پایگاه خبری تئاتر: سید جواد یحیوی که سالهای نه چندان دور به عنوان مجری فعال و شناخته شده در تلویزیون فعالیت داشت، چند سالی است که دیگر چهرهاش در صداوسیما دیده نشده و این روزها صحنه تئاتر را ترجیح داده و در آخرین اجرا، در نمایش «هر کس با تنهاییاش» به عنوان بازیگر حضور دارد.
به بهانه حضور این بازیگر و مجری سابق تلویزیون بر صحنهی تئاتر، گفتوگوی مفصلی با او دربارهی چراییهای کنارگذاشتنش از تلویزیون، اختلاف با مدیریت صداوسیما، موضع گیریاش در انتخابات 88، عملکرد صداوسیما در برخورد با مخاطب امروزی، چگونگی حضور دوباره برخی چهرهها مثل مهران مدیری و رضا رشیدپور در صداوسیما داشتهایم که در ادامه میخوانید.
یحیوی درباره دوری چند سالهاش از تلویزیون و دلیل ممنوعالکاریاش در این رسانه گفت: هیچ وقت به تو هیچ توضیح درستی داده نمیشود، این به نظرم اشکالی است که در رسانه ملی این سرزمین وجود دارد.
وی ادامه داد: مجموعه نهادهای تصمیمگیرنده، برای اینکه تو در یک موقعیت استراتژیک حرفهای کار کنی یا نکنی، اگر به این نتیجه برسند که تو نباید کار کنی، هیچ وقت به تو نمیگوید که چرا به این نتیجه رسیدهاند و راجع به آن مذاکره و گفتوگو نمیکنند و فقط تو حذف میشوی؛ حذفی که حتی دستت به جایی نمیرسد که این سوال را در ذهنت برطرف کنی.
این بازیگر با بیان اینکه در هفت سال دوریاش از تلویزیون با هیچ مسوولی در این رسانه درباره ممنوعالکاریاش صحبتی نداشته است، تصریح کرد: در این مدت این امکان فراهم نشده است که مقابل آدمی بنشینم که مسوول و تصمیمگیرنده در این حوزه باشد؛ کسی که اطلاعاتش درست و دقیق باشد یا پروندهی من روی میزش باشد و ببینم که در مورد من چیزهایی میخواند یا میداند و یا براساس یکسری مستندات با من حرف بزند. هرگز این اتفاق نیفتاده و هیچ مرجعی پاسخگو نبوده است.
یحیوی در پاسخ به این پرسش که آیا خودش پیگیری برای صحبت با مسوولان صداوسیما درباره ممنوع الکاریاش داشته است یا خیر افزود: اگر پیگیری به این معناست که من مثل عابری بروم و درهای متعدد یک وزارتخانه عریض و طویل، بیدر و پیکر یا بی سر و ته را بزنم و بگویم تو را به خدا یکی بگوید چرا من نمیتوانم در این سرزمین کاری که بلدم را انجام دهم، نه این کار را انجام ندادهام.
با مدیریت صداوسیما اختلاف داشتم
این مجری سابق تلویزیون ادامه داد: اما در مجموع به واسطه ارتباطاتی که داشتم و فرصتهای پیش آمده، مدیر گروه شبکهای برای اینکه برنامهای را من اجرا کنم، پیگیری کرد، با حراست و با معاونت سیما صحبت کرد، اما بعد گفتهاند نه! نمیشود و حتی او هم دلیلش را به من نگفت.
یحیوی دربارهی اینکه چه حدسی دربارهی دلایل ممنوعالکاریاش در تلویزیون میزند، تصریح کرد: حدسم این است که من در دورهای با جریانی که در مدیریت سازمان صداوسیما و مدیریتی که در شبکهها وجود داشته به اختلاف نظر رسیدم و به جای اینکه آدمی باشم که حرف گوش کنم، سرم را پایین بیندازم و مدل سازمانی که از من بخواهند کار کنم، سعی کردم راجع به این موضوع کلنجار بروم و این اسباب ناخرسندی مدیران تلویزیون بود.
این بازیگر ادامه داد: بعد از آن زمانی که دیگر ارتباطم با تلویزیون کم شده و به حداقل رسیده بود، در یک موضعگیری سیاسی و اجتماعی من در سویی ایستادم که آن سو بعد از اتفاقات سال 88 دیگر مورد وثوق نبود. آن روزی که من در اردوی یک نامزد انتخاباتی ایستادم، آن نامزد از اسرائیل به ایران نیامده بود، این آدم صاحب ویژگیهایی بود که از همه فیلترهای نظام عبور کرده بود و آلترناتیو ریاست جمهوری در این سرزمین بوده است؛ یعنی میتوانسته رییس جمهور بشود. پس ظاهرا آدم بدی نبوده است.
