پایگاه خبری تئاتر: این روزها یکی از مهمترین دغدغه فعالان عرصه فرهنگ و هنر نحوه از سرگیری برنامههای هنری و جبران خسارتهای ناشی از تعطیلی اجباری است که شیوع ویروس کرونا باعث آن شده است. در سینما اگرچه اعلام شده چند سناریو برای زمان بازگشایی سینماها مدنظر قرار دارد، اما خیلی از نگرانی سینماگران بر سر این است که چطور میشود به سناریویی رسید تا بیشترین فایده را در جبران حداقلی ضررها داشته باشد.
اگر شرایط به روال هر سال عادی بود، در این روزها که کمتر از ۱۰ روز تا شروع ماه رمضان مانده، باید درباره اکران سینماها در این ماه و طرحهای ویژه افطار تا سحر بحث میشد، اما ماه رمضان سال ۹۹ قطعا متفاوتترین سال برای سینماها خواهد بود که هنوز معلوم نیست چه زمانی باز میشوند و اگر هم باز شوند چه وقت مردم میل به رفتن به سینما را مثل قبل پیدا میکنند.
در این بین و در میان تمام ایدههایی که برای کم کردن بار ترافیک فیلمهای در صف اکران مطرح میشود، برخی کارشناسان و سینماگران هم بر این باورند که در آییننامه اکران باید تغییرات اساسی داده شود و دولت به جای دخالت در اکران عام، باید به فکر کمک به فیلمهای فرهنگی، هنری و تجربی باشد.
در اینباره و برای بررسی وضع موجود سینما و آنچه میتوان برای امسالی که بهترین فصل اکرانش گذشته، پیشبینی کرد سراغ امیرحسین علمالهدی رفتیم. او با انتقاد شدید از آییننامهای که برای اکران سال ۹۹ تنظیم شد بود، تاکید کرد: سیاستگذاران نباید به گونهای تصمیم بگیرند که سرمایهگذاری در سینما به مخاطره افتد.
آییننامه اکران سال ۹۹ کنداکتوربندی بود
او ابتدا بیان کرد: مهمترین نکتهای که در بررسی شرایط کنونی نباید فراموش کرد این است که آن چه پیش آمده فقط مربوط به ایران نیست بلکه به جامعه جهانی مربوط میشود و فقط ما نیستیم که در حوزه سینما متضرر شدهایم. در حال حاضر دو قدرت اصلی یعنی چین و آمریکا در سینما بیشترین ضرر را دیدهاند و ما هم به اندازه خودمان با توجه به سبد کوچکی که داریم ضرر کردهایم. این اتفاق مثل جنگی میماند که ناگهان منجر به تعطیلی خیلی از مکانهای عمومی شده، پس فعلا باید منتظر بمانیم تا ببینیم بشر با ویروس کرونا به کجا خواهد رسید.
اما یک مسئله مشخص است و آن هم اینکه این گردنه رد میشود و به یک نقطه آرامش میرسیم. باید ببینیم چه برنامهای برای دوران پس از کرونا داریم و این مهمترین سوالی است که باید پاسخ داده شود. این که همان آییننامه ناقصی را که دوستان در حوزه سازمان سینمایی تهیه کرده بودند برگردانیم یعنی خودکشی. قاعدتاً این آییننامه باید تغییر کند چون از اول اشتباه بود. پس در وضعیت فعلی ما با دو موضوع مواجهیم؛ اول برنامهریزی حوزه سینما توسط خود سینماگرها و کسانی که در این حوزه ذینفع هستند مثل پخشکنندگان و سینماداران و این کار باید با نظارت دولت پیش برود. تاکید من بر نظارت است و نه دخالت. آییننامهای که دوستان برای سال ۹۹ تهیه کرده بودند کاملاً به معنای دخالت در اکران بود، در واقع اکران سینما را برای سال ۹۹ کنداکتوربندی کرده و فکر کرده بودند سینما، تلویزیون است. ما در این مقطع باید به این فکر کنیم که مثلا برای عید فطر میخواهیم سینماها را باز کنیم، با چه چیزی باید مواجه شویم؟ پس چینش فیلمها مهم است.
