قهرمان سالهای نه چندان دور کشتی در رده های نوجوانان و جوانان حالا در تئاتر روی صحنه می‌رود.

پایگاه خبری تئاتر: مرتضی علیزاده قهرمان رده‌های مختلف تیم ملی کشتی چند سالی است به جرگه هنرمندان پیوسته، ایفای نقش علیزاده در نمایش «کابوس‌های یک پیرمرد بازنشسته خائن ترسو» در تئاترشهر مشهد بهانه‌ای شد تا با او گفت‌وگویی داشته باشیم که در ادامه می‌خوانید.

- از چه سالی وارد تیم ملی کشتی شدید؟

من از سال 73 وارد تیم ملی شدم و تا سال 83 عضو این تیم در رده‌های مختلف بودم.

- در این سال‌ها چه عناوینی کسب کردید؟

قهرمانی مسابقات جام جهانی کودک در سال 73، قهرمانی مسابقات نوجوانان جهان در سال 73 در کشور روسیه، سومی مسابقات جوانان جهان در سال 76 در کشور روسیه، قهرمانی جام اس دی آی یونان در سال 75، قهرمانی جام جمهوریت ترکیه در سال 74، قهرمانی جام بین‌المللی شهید ناطق‌نوری و چندین عنوان قهرمانی کشور در مسابقات مختلف در رده‌های سنی مختلف را هم در کارنامه ورزشی خود دارم.

- چطور شد که با دنیای تئاتر آشنا شدید؟

من از همین کشتی با تئاتر آشنا شدم، در اردوی تیم ملی کشتی که بودم آقای امیررضا خادم که سرمربی وقت تیم ملی بود روزهایی که ملی‌پوشان تمرینات سختی داشتند بعد از ظهرها به تیم استراحت می‌داد و ملی‌پوشان را به دیدن تئاترهای در حال اجرای تهران می‌برد و فکر می‌کنم که سال 76 یا 77 بود که ما را به دیدن نمایش «دندان طلا» برد و من از همان‌جا به تئاتر علاقه شدیدی پیدا کردم.

- از چه زمانی به عنوان هنرمند وارد عرصه تئاتر شدید؟

بعد از همان نمایش «دندان طلا» وقتی اردوی تیم ملی تمام شد به مشهد آمدم و در این شهر به دنبال این بودم که ببینم در کجا تئاتر کار می‌شود که من هم شروع کنم، در این‌جا با استاد رضا صابری آشنا شدم و اولین حضور من در عرصه تئاتر با نمایش «اوستا نوروز پینه‌دوز» در سال 79 به کارگردانی ایشان بود.

- تاکنون چه فعالیت‌های هنری داشته‌اید؟

در نمایش‌های «اوستا نوروز پینه‌دوز»، «نمیرم از این پس که من زنده‌ام» و «کابوس‌های یک پیرمرد بازنشسته خائن ترسو» بازی کرده‌ام، نمایش‌نامه «رازقی‌ها» را در سال 83 و همزمان با حضور در تیم ملی کشتی نوشتم، سریال «راه طولانی خانه» و «شب شیشه‌ای» را با همکاری علی مسعودی نوشته‌ام، تله‌فیلم «چرخ و فلک» و «حج پاکان» را به رشته تحریر درآورده‌ام، در سریال‌های «دیبا» و «کلاه پهلوی» نیز ایفای نقش کرده‌ام.

- فعالیت همزمان در کشتی و تئاتر برای شما چطور بود؟

حس خوبی در زمان به روی صحنه رفتن دارم. به دلیل این که قهرمانان ورزشی به خصوص کسانی که در رشته‌های انفرادی فعالیت می‌کنند پس از این که دوران قهرمانی‌شان به پایان می‌رسد به لحاظ روحی آسیب می‌بینند اما تئاتر به من خیلی کمک کرد که روحیه‌ام مانند دوران قهرمانی حفظ شود به این جهت که لحظه‌ای که می‌خواهم به روی صحنه بروم برای من تداعی کننده لحظه رفتن روی تشک کشتی است.

- فکر می‌کنید که یک هنرمند چه زمانی «ضربه فنی» می‌شود؟

به نظر من هنرمند زمانی ضربه فنی می‌شود که از یاد برود چون همه هنرمندان دوست دارند که هنرشان دیده شود و این ضربه فنی هنری خیلی کم اتفاق می‌افتد چون معمولا هنرمندان تا زمان مرگشان می‌توانند فعالیت هنری داشته باشند ولی اگر کسی هم از یاد برود مقصر خودش است اما در ورزش این گونه نیست و دوران ورزش هر کسی بهاری دارد، اصلا خوبی هنر به همین است که تا لحظه مرگ می‌توانی فعالیت کنی.

- حاشیه در تئاتر بیشتر است یا در کشتی؟

در هر دو حاشیه هست اما من فکر می‌کنم حاشیه در تئاتر خیلی بیشتر است مخصوصا در جشنواره‌ها چون سلیقه در آن دخیل است اما در کشتی سلیقه در داوری وجود ندارد.

- وضعیت درآمد کشتی بهتر است یا تئاتر؟

شما خودتان در تئاتر فعالیت می‌کنید و می‌دانید که در تئاتر حتی درآمد کم هم وجود ندارد یعنی اصلا درآمد ندارد، کشتی در زمانی که من فعالیت می‌کردم درآمدش کم بود ولی بد نبود اما الان خیلی بهتر شده است.

- خاطره مشترکی از تئاتر و کشتی دارید؟

نمایش «نمیرم از این پس که من زنده‌ام» را در مراسم افتتاحیه المپیاد ورزشی دانشجویان ایران در سالن شهید بهشتی بازی کردم و فردای آن روز به عنوان کشتی‌گیر در همان سالن به روی تشک رفتم و مقام قهرمانی را کسب کردم.

- تئاتر مشهد را در چه جایگاهی می‌بینید؟

در تئاتر مشهد مسائل حاشیه‌ای زیادی وجود دارد، دوستانی که صاحب نام و خلاق هستند الان یا کنار هستند یا نیستند و به کار گرفته نمی‌شوند یا خودشان فعالیت نمی‌کنند. پتانسیل‌های تئاتری خیلی خوبی داریم که چون فعالیت تئاتری نتوانسته به لحاظ اقتصادی کمکشان کند الان مشغول فعالیت اقتصادی به صورت جدی هستند.