان را چند بار با سختگیری نظارت کردم، حتی موردی که درباره تبلیغات قبل از کار شروع کردند را علنی تذکر دادیم و تذکر کتبی هم دادیم حتی حین اجرا تمام موارد لازم را تذکر دادیم و گروه رعایت کرد.
مثلا در خصوص پوشش به گروه تذکر دادیم از اجرای سوم و چهارم به طور کامل کلاهگیسها اصلاح شد. معمولا ابتدا سعی میکنیم به گروه تذکر دهیم، مگر چیزی که بخواهد حالت عمومی پیدا کند و حواشیاش زیاد شود.
به طور مثال یک نمونه عینی بیاورم درباره نمایشی که پوسترش دچار مشکل بود و ما هم بلافاصله با گروه وارد تعامل شدیم و مشکل حل شد و گرنه انتشار وسیعی پیدا میکرد و اگر گروه تعامل نمیکرد ما بلافاصله برخورد قانونی میکردیم. من همیشه نگاهم تعاملی است و بارها هم این را خودتان شاهد بودهاید که نگاهم اصلاحی است تا حذفی، مگر اینکه مشکل بیشتری پیش بیاید.
چنین اصلاحاتی درباره همه گروهها و تعامل با آنها وجود دارد شاید بقیه آگاهی از این امر نداشته باشند یک بخشی که از اراده ما و گروه خارج میشود ما مجبور میشویم ورود سختگیرانه داشته باشیم. مثلا درباره یک نمایش دیگر تیزر کار خارج از اراده ما شد و ما مجبور شدیم با این تخلف آشکارا برخورد کنیم، بنابراین تلقی این است که ما نگاه یکسان درباره نمایشها نداریم درحالیکه ما با همه تعامل میکنیم و بارها با تیمها نشست برگزار میکنیم مواردی که گروه دچار تخلف غیر تعمدی شده یا نقصهایی ایجاد میشود سعی میکنیم در تعامل آنها را برطرف کنیم اما یک وقتهایی هم اتفاقاتی میافتد که ما ترجیح میدهیم زود ورود کنیم.
یک نکته را باید بگویم من ترجیحم این است قبل از اینکه نهادهای دیگر از جمله قوه قضائیه درباره تئاتر ورود کنند، در خود اداره کل هنرهای نمایشی مشکل را حل کنیم، چون اصلا شایسته نیست که قوه قضائیه وارد مسئلهای شود و در این صورت شاید نوع برخورد متفاوت شود، اعلام جرم شده و پرونده قضائی برای گروهها تشکیل شود.من خودم یک هنرمند هستم و همین مهر سال گذشته اجرای نمایش داشتم و اصلا خوشایندم نیست که بخواهم مانع اجرای یک نمایش شوم، بدترین لحظات من زمانی است که بخواهم مانع اجرای کاری شوم. متأسفانه در این چند ماه اخیر هم چند مورد اینطور داشتیم که حتی سعی کردیم تعامل کنیم، حتی گروهی داشتیم که کارش مشکل داشت، ما سعی کردیم دوره اجرایش تمام شود تا به اجرایشان لطمه نخورد و تنها تذکر دادیم یا اینکه اجرایشان را تمدید نکردیم در تمام این ۹ ماه سعی کردم با دید تعاملی وارد شوم.
*پس دقیقا مشکلی که برای آقای اسدی و خانم مریم کاظمی پیش آمد، چطور بود؟
بله همینطور است..ما زمانی که خودمان متوجه شدیم برخورد کردیم اما متأسفانه قوه قضائیه هم ورود کرد و این اصلا خوشایند ما نیست که قوه قضائیه ورود کند و وظایف قانونی را انجام دهد ترجیح میدهیم قبل از ورود قوه قضائیه خودمان روال عادی را طی کنیم و گروهها دچار مشکل نشوند اما شاید این شائبه بی عدالتی در این زمینه است که خیلی از این تعاملات ما را گروههای دیگر در جریانش نیستند تنها آن بخشی که بیرونی بروز میکند، مشخص است یا بخشهایی که گروهها بی انصافانه نظر میدهند اینطور به نظر میرسد.
