سینمای ایران که کوتاه زمانی پس از سینمای جهان کار خود را شروع کرد، در طی دوره‌ای نزدیک به ۷۰ سال (از ۱۲۷۹ تا ۱۳۴۹) مسیری را پیمود که فیلم‌هایش نشان از روزهای افتان و خیزان آن دارد.

پایگاه خبری تئاتر: سینما از آن دست عناصر وارداتی مدرنیته است که در مقایسه با سایر چیزها بسیار زود به ایران آمد. این حضور سریع باعث شد تا خیلی هم زود راه بیافتد و در مدت کوتاهی ایرانیان بتوانند تولیدات منحصربه‌فرد و ملی خودشان را داشته باشند. البته برخلاف تمام دنیا که سینما پدیده‌ای عامه برای سرگرمی و تفریح  همه مردم بود، در ایران (همانند بسیاری دیگر از کالاهای لوکس و تفریحی) این ابزار در ابتدا تنها در اختیار و در انحصار درباریان قرار داشت. جرقه آشنایی با سینما سفر مظفرالدین‌شاه به پاریس بود. مظفرالدین‌شاه در سفری به فرانسه در میان وسایل سرگرمی یک دستگاه سینماتوگراف می‌بیند و چنان از این وسیله خوشش می‌آید که علاوه بر آوردن این وسیله به ایران در سفرنامه‌اش می‌نویسد: «یک دستگاهی است که به روی دیوار می‌اندازند». در همان زمان در فرانسه کارناوالی برپا بوده و میرزا ابراهیم‌خان عکاس‌باشی (به تعبیری نخستین فیلم‌بردار تاریخ سینمای ایران) از این کارناوال فیلم می‌گیرد و بدین شکل مواجهه ایران با سینما و فیلم‌سازی تکمیل می‌شود.

سال ۱۲۷۹ هجری سینماتوگراف وارد ایران می‌شود اما فقط قاجاریان اشرافی و درباریان می‌توانستند از این پدیده استفاده کنند و محل استفاده هم بیشتر در جشن‌ها و مراسم عروسی و شادی‌های مختلف بوده که در آن فیلم‌هایی را که اغلب از روسیه وارد می‌شدند، به نمایش می‌گذاشتند.

اولین سینمای عمومی در ایران را میرزا ابراهیم‌خان عکاس‌باشی در سال ۱۲۸۳ خورشیدی برابر با ۱۹۰۴ میلادی، افتتاح کرد. اما اولین سالن رسمی سینمای ایران در سال ۱۳۰۵ خورشیدی به نام گراندسینما در تهران ساخته شد. در سال ۱۳۰۸ خورشیدی نیز چند سالن سینما در تهران ساخته شد. از آن جمله سینما «ایران» در لاله‌زار، سینما «مایاک»، و سینما «سپه» که ظرفیت بیش از ۱۱۰۰ نفر را داشت.

بر اساس آنچه گفته شد مواجهه ایران با سینما و صنعت فیلم‌سازی خیلی زود رقم خورد و پس‌ازآن ما شاهد سینمایی هستیم که در مسیر خود اوج و فرودهای متعددی را از سر می‌گذراند. آنچه در ادامه می‌آید معرفی مهم‌ترین فیلم‌های ایران از ابتدای شکل‌گیری سینما تا اواخر دهه ۴۰ است.

