مطابق نتایج یک پژوهش ملی، مردم ایران ۲۰ درصد سریال‌های خانگی را تماشا و روزانه حدود یک ساعت از دستگاه‌های صوتی، تصویری، سینمای خانگی و ستاپ باکس استفاده می‌کنند. ۷۲ درصد روزانه حدود یک ساعت موسیقی گوش می‌کنند که بیشتر سنتی و پاپ است و سه درصد هم موسیقی راک و رپ ایرانی گوش می‌دهند.

پایگاه خبری تئاتر: پیمایش «مصرف کالاهای فرهنگی در ایران»، در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات سه محور؛ «فعالیت فرهنگی»، «مصرف» و «تقاضای فرهنگی» را مورد بررسی و سنجش قرار داد. جمع‌آوری اطلاعات مورد نیاز این طرح، با تعداد نمونه ۱۵ هزار و ۵۰۰ نفر از افراد بالای ۱۵ سال ساکن شهر و روستا و در گستره ملی انجام شد و در این پیمایش، پرسشگران برای تکمیل پرسشنامه، به هموطنان ساکن در ۳۱ مرکز استان، ۸۵ شهر (غیر مرکز استان) و ۵۰۰ روستا مراجعه کردند.

لطفاً درباره طرح پیمایش ملی «مصرف کالاهای فرهنگی در ایران» توضیح دهید.

در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بحث مصرف فرهنگی کشور از حدود ۲۰ سال پیش مدنظر بوده است؛ البته طرح‌های ملی دیگری نیز بود که به آنها اشاره خواهم کرد. از اوایل دهه ۷۰ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پی این بود که بداند مصرف فرهنگی در جامعه ما به چه شکلی است. پس از سال ۷۲ طرح اولیه مصرف فرهنگی مطرح شد که اولین مطالعات میدانی آن از سال ۷۴ در چهار استان همدان، مرکزی، خوزستان و بوشهر به‌صورت نمونه آغاز شد و قرار بر این شد که بعد از استخراج نتایج مطالعه پایلوت، پیمایش مصرف در گام  بعد در سطح کشور انجام شود.

پس به‌عنوان نتیجه مطالعه سال ۷۴، در سال ۷۸ اولین مطالعه ملی در سطح شهر -نه روستا- در کل استان‌ها انجام شد. در مطالعه مصرف فرهنگی سال ۷۸، واحد تحلیل، خانوار بود و ۱۶هزار خانوار مورد بررسی قرار گرفت. با احتساب چهار تا پنج نفر عضو هر خانوار، در این مرحله مطالعه روی حدود ۶۰ هزار نفر انجام شد. در ادامه، در سال ۷۹ این طرح روی ۱۵هزار خانوار روستایی اجرا شد. مجموع این دو مطالعه (شهری و روستایی) موج اول طرح مصرف کالاهای فرهنگی را سازمان داد؛ طرحی که دکتر رجب‌زاده مدیر علمی آن بود.

مصرف فرهنگی وارد برنامه توسعه سوم شد

در ادامه بحث، مصرف فرهنگی وارد برنامه توسعه سوم شد. در برنامه توسعه سوم مقرر ‌شد بحث مصرف فرهنگی هر دو سال یک بار انجام شود. در برنامه سوم همچنین دو طرح دیگر برای انجام مصوب ‌شد؛ یکی طرح «ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان» و دیگری طرح «سرشماری فضاها و اماکن فرهنگی ایران» بود که این دو طرح نیز در سال ۷۹ انجام شدند. در حقیقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سه طرح مصرف فرهنگی، ارزش‌ها و نگرش‌ها و فضاهای فرهنگی را اجرا کرد که فضاهای فرهنگی در حقیقت طرحی با روش سرشماری یا تمام شماری بود.

در سال ۸۲ بر اساس مصوبه‌ برنامه توسعه سوم، موج دوم طرح پیمایش مصرف فرهنگی انجام شد و تا نتایج به دست بیاید دو سال دیگر طول کشید. لذا کار در سال ۸۴ به گزارش‌نویسی رسید و دولت تغییر کرد. تغیر دولت باعث شد دولت بعدی نتایج این طرح را منتشر نکند و آن را کنار بگذارد. در نهایت سازمان تبلیغات اسلامی به میدان آمد و داده‌ها را گرفت و منتشر کرد. پس موج دوم توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام شده، ولی گزارش در سازمان تبلیغات اسلامی منتشر شده است. بین سال ۸۲ تا امسال (۹۸) با اینکه مصوبه برنامه توسعه مقرر کرده بود که این پژوهش دو سال به دو سال انجام شود، ولی کار عملاً در ۱۶ سال گذشته متوقف شد.

