برزگر: برای من سینمای مستقل تنها به معنای مستقل از سفارش و توصیه است و نه مستقل مالی. من از هر منبعی می‌توانم پول و منابع مالی تأمین کنم تا فیلم خودم را بسازم.

پایگاه خبری تئاتر: به بهانه گفت‌و‌گو درباره «مامان» ساخته آرش انیسی به دفتر مجید برزگر رفتم. صحبت‌های ما درباره سینما، ادبیات و هنرهای تجسمی ساعت‌ها ادامه داشت تا اینکه تصمیم بر آن شد که منسجم‌تر به گفت‌وگو بپردازیم و از سینمای مستقل، مشکلات تولید و «مامان» و حضورش در جشنواره فجر بپردازیم. فیلمی که از نظر فیلمنامه روندی بسیار دقیق دارد و طی سال‌هایی که انیسی درگیر ایجاد شرایط ساخت آن بود همواره و از سوی همگان مورد تأیید قرار گرفت. بازی رویا افشار نیز از این فیلم مستقل و با بودجه محدود فیلمی گیرا و جذاب ساخته است که می‌تواند مخاطب را درگیر فیلم و فضای آن بکند. با کارگردان، تهیه‌کننده و بازیگر این فیلم به گفت‌و‌گو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.‌‌


آقای برزگر! فعالیت‌های شما مترادف با نام سینمای مستقل است. در شرایط تولید گران و باوجود شکل دولتی حمایت‌های سینمایی چه‌طور می‌شود مستقل بود؟

برزگر: در تعریف سینمای مستقل افتراقاتی وجود دارد. برای من سینمای مستقل تنها به معنای مستقل از سفارش و توصیه است و نه مستقل مالی. من از هر منبعی می‌توانم پول و منابع مالی تأمین کنم تا فیلم خودم را بسازم. در تبارشناسی سینمای مستقل می‌توان به دو گروه رسید. سینمای امریکا که در انحصار استودیوهای خصوصی قرار دارد در کنار بلاک باسترها از سینمای مستقل و متفاوت حمایت می‌کند. بدین ترتیب خیلی از فیلمسازان مستقل امریکایی در استودیوها فیلم می‌سازند. در اروپا شیوه دیگری وجود دارد و دولت برای زنده ماندن و احیای سینمای متفاوت به حمایت از سینمای مستقل و آوانگارد می‌پردازد. در ایران ما استودیو شبیه امریکا نداریم و تهیه‌کنندگان یا دولت حاضر نیست از سینمای مستقل حمایت کند. در این جغرافیا نمی‌توانیم تعریفی از سینمای مستقل در ایران ارائه دهیم. از اواخر دهه 30 تا امروز تک‌مضراب‌هایی در سینمای ایران داشتیم که با همت و عشق و جنون خودشان و با دورهم جمع شدن فیلم‌های متفاوت و ارزان‌قیمتی ساختند که پیشنهادات تازه‌ای ارائه کرده‌اند. من خودم را در ادامه این سنت می‌بینم و نگران نیستم که با در اختیار گرفتن پول از منابع رسمی فیلمساز دولتی محسوب شوم. من، آرش انیسی و دوستانی که قبلاً با آنها کار کردم از جنس این سینما هستیم.

با وجود شرایط سخت تولید «مامان» هم در این فضا ساخته شد؟

برزگر: تا زمان ساخت فیلم «مامان» هنوز این توان را داشتیم که به طور لوباجت فیلم بسازیم ولی عملاً سینما از اختیار ما خارج شد و به شکل ترسناکی تأمین هزینه تولید را دشوار کرد. به‌طور مثال دلار بالا می‌رود و دوربینی که تعمیر و خرید آن با دلار است دیگر در دسترس نیست و نمی‌شود دستمزد عوامل را پرداخت کرد. در چنین شرایطی یک فیلمبردار با 5 میلیون سرکار حاضر نمی‌شود و ترجیح می‌دهد با اسنپ کار کند. در این شرایط باید دیگر فاتحه سینمای مستقل را بخوانیم. چون این سینما آخرین نفس‌ها را می‌کشد و امیدوارم راهی برای ادامه آن باشد.


