الوند: به عقيده من مهم‌ترين خصيصه چنگيز اين بود كه بسيار آدم گرم و بامرامي بود. وقتي با او از دوبله فيلم حرف مي‌زديم و مي‌گفتيم پول نداريم او كار را رد نمي‌كرد. چون همان‌طور كه مي‌دانيد فيلم كه به مرحله دوبله مي‌رسد، سرمايه تمام مي‌شود با اين حال او در كار نه نمي‌آورد و فيلم را دوبله مي‌كرد و تهيه‌كننده‌ها هم بعدا با او حساب مي‌كردند.

پایگاه خبری تئاتر: از همان زمان كه سطح كيفي هنر دوبله در ايران ارتقا پيدا كرد و به جايگاه ممتازي در جهان رسيد چنگيز جليلوند از همان دوران (دهه 30 و 40) كارش را در اين حرفه آغاز كرده بود و با صداي دلنشين و خوش‌آهنگش جاي شخصيت‌هاي اصلي و محبوب فيلم‌ها صحبت مي‌كرد. در واقع او و چند دوبلور نام آشناي ديگر جزو ستون‌هاي اصلي اين حرفه به شمار مي‌رفتند. تنوع و گوناگوني صداي جليلوند در كنار اقتدار و صلابت منحصر‌به‌فرد كلامش باعث جذابيت هنرش مي‌شد، شناخت شخصيت‌ها و موقعيت كلي كه او از فيلم كسب مي‌كرد باعث مي‌شد بداند چگونه شخصيت‌هاي فيلم را باورپذير صداگذاري كرده تا مخاطب را مجذوب تماشاي فيلم كند. براي مارلون براندو سعي مي‌كرد درست مثل بازي او، حرف‌هاي غيرقابل پيش‌بيني در فيلم بگنجاند يا به جاي پل نيومن، برت لنكستر و كرك داگلاس چنان هنرمندانه حرف مي‌زد كه انگار اين جملات از زبان خود كرك داگلاس يا پل نيومن بيرون مي‌آيد نه جليلوند. به قول عباس ياري او آنقدر خوب صدا را بازي مي‌كرد و آنقدر به نقش‌ها نزديك مي‌شد كه اگر هر كدام از چهره‌هاي بزرگ جهاني خودشان را با همين صدا مي‌شنيدند باور مي‌كردند كه اين خود حقيقي‌شان هستند كه حرف زدند نه دوبلور.

به بهانه درگذشت اين صداي دلنشين صفحه‌اي را به ياد او اختصاص داديم و از سيروس الوند كه در چند فيلم با او همكاري كرده بود، بهروز رضوي از دوستان و همكاران او، سعيد راد كه جليلوند به جاي او در چند فيلم حرف زد و عباس ياري از رفقاي صميمي او خواستيم كه چند خطي از ويژگي‌هاي كاري و خصوصيات اخلاقي او براي ما بنويسند كه پيش روي شماست.

 

بهروز رضوي

هنــرمــنـــدانه جاي شخصيت‌ها حرف مي‌زد

چنگيز جليلوند هنرمند كم‌نظير و تواناي صداپيشگي است كه با مهارت و ظرافت و تفاوت‌هاي مثال‌زدني صدايش، به جاي هنرمندان معروف خارجي و ايراني حرف مي‌زد كه او را به آن نام‌ها مي‌شناختند. در صداپيشگي برت لنكستر يا يول برينر با همان ميميك چهره آنها حرف مي‌زد و استادانه تكيه كلام‌هايي را براي آنها طراحي مي‌كرد كه شخصيت‌ها باورپذير و جذاب مي‌شدند. يا جاي شخصيت فردين آنچنان لحن ملموس قابل باوري به كار مي‌گرفت كه كاراكتر او به دل مي‌نشست، يا دوبله مارلون براندو را در نظر بگيريد، به طرز هنرمندانه‌اي با قيافه و نوع صحبت كردن تودماغي او هماهنگ مي‌شد كه انگار اين صداي حقيقي مارلون براندو است كه ما مي‌شنويم، واقعا صداي چنگيز جليلوند كم‌نظير بود و ضمنا او مهارت بسياري داشت معتقدم مثل و مانند او يا حتي جايگزيني براي صداي او نخواهيم داشت. البته هر هنرمندي كه از بين ما مي‌رود نظيرش ديگر نيست همه در جاي‌شان نيكو و ارزشمند هستند، اما چنگيز جليلوند براي همه ما خاطره‌ساز بودند، هر وقت كه صداي او را مي‌شنيديم، ياد سال‌هاي دور و فيلم‌هاي دوست‌داشتني مي‌افتاديم. بسيار متاسفم و به خانواده او و جامعه هنرمندان تسليت مي‌گويم.

