مهران رنجبر نویسنده و بازیگر نمایش «ریچارد سوم» در نشست رسانه ای این اثر با گلایه از بی توجهی هنرمندان به خانه موزه انتظامی عنوان کرد در اجرای این نمایش تلاش کرده زبان شکسپیر و وقایع رخ داده در نمایشنامه اصلی را به زبانی ساده و مینی مال و با شیوه ای گروتسک به مخاطب عرضه کند.

پایگاه خبری تئاتر: نشست رسانه ای نمایش «ریچارد سوم» چهارشنیه دوم مهرماه با حضور آیدا آب پرور کارگردان، مهران رنجبر بازیگر و نویسنده، و ایمان فتاحی طراح صحنه نمایش در سالن کنفرانس تئاتر شهر برگزار شد.

در ابتدای این نشست رسانه ای رنجبر با اشاره به شکل گیری گروه «مادوتا» از سال 88 عنوان کرد: مکتب «مادوتا» کار خودش را در حوزه های مختلف تئاتر، سینما و تلویزیون از 5 سال قبل آغاز کرده است. مدتی قبل از طرف موسسه فرهنگی اندیشه ماهان اجرای اثری از شکسپیر به گروه ما پیشنهاد شد و چون ما سابقه اجرای نمایش «ریچارد سوم» شکسپیر را در فرانسه داشتیم این پیشنهاد را پذیرفتیم اما در نهایت وقتی به بازنویسی مجدد متن رسیدیم تصمیم گرفتیم نمایشنامه را از ابتدا و به شیوه دیگری بنویسیم و نمایش تازه ای به تولید رسید.

اجرایی فانتزی و مینی مال از نمایشنامه شکسپیر

وی ادامه داد: نمایش «ریچارد سوم» از دیدگاه اسب ریچارد به وقایع و اتفاقات نگاه می کند. در این نمایش که به شکل کارگاهی تولید شده است ما ذهن فانتزی و مینی مالیستی داریم بنابراین تصمیم گرفتیم کاراکترهای نمایشنامه شکسپیر را به شکل آدمک به نمایش بگذاریم. اقتباس از آثار دیگر شکسپیر چون «رویای نیمه شب تابستان»، آثار گابریل گارسیا مارکز و هوشنگ گلشیری و امیر حسن چهل تن دو نویسنده ایرانی نیز در دستور کار گروه «مادوتا» قرار گرفته است.

این بازیگر تئاتر و سینما یادآور شد: فانتزی و گروتسک در این گروه برای ما از اهمیت ویژه ای برخوردار است چون تصمیم داریم تراژدی های جامعه را به شکل مضحکه به مخاطب نشان دهیم. در این نمایش نیز تراژدی ریچارد سوم از دیگاه یک اسب به مضحکه گرفته شده است. در واقع با نگاه جامعه شناختی اتفاقات آن دوره انگلستان را بررسی می کنیم. مخاطب ما در مواجهه با این نمایش ابتدا می خندد اما بعد به عمق تراژدی مطرح شده پی می برد.

وی با اشاره به اجرای این نمایش در آینده ای نزدیک در کشور انگلستان گفت: یکی از بزرگترین انگیزه های گروه ما علاوه بر اجرای عمومی در کشور ایران، ارتباط با فرهنگ های دیگر و اجرای عمومی در کشورهای مختلف است. ایده حضور اسب ریچارد در نمایش از طرف آیدا آب پرور مطرح شد و بعد از آن ما متن اصلی را کنار گذاشتیم و تلاش کردیم چیز تازه ای خلق کنیم. تماشگر امروز دیگر به سراغ رمان بلند و تئاتر و فیلم های طولانی نیست و این چیزها از حوصله اش خارج است بنابراین ما تلاش کردیم از دیدگاه اسبی نجیب که توسط عالیجنابان سرخ پوش به قصر ریچارد آورده می شود ریچارد خونخوار و آدم کش را به مخاطب معرفی کنیم.

رنجبر تصریح کرد: متن های شکسپیر به شیوه ای نوشته شده اند که شاید مخاطب عام کمتر آنها را بفهمد اما در این نمایش ما تماشاگر عام زیادی داریم که شاید چیزی از شکسپیر نفهمد اما بعد از دیدن این نمایش با او آشنا می شود و با افرادی که در تاریخ وجود داشتند و حتی خاندان های معروف انگلستان به شکلی ساده آشنا می شود.

آیدا آب پرور کارگردان نمایش نیز در این زمینه توضیح داد: ما از همان ابتدا می دانستیم که شخصیتهای نمایش باید به شکل آدمک های عروسکی به نمایش گذاشته شوند بنابراین در تمرین ها با اضافه کردن المان هایی به این آدمک ها اهمیت هرکدام را نشان دادیم. در این نمایش ما یک موزیسین پرفورمر هم داریم که برخی نقشها را به شکلی کوتاه و مینی مال اجرا می کند.

در ادامه ایمان فتاحی درباره طراحی صحنه نمایش توضیح داد: اصلی ترین مسئله ای که در طراحی صحنه این نمایش مدنظر قرار گرفت استفاده از رنگ بود. در بسیاری از نمایشنامه ها یک دیالوگ و یا یک رنگ به گروه ایده می دهد. در این نمایش هم ما از چند دیالوگی که اسب ریچارد در معرفی خودش می گوید به رنگ غالب سفید در صحنه رسیدیم. از روی روانشناسی شخصیت ریچارد نیز رنگ قرمز را به عنوان رنگ دوم در صحنه انتخاب کردیم. از آنجایی هم که معتقدم دکور در یک نمایش باید سبک و مینیمال باشد و ما اجراهای خارجی هم در پیش داشتیم از دکور پورتابل برای این اثر نمایشی استفاده کردم.

