پایگاه خبری تئاتر: محمدرضا رادمند نویسنده و کارگردان نمایش «لکلکهای حقیقی» که این روزها در مرکز تئاتر مولوی در حال اجرا است، درباره روند شکلگیری این نمایشنامه و اجرای آن گفت: نمایشنامه «لک لکهای حقیقی» اقتباسی از «لانه خرگوش» نوشته دیوید لیندزی ابر است که توسط مرجان موسوی کوشا ترجمه شده است. وی با بیان اینکه تقریباً ۴ ماه تمرینهای «لکلکهای واقعی» برای آماده سازی اثر برای اجرای عمومی زمان برد، درباره بازیگران این نمایش افزود: در این نمایش نوشین مسعودیان، بهاره ریاحی، صادق برقه ای، فرشته مرعشی و پدرام صمدی به ایفای نقش میپردازند. رادمند درباره چگونگی اقتباس صورت گرفته از «لانه خرگوش» در نمایشنامه «لکلکهای واقعی»، توضیح داد: این متن یک نوع پیشنهاد را با توجه به خط اصلی قصه، به شما میدهد مبنیبر اینکه پدر و مادری بر اثر تصادف فرزند خود را از دست میدهند. در متن اصلی دیوید لیندزی به گفته خودش به چگونگی کنار آمدن این خانواده بخصوص مادر با مرگ فرزند میپردازد و به تعبیر خودش در «لانه خرگوش» به مدلی از عزاداری مدرن میپردازد. من در نمایشنامه «لکلکهای حقیقی» این خط اصلی ماجرا یعنی پدر و مادری که فرزند خود را بر اثر تصادف از دست دادهاند، حفظ کردم. وی در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه به تازگی مطلبی را درباره نوع برخورد برگمان، فلینی و کوبریک با نوشتن فیلمنامهشان خواندم که خیلی جالب بود، بیان کرد: از دیدگاه این کارگردانهای شناخته شده ایدهها باید ما را بسازند نه اینکه ما صرفاً برای دلیل دیگری کار کنیم. در همه جغرافیاها خیلیها هنر کار میکنند آن هم به دلایلی غیر از خود هنر یا خود کار کردن. کارگردان «لکلکهای حقیقی» تأکید کرد: متن «لک لکهای حقیقی» عکس العمل من به محیط پیرامونم در برههای است که در آن زندگی میکنم، به همراه ایدههای مان را روی صحنه میبریم و به ایدههایمان وفاداریم. رادمند درباره شیوه اجرایی مدنظر خود در به صحنه بردن نمایش «لکلکهای حقیقی» اظهار کرد: بهترین راهنما برای اینکه چگونه کاری را روی صحنه ببریم، خود زندگی است که این ابداً به معنی رئالیسم یا ناتورالیسم بودن نیست زیرا در خود زندگی هم فرم وجود دارد. شیوه ما شیوه زندگی و زندگی کردن است؛ اینکه بتوانیم زندگی کنیم. این کارگردان تئاتر درباره وضعیت حمایت از آثار دانشجویی و کارگردان جوان تئاتر، متذکر شد: در ابتدا باید حمایت را تعریف کنیم تا حداقل تکلیفمان معلوم شود. کلمه حمایت باری معنایی برای خود دارد و گویی خارج از وظیفه تعریف میشود. معتقدم اگر قانون درستی برایش نوشته میشد، تکلیفها معلوم بود. ما خیلی پیش از این دچار مشکلیم و وقتی به این نقطه میرسیم گریبانمان را میگیرد. من واژه حمایت را غلط میدانم زیرا باید چیزی مصوب باشد تا من بدانم از کجا شروع میکنم و به کجا میرسم، هیچ چیز مشخصی وجود ندارد و هر کسی در این کوره راه دری را به امید باز شدن میکوبد. وی ادامه داد: حداقلترین حمایتی که میتوان از نمایشها کرد این است که فرصت کافی برای نصب دکور و روتوش کردن کار داده شود. رادمند یادآور شد: در سینما بزرگترین کارگردانهای جهان شاید سر میز تدوین ۲۰ دقیقه از کار خود را حذف کنند یا در دوره تدوین فیلم، افراد مختلف را به تماشای فیلم دعوت میکنند تا درباره آن نظر بدهند اما در تئاتر ما یک روزه دکور میزنیم و نمایش را به صحنه میبریم و طی یک هفته تا ۱۰ روز اول اجرا، کار را روتوش میکنیم و این در حالی است که حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ تماشاگر نیز کار را دیدهاند. میبینیم که در این روند فرصتی در اختیار نداریم و برای اینکه به ایدههایمان وفادار بمانیم، کار سختی است. این کارگردان تئاتر تصریح کرد: متأسفانه اصطلاح «کار دانشجویی» به غلط جا افتاده است و کار دانشجویی الان به معنای کار ضعیف است. وی در پایان درباره تعداد اجراهای نمایش «لک لکهای حقیقی» گفت: این نمایش تا ۳ اردیبهشت در مرکز تئاتر مولوی روی صحنه است و ممکن است بعد از جشنواره تئاتر دانشگاهی مجدداً اجرا تمدید شود.