سعيد راد

چقدر خوب جاي من حرف مي‌زد

به عقيده من هنرمندان شاخصي نظير آقاي جليلوند كه به درجه بالايي از اعتبار مي‌رسند افراد استثنايي با جنم‌هاي خاص هستند، مگر ما چند چنگيز جليلوند ديگر در هنر اين مملكت مي‌توانيم داشته باشيم؟

ايشان در سال‌هاي فعاليت‌شان به گردن سينما خيلي حق داشتند، هنرمند بسيار بزرگي كه به جاي شخصيت‌هاي ايراني و خارجي زيادي در فيلم‌ها صحبت كردند. بسياري از بازيگران بزرگ دنيا به واسطه صداي آقاي جليلوند در ايران شناخته مي‌شدند. آن زمان چون دستگاه صدا سرصحنه نبود در هنگام صداگذاري اين هنرمندان جاي ما بازيگران صحبت مي‌كردند، راستش آقاي جليلوند آنقدر خوب جاي من حرف مي‌زدند كه من خودم از شنيدن اين صدا لذت مي‌بردم. همچنين آقاي جليلوند شخصيت محبوب و شيرين و دوست‌داشتني بود. البته بگويم زياد با او مراوده نداشتم چند باري در تهران همديگر را ديديم و يك‌بار هم در لس‌آنجلس با هم ناهار خورديم. اتفاقا چند ماه پيش در يك دفتر او را ديدم با همان صورت بشاش و با نشاطي كه هميشه داشت و آن قيافه مرتب وقتي از رسانه‌ها شنيدم هشتاد درصد ريه ايشان به كرونا درگير شده، شوكه شدم. در اين شرايط هولناك نه مي‌شود از نزديك از كسي دلجويي كرد نه احوالپرسي كنيم؛ خيلي غمگين شدم در ديدار آخر كه چندماه پيش بود ايشان به من گفت: «مراقب خودت باش» حيف كه خودش از بين ما رفت و ‌اي كاش بدانيم كه ديگر جايگزيني برايش نيست. كلاهم را براي اين اساتيد هنر دوبله بر مي‌دارم، افراد توانمند و خلاق و خوش صدايي كه جاي شخصيت‌هاي ما حرف مي‌زنند.

اين روزها بسيار متعجبم از اينكه سال‌هاي پيش وقتي دست يكي از عزيزان‌مان خون مي‌آمد، گريه مي‌كرديم و تاب توان‌مان تمام مي‌شد؛ مشهور است كه ما كشور احساس و عاطفه هستيم اما الان چه شده كه مرگ در كشورمان به شوخي تبديل شده است! آخر چرا رعايت نمي‌كنيم؟ اتوبوس‌ها، واگن‌ها همه پر است، مردم اصلا رعايت نمي‌كنند و از طرفي با مشكلات عديده اقتصادي و معيشتي دست به گريبانند. در بد شرايطي قرار گرفته‌ايم.

 

عباس ياري

با صدايش نقش‌آفريني مي‌كرد

متاسفانه مرگ آقاي جليلوند كه در نهايت تنهايي در بيمارستان خاتم اتفاق افتاد مثل مرگ بسياري از بزرگان هنر كه در چند ماه اخير به دليل كرونا يا به هر دليل ديگري، به ‌شدت جامعه فرهنگي و هنري ايران را عزادار كرد؛ چهره‌هاي برجسته‌اي مثل زنده‌ياد خسرو سينايي، اكبر عالمي و در فاصله كمتري مسعود مهرابي و حالا چنگيز جليلوند از بين ما پر كشيدند. متاسفانه آقاي جليلوند در شرايطي فوت كرد كه حسرت ديدار آخرين لحظه‌ها را با خودش به خاك سرد برد؛ چون فرزندانش و همسرش هيچ كدام در ايران نبودند. يكي از دختران او قرار است در روزهاي آينده با شرايط سخت و دوندگي بسيار و تمديد پاسپورت و گرفتن ويزا و مراحل گمركي وارد ايران شود.

