سینمای ایران در دهه ۹۰ حداقل شاهد ظهور ۱۰ فیلمساز فیلم‌اولی بود که هیچ‌گاه به گام دوم نرسیدند و به‌رغم توفیق در اولین تجربه کارگردانی،‌ گویی عطای ادامه فعالیت در سینما را به لقایش بخشیدند!

پایگاه خبری تئاتر: سینمای ایران طی یک دهه گذشته با فرازونشیب‌هایی همراه بوده اما بسیاری از آثار سینمای ایران با حضور در جشنواره‌های جهانی، موفقیت‌هایی کسب کردند و توانستند این سینما را بیش از گذشته به جهانیان معرفی کنند. در این میان سینماگران شناخته‌شده‌ای مانند اصغر فرهادی و یا مجید مجیدی، نقش مهمی در این زمینه ایفا کردند، هنرمندانی که توانستند با آثار خود شکل و شمایل جدیدی از سینمای ایران در عرصه بین‌المللی به نمایش بگذارند، اما معرفی موج جدید سینمای ایران تنها بر دوش کارگردانانی از این دست بود؟ پاسخ خیر است.

در واقع در کنار کارگردانانی از این دست، گروهی از جوانان جویای نام و البته با ایده‌های تازه که برخی از آنان زیر سایه آثار کارگردانانی مانند اصغر فرهادی جان گرفته بودند، پا به عرصه کارگردانی گذاشتند و با شرکت در جشنواره‌های بین‌المللی در رده‌های مختلف توانستند شکل دیگری از سینمای ایران را به جهانیان معرفی کنند، سینمایی که برگرفته از بستر اجتماعی جامعه امروز ایران طی یک دهه گذشته بود.

طی یک دهه گذشته مشاهده کردیم که با افزایش تمایل حضور کارگردانان جوان و تازه نفس در بستر سینمای ایران و تزریق دیدگاه‌های جدید و تولید فیلم‌های متفاوت و البته حضور آنها در جشنواره‌های بین‌المللی، سینمای ایران به خوبی جایگاه خود را در سینمای جهان پیدا کرد و انتظار جشنواره‌های جهانی برای حضور آثار ایرانی تنها به تعداد خاصی از اسامی کارگردانان ایرانی محدود نشد و دست‌اندرکاران این جشنواره‌ها هربار در انتظار کارگردانان جوان و تازه نفس هستند که آثار آنها را در جشنواره‌های مختلف نمایش دهند، آثاری که معمولاً از غافلگیری‌های این جشنواره‌ها بوده‌اند.

تا اینجای کار همه چیز به نفع سینمای جوان و رو به رشد ایران است، اما نباید فراموش کرد که تولید و حضور در جشنواره‌های بین‌المللی تنها یک طرف ماجرا است. مساله اصلی و مهم تداوم تولید در سینمای ایران، به خصوص توسط این گروه از کارگردانان تازه‌نفس است. یک سر تولید در صنعت سینما که نیاز به چرخه اقتصادی قوی دارد، بازگشت سرمایه است، به این معنا که باید بستر لازم برای اکران موج جدید تولید در سینما فراهم شود و همین لحظه است که این سوال پیش می‌آید که آیا ناوگان نمایشی سینمای ایران تاب پاسخگویی به این حجم از تولیدات را دارد یا خیر؟ البته موضوع اصلی این گزارش پاسخگویی به این سوال نیست.

در واقع در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود، درخواست برای دریافت پروانه ساخت فیلم سینمایی توسط متقاضیان تازه کار بسیار زیاد شد و معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی با سیل عظیمی از این درخواست‌ها مواجه شد، به گونه‌ای که برخی از متقاضیان تا سال‌ها برای دریافت پروانه ساخت اولین اثر سینمایی خود با مدیران وقت سینمایی در چالش بودند. چالشی که گاه به نتیجه می‌رسید و گاه با خسته شدن کارگردان از تلاش‌های بی نتیجه، درخواست‌ها برای همیشه در نطفه خفه می‌شد و تا ابد به عنوان یک طرح در گوشه‌ای خاک می‌خورد. همین مساله اعتراضات بسیاری را به همراه داشت، تا اینکه با افزایش درخواست هنرمندان جوان برای تولید فیلم‌های بلند سینمایی و با توجه به اینکه در کنار امکانات کم تولید، شرایط برای اکران فیلم‌های سینمایی بسیار کم بود، معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۴ اعلام کرد که تایید صلاحیت متقاضیان برای تولید اولین فیلم بلند سینمایی، در ۲ مرحله انجام می‌شود.