مظفرالدین‌شاه در جشن عید گل ۱۲۷۹

جالب است بدانیم که سینمای ایران با فیلم مستند شروع به کار کرد و نخستین فیلمِ تاریخ سینمای ایران یک فیلم مستند بانام مظفرالدین‌شاه در جشن عید گل به کارگردانی «میرزا ابراهیم‌خان عکاس‌باشی» است که در روز سه‌شنبه ۲۳ مرداد ۱۲۷۹ خورشیدی ساخته شد. این فیلم، مستندی از سفر مظفرالدین‌شاه قاجار به بلژیک است. در سفرنامه مظفرالدین‌شاه، گزارشی آمده که درواقع همان متن این فیلم محسوب می‌شود: «امروز عید گل است و ما را دعوت به تماشا نمودند. رفتیم به تماشا. جناب اشرف صدراعظم و وزیر دربار هم در رکاب بودند. بسیار عید با تماشایی بود. تمام کالسکه‌ها را با گل مزین کرده و توی کالسکه‌ها و چرخ‌ها را پُر از گل نموده بودند که کالسکه‌ها پیدا نبود و خانم‌ها سوار کالسکه‌ها شده با دسته‌های گل در جلوی ما عبور می‌کردند و عکاس‌باشی هم مشغول عکس سینموفتوگراف اندازی بود… ».

دلیل اهمیت این فیلم این است که اولین فیلم تاریخ سینمای ایران است.

آبی و رابی ۱۳۰۹

آبی و رابی نخستین فیلم سینمای ایران با ژانر کمدی به کارگردانی «اوانس اوهانیانس» است که در سال ۱۳۰۹ ( ۱۹۳۰ میلادی) ساخته شد و در روز جمعه ۱۲ دی ۱۳۰۹، ساعت ۲ بعدازظهر در سینما مایاک به نمایش درآمد. آبی و رابی را می‌توان معاصر هم‌رده‌های آمریکایی‌اش «لورل و هاردی» دید (که در ۱۹۲۱ اولین فیلم خود سگ خوشبخت را با همکاری هم آغاز کردند). این فیلم داستان دو شخصیت به نام‌های آبی (محمدخان ضرابی) و رابی (غلامعلی خان سهرابی فرد) است. «آبی هنگامی‌که آب می‌نوشد، شکم رابی باد می‌کند. رابی زیر بوم غلطانی دراز می‌کشد و آبی با پتک بر سر او می‌زند و رابی پهن و کوتاه می‌شود. در رستوران لقانطه، آبی و رابی سفارش مرغ می‌دهند و وقتی قصد خوردن آن را دارند، آن مرغ به پرواز درمی‌آید و …».

دلیل اهمیت این فیلم این است که اولین کمدی تاریخ سینمای ایران است.

حاجی‌آقا آکتور سینما ۱۳۱۲

این فیلم دومین اثر از «اوانس اوگانیانس» (پس از آبی و رابی) است و به مدت چهار روز از چهارشنبه ۱۱ بهمن تا شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۱۲ در تهران اکران شد..حاجی‌آقا آکتور سینما فیلمی سیاه‌وسفید و صامت است و تنها فیلم بازمانده از سینمای صامت ایران محسوب می‌شود. این فیلم در یک قالب داستانی، رویکرد شرایط متغیر سیاسی-اجتماعی ایران از سنت به مدرنیته را نشان می‌دهد.

دلیل اهمیت این فیلم این است که اولین فیلم داستانی سینمای ایران است.

دختر لُر ۱۳۱۲

این فیلم در سال ۱۳۱۲ خورشیدی به کارگردانی «اردشیر ایرانی» در بمبئی ساخته و در بین مردم بانام «جعفر و گلنار» شناخته شد.

دختر لر فیلمی سیاه‌وسفید است که در ۳۰ آبان سال ۱۳۱۲ به روی پرده سینما «دیده‌بان» (مایاک سابق) در خیابان لاله‌زار به روی پرده رفت. اکران این فیلم موجب شکوفایی صنعت نوپای سینما در ایران شد. و اگرچه خالی از ایراداتی جدی همچون تفاوت لهجه و... بود، اما در جایگاه و زمانه خود موردپذیرش و اقبال مردم قرار گرفت.  

دلیل اهمیت این فیلم این است که نخستین فیلم ناطق فارسی است.

