پایگاه خبری تئاتر: در آخرین هفته از شهریور ماه 93، ایران میزبان پانزدهمین جشنواره بین المللی نمایشهای عروسکی تهران مبارک بود. جشنوارهای که به خاطر حضور مرضیه برومند در سمت دبیری آن، سر و صداهای بسیاری به پا کرد. راه اندازی کارناوال شادی با حضور خانوادهها، عروسکها و عروسکگردانها برای افتتاح جشنواره اولین قدم بود و بعد یک هفته تمام، همه عصرها در محوطه تئاتر شهر و یازده سالن نمایش در نقاط مختلف تهران، مردم فرصت دیدن 40 تئاتر عروسکی را از کشورهای مختلف پیدا کردند. این نمایشها در بخشهای جنبی، بینالمللی، صحنهای و میهمان و برای مخاطبان کودک، بزرگسال و عموم مخاطبان در نظر گرفته شدند. آئین اختتامیه این جشنواره هم یکشنبه شب در تالار وحدت برگزار شد و به این ترتیب جشنواره پانزدهم با همه محاسن و معایبش به پایان رسید.
یک کارگردان عصبانی و یک نمایش عروسکی ویژه بزرگسالان
نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» به کارگردانی هادی حجازی فر، یکی از نمایشهای حاضر در جشنواره بود که با علامت «ویژه مخاطب بزرگسال» مشخص شده بود. نمایشی با دکور سنگین و عروسکهای پوشیدنی و تم سفید. طولانیترین نمایش جشنواره پانزدهم که 100 دقیقه بود و دو اجرای پشت سر هم داشت. نمایشنامه ملاقات بانوی سالخورده البته از مهمترین نمایشنامههای فریدریش دورنمات است و داستان یک شهر، یک عشق ناکام و یک زن که در سالخوردگی تصمیم میگیرد از شهر، عاشق سابق و مردمش انتقام جوانیاش را بگیرد. مرحوم حمید سمندریان دو بار این نمایشنامه را اجرا کرد و حالا هادی حجازی فر همین نمایشنامه را به صورت عروسکی و با دکور و طراحی صحنه متفاوتی به جشنواره نمایشهای عروسکی آورد. اما اجرای اول حواشیای داشت تا حدی که حجازی فر از مخاطبان به خاطر اجرای نه چندان خوب عذرخواهی کرد و بعد با عصبانیت به ماموران سالن که از بازیگران خواستند به دلیل نزدیک بودن اجرای بعدی از سالن خارج نشوند، برخورد کرد.
یه هر حال ملاقات بانوی سالخورده آغاز بسیار خوبی داشت و بعد کم کم افت کرد. اما عروسکها و طراحی صحنه قویاش در خاطر مخاطبان ماند.
تماشای نمایش اسپانیا همراه با دختر آمریکایی
دختر در ورودی ایستاده بود و مامور سالن نمیدانست که چه میگوید. کمی صحبت کردیم و معلوم شد یکی از اعضای گروه آمریکایی است که میخواهد حین اجرای آخر گروهش، برود در سالن دیگری نمایش دیگری را ببیند. گفتم نگران نباش میتوانی با من بیایی تا پیاده برویم تالار حافظ. در راه درباره همه چیز صحبت کردیم و رسیدیم به تالار. در ورودی داشتیم صحبت میکردیم که یکی از کارگردانان آمد و خواست که از میسی درباره وضعیت معیشت و حمایتهایی که از هنرمندان میشود، بپرسم. گفت که آمریکا به هنرمندانی که یک سری ویژگیها را دارند، گرین کارت میدهد اما خب کار کردن در آمریکا چه طور است، برگشت مالی دارد؟ میسی خندید و تاکید کرد که دولت هیچ حمایتی نمیکند و پول درآوردن در آمریکا خیلی هم سخت است چون هنرمندان خودشان باید درامدزایی کنند. همین هم باعث شده که هر کدام از اعضای گروهشان شغل دیگری به جز تئاتر هم داشته باشند.