درست است كه بخشي از قلب او در خارج از كشور بود و درست است كه او نزديك به 20 سال از عمرش را بعد از انقلاب در خارج از كشور به سر برد، اما چراغش در همين خانه مي‌سوخت و تپش قلبش در همين‌جا صدا مي‌كرد؛ در اتاق‌هاي دوبله، اتاق‌هاي صدا و استوديو، او به همين عشق برگشت. به عقيده من چنگيز جليلوند كسي هست كه در تمام لحظات زندگي نسل‌هاي مختلف جامعه ايران خاطره دارد و همچنان خاطره خواهد داشت، بسياري از ما از دوران كودكي، نوجواني، جواني، ميانسالي با صداي او زندگي كرديم و بسياري از ما و بچه‌ها و نوه‌هاي ما و نسل‌هاي بعدي هم با صداي او زندگي خواهند كرد. چنگيز جليلوند صداي ماندگار و با ارزشي بود كه با بيش از هزاران نقش ارتباط برقرار كرد، صدايش روي چهره‌هاي بزرگ سينماي ايران و جهان قرار گرفت. شايد هيچ بازيگري به اندازه او اين‌چنين نقش‌هايي را بازي نكرده باشد، او آنقدر خوب صدا را بازي مي‌كرد و آنقدر به نقش نزديك مي‌شد كه اگر هر كدام از چهره‌هاي بزرگ جهاني خودشان را با همين صدا مي‌شنيدند، باور مي‌كردند كه خود حقيقي‌شان هستند كه حرف زدند. اين نشان مي‌داد كه وقتي چنگيز جليلوند فيلمي را به زبان اصلي مي‌ديد يا فيلم ايراني را بعد از ساخته شدن مي‌ديد سعي مي‌كرد خودش را كاملا به زواياي شخصيت و تناليته حرف زدن و فيگور گرفتن بازيگران نزديك كند و در نمايش كلام در استوديوي تاريك به عنوان بخشي از آن شخصيت قرار دهد. مگر مي‌شود شما صداي جليلوند را روي شخصيت پل نيومن در فيلم «گربه روي شيرواني داغ» عوض كنيد؟ مگر مي‌شود صداي مارلون براندو را در «زنده‌باد زاپاتا» با صداي ديگر جايگزين يا تصور كرد؟ اصلا مگر امكان دارد فردين را با صداي ديگري و با خنده ديگري كه همه اينها باعث محبوبيت فوق‌العاده فردين شد با صداي ديگري به جا بياوريم؟ چنگيز جليلوند با هزاران بازي‌ كلامي به جاي ده‌ها بازيگر در ايران و جهان همچنان زنده شاداب و سرحال خواهد ماند.

متاسفانه شانس آخرين ديدارم را با او در چند ماه گذشته از دست دادم. هر وقت هم تلفني با من حرف مي‌زد با همان قهقهه زيبايي كه در سالن سينما تماشاگران را به وجد مي‌آورد و سرشار از شادابي و حس زندگي بود مرا هم به وجد مي‌آورد. قراري گذاشتيم كه همديگر را ببينيم ولي اين ملاقات هم ميسر نشد. بعدها پيام فرستاد حالم خوب نيست. نگران شدم و به واسطه يكي از دوستان خيلي نازنينم كه پزشك درجه يك و انسان فوق‌العاده كميابي است پيگير بيماري‌اش شدم. اين پزشك نازنين تا آخرين لحظه دغدغه بيماري آقاي جليلوند را داشت، با مشكلات بسيار در حالي كه اصلا بيمارستان خاتم جا نداشت او را بستري كرد. اين پزشك محترم برايم تعريف كرد كه وقتي با آمبولانس به خانه چنگيز جليلوند رفتيم كه او را از خانه به بيمارستان ببريم هر دو راننده آمبولانس وقتي در خانه جليلوند چشم‌شان به قاب عكس‌هاي او افتاد به سر خود زدند و گفتند اين همان شخصيت محبوب ماست كه ما از او هزاران خاطره داريم.

ما هم از او خاطرات بسيار داريم هر زماني كه فيلمي از دوران دور و نزديك از او ببينيم به ياد او خواهيم بود. به ياد هنرش در كلام و به ياد هنرش در كارگرداني صداپيشگي و مديريت دوبلاژ. يادش گرامي.