وی ادامه داد: نکته دوم این است که باید ببینیم چطور اعتماد از دسترفته را برای جذب مخاطب برگردانیم. این دو مسئله اشارهشده بسیار مهم هستند و مسئله دوم به مراتب از مسئله اول سختتر است. چون درباره چینش فیلمها باید ببینیم آیا مالکان میپذیرند فیلمهای قویای را که میتوانند مخاطب خاموش این سه چهار ماه را دوباره به سینما بکشانند روی پرده اکران بیاورند؟ ما بالاخره سه، چهار فیلم در سال ۹۹ داریم که مخاطب دوست دارد آنها را روی پرده سینما ببینند مثل «خوب، بد، جلف» که هفته اول اکرانش را خوب شروع کرده بود ولی به این تعطیلی خوردیم. چند فیلم دیگر هم چنین شرایطی دارند و از الان سازمان سینمایی باید به وسیله دوستان پخشکننده و سینمادار به این برسد که آیا میتوان این فیلمها را پخش کرد یا خیر؟ باید وارد گفتوگو شوند تا وقتی وارد اکران میشویم فیلمهایی روی پرده باشند که مخاطب انگیزه سینما رفتن داشته باشد تا اعتماد از دسترفته را در کوتاهترین مدت برگردانیم.
به گفته او، این مسئله از آنجا اهمیت دارد که «پیشبینی همه ما این است که یکی دو ماه زمان میخواهیم تا اعتماد مردم برگردد اما به هر حال جامعه ایرانی غیرقابل پیشبینی است و گزارهای هست که میگوید بعد از دوران کرونا مخاطب به دلیل فشارهایی که در این چند ماه متحمل شده دوست دارد وقت خود را در خارج از خانه بگذراند. به همین دلیل ما باید مخاطب را به لحاظ پروتکلهای بهداشتی مطمئن کنیم که دیدن فیلم در سینما با سلامتی آنها ناسازگار نیست.»
علمالهدی در بخشی دیگر از این مصاحبه در پاسخ به اینکه وقتی چین پسی از بازگشایی سینماها مجبور به بستن دوباره آنها شد، آیا واقعا میتوان راهکاری برای جذب مخاطب پیدا کرد؟ گفت: به نظرم میشود آن را انجام داد، چون این یک بحث جهانی است و ما باید از تجربههای جهانی در اینباره استفاده کنیم. ضمن اینکه خود ما هم فکرهایی داریم و میتوان مشورتهای لازم را ارائه کرد. چین تجربهای را انجام داد که متوجه شد خیلی زود دست به آن کار زده است ولی برای ما الان مهم این است که بدانیم در روزی که گفتند امکان شروع فعالیتها مانعی ندارد، چه میخواهیم بکنیم.
او تاکید کرد: ما مخاطب را در سینما از دست دادهایم و شاید نیاز باشد دوباره بر اساس بازار عرضه و تقاضا راهی جدی پیدا کنیم تا در چند ماه باقیمانده پس از بازگشایی سینماها تا پایان سال ضرر را کاهش دهد چون اینکه بخواهیم به سود برسیم به نظر میرسد غیرممکن باشد، ولی میتوان حداقل تلاش کرد ضرر ناشی از این تعطیلیها کاهش پیدا کند. همه انگیزه بخش خصوصی و دولتی باید این باشد در کوتاهترین زمان، بهترین نتیجه گرفته شود. البته در ایران با توجه به ساز و کارهایی که وجود دارد، کمی سخت است و چارهای نیست جز اینکه همه همدل باشند و به این فکر کنند که سینمای ایران سینمایی است که در سالن سینما معنا پیدا میکند نه در تلویزیون.