ما اگر مطابق قانون با یک گروه نمایشی برخورد میکنند گاهی پیش میآید که گروه نمایشی تصور میکند نظر ما سلیقهای است درحالیکه ما ضابطه، تعریف و قانون دارم و براساس آن عمل میکنیم.
*خانه تئاتر در برابر تصمیمگیریهای شما موضع نمیگیرد؟
معمولا چرا، به هر حال در خیلی از موارد از ما توضیح میخواهند من هم این توضیحاتی که خدمت شما گفتم به آنها هم میگویم، در برخی موارد آنها را قانع میکنم و در برخی موارد هم قانع نشدند، با این حال تعامل ما خوب است و من سعی کردم به هنرمندان، خانه تئاتر و اصناف تئاتر پاسخگو باشم.
*در این زمینه فعالیتهای موازی هم وجود دارد مثلا درباره یکسان سازی شرایط بلیت فروشی تئاتر، خانه تئاتر هم مشغول انجام کارهایی است. این خودش موازی کاری ایجاد نمیکند؟
به نظر من هر چه خانه تئاتر تقویت شود و در امور اجرایی دخالت کند به ما کمک میشود. بخش سامانههای بلیت فروشی برای بخش خصوصی است حتی اینها میتوانند یک صنف داشته باشند و ما هم از این امر حمایت میکنیم ما الان هم داریم همه گیشههای بلیت فروشی را حذف میکنیم، نیروی انسانی دیگر در این حوزه نداریم، بنابراین هم برای بخش خصوصی اشتغال ایجاد میشود و هم در مسائل دیگر بهتر است. به نظر من این طور کارها میتواند ما را تقویت کند.
یک زمانی این دیدگاه وجود داشت که برگزاری جشنوارهها هم به خانه تئاتر سپرده شود، یکی از وزرا این را پیشنهاد داده بود و خانه تئاتر هم چند جلسه در این موضوع داشت و بعد هم خودشان گفتند که وارد کار اجرایی نشوند!*پس اینطور که شما میگویید این شائبه شاید مطرح شود که برای تغییراتی که در اداره کل و بخشهای دیگر داشتید اعمال نفوذ خانه تئاتر هم مؤثر بوده است؟
خیر! من برای تغییراتی که اعمال کردم و انتصاب مدیران به جز خودم و مشورت با دوستان نزدیک و شورای مشورتی نظر کسی را اعمال نکردم و هیچ گفتوگویی با خانه تئاتر نداشتم و این را تکذیب میکنم. شاید این اتفاق افتاده باشد که بچههای خانه تئاتر از مسئلهای ابراز نگرانی کرده باشند و من هم گفتم که قصدم تغییر در این حوزه است اما در مسائل دیگر اظهارنظری نگرفتم.
بهرحال وظیفه هر مدیری این است که خود با اختیار خودش از حوزه مدیریتش دفاع کند و مدیرانش را چینش کند.
*آقای کرمی درباره تغییر آقای امیری از شورای نظارت و اینکه شما سه مرتبه درباره تغییر ایشان خبر ما را تکذیب کردید، بفرمایید علت این امر چه بود اگر قرار بود آقای موسوی جایگزین شود چرا شما اطلاع رسانی نمیکردید؟
البته آقای امیری طی روال عادی کار خودشان را انجام میدادم و این تغییر هم میبایست روال عادی و قانونیاش طی میشد و آقای امیری هم به عنوان همکار عادی من در حال انجام کارشان بودند و من در یک زمان خاص به تشخیص رسیدم که باید این تغییر صورت بگیرد.
*فکر میکنید رییس جدید شورای نظارت بتوانند با توجه به سابقه هنری که دارند از پس وضعیت نظارتی و ارزشیابی تئاتر با همه حواشی که در این زمینه وجود دارد، بربیایند؟
من ابتدا وظیفه دارم از همکاری خوب آقای امیری در این ۹ ماه تشکر کنم در طول یک سال و نیم گذشته آقای امیری خیلی تلاش کردند و به من هم خیلی کمک کردند. آقای فخرموسوی به نظر من گزینه بسیار مناسبی با چند اولویت بود اول اینکه خودشان و خانوادهشان هنرمند هستند پدرشان جزو پیشکسوتان تئاتر کشورمان هستند، خودشان هم بازیگر و کارگردان صاحب ذوق است و تحصیلات تئاتری دارد و از همه مهمتر اینکه او سابقه مدیریت خوبی در عرصههای مختلف دارد و به خصوص سالها در شورای ارزشیابی و نظارت هم بوده است با این امتیازات من فکر میکنم او بتواند در این حوزه دشوار به بهترین نحو عمل کند چون اصلی ترین حوزه اداره کل هنرهای نمایشی به نظر من همین بخش ارزشیابی و نظارتی است.