سيروس الوند

آن صدا ماندگار است

قدمت هنر دوبله در ايران به اوايل دهه سي برمي‌گردد؛ همان زماني كه تماشاي فيلم خارجي از هندي و عربي و امريكايي و ايتاليايي در ايران باب شد و اين هنر در كشورمان پا گرفت؛ بعد از آن در دهه چهل بود كه كيفيت دوبله ايران به گونه‌اي ارتقا پيدا ‌كرد كه كشورمان در هنر دوبله بعد از ايتاليا رتبه دوم جهان را كسب مي‌كند، شايد بپرسيد چرا ايتاليايي‌ها رتبه نخست را كسب كرده بودند؟ كه بايد بگويم چون آنها فيلم موزيكال دوبله مي‌كردند و ما نمي‌توانستيم و تا آن زمان فيلم موزيكال قوي در ايران دوبله نشده بود. تا اينكه فيلم «اشك‌ها و لبخندها» به كارگرداني رابرت وايز در ايران دوبله فوق‌العاده‌اي شد و بعد هم فيلم جرج كيوكر «بانوي زيباي من» را دوبله كردند و همين باعث شد هنر دوبله در ايران از ايتاليا پيشي بگيرد و مقام نخست را در جهان كسب كند.

اما كيفيت اين هنر وابسته به چند چهره تراز اول بود كه همه آنها جزو برجسته‌ترين بودند و به نوعي اعتبار دوبله ايران به شمار مي‌رفتند، در بين آنها يكي از چهره‌هاي برجسته چنگيز جليلوند بود كه كارش را از دهه سي شروع كرد و نحوه دوبله او طوري بود كه جاي اكثر آريتست‌ها از مارلون براندو گرفته تا پل نيومن و برت لنكستر و... صداسازي مي‌كرد. يعني متناسب با بازي آرتيست‌ها تيپ ايراني مي‌ساخت؛ جليلوند صدايي را ساخته بود كه با فيزيك مارلون براندو همخواني داشت، يا همين‌طور جاي پل نيومن و تمام آرتيست‌هاي درجه يك حرف زد. او همچنين جاي بسياري از شخصيت‌هاي ايراني هم حرف مي‌زد و بازي مي‌كرد مثلا در فيلم طوقي براي بهروز وثوقي تيپ مناسب شخصيت فيلم آسيد مرتضي را ساخت. به نظرم يكي از بهترين كارهاي دوبله او فيلم راكي بود كه جاي سيلوستر استالونه حرف زد و توانسته بود اين شخصيت را شكل لمپن ايراني دهد و آن را ايرانيزه كند.

جليلوند همچنين از مدير دوبلاژهاي موفق بود كه از همان ابتدايي كه كارش را شروع كرد، توانست مدير دوبلاژ بسياري از فيلم‌هاي مطرح شود. او چهار فيلم قبل از انقلاب من را دوبله كرد، در فيلم «سنجر» جاي سعيد راد، شب آفتابي به جاي تقي مختار، در فيلم فرياد زير آب جاي بهروز به‌نژاد و در فيلم «نفس بريده» جاي بهروز وثوقي حرف زد.

به عقيده من مهم‌ترين خصيصه چنگيز اين بود كه بسيار آدم گرم و بامرامي بود. وقتي با او از دوبله فيلم حرف مي‌زديم و مي‌گفتيم پول نداريم او كار را رد نمي‌كرد. چون همان‌طور كه مي‌دانيد فيلم كه به مرحله دوبله مي‌رسد، سرمايه تمام مي‌شود با اين حال او در كار نه نمي‌آورد و فيلم را دوبله مي‌كرد و تهيه‌كننده‌ها هم بعدا با او حساب مي‌كردند. اصلا او به اين خصيصه معروف است كه آدم دلي بود. در چند سال اخير مقابل دوربين هم بازي مي‌كرد و براي من در فيلم «اين سيب هم براي تو» نقش‌آفريني كرد و ثابت كرد در شمايل يك بازيگر توانايي زيادي دارد.

واقعا و از صميم قلبم براي درگذشت اين هنرمند متاثر شدم، به نظرم كسي نمي‌تواند جاي اين افراد را در هنر اين مملكت پر كند، جاي اين افراد تا ابد خالي است و كارشان و صداي‌شان جاودانه است. اميدوارم روح‌شان شاد باشد. 

برای مشاهده دیگر اخبار سینما اینجا کلیک کنید


منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: تينا جلالی