برقراری عدالت در اکران حرف انتخاباتی است
این کارشناس فرهنگی و مدیر سابق موسسه سینمای هنر و تجربه درباره انتقادش به آییننامه سال ۹۹ و در پاسخ به اینکه گفته شده این آییننامه بر اجرای بیشتر عدالت در اکران و کم شدن بحثهای مربوط به مافیای پخش تاکید دارد و چرا به آن معترض است؟ گفت: به نظر من سینما یک بار اختراع شده و قرار نیست ما دوباره آن را اختراع کنیم. در حوزه توزیع و نمایش تجربه جهانی وجود دارد که همه جا به یک شکل است، یعنی چیزی به اسم تجربه بومی در نمایش فیلم نداریم. البته سینمای بومی باید داشته باشیم اما در حوزه توزیع و نمایش نمیتوانیم سرنا را از سر گشادش بنوازیم. همه جای دنیا چند کمپانی وجود دارد که این کمپانیها هم سینماداری میکنند، هم تولید میکنند و هم ضربان اکران را در دست دارند. در آمریکا، اروپا، کره جنوبی، هند، امارات و ژاپن به همین شکل است. اینکه صورت مسئله را پاک کنیم و بگوییم نباید کمپانی باشد و باید عدالت داشته باشیم، حرفهای انتخاباتی است. در حوزه عرضه و تقاضا در سینما چیزی به نام عدالت نداریم بلکه باید از انحصار جلوگیری کنیم. پس اینکه بگوییم این کارها برای برقراری عدالت است، در واقع آدرس غلط دادن است.
علمالهدی افزود: در این عرصه دولت باید به سمت باز کردن فضا برای ورود افراد جدید و نیروی انسانی جدید در حوزه توزیع و نمایش برود. جلوگیری از انحصار تنها وظیفهای است که دولت دارد. ما باید در عرصه توزیع و نمایش نهایتا به پنج تا هفت پخشکننده برسیم که اینها همانطور که سینماداری میکنند حوزه پخش را هم برعهده داشته باشند و تولیدکنندهها بر اساس سلایق خود یا سفارشی که از حوزه پخش میگیرند به سمت تولید بروند. اما آییننامه سال ۹۹ یعنی انحصار در دست دولت. قرار نیست بعد از ۴۰ سال به سمت انحصار برویم، قبلاً تجربه ناموفقی در اکران با جدولبندی وجود داشت و دوستان بعد از ۴۰ سال به همان جدولبندی برگشتهاند.
اکران فیلم خارجی؛ یک بند مترقیانه در آییننامه اکران ۹۹
او البته به نکته مثبتی از آییننامه هم از نگاه خودش اشاره کرد و گفت: عیبش را گفتیم حسنش را هم بگوییم. دولت کار خوبی در این آییننامه کرده بود که آن هم به رسمیت شناختن اکران فیلم خارجی است، به این ترتیب که هر کسی سه فیلم ایرانی اکران کند، میتواند یک فیلم خارجی هم اکران کند و این یک بند مترقیانه در آییننامه اکران امسال بود.
دولت تلاش کند آسیب فیلمهای فرهنگی و هنری به حداقل برسد
این کارشناس حوزه سینما در ادامه با اشاره به سال ۹۲ و شروع به کار سینمای هنر و تجربه تاکید کرد: یکی از مهمترین کارهایی که دولت باید انجام دهد این است که نگران سینمای فرهنگی باشد. «هنر و تجربه»، تجربهای موفقیتآمیز بود که توانست گره ۳۰ ساله سینمای ایران را باز کند. پس اگر دولت واقعا بخواهد کاری کند باید نگرانیهایش را برای این حوزه بگذارد تا سینمای هنر و تجربه قویتر و سالنهایش بیشتر شود. همه جای دنیا سینمای فرهنگی و هنری با تعداد اندکی سالن سینمایی شروع میشود و در صورت استقبال فیلم در طولانیمدت دارای سالنهای سینمایی بیشتری میشود. دولت باید در این حوزه سرمایهگذاری کند، چون برای دولت نباید فرقی داشته باشد که مثلا «مطرب» بیشتر فروش میکند یا «خوب، بد، جلف»، اما باید برایش فرق کند که آسیب فیلم فرهنگی و هنری به حداقل برسد.