خانم افشار شما بازیگری متعلق به سینمای مستقل هستید. این انتخاب شما است یا پیشنهادها از این سینما می‌رسد؟

افشار: صد درصد انتخابی است. من مغرور نیستم اما خوشبختانه احساس خوبی دارم که با وجود فاصله زیاد سنی هنوز مورد اعتماد نسل جدید هستم. به خودم می‌گویم که درست قدم برداشتی اما این حرف به این معنا نیست که خطایی نداشته باشم. به خودم می‌گویم اگر سختگیری کردی و به خودت فشار آوردی و در دوران‌هایی چیزهایی دیدی که حالت را بد کرد، خوب شد، چرا که وضعیت را درست درک کردی. یک اتفاقی در گذشته من افتاده که امروز در این کارها از من دعوت می‌شود. الان با آرش انیسی گپ خصوصی کوچکی داشتیم و گفتم که بعضی مواقع نسبت‌هایی پیدا می‌شود و شما به افرادی اعتماد می‌کنید و تلاش دارید تا بهترین اتفاق با آن جمع رقم بخورد. من سعی می‌کنم این سینمای مستقل را انتخاب کنم اما در این پروسه من نفر اول نیستم. واقعیت این است که انتخاب تنها چیزی است که من به‌عنوان هنرمند دارم.

آیا اساساً سینمای مستقل کاراکتر محور است؟ از «پرویز» تا «مامان» این خصوصیت قابل ردیابی است.

برزگر: بله، به نظرم سینمای مستقلی که می‌خواهد تأثیر بگذارد و مقصدش در اکران توده مردم نیست، راجع به آدم‌هاست و حادثه‌محور نیست. سینمای حادثه‌ای مایل است تا کارهای ماجراجویانه بسازد اما سینمای شخصیت‌محور به ما فرصت می‌دهد تا نگاه مان را نسبت به آدم‌ها طرح و به اشتراک بگذاریم. شاید ناخواسته باشد ولی تمام کارهایی که من دست به کار تولید و کارگردانی آنها شدم شخصیت‌محور و عمیقاً درباره آدم‌های معمولی هستند که هیچ وجه عجیب‌وغریبی ندارد. تلاش می‌کنیم به آدم‌های معمولی با دقت نگاه کنیم. الان که مرور می‌کنم می‌بینم فیلم‌هایی که محبوب من هستند همه شخصیت‌محور هستند. یک آدم عادی می‌تواند عاصی شود یا مهربان و خطرناک باشد. به قول چزاره زاواتینی آدم‌هایی که از کنار ما رد می‌شوند می‌توانند قهرمان فیلم بعدی ما باشند. اما منظورمن از قهرمان دوگانه خیر وشر نیست.

انیسی: مجید برزگر کاملاً فضا را باز کرد و من از زاویه خودم به موضوع نزدیک می‌شوم. سینمای مستقل مربوط به فیلم خاصی نیست بلکه یک نوع نگاه به فیلمنامه، تولید و... است. خیلی وقت‌ها نوع نگاه به بازار داشتن جنس فیلم را می‌سازد و به تو می‌گوید چه بازیگری، چه دوربین و عواملی را به کار بگیر. این فیلم‌ها غالباً شخصیت محور است. همان‌طور که مامان شخصیت اصلی فیلم من است و تلاش داریم تا مستقل از پیش‌فرض‌های رسمی عمل کنیم و به همین دلیل همچنین آثاری کمتر حمایت منابع رسمی مالی را جذب می‌‎کند. اما حمایت کسی مثل برزگر می‌تواند خیلی برای این سینما مغتنم باشد.

افشار: حدود 40 سال پیش و در دوران جنگ و خاموشی تهران مسأله‌ای فکر من را درگیر کرد و از خودم پرسیدم الان و در این شرایط چرا نمایش «باغ آلبالو» را کار می‌کنی؟ همان موقع با خودم به این نتیجه رسیدم که دوره، دوره انتخاب شخصی است. اگر شما کارهای خوب دهه 60 را بررسی کنید می‌بینید بخشی از موضوعات تاریخی ، اجتماعی و فرهنگی آن موقع را به ما نشان می‌دهد. باید توجه کنیم که در تاریخ تألیف هر هنری هنرمندانی هستند که نقش خودشان را بر اثر می‌زنند. توجه داشته باشید که سینمای مستقل اجباری ندارد که به‌دنبال کاراکتر برود اما شاید افرادی که در این عرصه کار می‌کنند دغدغه روانشناسی و فرهنگ دارند.