یحیوی با بیان اینکه فعالیتش در زمان انتخابات 88 در چاچوب قانون بوده است، ادامه داد: اگر من یک میتینگ تبلیغاتی اجرا کردم، حتما وزارت کشور به آن مجوز داده است و اماکن، نیروی انتظامی و سرویسهای امنیتی در جریان بودهاند و بعد از اینکه سوءتفاهمهایی پیش آمده است و شهر شلوغ شده و به هم ریخته، من دیگر دخالتی نداشتم و موضعگیری رسمی نداشتم یا حضور فعالانهای در اعتراضات پس از انتخابات نداشتم.
با موضوع، حذفی برخورد میشود
یحیوی عنوان کرد: من هم میتوانستم پشت تریبون بایستم و بگویم من فقط میدانم اینکه در حال اتفاق افتادن است خیانت است و جالب این است چند سال بعد و نه سالیان دور و دراز همه فهمیدند که این یک اشتباه بوده است. من امروز هم فکر میکنم اشتباه نکردم و میتوانم راجع به این رفتارم همه جا توضیح دهم. اما هیچ کس از من توضیح نمیخواهد و همیشه برخورد حذفی و امنیتی با موضوع میشود.
او با بیان اینکه ویژگی ذاتی عرصه فرهنگ این است که هر کس بتواند حرف خودش را بزند، گفت: گویا مسیر دیگری در حفظ ثبات وجود دارد و در سرزمین ما هم این مسیر نمیگوید که هر کسی هر حرف جدیدی دارد، بگوید. میگوید ما یک حرف میزنیم، هر کس موافق این حرف است، خیلی خوب است، هر کس مخالف است، لطفا ساکت باشد. این با ماهیت و هویت آدمهایی که در عرصه فرهنگ و هنر کار میکنند در تناقض است، معلوم است که من نمیتوانم خودم را با چنین تفکری هماهنگ کنم. آن وقت این عاصی و سرکش بودنِ جایی در یک موقعیت سیاسی و اجتماعی مثل انتخابات به آنارشیت بودن تبدیل میشود و به آدمی تبدیل میشوی که میخواهد خلاف جهت رودخانه شنا کند، در حالی که اینگونه نیست و باید فرصت گفتوگو برای موافق مخالف، منتقد و معترض باشد تا همه حرف شان را بزنند.
مهران مدیری هیچ وقت با صداوسیما اختلافی نداشته
یحیوی با اشاره به صحبتهای علی دارابی - معاون سیما - مبنی بر اینکه هنرمند ممنوعالکاری در تلویزیون وجود ندارد، گفت: بعضی از این ممنوعالکاریها یا کمکاریها متأسفانه به فضای اندیشه، رفتارهای فرهنگی و فعالیت اجتماعی هیچ ارتباطی ندارد. شباهت مادرزادی محمود بصیری به رییس جمهور سابق نه برایشان امتیاز است و نه چیز منفی است، واقعا در مورد این اتفاقات آدم نمیداند چه بگوید.
او درباره دلایل دوری مهران مدیری هنرمندی که بعد چند سال فعالیت در شبکه نمایش خانگی قرار است بار دیگر به تلویزیون بازگردد، ادامه داد: مهران مدیری هیچوقت با سازمان صداوسیما اختلافی نداشته است. در «قهوه تلخ»، تهیهکنندگان آن حمید و مجید آقاگلیان سر باکس تبلیغات این مجموعه با تلویزیون اختلاف داشتند و از تلویزیون بیرون آمدند و باکس آگهیشان را در دیویدیهایشان ایجاد کردند و بیشتر از آن باکس آگهی تلویزیون هم پول درآوردند، پس از نظر محاسبات ریالی اشتباه نکردند و از فرصتی که داشتند استفاده کردند و پول بیشتری درآوردند، مهران مدیری هم همراهی کرد.
یحیوی ادامه داد: اما مهران مدیری هیچوقت با تلویزیون جنگ نداشته است، هیچوقت از نظر تلویزیون این آدم رانده نشده است، مهران مدیری هیچوقت به تلویزیون فحش نداده است، بعد از آن هم مهران مدیری فکر کرد که این پروژه برای او بیرون از سازمان ادامه خواهد داشت، از آقاگلیانها جدا شد و کارهای بعدیاش را ساخت و به آن توفیقها دست پیدا کرد یا نکرد، به هر حال امروز این انگیزه را دارد که به تلویزیون برگردد، تلویزیون هم معلوم است که میپذیرد. از این جهت آقای دارابی درست گفتهاند و هنرمند ممنوعالکاری در تلویزیون نداریم.