فردوسی ۱۳۱۳

فردوسی نام یک فیلم زندگی‌نامه‌ای ایرانی به کارگردانی «عبدالحسین سپنتا» و محصول سال ۱۳۱۳ است. داستان از خانه فردوسی آغاز می‌شود که وی از پنجره اتاقی به پل خراب شهر توس با چهره‌ای گرفته و مغموم نگاه می‌کند. درجایی دیگر فردوسی صحنه‌هایی از شاهنامه را در مقابل سلطان محمود برای حاضرین می‌سراید. در پایان، انتهای زندگی شاعر حماسه‌سرای ایران نشان داده می‌شود. فردوسی در کهولت زندگی خود را در انزوا می‌گذراند و زمانی که از پنجره بیرون را می‌نگرد، می‌شنود که بچه‌های رهگذر اشعار شاهنامه را می‌خوانند. صحنه آخر مرگ شاعر است. جنازه او را روی پل توس دو نفر به دوش دارند. پشت سر جنازه فقط یک نفر راه می‌رود و او دختر شاعر است.

دلیل اهمیت این فیلم این است که اولین تلاش سینمای ایران برای استفاده از تاریخ، جهت آفرینش سینمایی است.

جنوب شهر۱۳۳۷

جنوب شهر فیلمی به کارگردانی «فرخ غفاری» و نویسندگی «جلال مقدم» بر اساس داستانی به نام «میدان اعدام» به قلم خود فیلم‌نامه‌نویس است؛ داستانی که تلاش دارد با درون‌مایه‌هایی از زندگی روزمره و مردم‌پسند روایتی روشنفکرانه را بیان کند.

این فیلم به دلیل نمایش پلشتی‌های جنوب شهر ازجمله کافه‌های بی‌دروپیکر آن، و دلایل دیگر (مخالفت مستقیم وزیر کشور زمانه‌اش) توقیف شد و در سال ۱۳۴۲ با اعمال سانسورو استحاله داستانی و بانام جدید رقابت در شهر به نمایش درآمد که موفقیتی هم در پی نداشت. به گفته کارگردان این فیلم اولین فیلمی است که در میان مردم و در فضاهای واقعی فیلم‌برداری شده است

دلیل اهمیت فیلم این است که اولین فیلم سانسورشده و ممیزی خورده در ایران است.

خانه سیاه است۱۳۴۱ 

فیلم مستندی به کارگردانی «فروغ فرخزاد» و تهیه کنندگی «ابراهیم گلستان» است که در پاییز ۱۳۴۱ و در پی دیدار فروغ فرخزاد از زندگی جذامیان در جذام‌خانه  «بابا باغی تبریز» ساخته شد.

این فیلم که به سفارش جمعیت کمک به جذامیان در استودیو فیلم گلستان ساخته شد، جایزه بهترین فیلم مستند همان سال را در فستیوال فیلم آلمان غربی از آن خود کرد و برای اولین بار در بهمن ۱۳۴۱ در کانون فیلم ایران با حضور ابراهیم گلستان و فروغ فرخزاد به نمایش درآمد.

حضور جذامی‌ها به‌عنوان طردشدگان جامعه و به تصویر کشیدن روزمرگی آنان و درنهایت روایت غم‌انگیزی از مصائب انسانی، از شاخص‌های مهم این فیلم به‌شمار می‌آیند؛ «جاناتان رزنبام» منتقد آمریکایی، فیلم خانه سیاه است را بزرگ‌ترین فیلم سینمای ایران نامیده است.

دلیل اهمیت این فیلم این است که اولین فیلم آوانگارد تاریخ سینمای ایران است؛ فیلمی که خصلت شعری و آفرینش آوانگارد را در هم می‌آمیزد.

خشت و آینه ۱۳۴۳

خشت و آینه فیلمی به کارگردانی «ابراهیم گلستان» و مانند دیگر کارهای وی هجویه‌ای است بر جامعه ایران که در سال ۱۳۴۳ در استودیو فیلم گلستان ساخته شد و در ۲۲ دی ۱۳۴۴ در سینما رادیوسیتی تهران اکران شد و سه هفته در آن سینما بر روی پرده بود.