چه فیلمهایی مناسب اکران آنلاین هستند؟
علمالهدی در ارزیابی طرح اکران آنلاین فیلمها که با «خروج» شروع شده و پیشنهاد میشود آثار دیگری هم وارد این چرخه شوند، گفت: در اینباره هم باید به تجربه جهانی برسیم و ببینیم آنها چه کار میکنند. آیا در کشورهای دیگر فیلمهای سینمایی را به صورت آنلاین نمایش میدهند؟ یا اینکه تحمل میکنند این روزها بگذرد؟ در این مدت خیلیها کمپانی نتفلیکس را مثال میزنند در حالی که باید توجه کرد این کمپانی تولید خودش را در جشنوارهها نشان میدهد تا بتواند مخاطبان بیشتری را برای زمان نمایش آنلاین جذب کند. یادمان باشد در سراسر دنیا حدود ۱۲۰ هزار سالن سینما داریم که تقریبا همه تعطیل هستند، آیا آنها به صورت آنلاین فیلمها را نمایش میدهند؟ اینجا پای مسائل اقتصادی وسط است و طبیعتا مالک فکر میکند به بیشترین جایی که سود میدهد وارد شود. چرا برای اکران آنلاین بخش خصوصی پا پیش نگذاشت؟ دلیلش این است که یا سرمایه فیلم از جیب خودش درآمده یا منتظر است ببیند اول فیلمهایی که در این شرایط نمایش داده می شوند چگونه آثاری هستند؟ این آثار عمدتاً به بخش خصوصی تعلق ندارند و نمونه آن هم «خروج» است که در بخش خصوصی ساخته نشده است. یادمان باشد حوزه آنلاین میشود مثل تلویزیون. این حوزه میتواند رقیب جدی و مهمی برای سینمای ایران باشد اما اینکه فکر کنیم آن را میتوان جایگزین سینما کرد، درست نیست.
او اضافه کرد: پلتفرمهای آنلاین بعد از اکران سینمایی میتوانند شکل دیگری از فیلمها را به مخاطبی برسانند که امکان دسترسی به سینما را ندارند ولی اینکه ما فکر کنیم الان میخواهیم روی سینمادارها و پخشکنندهها را کم کنیم و فیلمها را نمایش دهیم، یک تجربه شکستخورده خواهد شد. این از آن کارهایی است که آدم جوگیر میشود و به نظر میرسد برخی دوستان و سیاستگذاران دوباره جو گیر شدهاند و می خواهند ماهیت دیده شدن فیلم را به صورت دستهجمعی روی پرده سینما به خانه بیاورند. اما با این حال اعتقاد دارم این تجربه برای همه فیلمها شکستخورده نخواهد بود، چون قرار نیست هر فیلمی که تولید میشود به اکران سینمایی برسد. همه جای دنیا همینطور است. سینمای ایران باید به سمت مکانیزم نهایتاً ۴۰ فیلم در طول سال برود یعنی از میان بیش از ۱۰۰ فیلمی که در طول سال تولید میشود در اکران سینمایی فرهنگی و هنری و تجربی حدود ۲۰ تا ۳۰ فیلم و برای اکرن عام ۴۰ فیلم داشته باشیم تا در نهایت سینمای ایران به ۷۰ فیلم برسد و مابقی سراغ پلتفرمها بروند.
چطور برای سرمایهگذاران سینما قرعهکشی انجام میدهید؟!
