فیلم کوتاه «وضعیت اورژانسی» که به عنوان بهترین فیلم کوتاه جشنواره سی و نهم فجر انتخاب شد و سیمرغ بلورین دریافت کرد؛ نمونه خوبی از درک درست مدیوم فیلم کوتاه به جهت انتخاب زاویه نگاه به قهرمان و وضعیت بحرانی او است.

پایگاه خبری تئاتر: وضعیت اورژانسی فیلمی‌ست که بحران درونی قهرمان خردسال خود را بر بستر یک بحران بیرونی؛ آن هم به شیوه‌ای غیر مستقیم و ظریف مورد بسط و گسترش قرار می دهد. فیلم به نویسندگی مریم اسمی خانی و وحید حسن زاده و کارگردانی اسمی خانی، به دقایقی کوتاه از زندگی دختر خردسالی به نام نازنین و مادرش می پردازد که به واسطه یک بحران بیرونی یعنی بیهوشی مادر، مأمور اورژانس وارد خانه آنها می شود.

در واقع با یک موقعیت اولیه باثبات از حضور مادر و دختر در خانه مواجه هستیم که با بیهوش شدن مادر، بحران بیرونی رقم می خورد و پس از به هوش آمدن او و رفتن مأمور اورژانس، ظاهراً ثبات ثانویه حاکم می شود. آنچه در حدفاصل ثبات اولیه و ثانویه افشا می شود، بار سنگین بحران درونی است که نازنین حمل می کند و نشانه ها و کدهای آن را می توان در کنش و واکنش‌ها و گفتگویی که بین او و مأمور اورژانس شکل می‌گیرد، پیگیری کرد.

هوشمندی کودکانه نازنین در دقایق کوتاه حضور مأمور اورژانس، سناریویی را طراحی و اجرا می کند که برآمده از کشف رازی است که هنوز برای افشای آن تصمیم نگرفته است. در واقع او سناریوی آینده خود و مادرش را در شرایطی که راز را برملا کرده، در ذهنش چیده و به فکر پر کردن جای خالی مرد (پدر) در زندگی شان است. با همین ذهنیت؛ طراحی او برای قرار دادن مأمور اورژانس در موقعیت های روزمرگی، می تواند به مثابه آزمون مرد برای تبدیل شدن به پدر ایده آل ذهنی دخترک باشد. پدری که پیشبند می بندد، ظرف می شوید، چای درست می کند و مهم تر اینکه حال مادر را خوب می کند.

در واقع این سناریو جاهای خالی ذهن نازنین را از پدر واقعی اش پر می کند و با ترجیع بند او؛ به تصوری که از خودش در صورت افشای راز دارد، تأکید می کند (من دختر خوبی نیستم!) به گفته بهتر او کاملاً در قالب نقش سناریو ذهنی اش فرو رفته و بار اخلاقی روی شانه هایش سنگینی می کند. اما از لحظه ورود پدر به خانه، سناریوی دخترک به هم می ریزد و او مُهر سکوت بر لب می زند تا تنها نگاه های رد و بدل شده بین نازنین و مأمور اورژانس گویای ناگفته ها و پاسخگوی علامت سوال های ذهن مرد و البته مخاطب باشد.

حالا مأمور اورژانس که تا این لحظه همچون مخاطب نقش یک ناظر بی اطلاع را داشته، فعال شده و قطعات پازل را در ذهنش مرتب کند تا به چرایی این سناریوی پیچیده در ذهن نازنین برسد. کدهای کاشته شده به برداشت می رسند و تمام کننده این پازل، نمایی از صفحه موبایل پدر در حال زنگ خوردن و جواب ندادن او است. نهایتاً کنش نمادین مأمور اورژانس وقتی ثبت می شود که از پشت شیشه علامت هیس یا سکوت را به نازنین نشان می دهد.
کنشی که می تواند به تعابیر مختلف منجر می شود که برآمده از نگاه های متفاوتی است که می توان به ماهیت راز و رازداری داشت و دخترکی که باید با ذهن پویای کودکانه اش یک تصمیم خطیر بگیرد.

فیلم «وضعیت اورژانسی» در اولین نگاه از یک فیلمنامه دقیق، موجز و دراماتیک بهره برده به گونه ای که یک مفهوم اخلاقی بنیادین را بر بستر مواجهه یک کودک با بحران، به چالش کشیده و در ادامه از این قهرمان کودک؛ شمایلی منحصر به فرد در سینمای ایران می سازد.

نمونه کاراکترهای کودک که جهان بزرگسالان را با نوع نگاه و کنشمندی خود به بحران می کشند، در سینمای جهان کم نیست اما در سینمای ایران معدود و نادر و چه بسا غایب است. کودکی که حتی مخرب باشد اما تأثیرگذار و معیارهای کلیشه ای قهرمان کودک/نوجوان را به چالش کشیده و بر مرز کودکی/بزرگسالی هنرنمایی کند.

نازنین همان تصویر نادیده از کودک قهرمان تأثیرگذار و کنشمند در جهان بزرگسالان است که تلاش شده در این فیلم بار سنگین کشف راز و دانایی، به او هوشمندی متناسب با جهان کودکانه بدهد تا زمینی و باورپذیر و در عین حال مستعد برای سفر زودهنگام از دنیای سپید کودکی به جهان خاکستری بزرگسالی شود.

برای مشاهده دیگر اخبار سینما اینجا کلیک کنید

برای مشاهده دیگر اخبار تئاتر اینجا کلیک کنید