مریم کاظمی کارگردان تئاتر، همزمان با سال نو بهاریه‌ای انتقادی درباره وضعیت اجرای عمومی نمایش‌اش«رام کردن زن سرکش» نوشت.

پایگاه خبری تئاتر:  مریم کاطمی: «سال نو همگی مبارک یا اگر خود را مانند آقای اتابک نادری عضوی کوچکی از خانواده تئاتر بدانم سال نو بر خانواده بزرگ تئاتر مبارک.

ولی من خود را عضو کوچک نمی‌دانم ؛ می‌دانم که تنها یک عضو هستم. عضو وظیفه دارد که مسئولانه عمل کند ولی عضو کوچک در گیر استفاده بهتر از کلمات است تا کار و کوشش واقعی . ...

پس من به عنوان یک عضو مسئول اتفاقا وظیفه خود می‌دانم دیگر در مقابل اعمال اشتباه مدیران سرم را تکان ندهم و زیر لب غر نزنم تا عصبانیتم فروکش کند و موضوع فراموش شود.

می‌خواهم هر کسی که خود را عضو خانواده تئاتر می‌داند، بی‌تفاوتی را کنار بگذارد و سال نو را جور دیگری آغاز کند.

من با داستان نمایش خود آغاز می‌کنم تا آن را به همه کسانی که به دنبال اجراهای عمومی خود با رفتارهای عجیب و غریب و دروغ‌های بسیار مواجه شده‌اند تعمیم دهم. باید دست از اعتماد کردن بداریم.

وقتی تقاضای اجرای نمایش «رام کردن زن سرکش » در سالن اصلی تئاتر شهر را دادم،مدیر وقت تئاتر شهر یعنی آقای «صادق موسوی » درست با مدل مدیران قبل از خود با من برخورد کرد یعنی "وقت کشی ، کلمات و جملات نادرست و غیر کارشناسی ،اطلاعات متناقض و غیر مکتوب ، گرفتن تقاضای مکتوب ولی جواب شفاهی و اتفاقی در راهروها یا راه پله‌ها، نبود یک دبیرخانه مدون تقاضا و پیگیری ، تئاتر شهر احتیاج به تعمیر دارد و اصرار بر اینکه همه چیز عادلانه و درست است».

 

وقتی سال نو 92 هم مبارک شد، صادق موسوی سه ماه دیگر مدیر ماند تا کماکان وقت همه را با ندانم کاری بگیرد و اینجا بود که هدیه سال جدید آمد ؛مدیریت آقای اتابک نادری از سنگلج به تئاتر شهر . طبق معمول این مدیر هم به وظیفه خطیر وقت کشی و راه باز کردن برای توضیحات غیر کارشناسانه مدیران بالای دست خود با جدیت تمام مشغول گردید و به عنوان عضو کوچک در حال بزرگ شدن بود.

 با او هم هفت ماه در بازی قایم موشک "منشی – دفتر – مدیر" شرکت کردیم. در اتاق‌ها باز است ولی کاری انجام نمی‌شود. جالب این است که همه مدیران بالا و پایین وظایف خودرا می‌دانند و همه تقاضاها را به هم پاس می‌دهند تا زمان بگذرد . چه خوب و چه بد چیزی از دستمزد آنها کم نمی‌شود.

همیشه هم موضوع تعمیر تئاتر شهر باز است زیرا تا مشکلی پیش بیاید چندماه تعطیل می‌شود تا تصمیم گیری به عقب بیفتد و رایزنی‌های غیر علنی و غیر شفاف انجام شود. چند فقره بازدید از تئاتر شهر و چند مصاحبه خوراک لازم را فراهم می‌آورد. حقوق کارمندان هم که پرداخت می گردد. ... پس مشکلی نیست ؛ چون تئاتر برای این به وجود آمده که دفتر و مدیر و منشی و نگهبان داشته باشد بقیه عوامل که شامل کارگردانان و بازیگران و نویسندگان و طراحان است خودشان کارکنند؛ کارمند خود را استخدام کنند و خودشان بفروشند و دستمزد کلیه عوامل را بدهند.

مالیات هم بدهند و گله‌ای هم نداشته باشند در غیر این صورت فورا سالن را برای تعمیرات تعطیل می‌کنند زیرا جزء اموال دولتی است و نباید .... و نباید....

بازی بعدی اتابک نادری این بود ؛" بعد از جشنواره تقاضاها را دریافت می‌کنیم . طبیعی است که الویت با شماست ولی این را اجازه بدهید به موقع انجام دهیم ". جمله اشنایی که مطمئنم به خیلی‌ها گفته شده است. فجر 92 هم آمد و سپری شد ؛ و روز بیست و پنجم اسفند ماه هزار و سیصد و نود و دو جناب اتابک نادری به قول‌های خود عمل کرد و تقاضای اجرای ما را نادیده و ناشنیده و ناگفته فرض کرد و برای حل مسائل موجود ؛با وعده تعمیرات سال بعد تئاتر شهر را به تعطیلات سپرد. سال نو مبارک

آرزوی سلامتی و روزی و خوشی برای همه دارم و عیدی آقای اتابک نادری را هم می پذیرم زیرا جز این انتظار رفتار دیگری از ایشان نداشتم.

اگر اتابک نادری می‌دانست که تصادقا چه پست مهمی در خانواده تئاتر به او واگذارشده ؛ کمی با مسئولیت و آگاهانه رفتار میکرد نه اینکه الگوی درجه چندم مدیران مثلا موفق قبل از خود باشد.

به زودی سال 93 هم به پایان می رسد و گله‌ها باقی خواهد ماند . زیرا مدیرانی که ما در چند سال اخیر دیده‌ایم ،تخریب ساختارهای هنر نمایش را هدف قرارداده‌اند و به وظیفه سازمانی خود وفادارانه عمل می‌کنند.

دانسته یا ندانسته به این تخریب کمک نکنیم. تا تدوین یک آیین‌نامه مدون برای اجراهای صحنه‌ای،حرف و قول هیچ مدیری درست و کارشناسانه نیست و اعتباری ندارد.

آرزو دارم در سال جدید ؛ قدم‌های اولیه را در این راه برداریم.»