در موج سوم واحد از خانوار به فرد تغییر کرد

چرا طرح متوقف شد؟

دولت‌های نهم و دهم باوری به طرح‌های ملی و اثربخشی طرح‌های ملی نداشتند و چند طرح دیگر را نیز متوقف کردند. پژوهشگاه بر اساس مأموریت پایش فرهنگی کشور در سال ۹۷ مطالعات موج سوم را شروع کرد و کارهای مطالعاتی مقدماتی را انجام داد و در سال ۹۸ به میدان عملیات رفت. امسال در فاصله بهار و اوایل تابستان اطلاعات جمع‌آوری شد. با این توضیح که تعداد نمونه‌های موج سوم  ۱۵ هزار و  ۶۰۰ مورد برآورد شد و واحد تحلیل از خانوار به فرد تغییر کرد.

این طرح را در کل کشور، در ۳۱ مرکز استان، ۸۷ شهر غیرمرکز استان و ۵۰۰ روستا انجام دادیم که این نشان می‌دهد پراکندگی خوبی در این طرح وجود داشت. در گردآوری اطلاعات ۴۰۰ نفر با ما همکاری داشتند. نظارت و دقت داشتیم تا داده‌ها به‌خوبی گردآوری شوند. همچنین جامعه آماری ما از افراد ۱۵ تا ۷۵ سال تشکیل شده ‌است. گزارش طی دو ماه گذشته آماده و در حدود یک ماه پیش، از نتایج طرح رونمایی شد؛ ولی این گزارش هنوز به انتشار عام نرسیده است. فقط در جلسه‌ای که داشتیم دوستان و معیدفر مدیرعلمی طرح گزارشی مجمل ارائه دادند و در حقیقت گزارش تفصیلی کشوری در حال آماده‌سازی است و گزارش تک‌تک استان‌ها هم به‌تدریج آماده می‌شود.

مصرف فرهنگی را در ۱۲ تا ۱۳ حوزه مختلف بررسی کردیم. حوزه‌هایی که مورد توجه قرار گرفت فعالیت‌های فرهنگی ایرانیان در زمینه‌های مذهبی، اجتماعی، ورزشی، تفریحی، هنری، کتاب‌خوانی و روزنامه‌خوانی، مجله‌خوانی و مصرف رادیو و تلویزیون و انواع وسایل صوتی و تصویری، رایانه، اینترنت و تلفن همراه، سینما و تئاتر و موسیقی و زمان فراغت و نیازهای فرهنگی بود. در موج سوم در قیاس با دو دوره قبل، موضوعات شبکه‌های اجتماعی، اینترنت و موسیقی اضافه شده است.

سال گذشته ۵۸ درصد مردم به سفر رفتند

به نظر شما فیلم‌های سینمایی یا موسیقی تولیدی ایران، کالای فرهنگی هستند؟

منظور ما این بود که مردم چقدر از ماهواره استفاده می‌کنند. لذا محقق این موارد را به‌عنوان کالای فرهنگی در نظر گرفته است. تیم تحقیق۱۳ یا ۱۴ خدمت و مقوله فرهنگی را به‌عنوان مهم‌ترین مصارف فرهنگی تعیین کرد. برای مثال، سینما رفتن اقدامی فرهنگی است، همچنین تئاتر رفتن و ورزش کردن، کار فرهنگی در نظر گرفته شده است.

از مقولات دیگری که در این طرح مورد توجه قرار گرفت اوقات فراغت و برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت است. سال‌های سال بحث اوقات فراغت و نحوه پر کردن مطلوب آن مطرح است. حسب نتایج پیمایش مورد بحث ما، مردم در روزهای تعطیل و در آخر هفته‌ها ۶ ساعت و نیم اوقات فراغت دارند. از حیث سفر ۵۸ درصد مردم اعلام کرده‌اند در سال گذشته برای تفریح، زیارت یا دیدن اقوام و آشنایان به سفر رفته‌اند و آمار تفکیکی و جزیی‌تر هم وجود دارد. هر فرد در سال گذشته ۱.۶ بار به سفر رفته است. بیشتر مسافرت‌ها جنبه تفریحی داشته، بعد از آن زیارت و سپس دیدن اقوام و خویشان در رتبه سوم مقاصد سفر ایرانیان قرار گرفته است.

۵۱ درصد مردم در خانه به رادیو گوش می‌دهند

محور دیگر این طرح کتاب و کتاب‌خوانی است. در این پژوهش مشخص شد، هر فرد روزانه ۱۲.۳۰ دقیقه مطالعه می‌کند. در موج قبلی نیز رقم همین بود، یعنی میزان مطالعه مردم ایران تغییری نکرده است. البته مراد ما کتاب غیردرسی است، کتب درسی، قرآن و دعا را در ساعات مطالعه حساب نکرده‌ایم. همچنین  ۳۰ درصد از مردم ایران به  شبکه‌های مختلف رادیو گوش می‌دهند که این به میزان ۳۳ دقیقه در شبانه روز است. بالاترین میزان استفاده از رادیو با ۵۱ درصد در خانه انجام می‌شود، ۳۹ درصد در اتومبیل و ۱۰ درصد مردم در محل کار به رادیو گوش می‌دهند. در مورد تلویزیون مشخص شد که ۹۲ درصد مردم تلویزیون تماشا می‌کنند. در مورد استفاده پاسخگویان از تلویزیون، از ایشان پرسیده شد که تلویزیون تماشا می‌کنید یا به رادیو گوش می‌دهید؟ لذا محدوده زمانی برای آن نگذاشتیم؛ بنابراین کسی که در یک سال گذشته فقط یک بار تلویزیون تماشا کرده است به این سؤال پاسخ «بله» داده است. قسمتی که در مورد متوسط تماشای تلویزیون و گوش کردن به رادیو است از نمره کسانی استخراج شده است که به سؤال کلی قبلی پاسخ بله داده‌اند.

