۱-«خانه پدری» به کارگردانی کیانوش عیاری با ۲۹ روز نمایش در سه نوبت _ یک روز در سال ۹۳ ،اول تا ۵ آبان ۹۸ و ۲۲آبان تا ۱۳ آذر ۹۸- از پردهسینماهای تهران پایین کشیده شد، در حالی که هیچ نمایشی در شهرهای دیگر نداشته، امکان ادامه اکران در هنروتجربه را پیدا نکرده و وضعیت ارائه آن در شبکه نمایش خانگی هم مبهم است.
۲-تولید «خانه پدری» سال ۱۳۸۹ با تهیهکنندگی مشترک ناجی هنر (وابسته به نیروی انتظامی) و کیانوش عیاری با بهره از یک پرونده واقعی آغاز شد. فیلم به جشنواره فیلم فجر ارائه و پذیرفته نشد. ناجیهنر سهم خود در تهیه فیلم را به عیاری واگذار کرد.
۳-سال ۱۳۹۲ در دولت دهم با موافقت مدیران ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فیلم به شکل کامل در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. آبان سال ۱۳۹۳ در گروه هنروتجربه اکران شد اما تنها پس از یک روز، نمایش آن متوقف شد.
۴- فیلم پس از کشوقوسهای فراوان، با حذف چند ثانیه از اول آبان ۹۸ در ۱۶ سالن نمایش، به صورت آزاد و بدون گروه سینمایی تنها در تهران اکران شد. نمایش با استقبال گسترده منتقدان و سینماگرانی چون محمدمهدی عسگرپور، محمدحسین مهدویان، علیرضا داودنژاد، پوران درخشنده، نرگس آبیار، مجتبی راعی، ابوالحسن داودی، حسن برزیده، فرزاد موتمن، مهرزاد دانش، حسن معززی نیا و.... مواجه شد.
۵-بعضی از رسانههای اصولگرا و صداوسیما به شدت علیه «خانه پدری» موضع گرفته و با نمایش آن مخالفت کردند. حتی جواد شمقدری که فیلم در زمان ریاست او برسازمان سینمایی پروانه ساخت گرفته بود، در گفتگویی عنوان کرد:«فکر میکنم اکران این فیلم بدون اصلاحات لازم یک جنایت فرهنگی است» و البته عیاری به ادعای او چنین واکنش نشان داد: «کاملا مطابق با فیلمنامه فیلم را ساختم. اسناد کاملا موجود و محفوظ دال بر این است که فیلمنامه «خانه پدری» مصوب وزارت ارشاد در دوران ریاست شمقدری بر معاونت امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد است.... پس چرا در دوران ریاست خودشان به فیلمنامه مجوز ساخت داده شده است؟»
۶-تنها پنج روز پس از اکران مجدد با ابلاغ دستور قضایی بازپرس شعبه ۱۶ دادسرای فرهنگ و رسانه تهران به سازمان سینمایی، اکران فیلم «خانه پدری» متوقف شد. روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب ضمن اشاره به بند ۱۱ ماده ۳ آیین نامه آییننامه نظارت بر نمایش فیلم در بیانیهای عنوان داشت: «رئیس سازمان سینمایی کشور در خصوص نمایش فیلم خانه پدری وظیفه قانونی خود را رعایت نکرده است».
۷- حسین انتظامی رییس سازمان سینمایی ۶ آبان ۹۸ در گفتگویی با ذکر این نکته که در حوزه تولیدات فرهنگی و هنری، باید اجازه دهیم سازمان تخصصی قانونی یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مرجعیت داشته باشد به سوابق اعضای شورای پروانه ساخت و نمایش اشاره کرد و گفت: «اعضای شورای پروانه نمایش و قاطبه منتقدان و جامعهشناسان، خانه پدری را فیلمی در ترویج خشونت نمیدانند. هرگونه نمایش جرم، جنایت، خشونت و یا امثال آن، به معنای ترویج این موضوعات نیست؛ به ویژه وقتی با ردهبندی سنی ۱۵+ هشدارهای لازم به خانوادهها داده شده باشد».
