در آیین بزرگداشت سومین سال درگذشت عباس کیارستمی از پیشنهاد برای اختصاص سالن‌هایی برای «هنروتجربه» به نام این هنرمند، نگاه متفاوت او به جهان و فیلمسازی تا افتخارات بسیاری که در ایران و جهان کسب کرده و هنروتجربه که مانند میراث عباس کیارستمی ‎برای نمایش آثار مستقل است، مطرح شد.

پایگاه خبری تئاتر: آیین بزرگداشت سومین سال درگذشت زنده یاد عباس کیارستمی پنجشنبه ۱۰ مرداد با حضور جمعی از هنرمندان و سینماگران در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. این مراسم به همت کارگروه مشاهیر کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران، خانه اندیشمندان علوم انسانی و خانه سینما با همراهی گروه هنروتجربه برگزار شد و اجرای آن را منصور ضابطیان برعهده داشت و از کتابی تحت عنوان «باد او را نخواهد برد» نوشته محمد والی‌زاده رونمایی شد.

باید زودتر از مردی که ۱۰۱ جایزه بین المللی داشته تجلیل می‌شد!

محمدجواد حق‌شناس در ابتدا  در مورد برگزاری این مراسم عنوان کرد: عباس کیارستمی شهروندی که شهرش را بلند آوازه کرد. او هدایای ماندگاری به سرزمینش بخشید و اکنون بخشی از میراث ماندگار تهران و ایران است. بی‌شک این کارگردان بزرگ از میان برجسته‌ترین و شناخته‌ شده‌ترین هنرمندان این دیار برای مردم جهان بود که جایگاهی بالا و اعتباری درخشان درمیان آن‌ها داشت. می‎دانیم که بسیار فروتن بود و عاشق واژه معمولی و عادی، اما نه معمولی بود و نه عادی. روایت‌گر معمولی‌ها‎ و عادی‌ترین حالات بود، نه روایتگر اتفاقات و حادثه‌ها‎، اما هر روایتش اتفاقی شایسته بود. اکنون در مراسم بزرگداشت هنرمندی بزرگ هستیم که شهرش وامدار اوست.

وی ضمن ابراز تاسف از تجلیل نشدن از کیارستمی‎ در زمان حیاتش گفت: متاسفم که چرا در طول حیات این هنرمند ارزشمند تقدیر و تجلیلی درخور برایش برگزار نشد. قاعدتا همه، تصاویری از جوایزی که دریافت کرد و مراسمی‎ که در آن سوی مرزها برایش برگزار شد در ذهن داریم، اما حیف به هیچ وجه نمی‎توانیم بگوییم از او در زادگاهش شهری که تا آخر در آن زیست و ماندن را به رفتن ترجیح داد، تجلیل شد. تجلیل‌ها‎ی هنری به کنار، تجلیل‌ها‎ی شهری چه؟ آیا اگر کیارستمی ‎شهروند شهری دیگر در آن سوی مرزها بود با افتخاراتی که کسب کرده مجسمه‌اش در شهرش نصب نمی‎شد یا خیابان و میدانی به نامش گذاشته نمی‎شد؟

حق شناس سپس با تاکید بر لزوم تجلیل از چهره‎های نامدار در زمان حیات‌شان افزود: کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران قصد دارد در دوران حیات نام‌داران و نام آوران این سرزمین به سراغ‌شان برود. شکل‌گیری کارگروه مشاهیر ذیل کمیسیون هم به همین دلیل بوده و اعلام می‎کنم تمام تلاش خود را به کار می‎گیریم تا در آینده نزدیک دست کم ماهی یک بار از چهره‌ای نامدار در هر عرصه‌ای تجلیل و تکریم کنیم. این گروه مراسم را با از دست رفته‌ها‎ شروع کرد تا غفلت‌ها‎ی چندسال اخیر را پوشش دهد. ما استاد همایون شهنواز را به عنوان اولین فرد مورد تجلیل قرار دادیم و دومین تجلیل مربوط به جمشید مشایخی بود و حالا عباس کیارستمی ‎سومین هنرمندی است که او را تجلیل کردیم و شاید چهارمین بزرگداشت تا چند وقت آینده از استاد عزت الله انتظامی ‎انجام شود.