جنوبی بودن شما چقدر در انتخاب نقش مامان مؤثر بود؟
افشار: من نه فقط جنوبی هستم بلکه اساساً بدوی و کهن‌ام. من در مقطعی از ذهنم جنوبی هستم. پیش از آن عشایرم و کاملاً جدی به آن پایبندم. اما حضور من در فیلم «مامان» تقصیر مهدی برزگر بود! من رابطه خوبی با برادران برزگر دارم و خیلی به آنها افتخار می‌کنم. خوشحال بودم که در این فیلم پروسه طبیعی زندگی را نشان می‌دهیم و قرار بود کاراکتر اصلی خیلی طبیعی به خواسته‌های بسیار ساده خودش برسد اما همین کار هم برایش سخت می‌شود. شاید تراژدی این است که آرزوها خیلی کوچک شده‌اند و دست یافتن به یک سقف در کنار فرزندان یا ارتباط صادقانه با مردم گرفتن سخت شده است. «مامان» از جمله پرسوناژهایی بود که صداقتش را گم نکرده بود و این نکته باعث شکست وحشتناک او در جامعه و در کنار فرزندانش شد. او آرزوهایش را گم نکرده بود اما هر تلاشی که می‌کرد به آن ‌آرزوها نمی‌رسید. من با مردم زندگی می‌کنم و آنها را می‌بینم و این کاراکتر را می‌شناسم. جذابیت این کاراکتر فقط در جنوبی بودن آن نیست بلکه واقعیت این است که من این زندگی جانگداز را می‌شناختم.

این زندگی جانگداز با کاراکتر مامان و فیلم‌های مستقل این سال‌ها گره خورده است. آیا چنین کاراکترهایی جایگزین قهرمان در سینما هستند؟

برزگر: بدون تردید همین‌طور است. در این زمینه حرف و تئوری زیاد است و من سعی کردم در این سال‌ها تئوری‌هایم را پیاده کنم و پای فیلم‌هایی بایستم که نزدیک به من بودند، چون فهمیدم بیرون از مجموعه ما نه کسی منتظر ماست و نه فرشی برای ما پهن می‌کنند اما این فرهنگ نیاز دارد تا کاری مشابه ابراهیم گلستان صورت بگیرد تا آدم‌هایی از جنس فروغ فرخزاد، زکریا هاشمی و دیگران را کنار خودمان داشته باشیم و یک جنبش راه بیندازیم. این کار از جنس سیستم نیست و محصول تلاش فردی است.

با این پیش زمینه «مامان» چقدر مشکلات تولیدی داشت؟

برزگر: آرش انیسی سال‌ها مترصد ساخت «مامان» بود. یک زمانی من امکان تولید این فیلم را نداشتم و آرش با کسان دیگری وارد مذاکره شد اما دوباره برگشت پیش من.

انیسی: من در اول کار سراغ برزگر آمدم و در این مسیر اتفاقات زیادی را از سر گذراندم. فیلمنامه «مامان» را خرداد سال ۹۶ ثبت کردم و از همان زمان به‌دنبال ساخته شدنش بودم. خیلی دوندگی کردم تا این فیلم پروانه ساخت بگیرد.