مصوبه‌ای برای سامان‌دهی «فیلم‌اولی‌ها»

بر این اساس، معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی مصوبه‌ای را در تاریخ شانزدهم اردیبهشت ماه ۹۴ منتشر کرد تا کسانی که علاقه مند به حضور در عرصه فیلمسازی هستند با توجه به این مصوبه اقدام کرده و در صورت تایید صلاحیت می‌توانستند اولین اثر سینمایی خود را جلوی دوربین ببرند. اما دریافت تایید صلاحیت کارگردانان اول به همین راحتی‌ها هم نبود. هر فرد برای اینکه بتواند این تاییدیه را دریافت کند حداقل باید ۶۰ امتیاز از ۱۰۰ امتیاز مورد نظر را دریافت می‌کرد. اما این ۱۰۰ امتیاز بر چه اساس محاسبه می‌شد؟ در این مصوبه، امتیازها این گونه تعریف شده بود: نمونه کار ۵۰ امتیاز، تحصیلات سینمایی و مرتبط ۱۰ امتیاز، دستیار کارگردانی سینمایی ۱۵ امتیاز، جوایز و حضور در جشنواره‌ها ۱۰ امتیاز، دیگر فعالیت‌های فرهنگی و هنری در سینما تا ۱۵ امتیاز.

این شروط مخالفان و موافقان بسیاری را نیز به همراه داشت،

 براساس این گزارش، برخی از متقاضیان شرایط به نگارش درآمده برای دریافت مجوز کارگردانی را بسیار استاندارد و متناسب با نیاز سینمای ایران می‌دانستند و معتقد بودند که با وجود این مصوبه، دیگر برای دریافت مجوز کارگردانی با مدیران وقت سینما دچار چالش نمی‌شوند و برخی دیگر معتقد بودند که شرایط و ضوابط دریافت امتیاز بسیار نامتناسب بوده و سبب می‌شود بسیاری از متقاضیان که از نظر تجربه و فعالیت در بخش‌های مختلف سینما از جمله دستیار کارگردانی می‌توانند در اولویت قرار بگیرند، بر اساس این ضوابط امکان دریافت مجوز کارگردانی نخواهند داشت.

به هر حال این قوانینی بود که وضع شده بود و علاقه مندان به تولید اولین فیلم سینمایی، برای دریافت مجوز کارگردانی باید آن را پشت سرمی گذاشتند، که البته با همین مصوبه بسیاری موفق به دریافت مجوز کارگردانی نشدند.

اما در این میان، بودند متقاضیان جوان و خوش ذوقی که توانستند با مشکلات بسیار، مجوز کارگردانی خود را دریافت کنند و اولین اثر سینمایی خود را جلوی دوربین ببرند. فیلم‌هایی که توانست نظر منتقدان و مخاطبان را به سمت خود جلب کند. مساله مهم این است که این کارگردانان خوش ذوق با ایده‌های متفاوت بعد از پشت سر گذاشتن مشکلات بسیار از دریافت مجوز کارگردانی تا ایجاد شرایط برای تولید اولین فیلم بلند سینمایی خود، آیا توانستند دوباره در این سینما فیلم تولید کنند؟ البته در این میان بودند کارگردانانی که راه خود را هموار کردند و توانستند تقریباً هر سال فیلمی از خود، روانه جشنواره‌های داخلی و البته پرده اکران کنند. اما سرنوشت دیگر هنرمندان به کجا رسید؟

در این گزارش به ۱۰ نفر از کارگردانانی که توانستند طی یک دهه گذشته، مجوز کارگردانی دریافت کرده و اولین فیلم بلند سینمایی خود را جلوی دوربین ببرند، اما دیگر پروژه‌ای برای تولید در سینما جلوی دوربین نبردند اشاره می‌کنیم. کارگردانانی که با توجه به اولین فیلم سینمایی خود به نظر می‌رسید می‌توانند آثار متفاوت و قابل توجه دیگری را برای سینمای ایران تولید کنند، البته نمی‌توان گفت که همه این آثار بی‌نقص بودند اما هرکدام دارای وجوه متفاوتی بود که توانستند در این لیست قرار بگیرند.