درگیر توهم اعداد تهران هستیم

چرا رقم به دست آمده برای برخی سؤال‌ها تا این اندازه بالاست؟

روزی که گزارش را ارائه دادیم برخی به خاطر بالا بودن اعداد انتقاد کردند، به‌خصوص در مورد استفاده از تلویزیون وقتی سؤال می‌شود که «تلویزیون تماشا می‌کنید یا نه؟» عدد بالایی به دست می‌آید مگر اینکه آن را به زمان مقید کنیم. عدد حاصله نشانگر این است که مردم در شبانه روز نزدیک به سه ساعت تلویزیون می‌بینند. نتیجه پاسخ‌ها، عدد بسیار بالایی است. گاهی تصور ما فقط روی مصرف تهران است، ولی آمار نشان می‌دهد که مصرف فرهنگی در شهرستان‌ها و جاهای دیگر با تهران مقداری متفاوت است. ما درگیر توهم اعداد تهران هستیم و این دیدگاه را از تهران به کل جامعه تعمیم می‌دهیم در حالی که در شهرستان‌ها، تلویزیون مرجع خبر است. ضمن اینکه در حوادث غیرمترقبه و بحران‌ها تلویزیون مبنا است. البته مردم در استفاده از تلویزیون، دست به گزینش می‌زنند و نوع مصرف آنها مهم است.

۷۸ درصد مردم اصلاً به سینما نمی‌روند

سریال‌های خانگی عدد مصرف قابل توجهی دارد و مردم نزدیک به ۲۰ درصد از سریال‌هایی را که عرضه می‌شود، تماشا می‌کنند. مردم در روز در حدود یک ساعت از دستگاه‌های صوتی، تصویری، سینمای خانگی و ستاپ باکس استفاده می‌کنند. ۷۲ درصد مردم حدود یک ساعت و هفت دقیقه در روز موسیقی گوش می‌کنند. در این آمارگیری مصرف موسیقی سنتی، رتبه اول را دارد. البته این رقم با فاصله کمی جلوتر از موسیقی پاپ قرار گرفته است. در حدود سه درصد از مردم، موسیقی راک و رپ ایرانی گوش می‌دهند. حدود ۳۳ درصد از کامپیوتر و لپ‌تاپ، ۶۰ درصد از اینترنت استفاده می‌کنند و در حدود ۹۰ درصد گوشی تلفن همراه دارند. بیشترین میزان مصرف اینترنت در ایران از طریق موبایل انجام می‌شود. حدود ۷۸ درصد مردم اصلاً به سینما نمی‌روند که این عدد نشان‌دهنده وضعیت وخیمی است.

۴۸ درصد مردم در منزل خود مراسم پخش نذری یا سفره دارند و ۶۳ درصد جشن تولد اعضای خانواده را برگزار می‌کنند -جشن تولد مقوله‌ای فرهنگی و جزو سبک زندگی مردم شده است- همچنین حدود ۷۳ درصد مردم فعالیت هنری انجام نمی‌دهند.

در تهران هم تعداد سینماهای تعطیل شده کم نیست

در مورد درصد بالایی که به سینما نمی‌روند اطلاعاتی دارید؟ چرا این درصد اصلاً به سینما نمی‌روند؟

این آمار از نظر تطبیق با معیارها و مقیاس‌های دیگر بی‌ربط نیست و معنادار است. در مراجعه به روستاها و شهرهای درجه دو نیز دیده می‌شود که این شهرها و روستاها سالن سینما ندارند که عدد شهر بدون سینما بالاست. همچنین در آمارهای دو دهه اخیر دیده می‌شود که تعداد سینماهای تعطیل شده زیاد بوده است. به عبارتی، تقریباً عمده شهرهای درجه دو ما سینما ندارند و به دلایل مختلفی تعطیل شده‌اند. در تهران هم تعداد سینماهای تعطیل شده کم نیست. اخیراً در ساخت مجموعه‌های تفریحی و فروشگاهی به تأسیس سینما هم توجه می‌شود، همچنین سازمان سینمایی طرحی برای تأسیس سینماهای کوچک برای شهرستان‌ها دارد. ولی در بررسی چند دهه اخیر دیده می‌شود با اینکه جمعیت حدود دو برابر شده، تعداد سینما افزایش نیافته است. لذا سینما به‌نوعی کالای فرهنگی است که ایجاد فضاهای کالبدی آن در بخش قابل توجهی از نقاط کشور متوقف شده است و باید تدابیر خاصی برای تأسیس سینما در شهرهای کوچک اتخاذ کرد.


منبع: ایرناپلاس