محمدجواد حق شناس در پایان یادآورشد: اولین تماشاگران آثار عباس کیارستمی‎ می‎گفتند آثارش خیلی ساده هستند، بیایید به این واژه فکر کنیم؛ ساده! آیا جهان ثبت شده توسط کیارستمی‎ ساده به معنای خالی بودن است؟ کیارستمی‎ جهان را با همه پیچیدگی‌ها‎یش ثبت و ضبط و در عین حال ساده‎سازی می‎کرد. کیارستمی ‎امروز باید ۸۰ ساله بود و قطعا روحیه‌اش مثل آثارش جوان می‎ماند و قطعا در این مراسم حاضر نمی‎شد و تجلیل را برنمی‎تابید، اما وظیفه ما این بود که بسیار زودتر برای مردی که ۱۰۱ جایزه بین المللی به کشورش آورده، تجلیل برگزار کنیم. عباس کیارستمی ‎چه برخی بربتابند یا برنتابند از چهره‌ها‎ی ماندگار فرهنگی و معنوی شهرش تهران خواهد ماند. غمگینم که این هنرمند اندیشمند و والای شهرمان در بین ما نیست، اما خشنودم که نام او در نقشه شهرش ثبت شده و به یادگار خواهد ماند.

جعفر صانعی مقدم، مدیرعامل موسسه هنروتجربه  از عباس کیارستمی و تاثیرش بر نسل جوان فیلم‌سازان گفت: در هنروتجربه فیلم‌ها‎یی که شاگردان کیارستمی‎ساخته‎اند یا آثاری که بعد از فوت کیارستمی‎ساختند، نمایش داده شده‌است. من هم مثل خیلی از افراد به واسطه فیلم‌ها‎ و آثار کیارستمی ‎با او آشنا شدم. در دوره مدیریتی خودم در انجمن سینمای جوانان در دهه ۶۰ کاری که به ذهنم رسید این بود که از فیلم‌ها‎ی عباس کیارستمی‎ در کلاس‌ها‎ی‌مان استفاده کنیم. در دوره دوم انجمن که عباس کیارستمی ‎حضور داشت، شور و هیجان خاصی به راه افتاد و فیلم‌سازان مشتاق ساخت فیلم کوتاه شده بودند. من رابطه او با فیلم‌سازان کوتاه را می‎دیدم. زمانی قرار بود همکاری بین سینماگران فیلم کوتاه ایران با ژاپن برقرار شود و مسئولیت انتخاب آثار ایرانی با عباس کیارستمی‎ بود. حدود سال ۷۷-۷۸ اولین ارتباط بین من و کیارستمی‎شکل گرفت. او به ما گفت فیلم‌ها‎یی که برای ارسال به ژاپن انتخاب کردم آنقدر خوب بود که گزینش از بین آن‌ها برایم سخت بود و واقعا آنچه انتخاب کردم پنج فیلم برتر بود و بقیه آثار هم واقعا خوب بودند.

صانعی مقدم افزود: او کم‎کم شروع به آموزش دادن کرد و در موسسات مختلف حضور داشت. یک موسسه‎ای به اسم «آسمان باز» قرار بود فیلم‌ها‎ی هنری و تجربی را پخش کند. او با این سینما هم همکاری داشت اما دغدغه‌اش این بود که فیلم‌ها‎یی که قرار است در این فضا اکران شود چه آثاری خواهد بود؟ در آن دوران نمایش فیلم‌ها‎ی هنری و تجربی وضعیت باری به هرجهت داشت. کسانی که آثار کیارستمی ‎را دوست داشتند یا آثارشان تشابهاتی داشت، دنبال فضای اکران بودند. در دوره‌ها‎ی بعدی برای اکران در وزارت ارشاد تمهیداتی اندیشیده شد، اما بازهم نتیجه مطلوبی به دنبال نداشت. تا این‎که در دوره اول ریاست جمهوری حسن روحانی هنروتجربه شکل گرفت و از همان زمان ارتباط خوبی با کیارستمی ‎شکل دادیم.

