پایگاه خبری تئاتر: چندي پيش مسعود دلخواه، كارگردان تئاتر و مدرس دانشگاه در گفتوگو با رسانهها از انحلال هياتمديره كانون كارگردانان خانه تئاتر خبر داد. او در گفتوگويش به اين نكته اشاره كرد كه مشغله اعضا موجب انصراف از عضويت در كانون و در نهايت انحلال هياتمديره شد و اين وضعيت باقي است تا زمان برگزاري انتخابات مجدد فرا برسد. «پيش از اين سه تن از اعضاي كانون چون قطبالدين صادقي، سهراب سليمي و شكرخدا گودرزي انصراف خود را به دليل مسائل شخصي از فعاليت در هياتمديره كانون كارگردانان اعلام كرده بودند. تصميم گرفتيم براي جايگزيني اين سه نفر انتخابات جديد برگزار كنيم اما پس از آن تصميم بر اين شد كه هياتمديره منحل شود تا در دور جديد هياتمديره متمركز و يكدستتري انتخاب شوند.» بعد از اين بود كه سهراب سليمي، كارگردان و از اعضاي با سابقه خانه تئاتر در گفتوگويي با خبرگزاري مهر به نكات مهمي اشاره كرد؛ نكاتي از جمله اينكه حدود يك سال است كه در هيچيك از هياتمديرههاي خانه تئاتر از جمله هياتمديره انجمن كارگردانان عضو نيست زيرا به اين باور رسيده كه «افراد- در اين هياتمديرهها- فقط ميخواهند خود را مطرح كنند و از اين رو به جاي عمل، شعار ميدهند. «يك عمر به زعم خودم صادقانه كار كردم و اين عملكرد را جزو وظايف صنفي، اخلاقي و كاري خود ميدانم ولي افراد براي صعود خود پله ميخواهند و من پله كسي نميشوم. از يكسال پيش كاملا دورنماي اين روند خانه تئاتر را ميديدم. همه شعار ميدهند كه ميخواهيم خانه تئاتر را از انزوا و از دست كهنهپرستان دربياوريم.
با شعار نميتوان اين كارها را انجام داد بلكه بايد به دل كار وارد شد. اينكه اشتباهات و انجام نشدن كارها را به گردن ديگري بيندازيم درست نيست، اينكه ديالوگ برقرار نشود و هر كسي بگويد آن چيزي كه من ميگويم درست است، روند نامناسبي است. بايد از كسي كه شعارهاي گنده گنده ميدهد، ترسيد. اينكه گفته ميشود خانه تئاتر را متحول ميكنيم شعار بزرگي است زيرا بايد ببينيم در درجه اول ميتوانيم با خودمان به گفتمان برسيم. در حرف همه ميتوانيم ادعاهاي بزرگ داشته باشيم ولي در عمل بايد ديد كه قادر به انجام چه كاري هستيم. من ۱۱ سال عمر خود را براي ساختوساز عمارت جديد خانه تئاتر گذاشتم.»
و چيزي كه در پايان ناگفته باقي ميماند اشاره به اسامي افرادي است كه در گستره ماجراهاي مورد نظر سليمي جاي ميگيرند. اگرچه تلويحا و با توجه به شعار مورد نظر ميتوان دريافت كه او به چهرههاي تازه وارد در انواع هياتمديرههاي خانه تئاتر اشاره دارد، همانها كه شعار تحولخواهي و كنار گذاشتن روند كهنه 18 سال گذشته را سر ميدادند. دليل اشاره ابتدايي به اظهارات مسعود دلخواه و ارتباط آن به وضعيت و عملكرد هياتمديره اصلي خانه تئاتر در يك نكته نهفته است: «كارهاي شخصي» و آنچه احتمالا موجب رنجش سهراب سليمي شده «تفكرات باندي» و نشنيدن توامان اظهارات موافق و مخالف است. نكتهاي كه در اظهارات مريم معترف، يكي ديگر از اعضاي كانون كارگردانان و البته خانه تئاتر قابل دريافت بود. «شايد همه بدانند كه كانديدا شدن براي حضور در هيات رييسه يك انجمن شرايط و ضوابطي را ميطلبد كه بايد آنها را رعايت كرد، به طور مثال بايد وقت لازم براي حضور در جلسات را داشت و از اينكه براي اين كار وقت ميگذارند منتي بر سر كسي ندارند. بايد فعالانه در جلسات شركت كنند و وظايفي را كه هياتمديره بر عهده آنها ميگذارد به خوبي انجام و روند پيشرفت كار را به رياست هيات مديره و ساير اعضا گزارش دهند. بدون اطلاع رييس هياتمديره درباره مسائل درونگروهي مصاحبه نكنند، در جهت حفظ منافع انجمن و اعضاي آن كوشا باشند و از همه مهمتر آگاه باشند كه تصميمات هيات مديره پس از رايزني و مشورت اعضاي حاضر در جلسه با راي اكثريت تصويب ميشود و پس از رايگيري نهايي، عضوي حق اعتراض ندارد و بايد به تصميم گرفته شده توسط اكثريت، احترام بگذارد و آن را لازمالاجرا بداند.
از آنجا كه در هياتمديره اخير كانون اين موارد رعايت نميشد و بيشتر اوقات گفتوگوهاي بينتيجه، وقت جلسات را ميگرفت و تصميمگيريهاي جمعي اكثريت، با مخالفتهاي اقليت روبرو ميشد، با راي اكثريت تصميم بر انحلال هيات مديره گرفته شد، به اميد آنكه منتخبان بعدي «هنر بحث و گفتوگو را بشناسند» و «به جاي قهر كردن»، به راي اكثريت احترام بگذارند؛ تا كارها به خوبي پيش رود و هيات مديره بتواند ماموريتي را كه اعضا برعهده آنها گذاشتهاند به نحو احسن انجام دهند.» حالا اين قهر كردنها و فاصله داشتن از هنر و بحثكردنها به ويژگي لاينفك خانه تئاتر بدل شده؛ چه در هياتمديره كانون كارگردانان و چه در هياتمديره اصلي كه اين روزها زمزمههايي مبني بر اختلافهاي جدي اعضايش به گوش ميرسد. واقعيتي كه بعضي هنرمندان و مدرسان دانشگاه ما در خانه تئاتر هر روز با آن مواجهند ولي قصد ندارند در رويكرد يكسويه خود بازنگري كرده يا با نتايج اندوهبار و ناموفق عملكرد خود مواجه شوند.
در اثبات وضعيت خنثي، بيخاصيت يا منفي عملكرد يك نهاد همين بس كه نه تنها وقتي هياتمديره يكي از كانونهايش كه حتي اگر تمام اعضاي هياتمديره اصلياش هم استعفا دهند، ذرهاي خلل در هيچ امري ايجاد نميشود، هنرمندان تئاتر و گروههاي تئاتري در جهان ديگر مشغول كارند و اعضاي خانه تئاتر با ساختمان خوشآبورنگ نو نوارشان در سيارهاي ديگر.