رفته بودیم تالار حافظ تا نمایش «دستهای رقصان» از کشور اسپانیا را ببینیم. نمایش اسپانیا از سه قسمت تشکیل شده بود.. در قسمت اول بازی دو بازیگر و جان بخشی شان به دو بادکنک حسابی خنده تماشاگران را درآورد. در قسمت دوم ما چیزی بین عروسک گردانی و شعبده بازی دیدیم. مترجم پیش از اغاز این بخش توضیح داد که برای انجام حرکاتی که الان میبینید، بازیگر 25 سال در یک اتاق دربسته تمرین کرده است و بعد صحنه با نور قرمز و فقط با یک بازیگر روشن شد و او با تمرکزی قابل تامل نمایش با گویهای شیشهای سنگین را آغاز کرد. بخشهای اول و دوم نمایش حسابی مخاطبان کودک و بزرگسال را به خنده انداخت. رودربایستی هم نداشتیم بلند بلند همراه کودکان حاضر در سالن خندیدیم.
تعریف دیگرگونهای از عروسک در یک نمایش عروسکی
نمایش «دخیها» را میتوانیم یکی از ملالآورترین و غیرعروسکیترین نمایشهای جشنواره تئاتر عروسکی بدانیم. دیالوگهای طولانی و صغیل از یک طرف و نبود عروسکهای متعارف باعث شد در حالی که بیشتر از ظرفیت سالن مخاطبان حضور داشتند، از میانه اجرا آرام آرام تماشاگران از سالن خارج شوند.
البته رضا شاهبداغی کارگردان این نمایش گفت: هر شیئ ای در یک فضا و شرایط خاص میتواند تبدیل به عروسک شود و تئاتر عروسکی داشته باشیم. یعنی مثلا همین در سالن را اگر چندین بار باز و بسته کنید در فضا و آنبیانس تئاتر، آرام آرام برخوردی که صورت میگیرد، برخورد عروسکی است.
به گفته این کارگردان ملحفه 7 متری و تشکهایی که بازیگران در طول اجرا با آنها اکت انجام میدادند، شخصیت عروسکی گرفتهاند. او البته گفت: «این اجرا فقط یک جور مقدمه است. جا دارد که با تمرین و تمرکز بیشتر اتفاقات بیشتر عروسکی در آن بیفتد».
از آمریکا برای ایران، نمایشی میان سینما و تئاتر
یکی از برترین نمایشهای جشنواره پانزدهم یا حتی به اعتقاد خیلیها، برترین نمایش، اثری به نام «آوا/ آدا» بود از ایالات متحده آمریکا. نمایشی که در اولین اجرا مخاطبان برای ورود به سالن صف کشیدند و بعد از پایان نمایش همه ایستاده و ممتد گروه را تشویق کردند.
نمایش «آوا/ آدا» که بیش از 30 بار در ایالتهای مختلف امریکا اجرا شده، حالا به ایران آمده بود و ایران اولین کشور خارجی میزبان این نمایش شده بود. اولین اجرای نمایش با استقبال زیاد مخاطبان رو به رو شد تا جایی که در صف ورود ایستادند، با دقت نمایش را نگاه کردند و در آخر هم همه ایستاده دقایقی به صورت ممتد گروه را تشویق کردند.
تئاتر «آوا/ آدا» کاری از گروه سینمای دستی (Manual Cinema) از شهر شیکاگو آمریکا را میتوانیم سینماییترین نمایش حاضر در پانزدهمین جشنواره بینالمللی نمایشهای عروسکی تهران- مبارک توصیف کنیم چرا که روایت سینمایی گروه به صورت فیلمی رنگی و بدون دیالوگ روی پرده سفید پشت صحنه برای مخاطبان به نمایش درآمد در حالی که ما در سمت راست صحنه، موسیقی فیلم حاصل نوازندگی هنرمندان گیتاریست، پیانیست و ویولن سلیست را میدیدیم و در سمت چپ، میز کار، نورها، اسلایدها، پروژکتورها، عروسکگردانها و بازیگران را.
سه زن با موهای جوگندمیای که از پشت به صورت گوجهای بسته شده، لباس مشکی یک دست و صورتکهای نیمرخ که با میلهای در دهانشان قرار گرفته، با حاضر شدن جلوی صفحه سفید کوچک در کنار صحنه، رو به روی پروژکتورها، نقش دو خواهر دوقلو را بازی میکنند. در حالی که فضاهای فیلم به وسیله اسلایدهای رنگی و بازی نور به وسیله حرکات دست و نورهای پروژکتورهای کوچک قدیمی، تولید میشوند.