مدیر عامل گروه هنروتجربه در ادامه صحبت‌هایش از همراهی کیارستمی با این گروه صحبت کرد: برای اولین بار می‎خواهم به نکته‎ای در مورد کیارستمی ‎اشاره کنم. او علاقه‎ای به حضور در موسساتی که نوعی از کمک‌ها‎ی دولتی برخوردار بود نداشت، اما در مقابل خواست موسسه هنروتجربه که مایل بود عباس کیارستمی ‎یکی از موسسان این موسسه شود، مخالفتی نکرد و آن بحث درست همان روزهایی شکل گرفت که کیارستمی‎ به بیمارستان رفت و ما گفتیم تا زمانی که مراحل درمانش را طی می‎کند ما هم ثبت را انجام دهیم، اما تصمیم برآن شد تا بهبودی کیارستمی ‎صبرکنیم و باقی ماجرا را همه می‎دانند که چه شد. به هرحال این موسسه شکل گرفت و در واقع همه می‎دانیم هنروتجربه میراث عباس کیارستمی ‎برای نمایش آثار مستقل است. آثاری که معمولا در تولید مورد حمایت دولتی قرار نمی‎گیرند و در اکران تلاش می‎کند، رابطه خوبی با مخاطب برقرار کند.

صانعی مقدم در پایان درخواستی را از شورای شهر تهران مطرح کرد: یکی از اصلی‎ترین مشکلات گروه هنروتجربه نداشتن یک مجموعه  اختصاصی است. جدا از سالن‌ها‎ی اجاره‎ای که با آن کار می‎کنیم، هنروتجربه نیاز دارد، سالن‌ها‎یی دیگر هم داشته باشد. سه تا چهار سالن با حدود سیصد تا چهارصد صندلی ظرفیت کافی است تا بتواند فیلم‌ها‎ی مستقل را نمایش دهد. امروز کیارستمی ‎بین ما نیست، اما حتما دوست دارد فیلم‌ها‎ی شاگردانش و جوانانی که مستقل کار می‎کنند، سینمای هنری که دستاوردهای جهانی دارد فرصتی پیدا کند تا جهانی نمایش داده شود و امیدواریم این نکته در دستور کار شورای شهر قرار بگیرد و اساسا این سالن‌ها‎ی جدید به نام عباس کیارستمی ‎نام گذاری شود.

کیارستمی هیچ غرور و تکبری نداشت

پوران درخشنده در ادامه مراسم روی صحنه آمد و گفت: عباس کیارستمی‎ فرهنگ‌مان را به جهان نشان داد و جوایز بسیاری گرفت. واقعا ۱۰۱ جایزه کم نیست! چند نفر از فیلم‌سازان زن یعنی من همراه با رخشان بنی اعتماد و تهمینه میلانی در مراسم بزرگداشتی از زنان سینماگر ایران در لوکارنو به همراه عباس کیارستمی‎ رفته بودیم و برای من خیلی جالب بود که او در سالن‌ها‎ی سینما تک تک فیلم‌ها‎ی ما را نگاه می‎کرد. کیارستمی‎هیچ غرور و تکبری نداشت. او به همه احترام می‎گذاشت و حمایت می‎کرد. امیدوارم روحش شاد باشد و یادش مانا.

