در سالی که فیلم‌های سینمای جهان به جای جزئیات روابط، به کلیات جامعه‌شناختی و آسیب‌شناسی در جامعه پناه بردند، دیدن فیلمی از جنس «داستان ازدواج» یک غنیمت به حساب می‌آید.

پایگاه خبری تئاتر: «داستان ازدواج» نوا بومباخ یکی از معدود آثاری است که امسال درباره یک ارتباط دو نفره ساخته شده است. ارتباطی که از یک ازدواج به یک رابطه چند جانبه بدل می‌گردد و سپس به جدلی زناشویی برای طلاق تبدیل می‌شود.

فیلم دو بازی خوب و قابل قبول از بازیگرانش ارائه می‌دهد؛ آدام درایور و اسکارلت یوهانسن که هر دو کاندیدای بهترین بازیگری اسکار امسال هم شدند.

در سالی که فیلم‌های سینمای جهان به جای جزئیات روابط، به کلیات جامعه‌شناختی و آسیب‌شناسی در جامعه پناه بردند، دیدن فیلمی از جنس «داستان ازدواج» یک غنیمت به حساب می‌آید. هر چند ممکن است دوستش داشته باشیم یا نه.

چرا خوب - چرا بد؟

سابقه ساختن فیلم‌هایی راجع به طلاق و ارتباطات زناشویی در هالیوود بسیار زیاد است و چنین آثاری دیگر در زمره آثار کلاسیک هالیوود جای دارند. «کریمر علیه کریمر» یکی از بزگترین آثار کلاسیک در این ارتباط است.

اما تفاوت «داستان ازدواج» در این است که می‌خواهد در نشان دادن یک ارتباط دو سویه به سمتی گرایش پیدا نکند و حتی به مثابه نشان دادن بیشتر یک شخصیت دوربینش را سمت یک کاراکتر نچرخاند؛ فیلم تلاش می‌کند تا هر دو شخصیت اصلی فیلم را هم اندازه با یکدیگر قاب ببندد و هیچ قضاوتی درباره زیست آن‌ها نداشته باشد و در این میان بیشتر نقدی باشد بر سیستم قضائی آمریکا که توانایی این را دارد که یک طلاق ساده را تبدیل به یک جنگ تمام عیار کند.

فیلم البته این مسئله را نیز ضمیمه می‌کند که هر دو کاراکتر هم زن و هم مرد قادر نیستند تا با یکدیگر بر سر یک جدایی به توافق برسند و گویی تنها یک سیستم قضائی است که می‌تواند جدل آن‌ها را حل و فصل کند. اما باید به اشارات مؤکد مؤلف فیلم نیز توجه داشت که داستان ورود وکلا به زندگی این دو نفر را طوری به تصویر می‌کشد که دروغگویی و فشار را در برابر قاضی یک حکم غیرقابل اجتناب نشان می‌دهد. به هر حال مؤلف نقبی می‌زند به این سیستم قضائی و بخش عمده‌ای از فصل جدل برای طلاق این دو را به همین نقد اختصاص می‌دهد.

«داستان ازدواج» اما نمی‌تواند به عمق یک رابطه نفوذ کند. نه می‌تواند «صحنه‌هایی از یک ازدواج» برگمان باشد و نه می‌تواند «کریمر علیه کریمر» روبرت بنتون، زیرا در نهایت هیچ سویه‌ای را دنبال نمی‌کند. نگاهی محافظه کار دارد که براساس این نگاه نه شخصیت مرد و نه زن را نمی‌تواند کامل واکاوی کند و نه می‌تواند در برابر شیوه زندگی و رفتار آنها نقدی داشته باشد.

بهترین سکانس؛ هیچ ارتباطی تمام نمی‌شود!

جمله معروفی است که می‌گوید هیچ ارتباطی تمام نمی‌شود، بلکه شکلش تغییر می‌یابد. فصل پایانی فیلم و سکانس نامه خواندن پسر و سپس پدر نیز همین مسئله را می‌رساند.

در سکانس ابتدایی آن نریشنی را گوش می‌کنیم که قرار است در همین فصل پایانی مجدد به آن پرداخته شود. پدر و پسر بر روی تخت نشسته‌اند و واگویه‌هایی که مادر برای خودش و درباره پدر نوشته است را می‌خوانند. سکانسی عاطفی که پیام سطر اول این پاراگراف را می‌دهد. رابطه هرگز پایان نمی‌یابد.

اگر از این فیلم خوشتان آمد...

فیلم سینمایی «صحنه‌هایی از ازدواج» به کارگردانی اینگمار برگمان را به شما پیشنهاد می‌کنم و سپس «کریمر علیه کریمر» را تا در رابطه با ازدواج و جدایی دو فیلم مؤثر، سویه‌نگر و عمیق را ببینید؛ یکی اروپایی و دیگری آمریکایی.

نگرش‌های نقادانه‌ای که می‌توانید دنبالش کنید…

فیلم را بی‌شک می‌توان با نگرشی روانکاوانه واکاوی کرد و اغلب چنین آثاری که درباره یک ارتباط هستند نیز چنین نگرشی را می‌طلبند.


منبع: خبرگزاری مهر