پایگاه خبری تئاتر: سعید رجبی فروتن در یادداشتی در وب سایت شخصی خود، خطاب به تلویزیون و سامانههای VOD نوشت:
تلویزیون انحصاری ایران باید به جبران نبود تلویزیونهای خصوصی تنوع بیشتری به برنامههای خود ببخشد و زمینه فعالیت شمار بیشتری از چهرههای مستعد برنامهساز را فراهم کند و از اینکه برنامههای کمدی در انحصار عده محدودی باشد اجتناب به عمل آورد تا انحصار در انحصار نشود.
در شبها و روزهایی که خانوارهای ایرانی به دلیل مصون ماندن از آلودگی به ویروس خطرناک کرونا در خانهها ماندگار شدهاند و جز به ضرورت از خانه بیرون نمیزنند، تلویزیون در بخش برنامههای سرگرم کننده ناگزیر به سراغ آرشیو خود رفته است و به پخش چند ده باره فیلمها و سریالهایی با مضمون طنز و کمدی روی آورده است. سیما در این رویکرد کماکان گزینشی عمل میکند و هنوز برگ تازهای رونکرده است و اثر پخش نشده و یا کمتر پخش شدهای را به روی آنتن فرستاده است. به عنوان مثال در زمینه فیلم سینمایی مدیران سیما هنوز دل در گروی سینمای دهه هفتاد دارند و گویا امتیاز پخش آنها را بطور ابدی و نامحدود خریداری کردهاند و در سری جدید نسخه دیجیتالی و اصلاح رنگ شده آنها را به نمایش میگذارند.
در زمینه پخش سریال با وجود شبکههای بازپخشی آی فیلم و تماشا، تکرار سریالهای قدیم و جدید در این شبها و روزها واقعا لطفی ندارد و کاری نوآورانه و ابتکاری به حساب نمیآید. یکی از سریالهایی که در اواخر دهه هشتاد به سفارش تلویزیون پیش تولید آن شروع شد اما در ادامه به خاطر اختلاف بین تهیهکننده و مدیران سیما بر سر درآمد باکس آگهیهای سریال، سر از شبکه نمایش خانگی درآورد، سریال جذاب و تکرارنشدنی قهوه تلخ به کارگردانی مهران مدیری است.
مجموعهای طنز که در دوران ملتهب پسا۸۸ توانست تعادل روحی و روانی را به جامعه بازگرداند و به رغم کج سلیقگیها و مداخلات نظارتی خارج از وزارت ارشاد، موجی مثبت را در جامعه پریشانحال آنروز کشور پدید آورد. در موفقیت قهوه تلخ همین بس که رسانههای بیگانه به محض پی بردن به اقبال روزافزون مردم به سریال، سرنا را از سرگشادش دمیدند و با شیطنت تلاش کردند تا لباس استعاره بر تن داستان سریال کنند و موذیانه به دنبال «اینهمانی» بروند و بعضی از شخصیتهای سریال را بدل از چهرههای سیاسی آن روز کشور بدانند. این اقدام ناشیانه برای بنگاههای تبلیغاتی تحت حمایت آمریکا و ارتجاع عرب این خاصیت را داشت که با سوار شدن بر موج استقبال مردم جهتگیری سریال را به نفع اهداف و اغراض خود تعبیر کنند و از سوی دیگر حساسیت مراجع نظارتی را برای متوقف کردن پخش سریال بالا ببرند تا بدین ترتیب سرخوردگی تازهای را به میلیونها بیننده تحمیل کنند.
نقبی به گذشته زدم تا پیشنهاد دهم برای سرگرمی مفید و آگاهی بخش مردم در این شب ها نمایش سریال قهوه تلخ نقطه عطفی را برای تلویزیون به دنبال خواهد داشت و موجی از رضایت عامه را به نفع آن رسانه رقم خواهد زد.
سریال ۱۰۲ قسمتی قهوه تلخ این ظرفیت را دارد که سه ماه مردم را پای تلویزیون بنشاند و تکیه کلامها و تیپسازی بازیگران این مجموعه را با اشتیاق ببینند و لذت ببرند.
اینقدر خوش خیال نیستم که تلویزیون حتی به این پیشنها فکر کند اما از سامانههایی مثل نماوا، فیلیمو، روبیکا، فیلم گردی و نظایرهم میتوان انتظار داشت مذاکره برای خرید حقوق این سریال خاطره انگیز را در دستور کار قرار دهند و قهوه تلخ را عیدانه خود به کاربران و مخاطبان خود بدانند.
دست بجنبانید و با نمایش «قهوه تلخ »کام مردم را شیرین کنید !