* ظاهراً یک موضوعی در حال باب شدن است و آن حذف نامهای تابلودار برای دریافت مجوز است. مثلاً نمایش «سایکوسیس» اثر سارا کین که به تئاتر تهاجمی و متنهای نیهیلیستی شهرت دارد، با حذف نام او مجوز اجرا گرفته است...
این از همان دست کارهایی است که من تعامل میکنم، بهرحال کارهای سارا کین سالهای قبل هم اجرا میرفت و منعی هم بابتش وجود نداشت و آثارش هم در ایران منتشر میشود بنابراین مسبوق به سابقه است و تا به حال منعی درباره اجرای آثارش نبوده و بنابراین همه چیز منوط به بازبینی اثر شد.
درباره این نمایش هم ما سختگیری کردیم، دو بار کار بازبینی شد. نمایش اصلا آن فضا و تعبیری را نداشت که درباره سارا کین مطرح میشود یا جریان فکری خاصی که او بدان منتسب میشود. در واقع دو اکیپ کار را بازبینی کردند و گفتند که به لحاظ محتوایی و شکلی برخلاف رویه مرسوم و قانونی ما نیست، منتها من با توجه به حساسیتی که وجود داشت و زحمتی هم که گروه کشیده بود، گفتم بدون ذکر عنوان نویسنده و با تغییراتی که قرار شد اعمال شود، دوره اجرایشان را طی کنند.
درباره برخی نمایشها که سالهای قبل هم اجرا شده الان خیلیها انتقاد میکنند که چرا دوباره مجوز اجرا نمیگیرند، بهرحال این رویه متداول نیست، سارا کین هم سالها قبل فوت [خودکشی] کرده و اگر تحلیل و برداشتی از نوشتههای او بوده، میتوانست آثارش اجازه انتشار هم نگیرد! وقتی آثارش منتشر و بارها تجدید چاپ میشود و بعد نگرانی و حساسیت به وجود میآید ما هم این نگرانی و حساسیت را نسبت به آثارش در تئاتر پیدا میکنیم و طبیعی است که نسبت به این اثر ورود کنیم ضمن اینکه نظری که دادیم مطابق بازبینی بود و اینکه چیزی خلاف عرف، اخلاق و قانون ما و برخلاف ارزشهای مذهبی ما نداشته باشد.
* یکی از مسائلی که در تئاتر در حال باب شدن است، ایجاد تبلیغات منفی علیه خود نمایش توسط گروه یا یک عده دیگر است و همین راهی برای تماشاگر جذب کردن برای برخی شده است. در این زمینه آیا چیزی شنیدهاید؟
بله متأسفانه تبلیغ به یک رویه غیر اخلاقی تبدیل شده و برخی گروهها حواشی برای خود ایجاد میکنند تا از آن بهرهبرداری کنند گاهی اوقات هم ما با یک هجمههای غیر منطقی و ناعادلانه مواجه میشویم به خصوص در این چند هفته مطالبی علیه نمایشهایی مطرح میشود که کاملا کذب است.