اگر تلویزیون ملی است، شجریان و بیضایی کجا هستند؟
این بازیگر با اشاره به هنرمندان دیگری که اجازه فعالیت در تلویزیون را ندارند، گفت: اما از آقای دارابی بپرسیم سهیل محمودی، ساعد باقری، محمدرضا شجریان و بهرام بیضایی کجا هستند، اینها چرا حتی اسمشان هم روی آنتن صداوسیما نیست، مگر اینها آدمهای شاخص و شناخته شدهای در فرهنگ و هنر این سرزمین و روزگار معاصر نیستند. اگر تلویزیون رسانه همه مردم است و اسمش «ملی» است، این افراد هم کسانیاند که مخاطبانی دارند و عدهای به آنها علاقه دارند و دوست دارند ردشان را جایی پیدا کنند.
این بازیگر با بیان اینکه معاون صداوسیما حرف رندانهای درباره عدم ممنوعالکاری هنرمندان در تلویزیون زده است که جای فرار داشته باشد، گفت: آقای دارابی گفتند از طرف ما به عنوان سازمان صداوسیما هیچ ممنوعالکاری وجود ندارد، ولی سازمان صداوسیما یک حراستی دارد که هر کس بخواهد آنجا باشد، باید با حراست چک شود. این حراست مأموریتهای خود را با خط مشی وزارت اطلاعات و سرویسهای امنیتی مدیریت میکند، منظور آقای دارابی این است که این آدمها با سازمان صداوسیما مشکلی ندارند، ولی مشکلات امنیتی، اطلاعاتی دارند که ما از حضورشان معذوریم، وگرنه خود ما با آنها مشکلی نداریم. در حالی که ما داریم از یک رسانه واحد با یک پیکره واحد با یک شخصیت فرهنگی، اجتماعی حرف میزنیم، در عرصه فرهنگ و هنر اگر یک نفر متولی است و معتقد است که حضورش تأثیر مستقیم در تعاملات اجتماعی دارد، دیگر نمیتواند بگوید من اجازه میدهم اما حراست ما اجازه نمیدهد.
یحیوی این اتفاق در صدا و سیما را به اصطلاح شتر - مرغ بودن تشبیه و عنوان کرد: این یعنی هر جا لازم باشد، شتر باشیم و هر جا لازم بود مرغ باشیم. حالا اگر همان حراست یک روز با یک نفر مشکل داشته باشد و تلویزیون او را بخواهد، زمین و زمان به هم دوخته میشود، تلفنها زنگ میخورد، لابیها انجام میشود تا آن آدم برگردد.
رضا رشیدپور ...
این مجری سابق در ادامه با اشاره به فعالیت و حضور دوباره رضا رشیدپور در صداوسیما در بیان نظرش گفت: رضا رشیدپور دوست و همکار من شبکه ایرانیان را برای آقای مشایی اجرا میکند، یک روز دیگر پشت سر آقای روحانی میایستد و میتینگهای تبلیغاتی اجرا میکند، روز دیگر در یوتیوب به آقای ضرغامی فحش میدهد، امروز هم در شبکه نسیم برنامه میسازد، من نمیفهمم تکلیف چیست.
وی ادامه داد: رضا هر قدر برنامهساز خوبی باشد، آدم باهوشی باشد، مجری دوستداشتنی باشد، رفیق بامعرفتی برای من در دنیای شخصی باشد، اما این موضعگیری فرهنگی، اجتماعی، فکری او را درک نمیکنم. من میتوانم این قضاوت را داشته باشم که رضا پول دوست دارد، هر جا پول بدهند آنجا میرود، کار میکند. حتما اگر شما این حرف را منتشر کنید، رضا از دست من دلخور میشود، به من زنگ میزند، میگوید چرا این حرفها را زدی، ولی رضای عزیز! این تصویری است که تو از خودت ارایه میکنی. گفت: «هر لحظه به شکلی بت عیار درآمد، دل برد و نهان شد» اینکه تصمیم بگیریم که همه این چرخها را از جهت رضای او بزنیم، ولی بعضی وقتها میبینیم خیلی وقتها رضای او در خیلی از این چرخهایی که ما زدهایم نیست.
دوست داشتم با ضابطیان همکاری میکردم
او درباره فعالیت برخی دیگر از مجریان که این روزها در صداوسیما فعالیت میکنند، گفت: دوستان خوب دیگری دارم که این روزها در تلویزیون با انگیزه و انرژی کار میکنند، تلاش میکنند با توجه به شرایطی که آنجا هست برنامه بهتری بسازند، منصور ضابطیان «رادیو هفت» را میسازد که دوست دارم برنامهاش را ببینم، گاهی هم میگویم کاش من در تلویزیون بودم و با منصور همکاری میکردم.