برزگر: زمانی که آرش پیش من آمد من تهیه‌کننده نبودم و اجازه ساخت نداشتم. خیلی جنگیدم تا به ارشاد ثابت کنم که من را به‌عنوان تهیه‌کننده به رسمیت بشناسند. هنوز هم به رسیمت نمی‌شناسند و ما به زور می‌خواهیم بگوییم هستیم!(می‌خندد). ممکن بود ارشاد به من مجوز ساخت یک فیلم در سال را بدهد اما موافق بیشتر از یک فیلم نبود. آن موقع قرار بود فیلم دیگری کار کنم و چون آرش به فیلمش ایمان داشت سراغ تهیه‌کننده دیگری رفت و بیش از پنج تهیه‌کننده را دید. وقتی دوباره برگشت یک امکان مالی پیش آمده بود و من توانستم وارد پروژه شوم. دوباره فیلمنامه را بررسی کردیم و فکر می‌کنم «مامان» یکی از دقیق‌ترین فیلمنامه‌هایی بود که به دست من رسیده است. من فیلم‌هایی کار کردم که طرح یا ایده خوبی داشت و فیلم‌های خوبی از کار درآمد اما خواندن یک فیلمنامه مدون و بدون ایراد کار بسیار سختی است. این فیلمنامه امکان خوبی برای عوامل و گروه بازیگران فراهم کرد. فیلمنامه «مامان» خوب نوشته شد و بازیگران خوب هدایت شدند.

انتخاب بازیگر اصلی چگونه بود؟

برزگر: با رویا افشار ارتباط و همکاری دیگری داشتیم و همیشه درباره شعر و نقاشی حرف می‌زدیم و کمتر به سینما می‌پرداختیم. من با فیلم «دشمنان» با او همکاری کرده بودم. رویا افشار توسط مهدی؛ برادر من که در این سال‌ها نقش مهمی در تولید آثار سینمایی ما داشته است به آرش پیشنهاد شد. شاید آرش در ابتدا از این پیشنهاد خوشحال نشد اما از مواجهه اول این انتخاب قطعی شد،البته به نظرم آرش انیسی هم به خانم افشار به‌عنوان یک گزینه فکر کرده بود. حالا که «مامان» را نگاه می‌کنم هیچ کس جز او نمی‌توانست نقش مامان را بازی کند. الان به این موضوع شک ندارم و اگر در اول به این انتخاب شک داشتم نگران این بودم آیا شیمی فیلم درمی‌آید یا نه؟ بازیگری یک فن است که آدم‌ها در طول کار کردن به آن می‌رسند اما جان دادن به آدم‌ها و ترکیب آنها اهمیت دارد. من آخرین نفری که طی حدود دوسال پیگیری برای «پرویز» دیدم، لوون هفتوان بود. این جمله را خیلی شنیدم که تو اول لوون را پیدا کردی و بعد پرویز را برای آن نوشتی اما این‌طور نبود بلکه این لباس در قامت او خوب جاافتاده بود. همین اتفاق هم در «مامان» افتاد. انگار اول رویا افشار بود و بعد آرش انیسی برای آن فیلمنامه نوشت. اشاره کنم که خانم افشار به‌دلیل جنوبی بودن انتخاب نشده بلکه فیلمنامه جنوبی نوشته شده بود و سال‌ها در دست آرش بود.

چه دغدغه‌ای وجود داشت که پای این فیلمنامه بایستی؟

انیسی: وقتی فیلمنامه «مامان» را نوشتم دنبال کارگردانی آن بودم و این فیلمنامه متفاوت از تمام فیلمنامه‌هایی بود که می‌نوشتم و طبیعتاً به بازیگر هم فکر می‌کردم. در فیلم کوتاه «اول پاییز» عادل تبریزی خانم افشار را دیدم و فهمیدم او کاراکتر فیلم من است و جزو اولین گزینه‌هایی بود که در ذهن داشتم. در روند پیدا کردن سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده کسانی او را به‌دلیل نداشتن گیشه کنار گذاشتند اما در این دوران همیشه خانم افشار در لیست گزینه‌های من بود. خوشحالم که با آن تهیه‌کننده و پیشنهاد بازیگران گیشه ‌پسند «مامان» ساخته نشد. این نشدن‌های پیاپی، این را به من آموخت که فیلم ساختن به تنهایی اهمیتی ندارد، باور داشتن به کاری که انجام می‌دهی مهم‌تر از خود کار است. من تکنیک را خوب یاد گرفته بودم، فکر می‌کردم فیلمنامه نوشتن را بلد هستم اما باید می‌آموختم که شیمی کار خیلی مهم است. خوشحالم این اتفاق درجایی رخ داد که می‌توانیم پای نتیجه آن بایستیم و خوشحالم که در این سال‌ها ساخت این فیلم انجام نشد چون باید این اتفاق می‌افتاد تا من به شناخت درست‌تری از خودم و جامعه برسم. یکی از شانس‌های من در این پروژه، حضور مجید برزگر به‌عنوان تهیه‌کننده‌ای صاحب نگاه بود.

