نمایش در یک نمازخانه بسیار کوچک بازبینی شد. ریاست انجمن درطول بازبینی اکثر وقتش را صرف صحبت کردن با تلفن همراهش کرد گویا اصلا حوصله دیدن نمایش را نداشت. بازبینی تمام شد و نوبت به اعلام آرا رسید.

پایگاه خبری تئاتر: اگر درشهرستان ها برای کسی حکم می‌دهید که رییس انجمن نمایش آن شهر شود، کمی بر کارهایش نظارت داشته باشید. حدود یک سال پیش که ریاست انجمن هنرهای نمایشی شهرضا و همین‌طور برخی از اعضای شورای نظارت تغییر پیدا کردند امید داشتم اوضاع نابسامان تئاتر در شهرضا بهبود پیدا کند.


ولی انگار این فقط یک خیال باطل بود و اوضاع نه تنها بهتر نشد که بدترهم شد. به طوری که در مدت ریاست آقای ابراهیم محمدرضایی حتی شاهد یک اتفاق مفید برای تئاتر شهرضا نبودیم. حتی یک نمایش هم باحمایت انجمن نمایش اجرا نشد.


این‌ها همه به کنار، حمایت نخواستیم. ولی حداقل کاری که وظیفه انجمن نمایش وشورای نظارت است رای تایید و یا عدم تایید یک نمایشنامه برای اجراست. که متاسفانه انجمن نمایش شهرضا و در راس آن ریاست انجمن حتی به این وظیفه خودهم عمل نمی‌کند.
- درتاریخ23/2/92 نمایشنامه «خوک» به نویسندگی «عدالت فرزانه» را جهت بازخوانی به شورای نظارت تقدیم کردم.


اصولا اگر سر شورای نظارت خیلی هم شلوغ باشد و یا خیلی بخواهند دیر جواب بدهند، بیشتر از یک ماه نباید طول بکشد.

من هم حدود یک ماه صبر کردم و درتاریخ 18/3/92 طی یک نامه به اطلاع کارشناس امور هنری اداره ارشاد شهرضا رساندم که بعد از گذشت یک ماه هنوز هیچ جوابی مبنی بر تایید و یا عدم تایید این نمایشنامه دریافت نکرده ام. طبق وعده‌هایی که رییس انجمن نمایش به من داد، قرارشد تا ظرف یک هفته جواب نهایی را به من بدهند.

ولی متاسفانه علی رغم تماس‌های مکرر کارشناس امورهنری اداره و ریاست اداره بازهم هیچ جوابی دریافت نکردم. تا اینکه بعد از هماهنگی با ریاست وقت اداره، آقای مهندسی و باتوجه به برنامه ریزی که کرده بودم، تمرینات نمایش را در سالن سرو آغاز کردم. در طول تمرین حداقل هفته ای2بار با تلفن همراه اقای محمدرضایی ریاست انجمن تماس می‌گرفتم تا از ایشان جواب منطقی بگیرم ولی متاسفانه حتی یک بارهم جواب تلفن من راندادند.

در تاریخ6/5/92 باتوجه به اینکه تقریبا کار آماده اجرا بود، بازهم طی یک نامه از کارشناس امورهنری تقاضا کردم که تکلیف من را روشن کنند. بازهم ریاست انجمن قول جواب داده بود ولی متاسفانه بلافاصله که از اتاق آقای متقی کارشناس امورهنری خارج می‌شدند تمام قول هایشان یادشان می‌رفت.
درتاریخ24/5/92 بعداز حدود 2ماه تمرین و زحمتی که برای این نمایش کشیدم، تقاضای بازبینی نمایش را کردم.

خدا را شکر بعد از 3ماه نامه‌نگاری و خواهش و تمنا چشممان به جمال ریاست محترم انجمن هنرهای نمایشی شهرضا روشن شد و بازبینی نمایش در بدترین حالت ممکن در یک نمازخانه صورت گرفت. از 5 نفر عضو شورای نظارت فقط 3 نفرشان حضور داشتند.

نمایش در یک نمازخانه بسیار کوچک بازبینی شد. ریاست انجمن درطول بازبینی اکثر وقتش را صرف صحبت کردن با تلفن همراهش کرد گویا اصلا حوصله دیدن نمایش را نداشت. بازبینی تمام شد و نوبت به اعلام آرا رسید.
چیزی که من از صحبت‌های اساتید محترم برداشت کردم این بود که اصلا یک نمایشنامه دیگر را خواندند و این برداشت‌ها از این نمایش نبوده. که اگر این برداشت‌های غلط را از نمایش خوک کرده‌اند باید خیلی قاطعانه بگویم بهتر است حتی نگویند ما مخاطب عادی تئاتر هستیم چه برسد به شورای نظارت.
درکل نتیجه صحبتشان این بود که این نمایش به کارگردانی بهنام رضایی به هیچ وجه قابل اجرا نیست. خب دستشان درد نکند. ولی عاجزانه چند درخواست دارم.

- اگر قرار است فردی بشود رئیس انجمن نمایش یک شهر کمی درمورد او تحقیق شود. بینید اصلا با تئاتر مدرن سال1392 آشنایی دارد و یا آن را ضد دین و ضد مذهب می‌داند. ببینید اصلا ساختار درام را می‌شناسد یا نه. ببینید فرق نقالی را با ابزورد می‌فهمد یا نه.

- اگر کسی رئیس می‌شود به او بفهمانید که اگر نمایشی قرار است بخاطر متنش رد شود باید وقتی متن جهت بازخوانی تقدیم حضورتان می‌شود حداکثرتا یک ماه بعدش بگویید این متن قابل اجرا نیست و نه بعد از2ماه تمرین نمایش بخاطر چند دیالوگ دربازبینی رد شود.
- فکر کنم بهتر است در ورودی شهرضا بزنند: «تئاتر ممنوع».
باتشکر
بهنام رضایی

 



نویسنده: بهنام رضایی