یحیوی تصریح کرد: اصولا شریف بودن یا نبودن آدمها به حضورشان یا عدم حضورشان در تلویزیون ربطی ندارد. من میفهمم که منصور ضابطیان امروز رسانهای در اختیارش است که حرفهای بهتری را میتواند آنجا بزند، اما وقتی من میبینم در حوزه دیگری این امکان را ندارم و در تلویزیون بودنم تبدیل میشود به اینکه مسابقه تلفنی اجرا کنم، حاضر نیستم این کار را انجام دهم.
او با بیان اینکه زمانی حاضر است به تلویزیون بیاید که بتواند از کارش دفاع کند، ادامه داد: ما امروز با اشکالات جدیتری مواجه هستیم، که گاهی آدم را از بیخ و بن منصرف میکند.
حتی پیامی که مدیران سازمان دوست داشته باشند منتقل نمیشود
یحیوی با بیان اینکه رسانه ملی امروز به نارسانا تبدیل شده است، گفت: رسانه ملی یک ایراد ماهوی پیدا کرده است، رسانه قرار است پیامی را از آن طرف به این طرف منتقل کند اما هیچ چیزی منتقل نمیشود. حتی پیامهایی که برای مدیران آن سازمان جذابیت داشته باشد هم دیگر منتقل نمیشود، برای اینکه رسانه ناکارآمد شده است.
یحیوی در پاسخ به این پرسش که آیا حاضر است با این اوصاف به تلویزیون برگردد، گفت: اگر امکان اجرای کار خوب باشد، حتما برمیگردم، شاید اینکار را بهتر از هر کار دیگری در دنیا بلد باشم. من سالهایی را گذراندم که با اعصاب، وقت و پول مردم آزمون و خطاهایم را گذرانده بودم. تازه احساس میکردم به حد نصابی از بلوغ در کارم رسیدم، من امسال 40 ساله شدهام، ولی از 21 سالگی جلوی دوربین بودم، حتما این آدم 40 ساله عاقلتر، عمیقتر و داناتر نسبت به آن روز خودش شده است.
چیزهایی به غیر از آنچه صداوسیما یاد داد، یاد گرفتم
وی افزود: اتفاقا الان روزهای کار کردن و ثمر دادن من است و چون از دنیای فرهنگ و هنر اخراج نشدهام، میروم در تئاتر و سینما کار میکنم، شعرهایم را جمع و جور میکنم، عکس میگیرم، سعی میکنم در همین حوزههایی که کار بلدم، زندگی و تجربه کنم و خودم را پختهتر و آموختهتر کنم، ولی رسانهای که برای من این همه هزینه کرده است تا کاری را یاد بگیرم، امروز از من بهرهای نمیبرد. من فراتر از آن چیزهایی که تلویزیون به من یاد، چیزهای دیگری یاد گرفتم و شاید از نظر تلویزیون همین چیزهای دیگری که من یاد گرفتم اضافه است.
یحیوی با بیان اینکه چیزهایی که خارج از صدا و سیما یاد گرفته است، تصریح کرد: من یاد گرفتم با مردم واقعی حرف بزنم و برخورد کنم، شاید این را تلویزیون هیچ وقت از من نپذیرد. من یاد گرفتم اگر برنامه اجتماعی میسازم، مستنداتی از دل اجتماع داشته باشم، نه در تخیل خودم فکر کنم مردم اینگونه زندگی میکنند پس بروم درباره آن برنامه بسازم.
رسانه ملی بازنده بزرگ در جنگ رسانهای است
این هنرمند تئاتر درباره اینکه آیا در چند سالی که از تلویزیون دور بوده است، مخاطب این رسانه بوده است یا نه، گفت: مخاطب تلویزیون نیستم، فقط تک برنامههایی مثل فوتبالها که تولید صداوسیما نیست یا برنامه منصور ضابطیان را میبینم، شاید در هفته پنج ساعت تلویزیون ببینم که چهار ساعتاش فوتبال است.
این مجری سابق درباره وضعیت صداوسیما در رقابت با رسانههای دیگر تصریح کرد: تلویزیون ما امروز یک بازنده بزرگ در جنگ رسانهای است و در رقابت رسانهای ته صف است. دلیلش هم این است که اساسا رسانه فراتر از مرز، زمان، مکان، ملیت و جغرافیا پیامی را منتقل میکند، حرفی را انتشار میدهد که برای انسان آگاه و عاقل امروز که درباره تفسیرهای پلان یک فیلم فکر میکند جایزه تمدن است اما بعد ما میگوییم این آدم صلاحیت برخورد با هر تصویر، شنیدن هر خبر و منتقل شدن هر پیامی را ندارد و ما باید بگوییم چه پیامها را دریافت کند و چه پیامهایی را دریافت نکند. بعد یک رسانه ایدئولوژیک تعریف میکنیم و هر چیزی که خارج از این ایدئولوژی باشد حذف میشود.