حامد بهداد برای بازی در نقش این شخصیت باید از آن دیوانگی خاص و عصبی بودن بیشتر نقش‌هایش، کاملا دور می‌شده و این اتفاق دقیقا در فیلم افتاده است. او در طول داستان بنا به موقعیت قصه، هرکدام از ویژگی‌های شخصیتی‌اش مانند خشم و جدیت را به جای داد و فریاد یا واکنش‌های اغراق شده، در حالت‌های چهره، طرز نگاه و لحن صحبت کردن خود نشان می‌دهد و موفق می‌شود برای تماشاگر کاملا باورپذیر باشد.

پایگاه خبری تئاتر:  این روزها «قصر شیرین» اثر سیدرضا میرکریمی روی پرده سینماهاست و بازی حامد بهداد همان‌طور که انتظار می‌رفت، نظر مخاطبان سینما را جلب کرده است. بهداد در سی‌وهفتمین جشنواره فجر، در کنار بازیگرانی مانند نوید محمدزاده، پیمان معادی و هوتن شکیبا، به خاطر این نقش‌آفرینی بسیار خوب مورد توجه هیئت داوران قرار گرفته بود و به سهم خود، کار انتخاب را از چیزی که بود، سخت‌تر کرد. «قصر شیرین» چنان تجربه موفقی در کارنامه حامد بهداد است که می‌توان حسابش را از همه بازی‌های خوبی که این بازیگر تا به حال داشته جدا کرد.


باورپذیر و بی‌اغراق


حامد بهداد در فیلم «قصر شیرین» نقش یک شخصیت درون‌گرا، بداخلاق، جدی، بی‌احساس و شکست‌خورده‌ را بازی می‌کند که بعد از سه سال دوری از خانه و خانواده، اکنون سروکله‌اش پیدا شده و بازگشت او آغاز همه ماجراهاست. گفتیم شخصیت «جلال» بسیار درون گراست، این یعنی حامد بهداد برای بازی در نقش این شخصیت باید از آن دیوانگی خاص و عصبی بودن بیشتر نقش‌هایش، کاملا دور می‌شده و این اتفاق دقیقا در فیلم افتاده است. او در طول داستان بنا به موقعیت قصه، هرکدام از ویژگی‌های شخصیتی‌اش مانند خشم و جدیت را به جای داد و فریاد یا واکنش‌های اغراق شده، در حالت‌های چهره، طرز نگاه و لحن صحبت کردن خود نشان می‌دهد و موفق می‌شود برای تماشاگر کاملا باورپذیر باشد. در یکی از سکانس‌های فیلم، وقتی «جلال» از زبان بچه‌ها نام مردی را می‌شنود که همسرش به واسطه کار، ارتباط زیادی با او داشته، ناگهان حس خشمی از روی غیرت، در صورت و چشمان او پدیدار می‌شود و در سکانس مرتبط بعدی، می‌توان آثاری از شک، تردید و بی‌اعتمادی را به خوبی از چهره او خواند.


همراهی لحظه‌به‌لحظه با «جلال»


حامد بهداد تا اندازه‌ای بر نقش «جلال» مسلط بوده و درک درستی از فضای این شخصیت داشته است که کاملا همسو با تغییر و تحول این شخصیت در فیلم، پیش می‌رود. به همین علت، آن جلالی که در انتهای فیلم می‌بینیم، همان جلالی نیست که در ابتدای فیلم دیده‌ایم. در واقع اگر قرار است از ابتدا تا انتهای قصه به تدریج درون «جلال» اتفاقاتی بیفتد، این تغییرات تنها روی کاغذ نیست یا تماشاگر این تغییر و احساسات متضاد را که او دچارشان می‌شود، فقط در دیالوگ نمی‌شنود بلکه در چهره «جلال»، تک‌تک رفتارهایش و شخصیت او می‌بیند. بنابراین مخاطب به این شخصیت کاملا نزدیک می شود، باورش می‌کند و تا انتهای قصه پا به پای او می‌آید. راز موفقیت حامد بهداد هم در «قصر شیرین» همین تاثیرگذاری، باورپذیری و نمایش درونیات شخصیت «جلال» است.