نکته جالب‌تر اینکه اکثر این کارگردانان به‌رغم ناکامی در ادامه مسیر فیلمسازی در سینما، به سمت تولید سریال‌های تلویزیونی و تله فیلم رفتند و ترجیح دادند بخت خود را در این زمینه امتحان کنند؛ این نشانه وجود انگیزه ادامه راه در این گروه از سینماگران جوان است، انگیزه‌ای که به نظر می‌رسد سینمای ایران توان بسترسازی برای پاسخ‌گویی به آن را نداشته است.

در ادامه با این ۱۰ کارگردان که بعد از گذراندن مراحل مختلف موفق به دریافت مجوز کارگردانی شدند و اولین اثر سینمایی خود را جلوی دوربین بردند، آشنا می‌شوید. کارگردانانی که طی دهه ۹۰ در سینما متولد شدند اما همین یک بار در مقام کارگردان سینما اثری را جلوی دوربین بردند و هنوز فیلم دوم خود را نساخته‌اند.

سعید آقاخانی؛ «لامپ ۱۰۰» روشن نماند!

سعید آقاخانی بازیگر سینما و تلویزیون را با حضور در پروژه‌های مختلف و به یادماندنی چون «ساعت خوش»، «خانه به دوش»، «ضد گلوله»، «رحمان ۱۴۰۰»، «نون خ» و …تعدادی دیگر از آثار به یادماندنی دیگر به عنوان بازیگر و کارگردان به خاطر داریم. در واقع این هنرمند از سال ۱۳۷۲ فعالیت هنری خود را با بازی در اولین مجموعه‌های کمدی رسانه ملی آغاز کرد. البته این هنرمند از دهه ۸۰ به بعد نه تنها به عنوان بازیگر بلکه به عنوان کارگردان دست به تولید فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی و ویدیویی و گه گاهی مستند زد.

این کارگردان در سال ۱۳۹۲ تصمیم گرفت تا بخت خود را در تولید یک فیلم بلند سینمایی آزمایش کند. به همین منظور فیلم سینمایی «لامپ ۱۰۰» را جلوی دوربین برد، فیلمی که هرچند نمی‌توان آن را یکی از بهترین آثار هنری وی دانست اما به دلیل به تصویر کشیدن فضای متفاوت از زندگی و ذهنیات یک معتاد، برخی از توجهات را به خود جلب کرد. محسن تنابنده در این فیلم سینمایی نقش اول فیلم یعنی شخصیت معتاد داستان با نام فرزین را بازی می‌کرد. هرچند انتظار می‌رفت سعید آقاخانی بعد از اولین تجربه سینمایی خود، باز هم در این عرصه قدم بردارد و فیلم جدیدی را در حوزه سینما جلوی دوربین ببرد، اما این کارگردان ترجیح داد که همچنان تلویزیون را موطن اصلی خود در حوزه هنر بداند و در همین بستر دست به تولید سریال و فیلم‌های تلویزیونی بزند.

البته این را هم باید بگوییم که این کارگردان طی سال‌های گذشته برای دریافت پروانه ساخت فیلمنامه برخی از پروژه‌ها از جمله فیلمنامه «سلفی» اقدام کرد که موفق به دریافت این مجوز نشد.

در نتیجه «لامپ ۱۰۰» را می‌توان تا امروز اولین و آخرین فیلم سینمایی این کارگردان به شمار آورد، سعید آقاخانی از سال ۹۲ به بعد، تولید مجموعه‌ها و سریال‌های مختلف تلویزیونی رو برعهده داشته است که از آن جمله می‌توان به «نون خ» اشاره کرد، این کارگردان همچنان این نوع از روند تولید را ادامه می‌دهد.

مهشید افشارزاده؛ توقف پس از «پنج ستاره»

مهشید افشارزاده کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون، فعالیت هنری خود را با حضور در سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی از سال ۱۳۶۶ آغاز کرد، این هنرمندان در دهه ۸۰ با تولید فیلم‌های کوتاه پا به عرصه کارگردانی گذاشت. «پنج ستاره» اولین فیلم بلند سینمایی این کارگردان به شمار می‌رود که در سال ۱۳۹۲ تولید شده است، البته این کارگردان در سال ۱۳۹۸ برای ساخت فیلم سینمایی «مردی از جنوب شهر» پروانه ساخت دریافت کرد که تا امروز خبری از تولید این فیلم سینمایی منتشر نشده است.