دلیل اصرار بر فیلمنامه چه بود؟

انیسی: «مامان» اولین فیلمنامه‌ای نبود که من نوشتم. سال 91 اولین فیلمنامه‌ای داشتم که به‌دنبال پروانه ساخت آن رفتم و دوندگی کردم و درنهایت پروانه مشروط دادند. گفتند ما مانع ساخت این فیلم نمی‌شویم اما اگر دوست نداشته باشیم به آن مجوز نمی‌دهیم. در آن لحظه تهیه‌کننده انصراف داد. بعد از آن یک فیلمنامه سینمایی نوشتم و به شرایط و موقعیت تولید آن فکر می‌کردم و پس از آن مدام می‌نوشتم. وقتی به «مامان» رسیدم آنقدر مانع جلوی راهم سبز شده بود که گفتم حتماً پای این می‌ایستم تا به هر طریق ممکن آن را بسازم.چون احساس می‌کردم این فیلمنامه را بیشتر از همه می‌شناسم. حدود 8 ماه این فیلمنامه را کنار گذاشتم و فیلمنامه دیگری هم نوشته بودم اما باز که خواستم تصمیم به ساخت آن بگیرم دوباره سراغ «مامان» رفتم. در آن بازه زمانی ذهنم را برای نوشتن باز گذاشتم و سه فیلمنامه دیگر هم نوشتم که دوست دارم ساخته شوند.

برزگر: «مامان» به‌خاطر فیلمنامه خوب و انرژی آرش باید تولید می‌شد.شاید واقعاً بدترین وجه این فیلم من هستم چرا که به‌عنوان تهیه‌کننده در فیلمی حضور داشتم که در شرایط سخت تولید شد. این به خاطر خالی بودن دست ما بود نه اینکه من می‌خواستم و نکردم. ما نسبت به تولید یک فیلم واقعی شرایط وحشتناکی داشتیم و فیلمبرداری در روزهای متمادی و با صرف ساعت‌های طولانی و خستگی عوامل انجام می‌شد. در این شرایط امکان مهیا کردن یک حمل‌ونقل ساده برای گروه وجود نداشت. البته همه پذیرفته بودند که این جنس از فیلم‌ یا ساخته نمی‌شود یا سخت ساخته می‌شود.

افشار: من برخلاف آنچه به نظر می‌رسد بسیار آدم منزوی‌ای هستم. آنقدر خجالتی هستم که از سلام گفتن می‌ترسم. از رفتن در جمع پرهیز می‌کنم چون حوصله‌ام بشدت سرمی‌رود و دوست دارم بروم و کارهای خودم را انجام بدهم که کارهای خوبی است. من بشدت صداقت را جذب می‌کنم و سر کار «ایستگاه اتمسفر» با آقای برزگر آشنا شدم.

برزگر: ما از کودکی و نوجوانی با شما آشنا بودیم و پیگیر کارهای‌تان.

افشار: شما نمی‌دانید که حضور مردم فوق‌العاده صادق چقدر ارزش دارد. مردمی که تو را قضاوت نمی‌کنند به آدم حس خوبی می‌دهند اما از همه اینها مهمتر حضور در دفتر برزگر و جو حاکم بر آن است که موجی از سلامتی در آن وجود دارد و من اینجا راحت می‌آیم و کار می‌کنم. از خیلی کسانی که به من نقشی پیشنهاد می‌دهند می‌پرسم دفتر شما کجاست؟ اگر بگویند سعادت‌آباد می‌گویم خداحافظ و اصلاً نمی‌روم. متأسفانه کسانی به این دلایل از من ناراحت شده‌اند. اما به دفتر برزگر با عشق و علاقه و پیاده از خانه به آن می‌آیم. من در روحیه و زندگی شخصی خودم هیچ ربطی به نقش مامان نداشتم چون زندگی را آن طور نمی‌بینم. اصلاً برای من مهم نیست که یک ساعت دیگر قرار است چه اتفاقی بیفتد چون می‌دانم که کارها و مسئولیت‌هایم را انجام دادم. خیلی مواقع کارهایی را که در آن منفعت زیادی بوده است ، براحتی نمی‌کنم چون احساسم این است ذهنم را مریض می‌کند و انزوای من را بهم می‌ریزد. من ربطی به شخصیت مامان نداشتم بلکه آن را درک می‌کردم و چون برزگر پشت این کار بود مطمئن بودم که صادقانه است و قرار است همه چیز درست پیش برود. فیلمنامه آرش انیسی هم صادقانه بود، مخصوصاً برای من که وحشتناک کتاب می‌خوانم و می‌فهمم کجای کار دروغ و جعلی است، جای چون و چرا باقی نمی‌گذاشت.