اخیراً درباره یک نمایش در حوزه هنری هم این امر مطرح شد و جالب است که در مطلبشان هم گفته بودند که قطعاً حوزه هنری خبر ندارد و ما باید با مرکز برخورد کنیم، در حالیکه مطابق مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، حوزه هنری اصلا نیاز به مجوز مرکز هنرهای نمایشی ندارد و خودش یک مرکز انقلابی در راستای اهداف و ارزشهای انقلاب اسلامی است و شخصی به نام کوروش زارعی مدیرش است و تفویض اختیار شده و تا سال گذشته اصلا از ما مجوز نمیگرفتند، از سال گذشته مجوز میگیرند آن هم برای اینکه تبلیغات نمایش را بگیرند وگرنه قانوناً میتوانند از ما مجوز نگیرند.برخی نهادها چون آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری برای تولیدات نمایشی خود از ما مجوز نمیگیرند یا حتی حوزه هنری، من هم خودم تا وقتی مدیر تئاتر شهرداری بودم مجوز را خودم میدادم و مرکز به اعتبار من تفویض اختیار کرده بود و این هم در تفاهمنامهمان مطرح شده بود. بنابراین گاهی این طور هجمههای ناعادلانه علیه نمایشها پیش میآید مثلا چندی پیش درباره یکی از کارهای کودک و نوجوان و طرح مسائل همجنسگرایی در یکی از رسانهها نوشته شده بود، در حالیکه این نمایش کاملا سالم بود و از فیلتر شورای بازبینی گذشته بود. مگر میشود ما اجازه دهیم چنین نمایشی با این رویکرد ناسالم به اجرا برود؛ آن هم برای کودک و نوجوان؟
گاهی هم مواردی مطرح میشود که شاید از ضعف ما باشد ما ترجیح میدهیم به جای اینکه رسانهای شود به خودمان انعکاس پیدا کند تا مسئله حل شود. گاه گروه نمایشی یا گاهی هم ما خودمان سهل انگاری میکنیم و بهرحال ما هم ممکن است خطا کنیم و راهکاری که ما در اداره کل هنرهای نمایشی به شکل تعاملی داریم این است که خیلی از این مشکلات با گفتوگو و تذکر میتواند حل شود.
*در بحث تماشاخانه شهرزاد و تعطیلی آن، میتوان مطرح کرد که این اتفاق میتواند زنگ خطری برای سایر تماشاخانههای خصوصی ما باشد آیا در این خصوص شما هم پیگیری داشتید؟
حکم قضائی درباره تماشاخانه شهرزاد صادر شده و فعالیتش فعلاً به شکل موقت معلق شده تا موضوع مورد رسیدگی قرار بگیرد. از دید اداره کل هنرهای نمایشی تعطیلی یک سالن اصلا اتفاق خوشایندی نیست ما وظیفه خودمان میدانیم که به این موضوع ورود کنیم تا در کوتاهترین زمان مشکل حل شود به ویژه اینکه شهرزاد بزرگترین سالن خصوصی کشور است و امکانات و فضای خوبی دارد و رویدادهای خوب تئاتری هم در آن رخ داده و مدیرش هم در طول این مدت تعامل خوبی با ما داشته است.
بنابراین جای نگرانی این مسئله دارد و امیدوارم خیلی زود مسئله این سالن حل شود. خود آقای قاسم جعفری پیگیر این ماجرا است و ما هم با دایره حقوقی مطرح کردیم و پیگیر هستیم تا در کوتاه ترین زمان این مسئله را حل کنیم باید ببینیم که مسئله این سالن چیست چون ما فقط مجوز اجراهای سالن شهرزاد را میدهیم و نظارت بر فعالیت سالن برعهده ما نیست و نهادها و ارگانهای مختلفی ناظر هستند و دبیرخانه موسسات تک منظوره مجوز فعالیت آنجا را صادر میکند و ما فقط برای اجراهای نمایشی مجوز صادر میکنیم ولی برای فعالیتهای آموزشی و اقتصادی جاهای دیگر مثل اداره اماکن و پلیس امنیت ناظر هستند.
*با توجه به شرایط خاصی که هنرمندان تئاتر و وضعیت خود تئاتر این روزها دارد وضعیت تماشاخانههای خصوصی به چه صورت خواهد شد، حمایت دولتی از تماشاخانههای خصوصی خیلی کم است و هنرمندان در این سالنها با مشکلات زیادی روبه رو بوده و هستند، چند سالن تئاتر تعطیل شده و بقیه هم رو به تعطیلی هستند، گروهها به سختی معیشت خود را تأمین میکنند. در این زمینه چه دغدغهای دارید؟
ما به تناسب شرایطی که الان داریم از سالنهای خصوصی به ویژه گروههای نمایشی حمایت میکنیم موارد زیادی پیش آمده گروههای نمایشی که به این سالنها رفتند مورد حمایت ما قرار گرفتند اما مسئله این است که ما هم دچار مشکل اعتبار هستیم بهرحال نگاه ما گسترش سالنهای خصوصی است.