 

بنابراین «پنج ستاره» تا امروز اولین و آخرین اثر سینمایی این کارگردان شمار می‌رود. افشارزاده بعد از تولید «پنج ستاره»، کمتر در سینما و تلویزیون حتی به عنوان بازیگر حضور پیدا کرد، البته این هنرمند به تازگی در پروژه جدید سینمایی فرزاد موتمن با نام «شبگرد» جلوی دوربین رفته است.

احسان بیگلری؛ «برادرم خسرو» و دیگر هیچ

احسان بیگلری نیز از جمله کارگردانان جوان سینمای ایران به شمار می‌رود که توانست با اولین اثر سینمایی خود با نام «برادرم خسرو» توجه منتقدان را به خود جلب کند. این فیلم سینمایی سال ۱۳۹۴ تولید شده است، وی اولین تجربه سینمایی خود را در کنار بازیگران شناخته شده سینمای ایران از جمله شهاب حسینی، هنگامه قاضیانی، ناصر هاشمی و بیتا فرهی پشت سر گذاشت.

البته این را هم نباید فراموش کرد که شهاب حسینی از جمله بازیگرانی است که طی یک دهه گذشته اولویت فعالیت هنری خود را به همکاری با کارگردانان فیلم اول اختصاص داده است. «برادرم خسرو» ۲ سال بعد در سینماهای کشور اکران شد و توانست در گیشه مخاطبان بسیاری را جذب کند.

 

این فیلم را می‌توان اثری متفاوت در سینمای ایران به شمار آورد که توانست با بازی درخشان شهاب حسینی موفقیت‌های بسیاری کسب کند. یک اثر روانشناختی که به مساله درک درست از زندگی و رفتارهایی که با بیماران درگیر معضلات روانپریشی می‌شود، اشاره کرده است. هرچند این فیلم توانست مخاطبان بسیاری را به سمت گیشه جذب کند اما سوال این است که چرا کارگردانی مانند بیگلری بعد از این موفقیت، دیگر در عرصه سینما به عنوان کارگردان دیده نشد.

طی این سال‌ها کمتر از احسان بیگلری، خبری مبنی بر ادامه فعالیت‌های هنری‌اش در حوزه سینما و حتی تلویزیون منتشر شده است، هرچند برای این کارگردان نیز آینده خوبی در سینما انتظار می‌رفت، اما احسان بیگلری نیز مانند بسیاری دیگر از کارگردانان فعالیت خود را در سینما از سال ۱۳۹۴ به بعد، محدود به نگارش فیلمنامه کرده است.

اکتای براهنی؛ عبور ناتمام از «پل خواب»

اکتای براهنی را همه به واسطه نام پدرش رضا براهنی شاعر و نویسنده ایرانی می‌شناسند، این هنرمند جوان اولین اثر سینمایی خود را با نام «پل خواب» با اقتباسی از کتاب «جنایات و مکافات» جلوی دوربین برد، این فیلم داستان مرد جوانی به نام شهاب است که دچار مشکل مالی شده و مجبور می‌شود دست به کار عجیبی بزند.

 

هرچند این کارگردان در برخی از مصاحبه‌های خود اعلام کرده بود که پروژه‌هایی را برای تولید در حوزه سینما دارد و البته از سینمای اقتباسی نیز بسیار استقبال می‌کند، اما طی سال‌های گذشته هیچ فیلم سینمایی تولید نکرده است و مانند دیگر هم دوره‌ای‌های خود ترجیح داده است که در حوزه نگارش فیلمنامه فعالیت کند. «عنکبوت» تازه‌ترین فیلمی است که با فیلمنامه‌ای از براهنی به مرحله تولید رسیده است.

«پل خواب» هرچند فیلم دل چسبی به شمار نمی‌رفت، اما فضای متفاوتی از یک روایت جنایی را به تصویر کشید و همین نوع از اقتباس سبب شد تا این فیلم سینمایی مورد توجه قرار گیرد و شاید براهنی در گام‌های بعدی می‌توانست نقایص کارگردانی و روایت‌گری خود را مرتفع کند؛ اتفاقی که هنوز فرصت آزمون آن را به دست نیاورده است.

سروش محمدزاده؛ «چهارشنبه» ای که به فردا نرسید

«چهارشنبه» از دیگر فیلم‌های سینمایی بود که توانست مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار گیرد. کارگردانی این فیلم را سروش محمدزاده برعهده داشت، فیلمی که در سال ۱۳۹۴ ساخته شد و در آن علاوه بر حضور شهاب حسینی به عنوان بازیگر، آرمان درویش نیز که این روزها سریال «ملکه گدایان» را در شبکه نمایش خانگی دارد، برای اولین بار جلوی دوربین سینما رفت. «چهارشنبه» داستان و فضای متفاوتی را نسبت به اعدام و تلاش برای اجرایی شدن حکم قصاص در یک خانواده را به تصویر می‌کشد.