گاهی هم البته عروسکهای میلهای-سایهای هستند که نقش خواهرها را بازی میکنند؛ عروسکهایی که زیر پروژکتورها و روی اسلایدها با حرکت دست عروسکگردانها حرکت میکنند.
به گفته یکی از عروسکگردانها، پشت پرده سفید رو به روی چهار پروژکتور، دوربین فیلمبرداریای است که فیلم را روی پرده سفید بزرگ سالن برای مخاطبان پخش میکند.
مخاطبانی که سمت راست و وسط سالن نشستهاند، بیشتر فیلمی را روی پرده سفید پشت صحنه میبینند اما مخاطبانی که در ردیف سمت چپ نشستهاند، بیشتر عروسکگردانها را میبینند که گاهی با آرامش و گاهی خیلی سریع از پشت میز به جلوی پرده میروند، حرکات نمایشی انجام میدهند و بعد به پشت پروژکتورها و میز برمیگردند و با عروسکها و اسلایدها کار میکنند.
مخاطبان «آوا/ آدا» روایت دو خواهر دوقلوی همسان سالخورده را همزمان در رو و پشت پرده سفید میبینند. خواهرانی که باهم زندگی میکنند و مسئول فانوس دریایی هستند. گره داستان نمایش زمانی است که یکی از خواهرها فوت میکند و خواهر دیگر نمیتواند با نبود او کنار بیاید.
او در روند کنار آمدن با این مرگ وارد یک کارنال و ماز آئینهای میشود و اتفاقات بعد از این ورود، در دنیایی بین رویا و واقعیت رخ میدهند. خواهر بازمیگردد. خواهرها میروند. ما ستیزی میان مرگ و زندگی را در این روایت تئاتری-سینمایی یک ساعته میبینیم.
روایت، اوج و فرودهای مختلفی دارد و مخاطب میان دنیای تئاتر و سینما از یک سو و خیال و واقعیت از سوی دیگر معلق است.
نمایش که تمام میشود، اعضای گروه به جلوی صحنه میآیند و مخاطبان از جا برمیخیزند و برای دقایقی به صورت ممتد گروه «سینمای دستی» را تشویق میکنند. کارگردان نمایش از همه تشکر میکند و به علاقمندان مژده میدهد که هر کس میخواهد با تکنیک گروه آشنا شود میتواند از راه پله سمت راست سالن به روی صحنه بیاید. تغریباً یک چهارم سالن با اشتیاق به روی سن میروند تا با کارگردان و عروسکگردانها صحبت کنند. عروسکگردانها خیلی آرام و با لبخند تکنیک کارشان را توضیح میدهند و حتی از مخاطبان دعوت میکنند که با اسلایدها و عروسکها تکنیک آنها را امتحان کنند یا جلوی پرده سفید کوچک بازی کنند.
میهمانان خارجی جشنواره؛ از محبوبیت تا مغذوبیت
افغانستان، ارمنستان، عراق، هلند، آمریکا، صربستان، اسپانیا و چین کشورهایی بودند که در جشنواره پانزدهم حضور داشتند. چین با بیشترین تعداد و صربستان و آلمان با کمترین تعداد نفرات آمده بودند. همین حضور پرتعداد چینیها و برخورد ماموران سالنها با آنها باعث دلخوریهایی بین تماشاگران شد.
زمانی که مخاطبان نمایش «سوسک میشود» به محوطه بیرونی سالن چهارسو رسیدند، طبق درخواست ماموران سالن در سه ردیف کنار هم ایستادند. به این صورت که ردیف اول مخصوص مخاطبانی بود که بلیط با شماره صندلی داشتند، ردیف دوم مخصوص مخاطبان بلیط مهمان دار و ردیف سوم مخصوص مخاطبان با کارتهای ویآی پی بود. حضار در سه صف که با باندهای زرد مشخص شده بودند، ایستادند.
اما با گذشتن از ساعت اعلام شده، درهای سالن باز نشد. کمی بعد از این که گروه میهمان از کشور چین به ورودی سالن رسیدند، ماموران درهای سالن را باز کردند و اعلام کردند که اولویت با کسانی که بلیط شماره دار دارند و چینیهاست. همین حرف باعث اعتراض میهمانان ویآیپی که در صف سوم ایستاده بودند، شد تا جایی که برخی بلند بلند جملاتی نظیر: «همه دنیا رو قبضه کردن اینجا رو هم قبضه کردن»، «آی ام چینی»، «چه قدر هم سر وقتان این چینیا» و «این چینیا خونشون رنگینتره؟!»... را بیان کردند.