اولا باید این مشکلات را ریشه یابی کنیم و ببینیم چقدر شهر تهران ظرفیت سالنهای خصوصی دارد سالنهای خصوصی قبلا رونق خوبی داشتند اما الان کثرتش باعث شده که مخاطب آنها محدود شود بهرحال در سالنهای مختلف وقتی چندین نمایش اجرا میشود که بیش از ۵-۶ هزار نفر شبانه این نمایشها را تماشا میکنند طبیعی است که برخی سالنهای کوچک ضرر میکنند و بهرحال ما چقدر ظرفیت تماشاگر داریم؟
خیلی از این مشکلات هم به گروههای نمایشی باز میگردد درحالیکه سالندارها مشکلات خاص خود را دارند و سعی میکنند به طرق مختلف از کافی شاپ تا اجاره پلاتو کلاسهای آموزشی هزینه هایشان را تأمین کنند و عمدتاً هم این نگرانی را دارند که اگر یک نمایشی کم فروش باشد سالن هم ضرر میکند.
بهرحال من قبول دارم که مخاطبان هم کم شدهاند یک بخشی از این مشکل به شرایط اقتصادی بر میگردد و بخشی هم کثرت سالنها است که همه اینها عاملی شده مخاطب کمتر شود.
*پس یعنی نظر شما این است که سالنها باید کمتر شوند؟
من نظرم این است که کثرت سالنها به نسبت ظرفیت زیاد است، بنابراین طبیعی است که مخاطب افزایش پیدا نکرده است این را هم باید در نظر بگیریم که کیفیت خود آثار نمایشی هم خیلی مهم هستند آثار با کیفیت خیلی مخاطب دارند اگر یک رصد کنیم متوجه میشویم که کار حرفهای مخاطب خود را دارد. در همین سالنهای خصوصی نمایش «استیو جابز» که مهران رنجبر اجرا کرد بلیتش پیدا نمیشد، کاری که فاقد سلبریتی است از همان روز تا آخر با ظرفیت پر اجرا میرفت، خیلی نمایشها را میتوان مثال زد.
*البته این حمایت اگر مادی هم نباشد میتواند در قالب تعاملات با برخی سازمانها و نهادها برای کم کردن هزینههای سالن های خصوصی از جمله هزینه آب و برق و گاز و مسائلی این چنینی باشد...
اداره کل هنرهای نمایشی به طرق مختلف سعی کرده این تعامل را ایجاد کند، برخی از این سالنها از این تعرفهها بهره میبرند یا حتی اختصاص وام برایشان در نظر گرفتیم و میتوانند از وام با بهره کم برای رونق فعالیتشان استفاده کنند این زیرساختها وجود دارد و برخی از این سالندارها از این شرایط استفاده کردند، منتها باز من اینها را خیلی محدود میدانم و معتقدم ما مستقیم میتوانیم برای تولید آثار از این سالنها استفاده کنیم یعنی اینکه از اینها بخواهیم کارهایی را تولید کنند و ما هزینهاش را بپردازیم به جای اینکه از گروهها هزینه دریافت کنند.
این اتفاق خوبی میشود اگر ما شرایطش را داشته باشیم، انجمن صنفی تماشاخانهدارها از حضور در جشنواره فجر انصراف داد، دیدگاهشان هم این بود که باید کار اقتصادی داشته باشند نه اینکه کارشان را تعطیل کنند و در اختیار فجر قرار دهند، بهرحال خواستهشان هم درست بود، اما ما مطرح کردیم که واقعا نمیتوانیم این مبلغی که در نظر دارند را تأمین کنیم، هر چند در نهایت هم با هم تعامل کردیم.
*آقای کرمی الان من تماشاخانهای میشناسم که تنها ۳ شب مشروط سالن به گروه میدهد و اگر سالن پر شد، بقیه اجرا را باز میکند! این استرس زیادی را به گروههای جوان وارد میکند.