 

سروش محمدزاده بعد از «چهارشنبه» کاملاً فعالیت در سینما را به عنوان کارگردان کنار گذاشت و دست به تولید سریال برای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی زد. از جمله تولیدات وی در این حوزه می‌توان به سریال «سیاوش» اشاره کرد که توانسته است مخاطبان بسیاری را به سمت خود جذب کند. محمدزاده در نوروز ۱۴۰۰ سریال «هم‌بازی» را برای پخش از شبکه دو سیما کارگردانی کرد.

البته این را هم باید اشاره کنیم که «چهارشنبه» پروانه ویدیویی دریافت کرده بود و در گروه سینمایی «هنر و تجربه» اکران شد. هرچند، این کارگردان چند سال بعد، اعلام کرد که اولین فیلمنامه سینمایی خود را به نگارش درآورده است، اما اینکه برای این فیلمنامه درخواست پروانه ساخت داده بود یا خیر، مشخص نیست.

اصغر یوسفی‌نژاد؛ امیدهای مانده در «خانه»

اصغر یوسفی‌نژاد نیز از جمله کارگردانان سینمایی به شمار می‌رود که در سال ۱۳۹۵ با ساخت فیلم سینمایی «خانه» توانست موفقیت‌های بسیاری کسب کند، فیلمی متفاوت که به زبان ترکی آذربایجانی ساخته شده است، ماجرای این فیلم حول یک وصیت‌نامه می‌چرخد.

 

«خانه (ائو)» اولین و آخرین اثر سینمایی این کارگردان تا امروز به شمار می‌رود که با توجه به ساختار متفاوتی که داشت توانست نظر مخاطبان بسیاری را به خود جلب کند. یک اثر متفاوت که کاملاً در فضای بومی و با حضور بازیگران بومی ساخته شد.

اصغر یوسفی‌نژاد هم به‌رغم بازخوردهای مثبتی که از فیلم نخست خود گرفت، هنوز فیلم دوم خود را کلید نزده است.

محمدرضا خردمندان؛ فردای «بیست و یک روز بعد»

محمدرضا خردمندان نیز از دیگر کارگردانان جوان سینمای ایران به شمار می‌رود که توانست با تولید فیلم سینمایی «بیست و یک روز بعد» در سال ۱۳۹۴ جایی برای خود در سینما باز کند. این فیلم ملودرامی اجتماعی از زندگی نوجوانی به نام «مرتضی» است که در راه تحقق آرزوی ناکام پدرش، با چالش‌های بسیاری روبه‌رو می‌شود. البته بی شک مخاطبان و علاقه مندان به سینما و تلویزیون این کارگردان جوان را با سریال «از سرنوشت» می‌شناسند، سریالی که توانست مخاطبان بسیاری را پای تلویزیون بنشاند.

 

این کارگردان جوان نیز، بعد از ساخت «بیست و یک روز بعد» دیگر در حوزه سینما فعالیت نکرد و عمده فعالیت خود را معطوف به ساخت سریال برای رسانه ملی و فیلم کوتاه کرده است؛ کارگردانی مجموعه موفق دو فصل از سریال «از سرنوشت» را می‌توان مهمترین اتفاق حرفه‌ای در کارنامه خردمندان تا به امروز دانست. کارگردانی که شاید همچنان در انتظار این است که شرایط برای تولید یک اثر جدید در سینما برایش فراهم شود. اما اینکه این کارگردان تا امروز تلاشی برای تولید دومین فیلم بلند سینمایی خود کرده است یا خیر، مشخص نیست.

محمد حمزه‌ای؛ «آذر» اولی که آخر ماند

محمد حمزه‌ای از جمله بازیگران و کارگردان سینما و تلویزیون، فعالیت هنری خود را با تولید فیلم‌های کوتاه و آثار تلویزیونی آغاز کرد، این کارگردان اولین تجربه سینمایی خود را با فیلم سینمایی «آذر» پشت سر گذاشت، فیلمی که تهیه‌کنندگی و بازیگری آن را نیکی کریمی برعهده داشت.