او همچنین گفت: تکنولوژیهای فنی در دنیا مثل صدا، یکی از عواملی است که برای تغییر در سالنهای سینمایی و جذب مخاطب بیشتر به کار میرود. سینما یعنی فیلمهایی که معنای تماشا روی پرده بزرگ را برای مخاطب متفاوت میکنند نه اینکه فیلمهای تلویزیونی را به سینما بیاوریم و بعد بگوییم مافیا به وجود آمده، چرا که ۵۰ درصد فیلمهای تولیدی ما باید سراغ این پلتفرمها بروند به این دلیل که اصلاً برای حوزه سینما ساخته نشدهاند، بنابراین باید یادآوری کنیم که سینما رفتن یک عادت اجتماعی است و سرمایه در آن تاثیر دارد. در کشور ما سرمایهگذاری سنگینی در حوزه ساخت سالن صورت گرفته و در حالی که کل گردش مالی سینمای ایران در سال ۹۸ سینما حدود ۳۰۰ میلیارد تومان بوده، یکی از همین پردیسهای سینمایی ۵۰۰ میلیارد تومان قیمت دارد. نمیتوانید این ادبیات را جلو ببرید و بگویید ۳۰۰ میلیارد تومان برای ما خیلی مهم است و عجیب است که در اوج دوران پردیسسازی، دولت یادش افتاده برای سینما کنداکتور ببندد. معلوم است که این کار سرمایهگذار را فراری میدهد. این سرمایهگذاری سنگین یعنی حق انتخاب داشتن. مثل همه جای دنیا. با این تصمیمها تولیدکننده متضرر نمیشود بلکه فقط سرمایهگذاران ضرر می کنند و مثلا من به عنوان دولت نمیتوانم بگویم همه حرفها را من میزنم، اگر میخواهی بخواه، اگر هم نمیخواهی نخواه. کجای دنیا به جز آن دولتهایی که به سمت دیکتاتوری میروند چنین حرفی میزنند؟ مخصوصا که ساخت یک صندلی در یک پردیس سینمایی بدون محاسبه قیمت زمین و ... در سال ۹۹ نزدیک به ۲۰ میلیون تومان هزینه دارد، آن وقت دولت میخواهد برای چنین پردیسی قرعهکشی کند؟
تولیدات سینمایی به راه خواهد افتاد اما....
علمالهدی در پایان با اشاره به وضع پخش در امارات که خودش تولیدی در سینما ندارد و اینکه از میان ۵۰۰ فیلم سینمادارها امکان انتخاب ۳۰۰ تا ۴۰۰ فیلم را دارند، گفت: تعداد انتخابهای ما به ۱۰۰ محدود میشود که همه هم ایرانی هستند ولی بعد که فیلمها اکران میشود ناگهان میبینیم یک هنرپیشه همزمان چند فیلم روی پرده دارد یا محرم و صفر را داریم که به طور کامل سینماها تحت تاثیر قرار میگیرند. این کارها سرمایهگذاریهای کلان را به مخاطره میاندازد و بهتر است سیاستگذاران روش خود را تصحیح کنند، چون این برنامهها به معنای آن است که تحلیلی از سینما ندارند. با این حال علاوه بر برنامهریزی اکران تولیدات سینمایی هم در شرایط فعلی جای خود را دارند، اما چرخ تولید فیلمها پس از بهتر شدن اوضاع زودتر سر و سامان میگیرد و از آنجا که معمولا بیشتر پروژهها در نیمه دوم سال ساخته میشوند حتی برای جشنواره فجر هم احتمالا مشکلی پیش نخواهد آمد. فقط یک نکته مهم هست و ان هم اینکه به دلیل تراکم کارها نیروی حرفهای متخصص کم خواهد شد و دستمزدها بالا میرود و همین ممکن است سبب بروز مشکلاتی شود که بد نیست از الان به آنها فکر شود.
منبع: خبرگزاری ایسنا