تقسیم‌بندی ۷۰ به ۳۰ آن هم به سود سازمان صداوسیما از کجا آمده؟ مگر ممکن است سهم تولیدکننده محصول از درآمدهای جانبی، کمتر از رسانه باشد؟ فوتبال را بازیکنان و مربیان می‌سازند و اینها هزار جور خرج دارند. تنها هزینه پرواز تیم‌ها و اقامت‌شان در هتل سر به فلک می‌زند؛ بعد چطور ممکن است تنها ۳۰ درصد از درآمد تبلیغاتی به ورزش برسد و سهم بیشتر به رسانه‌ای تعلق بگیرد که راحت و آسوده مسابقات را روی آنتن می‌برد؟

پایگاه خبری تئاتر: روزنامه دنیای‌ اقتصاد نوشت: «بر اساس یکی از مصوبات مجلس شورای اسلامی از قرار معلوم در سال ۱۴۰۰ ورزش کشور مبلغی تحت عنوان «حق پخش تلویزیونی» از سازمان صداوسیما دریافت خواهد کرد. اخیرا حتی جزئیات مربوط به این رقم هم اعلام شده؛ به این ترتیب که قرار است از درآمد ۱۵۰ میلیارد تومانی صداوسیما از محل پخش آگهی‌های بازرگانی هنگام پوشش رویدادهای ورزشی، ۳۰ درصد به وزارت ورزش و جوانان برسد و ۷۰ درصد را هم خود صداوسیما بردارد. این یعنی کل حق ورزش از پخش مسابقاتش روی آنتن، در طول سال‌ جاری ۴۵ میلیارد تومان خواهد بود که آن هم باید از سوی وزارت ورزش بین همه فدراسیون‌ها تقسیم شود! طبیعی است که در این مورد چند ابهام اساسی وجود داشته باشد.

ابهام اول

روشن نیست عدد ۱۵۰ میلیارد تومان در مورد ارزش تمامی آگهی‌های تبلیغاتی حین رویدادهای ورزشی در سال ۱۴۰۰ از کجا آمده است. اولا که تعداد و اهمیت مسابقات پیش‌ رو به‌ طور دقیق مشخص نیست. مثلا فرض کنید یکی از نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان آسیا به فینال برسد؛ بنابراین طبیعی است که تعداد بازی‌های این تیم افزایش می‌یابد و آگهی‌های فوق‌العاده گران‌قیمتی جذب خواهد شد. به علاوه امسال المپیک توکیو را در پیش داریم که این هم داستان خودش را دارد و نمایندگان ایران در هر رشته ورزشی می‌توانند تا مراحل بالاتر پیش بروند. برنامه فشرده تیم‌ ملی فوتبال هم به‌زودی آغاز خواهد شد. آیا واقعا رقم مورد نظر با لحاظ کردن همه این مسائل استخراج شده است؟ نکته دوم هم این که با هر متر و معیاری واضح است درآمد سازمان صداوسیما از یک‌ سال پخش آگهی در کنار همه مسابقات ورزشی و برنامه‌های جانبی (فوتبال برتر، ویدئوچک، ورزش و مردم و ... ) بیش از این حرف‌هاست. تنها با مراجعه به سایت بازرگانی صداوسیما و رصد کلی نرخ‌نامه آگهی‌های تجاری حین پخش مسابقات لیگ برتر فوتبال به وضوح می‌توان فهمید ارزش تبلیغات بازرگانی چند برابر بیشتر از ۱۵۰ میلیارد تومان است.

ابهام دوم

پرسش دیگر اینجاست که تقسیم‌بندی ۷۰ به ۳۰ آن هم به سود سازمان صداوسیما از کجا آمده؟ مگر ممکن است سهم تولیدکننده محصول از درآمدهای جانبی، کمتر از رسانه باشد؟ فوتبال را بازیکنان و مربیان می‌سازند و اینها هزار جور خرج دارند. تنها هزینه پرواز تیم‌ها و اقامت‌شان در هتل سر به فلک می‌زند؛ بعد چطور ممکن است تنها ۳۰ درصد از درآمد تبلیغاتی به ورزش برسد و سهم بیشتر به رسانه‌ای تعلق بگیرد که راحت و آسوده مسابقات را روی آنتن می‌برد؟ تازه همین رقم ۴۵ میلیارد تومانی در نظر گرفته شده برای ورزش باید از سوی وزارتخانه بین همه فدراسیون‌ها تقسیم شود. ببینید چقدرش به فوتبال خواهد رسید که بعدا چقدرش به تیم‌هایی مثل پرسپولیس و استقلال تعلق بگیرد. می‌گویند قرارداد محمد دانشگر با استقلال ۱۳ میلیارد تومان بوده؛ بنابراین با سهم کل ورزش از تبلیغات تلویزیونی حتی سه بازیکن در سطح دانشگر هم نمی‌شود جذب کرد!

ابهام سوم

این پرونده معماهای بسیار بیشتری دارد اما حالا که قرار به خلاصه‌نویسی است به‌ عنوان سومین و آخرین ابهام جدی باید به معافیت صداوسیما از هزینه‌های لازم برای تولید برنامه‌های جانشین اشاره کرد. فرض کنید هر هفته پخش یک بازی از پرسپولیس یا استقلال روی آنتن شبکه سه، ۱۰ میلیون نفر بیننده داشته باشد؛ در این صورت صداوسیما چقدر باید هزینه کند تا یک برنامه در همان باکس بسازد و همین ۱۰ میلیون نفر را پای تلویزیون بکشاند؟ مطمئن باشید هزینه تولید چنین برنامه‌ای سر به فلک می‌کشد و مثل سریال‌های ویژه الف، باید میلیاردها تومان پول و مدت‌ها زمان صرف این کار کرد. پس چرا نگاه مسئولان به فوتبال شبیه کالایی رایگان و فراوان است که انگار هیچ پولی صرف تولیدش نشده؟ چرا علاوه بر آگهی‌های بازرگانی، بخشی از هزینه تولید هر مسابقه فوتبال را به باشگاه‌ها نمی‌پردازید؟ این بازیکنان که محض رضای خدا دور هم جمع نشده‌اند و به توپ لگد نمی‌زنند.»

برای مشاهده دیگر اخبار سینما اینجا کلیک کنید

برای مشاهده دیگر اخبار تئاتر اینجا کلیک کنید


منبع: روزنامه دنیای‌ اقتصاد