سپس مخاطبان صفها را نادیده گرفته و با فشار سعی کردند وارد سالن شوند. در انتها همه به سالن چهارسو وارد شدند و در حالی که سالن پر از جمعیت بود، نمایش با نیم ساعت تغییر آغاز شد.
یک پایان شاد برای یک جشنواره عروسکی موفق
اجرای نمایشهای جشنواره شنبه شب تمام شدند و اختتامیه یکشنبه شب، 29 شهریور ماه طی مراسمی شاد و متنوع برگزار شد. از آنجا که جشنواره غیررقابتی برگزار شد، اصولاً به جز برندگان بخش نمایشنامه نویسی مراسم بخش اعلام برگزیدگان دیگری نداشت فقط در آخر به همه گروهها لوح تقدیر و تندیس داده شد و البته گروههای خارجی حاضر هم به صورت جداگانه تقدیر شدند.
علی مرادخانی معاون هنری وزیر ارشاد و حسین طاهری مدیرکل هنرهای نمایشی پیامهای ویدئوییشان را به جشنواره فرستاده بودند.
مرضیه برومند در صحبتهایش از همکاری سازمانها با جشنواره قدردانی و اظهار امیدواری کرد که کار هنرمندان به خودشان واگذار شود و بروکراسیهای اداری مانع کارشان نشود. بعد هم رو به کسانی که از آب زرشک دادن در ضیافت شام کاخ گلستان گله کرده بودند، گفت: «اگر آب زرشک دلهای ما را به هم نزدیک میکند، خب زنده باد آب زرشک!»
بخش بزرگداشت علی منتظری مدیر مرکز هنرهای نمایشی در دهه 60 و 70 با به نماش گذاشتن 6 ماکت مختلف از منتظری روی صحنه و نشان دادن یک فیلم برگزار شد. مرضیه برومند، هادی مرزبان و بهروز غریب پور در این فیلم درباره او صحبت کردند. منتظری هم در سخنانی گفت که میداند برگزاری این جشنوارهها چه قدر سخت است تا جایی که آن زمان، خودش در چنین مواقعی زبانش از فشار و استرس سیاه میشد.
بخش دیگری از مراسم هم تقدیر از برگزیدگان بخش نمایشنامه نویسی بود که با حضور حمید جبلی، فرهاد توحیدی، علیرضا نادری و سعید اسدی برگزار شد. مجید بوربور (جایزه اول برای نمایشنامه «گلهای شمعدانی»)، عسل عصری ملکی و رضا خوششانس (جایزه دوم به طور مشترک برای دو نمایشنامه «توبه ننه مبارک» و «گاوچران های مغربی»)، طلیعه طریقی (جایزه سوم به نمایشنامه «تغییر در موقعیت قوری») اهدا شد و از مهدی رجبی برای نمایشنامه «ماهی گیر و کنسرو لولو» تقدیر شد.
علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، هم در بخشی از سخنرانیاش در این مراسم گفت: اعتقاد دارم این جشنواره میتواند مبنایی برای رسیدن به اهداف مورد نظر دولت یازدهم و تحقق شعار دیپلماسی فرهنگی باشد که این مهم میتواند با برنامهریزی برای حضور شایسته هنرمندان ایرانی در رویدادهای فرهنگی کشورهای مختلف و میزبانی از گروههای خارجی محقق شود.
مهتاب کرامتی، حمید جبلی، جواد مجابی، فرهاد توحیدی، ایرج راد، بهرام شاه محمدلو، لیلی رشیدی، مهتاب کرامتی، حسین مسافر آستانه، هرمز هدایت، فریبا رئیسی، مریم معینی، سهراب سلیمی، بهزاد فراهانی، شهرام کرمی، مسعود کرامتی، هادی مرزبان، حامد زحمتکش، حسین پارسایی، روشنک کریمی، فریبا رئیسی، بهمن مفید، علی مرادخانی، حسین طاهری، عادل بزدوده، سعید اسدی از جمله چهرههای فرهنگی و هنری حاضر در مراسم اختتامیه بودند.