۸-توقیف مجدد خانه پدری در صفحه اول بسیاری از روزنامهها و خبرگزاریها بازتاب داشت. رایزنیها در سطوح بالای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و قوه قضاییه انجام شد. بحث و جدلهای قلمی و حضوری در رسانههای عمومی، شبکههای اجتماعی یا رادیو و تلویزیونی بالا گرفت. موافقان و مخالفان نمایش «خانه پدری» روبهروی هم قرار گرفتند، هزاران کلمه در اینباره نوشته شد، ساعتها برنامه ضبط و دهها طرح درباره آن کشیده شد. حتی ماجرا به حیاط هیات دولت کشیده و واکنش علی ربیعی سخنگوی دولت را درپی داشت.
۹- ۲۲ آبان ۹۸ معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی از ادامه اکران و رفع توقیف فیلم «خانه پدری» خبر داد. سیدمحمدمهدی طباطبایینژاد با اشاره به تلاشهای وزیر ارشاد از تدبیر ریاست محترم قوه قضائیه جهت دستور ویژه رسیدگی برای رفع توقیف فیلم «خانه پدری» قدردانی کرد: «بدون شک این تدبیر ایشان و همکاریهای مسوولان قوه قضاییه در اجرای آن به انسجام و همدلی جامعه سینمایی کشور کمک میکند».
۱۰- فیلم تنها در ۱۵ سالن سینما که بسیاری از آنها سالنهای کوچکی بودند، اکران شد. اما با این وجود فروش مناسبی داشت و با ضریب اشغال بالای صندلیها مواجه شد، به نحوی که به اذعان کارشناسان پخش میتوانست مدتها بر پرده این سالنها باقی بماند....اما در ۱۳ آبان تنها با ۲۹ روز نمایش با فروشی بالغ بر یک میلیاردو ششصد میلیون تومان و ۱۰۱ هزار تماشاگر اکرانش پایان گرفت.
.....و اکنون سوال این است، فارغ از این که «خانه پدری» واجد چه ارزشهایی هست آیا این همه هزینه مادی و اعتباری تنها برای ۲۹روز نمایش یک فیلم لازم بود؟ آیا واقعا عاقلانه و مدبرانه است که برای نمایش یا عدم نمایش یک فیلم، حجم بالای متن نوشته شود، سینماگران، منتقدان، کارشناسان فرهنگی و حتی سیاستمداران بسیاری اظهارنظر کنند، ساعتها گفتگو انجام گیرد،۳ رییس سازمان سینمایی،۳ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درگیر و سخنگوی دولت وادار به پاسخگویی شود، حتی کار به یاری و تدبیر ریاست محترم قوه قضائیه کشیده شود آن هم فقط برای ۲۹ روز نمایش؟ آیا اگر بدون تمام این جنجالها فیلم پس از ساخت، بدون سالها اتلاف وقت و انرژی به همین شکل امروز اکران میشد، هزینههای آن به مراتب کمتر نبود؟ آیا در همین مدت کوتاه نمایش فیلم، لطمهای به ارکان جامعه وارد شد؟ آیا نمایش یک فیلم سینمایی تا این حد میتواند حاد و مسئلهساز باشد تا چنین هزینه گزافی برای آن پرداخت شود؟ واقعا سختگیریها و مفهومتراشی های عجیب برای مقابله به این شکل و با چنین حجمی با یک فیلم و اثر فرهنگی، خاصیتی جز تقویت ذهنیتهای منفیای که مدام اصرار دارند «نمیشود ساخت، نمیشود نوشت و نمیشود گفت»، دارد؟ آیا رواج چنین افکاری به نفع کشور است؟ آیا گرفتار کردن کیانوش عیاری، یکی از بهترین و نجیبترین کارگردانان تاریخ سینمای ایران در ورطهای که هنوز هم با آن درگیر است، حاصلی جز ناامید کردن سینماگران و هنرمندان آرمانخواه دارد؟....و سوالهای بسیار دیگر.
مسوولین فرهنگی و تصمیمگیران محترم، نویسندگان و کارشناسان اصولگرا، اصلاحطلب، اعتدالگرا و غیره؛ لطفا هر پدیدهای را در اندازهههای خود بررسی کنید و بی دلیل بزرگنمایی نکنید. لطفا کمی مقایسه هزینه – فایده بیاموزیم و بیاموزید.