سینمای مستقل حضور کمرنگ و گاه قاطعی در فجر داشته است. آیا حضور «مامان» در جشنواره فجر امسال به معنای تثبیت این جریان است؟

برزگر: حتماً همین‌طور است. سال گذشته هم من دو فیلم در جشنواره فجر و در جریان اصلی سینمای ایران داشتم. امسال هم دو فیلم داشتم که تا آخرین مرحله رسیدند اما «مامان» در نهایت به نمایش آمد. این اتفاق محدود به من نیست سال گذشته نیز «تومان» و «قصیده گاو سفید» فارغ از خوب و بدشان در جشنواره بودند و این آثار در یک جبهه هستند. ما امکان بهتر زندگی کردن و ارتزاق بیشتر را داشتیم اما با سرسختی پای این کار ماندیم. من از ابتدا نگران کارنامه خود بودم و نمی‌توانم در خلوت خودم عاشق سهراب شهید ثالث باشم اما فیلم فرمایشی بسازم. حضور «مامان» هم یک موفقیت است و فکر می‌کنم جزو پنج فیلم مهم جشنواره است. فکر می‌کنم هر هیأت داوری‌ای بود این فیلم را انتخاب می‌کرد.

حضور در فجر چه تأثیری بر کار شما دارد؟

انیسی: وظیفه داریم تا در دوره‌هایی از زندگی کارهایی را انجام بدهیم. من نگاهم را به تأثیرات مثبت فجر معطوف کرده‌ام اما اگر فیلم در جشنواره هم حضور نداشت باید مسیرم را می‌رفتم. من با این کار به خودم ثابت کردم هرچقدر محکم‌تر به زمین بخورم پوست ‌کلفت‌تر می‌شوم. این جشنواره‌‍‌ها تا زمانی که امثال این فیلم‌های مستقل را ببینند برای خودشان آبرو خریده‌اند. اگر هم نخواستند این آثار را ببینند نباید احساس ضعف کنیم.

افشار: حقیقتاً جایزه گرفتن در جشنواره فجر برای من مهم نیست اما مگر ما جز فجر امکان دیگری داریم؟ با خودم می‌گویم چقدر خوب که این فیلم ساخته شد، چون باید ساخته می‌شد. حالا هرجوری که می‌خواهید با آن رفتار کنید. این فیلم دیگر وجود دارد؛ البته که خوشحال می‌شوم که به فیلم توجه شود چون ناگزیر می‌شوند این جنس از سینمای مستقل را بپذیرند. این جریان صادقانه به هنر می‌اندیشد. من هم تلاش خودم را کردم تا درست رفتار کنم.

برزگر: تا الان افراد زیادی «مامان» را ندیدند اما افرادی از طیف‌های مختلف که آن را دیدند با فیلم ارتباط گرفتند و فکر می‌کنم «مامان» بضاعت ارتباط با مخاطب عادی را هم دارد. امسال به خاطر کرونا سال بدی شد و جشنواره‌ها یکی یکی برگزار نشد اما امیدوارم در 2021 اتفاقات خوبی برای فیلم در جشنواره‌های جهانی بیفتد.

برای مشاهده دیگر اخبار سینما اینجا کلیک کنید

برای مشاهده دیگر اخبار تئاتر اینجا کلیک کنید


منبع: روزنامه ایران
نویسنده: کامبیز حضرتی