متأسفانه خیلی از گروههای نمایشی جوان اصرار دارند که خیلی زود به اجرای عمومی برسند، الان در خیلی از همین سالنهای ما رصد کنید و ببینید چه کارهایی به صحنه میروند، با این تلقی هم میآیند که درآمد خود را کسب کنند. اینجا ما با دو معضل روبه رو هستیم؛ یکی اینکه میبینیم این آثار خیلی کم مخاطب هستند و دوم اثری که اجرا میشود شاید با کیفیت نباشد و در این جا هم تماشاگر و هم گروه لطمه میخورد.
بخشی از اینکه کارها کم مخاطب شده علتش این است که ما در سالنهای مختلف اجراهای متعددی داریم که کیفیت حرفهای لازم را ندارند ما اگر بتوانیم سالنها را هویت بخشی و درجه بندی و تقسیم بندی نوع مخاطب کنیم یعنی مثلا اجرای گروه آماتور و حرفهای و این اتفاق را شکل دهیم تکلیف تماشاگر هم معلوم میشود یعنی تماشاگر میداند که به دیدن چه کاری میرود.
من گاهگداری نمایشهایی را میبینم که این نمایش میتواند در بین نمایشهای تجربی به صحنه برود نه حرفهای و برای تماشاگر عام ولی این در سایت سامانه فروش بلیتش قابل خرید است و تماشاگر عام هم بدون اینکه این را بداند بلیت را از سایت تهیه میکند و با انتظار یک نمایش حرفهای به دیدن آن مینشیند در حالیکه از آن لذتی نمیبرد، ما باید این را هویت بخشی و تعریف کنیم و اگر بخواهیم این کار را بکنیم با چالش جدی روبه رو میشویم این شورای صنفی اگر در این حوزه ورود کند و راهکار برایش داشته باشد خیلی از معضلات حل میشود امروز اگر ما ورود کنیم با چالش هنرمندان و خلاء حوزه اجرایی روبه رو میشویم به خاطر همین وارد این حوزه نشدیم اما برای ارتقای وضعیت سالنهای خصوصی باید وارد این عرصه شویم!
* فکر میکنید آیین نامه شورای صنفی امسال ابلاغ خواهد شد؟
بله قطعا امسال ابلاغ خواهد شد. مراحل نگارش و حقوقی کار طی شده در سیکل اداری تأیید حوزه وزارتی است که ما ارسال کردیم و قدری گرفتار این روند اداری شده است. من همین تازگی اعتراض کردم که ۵ آیین نامه تدوین کردم و این باید خیلی زود ابلاغ شود تا چارچوب کاری درست داشته باشیم، بنابراین امیدوارم که سال آینده ما دچار معضلی به نام قیمت بلیت تئاتر نباشیم.
*در نهایت ما شاهد هستیم که مدتی است تئاترشهر رونق سابق را ندارد؛ ارتباط رسانهای دکتر اسدی هم بسیار اندک شده است و از برنامههاو فعالیتهایشان اخباری ارائه نمیدهند، علت این انفعال در مجموعه مدیریتی و فعالیتی تئاتر شهر چیست؟
من انتقاد شما را به تئاترشهر میپذیرم، هم خود من و هم سایر مدیران باید به اصحاب رسانه پاسخگو باشیم و این روحیه تعاملی را میبایست همه داشته باشند، این اتفاق هم که افتاده به خاطر بخش زیاد مراجعه کنندگان دکتر اسدی است و من این را به ایشان انتقال خواهم داد و نباید این رویه باشد و امیدوارم بتوانیم این رویه را اصلاح کنیم.
تا جایی که من اطلاع دارم دکتر اسدی برای اجرا در سال آینده تئاتر شهر برنامههای خوبی بسته است و آنچه به ما انعکاس داده خیلی خوب بوده و فکر میکنم سال آینده فعالیت تئاتر شهر پررونق و شکوفا شود و بهرحال چند ماهی است که دکتر اسدی این مسئولیت را برعهده گرفته و تعهدات قبلی را به نتیجه میرساند و سال آینده میتوانیم بگوییم این رونق دومرتبه به تئاتر شهر بازمیگردد، چرا که تئاتر شهر پیشانی تئاتر ایران است و اگر رونق داشته باشد سایر سالنهای نمایشی ما هم رونق دارد.