عنوان فیلم اشاره به‌مثل «آنچه در آینه جوان بیند، پیر در خشت خام آن بیند» دارد و بسیاری از نمادهای آن (مانند صحنه عبور جنازه از کوچه که در فیلم‌های بهمن فرمان‌آرا) به‌تناوب آمده، بعدها مورد تقلید دیگر فیلم‌سازان ایران قرارگرفته است. درصحنه‌های این فیلم از موسیقی متن استفاده‌نشده و کارگردان سعی کرده است تا آهنگ و ریتم فیلم از گفتگوها و حالات بازیگران برخیزد. این فیلم نخستین حضور سینمایی «جمشید مشایخی» و همچنین «پرویز فنی زاده» به‌شمار می‌رود که هر دو نقش‌هایی کوتاه ولی اثرگذار را بازی می‌کنند.

دلیل اهمیت این فیلم این است که آغازگر سینمای موج نوی ایران به‌شمار می‌آید.

گاو ۱۳۴۸

گاو فیلمی به کارگردانی  «داریوش مهرجویی» و نویسندگی «داریوش مهرجویی» و «غلامحسین ساعدی» (بر اساس داستان «عزاداران بَیَل» اثر غلامحسین ساعدی) است که در سال ۱۳۴۸ ساخته شد و جز اولین فیلم‌های ایرانی بود که در غرب و اروپا موردتوجه و تحسین قرار گرفت. گاو جایزه فیپرشی جشنواره فیلم ونیز ۱۹۷۱ را به دست آورد. گاو نخستین بار در سال ۱۹۷۱ در جشنواره فیلم ونیز، بدون زیرنویس انگلیسی روی پرده رفت و همچنین در جشنواره‌های کن، برلین، مسکو، لندن، لس‌آنجلس و دیگر جشنواره‌ها به نمایش درآمده است.

داستان زندگی یک روستایی که پس از مرگ گاو محبوبش، خود را گاو می‌پندارد. داستانی که از خلال گاو پنداشته شدن یک انسان، کنایه‌ها و تلمیح‌هات بسیاری را برای شرایط اجتماعی و حاکمان زمان دارد. چنانچه «احسان نراقی»، پژوهشگر ایرانی حوزه فلسفه و جامعه‌شناسی گزارش می‌کند که محمدرضا پهلوی شخصاً فیلم گاو را دید و پیام آنرا نیز دریافت.

گاو از فیلم‌های موج نوی سینمای ایران است که در رأی‌گیری منتقدان سینمای ایران در سال‌های ۱۳۵۱ و ۱۳۶۷ و ۱۳۷۸، به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران برگزیده شد.

دلیل اهمیت این فیلم این است که یکی از بنیان‌گذاران سینمای متفاوت ایران، سینمای متفکر، اندیشمند، ابتذال ستیز و خلاق و اولین فیلم مشخصاً نئورئالیستی تاریخ سینمای ایران است.

آقای هالو ۱۳۴۹

آقای هالو نام سومین اثر سینمایی و دومین اثر موفق در کارنامه سینمایی «داریوش مهرجویی» به عنوان کارگردان اثر است.  فیلمی به نویسندگی «داریوش مهرجویی» و «علی نصیریان» که در سال ۱۳۴۹ و بر اساس نمایشنامه هالو از علی نصیریان توسط استودیو کاسپین ساخته شد. فیلمی که زندگی یک شهرستانی را پس از سفر به تهران و مواجهات ساده انگارانه‌اش با زندگی پر از تزویر پایتخت به تصویر می‌کشد. فیلمی که همچون اثر قبلی کارگردان (گاو) سراسر پر از کنایه و طعن و گلایه از زندگی مدرن و روحیات پایتخت نشینان است.

دلیل اهمیت این فیلم این است که یکی از موفق‌ترین کمدی‌های تاریخ سینمای ایران است.



نویسنده: سارا بقایی- ایرنا