کیارستمی ‎کمال گرایی ویژه‌ای داشت

جواد طوسی با ابراز امیدواری از ادامه برپایی چنین بزرگداشت‎هایی عنوان کرد: پرسوناژ و شخصیت عباس کیارستمی ‎همواره این سوال را در ذهن من ایجاد کرده که آیا کسی که بی‎واسطه رابطه تنگاتنگی با سینما دارد، می‎تواند با کیارستمی ‎ارتباط قرار کند و در عین حال با سینمای آلن رنه، جری لوئیس و… رابطه بگیرد؟ عباس کیارستمی ‎در عرصه‎های فعالیتی مختلفش کمال‎گرایی ویژه‎ای داشت. اگر بپذیریم که او کارش را با عکاسی و عنوان‌بندی فیلم شروع کرده، می‎بینیم که در این کار امضا و تعریف بندی خاصی بدون دخالت نظر کارگردان دارد، از «قیصر» کیمیایی تا «پنجره» جلال مقدم در همه این آثار المان‌ها‎ی برخواسته از خلاقیت فردی کیارستمی وجود ‎دارد. هرکسی خودش را مقابل دوربین کیارستمی‎ لو می‎دهد. کسی نمی‎تواند منکر ساحت هنرمندانه او شود. شیوه روایی او با خیلی از هنرمندان متفاوت است. کیارستمی ‎با جبرو اختیار به شکل متفاوتی برخورد کرده، اما چطور ایستگاه آخر او در زندگی این‌قدر وضعیت مقدری دارد و نمی‎تواند چاره‎ای داشته باشد. یکی از آرزوهای من این بود که بدانم کیارستمی ‎در آخرین لحظات عمرش چه نگاهی نسبت به زندگی و مرگ داشت؟

کیارستمی در میان دو سهراب

احمدطالبی نژاد خاطره‎ای از کیومرث پوراحمد درباره عباس کیارستمی را نقل کرد: امشب خاطره‎ای به نقل از کیومرث پوراحمد تعریف می‎کنم. روزی سرصحنه «لباس عروسی» بودیم و کار که تمام شد در ماشین کانون پرورش فکری نشستیم و کیارستمی ‎رسید و گفت خدا کند شاه نفهمد فیلم‌سازی چه لذتی دارد! پرسیدیم چرا؟ گفت برای اینکه سلطنت را رها می‎کند و سراغ فیلم‌سازی می‎آید! کیارستمی‎ عشقی جنون آمیز در همه ابعاد داشت. یکی از ویژگی‌ها‎ی کیارستمی‎ جور دیگر دیدن بود. شاید او بیش از هرکسی تحت تاثیر سهراب شهید ثالث بود، نه در نوع نگاه، نگاهش با او کاملا متفاوت بود و شهید ثالث ناتورالیستی می‎دید و کیارستمی ‎رئالیستی. جایی در مورد کیارستمی‎ نوشته‎ام در میان دو سهراب؛ منظورم این است که سادگی فیلم‌ها‎ی کیارستمی‎از شهید ثالث می‎آید، اما نگاهش از سهراب سپهری.»

او افزود: زمانی که مسئول خبری مجله فیلم بودم به زعم خودم با کیارستمی‎ قهر کرده بودم و چندین بار هم تلاش شد تا آشتی کنیم، اما من فرار می‎کردم تا اینکه یک روز بابک احمدی به من گفت مرا دوست داری؟ اگر چیزی از تو بخواهم نه نمی‎گویی؟ خلاصه مرا به اتاقی در محل کارم بردند و دیدم کیارستمی‎ آنجا نشسته. او حافظی به من هدیه داد و گفت من و تو که نمی‎توانیم باهم قهر باشیم! من مدام فکر می‎کردم کیارستمی‎ چه احتیاجی داشت که از دل من دربیاورد؟! چطور آدم جهانی مثل کیارستمی‎ برایش مهم است که آدمی‎مثل من از او دلخور است!