 

این کارگردان بارها در برخی از مصاحبه‌های خود اعلام کرده بود که برای ساخت «آذر» با مشکلات بسیاری مواجه شده است. شاید همین مشکلات سبب شد تا محمد حمزه‌ای که در «آذر» سوژه متفاوتی را دنبال می‌کرد، تصمیم گرفت به جای ادامه فعالیت در سینما، دوباره به سمت تولید فیلم برای تلویزیون و بازی در سریال‌های تلویزیونی برود.

به هر حال این کارگردان جوان، گویا این روزها سینما را کاملاً فراموش کرده و تولیدات مختلفی را برای تلویزیون به سرانجام رسانده است.

رضا مقصودی؛ لبخندی که بر لب سینما نماند

رضا مقصودی را با نگارش فیلمنامه‌های مختلف در سینما می‌شناسیم، فیلمنامه‌هایی از جمله «لیلی با من است»، «مهر مادری»، «من سالوادور نیستم» و… این فیلمنامه نویس، در سال ۱۳۹۶ اولین اثر سینمایی خود به عنوان کارگردان با نام «خجالت نکش» را جلوی دوربین برد، فیلمی کمدی که توانست تندیس بهترین کارگردان فیلم اول را برای این هنرمند به ارمغان آورد.

 

«خجالت نکش» داستان زندگی زن و شوهری را روایت می‌کند که با داشتن پسر و عروس، در سن میان‌سالی بچه‌دار می‌شوند. هرچند این کارگردان در سال ۱۳۹۸ برای پروژه «آژیر بی صدا» پروانه ساخت گرفت و در برخی از مصاحبه‌های خود اعلام کرده بود که این پروژه را به زودی جلوی دوربین می‌برد، هرچند پیش تولید این اثر سینمایی آغاز شد، اما بنابه دلایلی از جمله به توافق نرسیدن با سرمایه گذار، این پروژه سینمایی هیچ گاه جلوی دوربین نرفت.

مقصودی هم با ورود به عرصه سریال‌سازی مجموعه کمدی «دوپینگ»» را در تلویزیون کارگردانی کرد. این نویسنده و کارگردان سینما نیز بعد از ساخت فیلم سینمایی «خجالت نکش»، به فعالیت در حوزه نگارش فیلمنامه و این بار در بخش تلویزیون ادامه داد.

نیما اقلیما؛ کسی از «امیر» خبر دارد؟

نیما اقلیما را می‌توان آخرین نام از این لیست ۱۰ نفره فیلم‌اولی‌های فراموش‌شده سینمای ایران در دهه ۹۰ دانست که تنها یک فیلم سینمایی در کارنامه کاری خود دارد، این کارگردان نیز با فیلم سینمایی «امیر» که در سال ۱۳۹۶ ساخته شد، توانست در جشنواره‌های مختلف بین‌المللی حضور پیدا کند. این فیلم داستان علی است که در جست و جوی همسر سابق و پسرش به تهران می‌آید.

 

نیما اقلیما هم بعد از فیلم «امیر» که فارغ از کیفیت روایت و انتقاداتی که درباره ویژگی‌های سینمایی و داستانی آن قابل طرح بود، نویدبخش حضور کارگردانی با سلیقه بصری متفاوت در پشت دوربین داشت، تا به امروز فعالیت دیگری در عرصه کارگردانی سینما نداشته است.

از میان ۱۰ کارگردانی که طی یک دهه گذشته یک فیلم آن هم برای اولین بار کارگردانی کرده‌اند، تنها تعداد کمی کاملاً فعالیت هنری خود را کنار گذاشته‌اند و دیگر کارگردانان خوش آتیه سینمای ایران، سال‌ها است که سینما را ترک کرده و یا به تلویزیون مهاجرت کرده‌اند تا از آن طریق در حوزه هنر فعالیت کنند.

مساله این است که آیا این کارگردانانی که اکثر آنها فیلم‌هایشان تنها فرصت نمایش در گروه سینمایی «هنر و تجربه» را داشته است، به دلیل امرار معاش به تلویزیون رفته‌اند، یا رسانه ملی بستری مناسب برای جذب این استعدادهاست؟ مساله دیگر این است که این استعدادها تا چه اندازه در فضای تلویزیون شکوفا می‌شوند و چه زمانی این کارگردانان فرصت این را پیدا می‌کنند که دوباره بخت خود را در سینما آزمایش کنند؟ آیا سینما همچنان برای این کارگردانان مثل یک فرصت رویاساز ادامه خواهد داشت یا خیر؟


منبع: خبرگزاری مهر
نویسنده: نیوشا روزبان