نگاه کیارستمی عکاسانه است

ساعد نیک‎ذات فیلم‌بردار و عکاس هم در بخش دیگری از این مراسم نکاتی را درباره عکاسی و عکس‌های کیارستمی مطرح کرد: آشنایی من با کیارستمی ‎مربوط به ۱۳۵۳ در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان صورت گرفت. ۱۵ سال پیش فیلم «جاده‌ها‎» را مشهد نمایش دادند و او یک پرسش از من داشت و گفت چه کنم عکاسان ایرانی من را به عنوان عکاس بپذیرند؟ چرا عکاسان نسبت به آثار من موضع دارند؟! بین سادگی و سادگی انگاری یک الف فاصله است. در عکاسی کیارستمی‎ نگاه سینمایی‎اش جریان دارد، اما به سادگی که در آثارش تعریف می‎کنیم، وقتی عمیق‎تر نگاه شود می‎بینیم پراز معنا و در راستای فیلم‌ها‎ی اوست. نگاه کیارستمی ‎عکاسانه است. او هیچ‌گاه با ابزارهای جدید قهرنبود و خودش را با شرایط وفق داد.

تنها فیلم‌ساز جهانی سینمای ایران!

طهماسب صلح جو در ادامه در مورد کیارستمی‎ گفت: برخی از مدعیان سینما شناسی در مورد کیارستمی ‎گفته‌اند که سینمای او اصلا سینما نیست. تحلیل من از این ادعا این است که آنچه آن‌ها از سینما یادگرفته‌اند با فیلم‌ها‎ی کیارستمی‎جور درنمی‎آید. کیارستمی‎ فیلم‌ساز متفاوتی است و از دید من تنها فیلم‌ساز جهانی سینمای ایران است!

شخصیت‌هایش را با صدا معرفی می‎کرد

محمدرضا دلپاک صداگذار سینمای ایران که در چند فیلم عباس کیارستمی با او همکاری داشته است،در ادامه این مراسم به تاثیرات این همکاری اشاره داشت: در هفت فیلم با کیارستمی‎ با او همکاری کرده‌ام. ما می‎فهمیم عباس کیارستمی‎در فیلم‌ها‎یش چه می‎گوید، اما حسش نمی‎کنیم. کیارستمی‎ مردی بسیار بزرگ و نازنین بود و درس‌ها‎ی زیادی از او گرفته‎ام. او به صدا در سینمایش اهمیت زیادی می‎داد. خیلی از فیلم‌سازان ما به میزانسن صدا اعتقادی ندارند، اما او به این موضوع اهمیت زیادی می‎داد و شخصیت‌ها‎یش را با صدا معرفی می‎کرد.

دلپاک در آخر صدایی از عباس کیارستمی ‎را برای حضار در سالن پخش کرد. کیارستمی‎ در این صدای ضبط شده گفته بود: قماربازها همه چیزشان بد نیست. یکیش اینه که می‎گویند در شرایطی که دیدی قمار را باختید صندلی‌تان را ترک کنید و بروید. هرکه باشد زحال ما پرسان، یک به یک را سلام و دعا برسان.

مهم وجود کیارستمی ‎است

در پایان مراسم با روی صحنه آمدن پوران درخشنده، ابراهیم فروزش، محمدوالی زاده، جعفر صانعی مقدم، محمدجواد حق شناس و… از کتاب «باد او را نخواهد برد» رونمایی کردند.

ابراهیم فروزش هم کوتاه از دوست قدیمی‎اش گفت: به عنوان یک دوست قدیمی ‎باید بگویم خیلی سال  با کیارستمی‎ دوستی داشتم از سالی که «نان و کوچه» را ساخت. من کلامی ‎ندارم که امشب را کامل کند. مهم وجود کیارستمی‎است که در سطح جهان مطرح شده و ماندگار است.

در این مراسم  همایون ارشادی، علی کریم، فائزه عزیزخانی،مهدی شادی زاده، حبیب اسماعیلی، اسماعیل محرابی، دکترسیدها‎دی حسینی، مرتضی فرشباف، منوچهر شاهسواری، سعید ابراهیمی‎فر، محمدعلی ساربان، علیرضا شجاع نوری،حسن آقاکریمی، سعید توکلی فر و… حضور داشتند.