آیدا آب پرور نیز با اشاره به اینکه این روزها در تئاتر به کمیت بیشتر از کیفیت توجه می شود، گفت: تا زمانی که در تئاتر فقط به فکر فروش گیشه و درگیر کمیت باشیم نمی توانیم به کیفیت آثارمان بیندیشیم. الان هر گروهی از لحظه نگارش متن تا زمان اجرا تنها به فکر فروش کارش است. اگر همینطور پیش برویم به سینمای دهه 80 می رسیم که از آن طرف بام افتاده بود و به سمت هجو پیش رفت.

وی افزود: ما مردم فرهیخته ای داریم اما هنوز در سبد خانواده قرار نگرفته و مردم ما تئاتر را به عنوان یک امر مهم تلقی نمی کنند. حتی بسیاری از هنرمندان ما تنها با بلیت مهمان به دیدن نمایشها می روند. این مسئله برای گروه های نمایشی خیلی دردآور است که ببینند اکثر تماشاگرانشان مهمان و خودی هستند.

در بخش دیگری از این نشست رنجبر درباره گروه های نمایشی که مستقل و به شکل خصوصی به تولید تئاتر می پردازند، گفت: گروه های مستقلی در تئاتر ایران در حال شکل گیری هستند که از جمله انها می توانم به مهدی کوشکی اشاره کنم که حاضر است در هر مکانی اثرش را به صحنه ببرد. این گروه ها به هیچ نهادی وابسته نیستند و از هیچ ارگان دولتی هم حمایت نمی شوند اما مخاطب به شدن با آثارشان ارتباط برقرار می کند.

بازیگر نمایش «تراس» ادامه داد: اما این گروه های مستقل نیاز به حمایت مالی از جانب دولت دارند. چون این گروه ها تنها با کمک اسپانسرها و هزینه شخصی می توانند سرپا بایستند. من همیشه تلاش کرده ام در بازیگری گزیده کار عمل کنم و شاید دو سال یکبار در کاری حضور داشته باشم اما به شکل مستمر در کار تولید تئاتر هستم و حاضرم در سالن هایی که کسی آنها را نمی شناسد هم نمایش اجرا کنم. در خارج  از کشور هم در سالن های اسم و رسم دار نمایش اجرا می کنیم اما همه تلاشمان این است که با مخاطبان خودمان ارتباط برقرار کنیم.

وی تصریح کرد: متاسفانه فضای تئاتر ما نسبت به گذشته خیلی تغییر کرده است و حرمت پیشکسوتان کمتر نگه داشته می شود. به عنوان نمونه عزت الله انتظامی پیشکسوت تئاتر ماست و حرمت زیادی دارد اما الان که خانه اش تبدیل به موزه شده و یک سالن بلک باکس مجهز به مجموعه سالن های نمایشی تهران اضافه کرده است کسی از آن حمایت نمی کند و نه مدیران و نه حتی هنرمندان ما  اهمیتی به آن نمی دهند.

گلایه از بی اهمیتی هنرمندان نسبت به خانه موزه انتظامی

رنجبر با اشاره به بی اهمیتی هنرمندان نسبت به این سالن نمایشی بیان کرد: «ریچارد سوم» اولین نمایشی است که در این سالن به صحنه رفته و در واقع ما نقش بولدوزر را برای گروه های بعدی ایفا کریدم چون نمایشهای دیگری که بعدا در این سالن به صحنه می روند کارشان راحت می شود و روی غلتک می افتند. ما این ریسک را پذیرفتیم که به عنوان اولین گروه در این مکان نمایشمان را اجرا کنیم و افتتاحیه باشکوهی نیز با حضور شهرام ناظری شوالیه آواز ایران و دیگر هنرمندان داشتیم و خوشبختانه تا امروز تماشاگر عام نیز از نمایش استقبال زیادی کرده و هر شب تنها 40 بلیت برای فروش داریم چون بقیه پیش فروش شده است اما متاسفانه هنرمندان تئاتر ما کمتر به این مکان می آیند و از برنامه این تئاتر و خود موزه بازدید می کنند.

وی افزود: همیشه عزت الله انتظامی در صدر مجالس هنری است و به همه جا دعوت می شود اما کسی از برنامه هایی که در خانه اش برگزار می شود، استقبال نمی کند. منطقه یک هیچگاه سالن تئاتر نداشته اما الان که صاحب یک تماشاخانه شده است کسی به آن اهمیتی نمی دهد و هیچ تبلیغی برایش نمی کند. گلایه من به خاطر نمایش خودم نیست چون من تماشاگر خودم را دارم بلکه حرف من به خاطر بی حرمتی است که به عزت سینمای ایران می شود. قشر فرهیخته، شاعر، نمایشنامه نویس و خبرنگاران ما کجا هستند که نمی آیند و از این موزه بازدید نمی کنند.

بازیگر سریال «آوای باران» یادآور شد: به پیشنهاد خود آقای انتظامی از این پس نام این سالن سالن تئاتر عزت بچه سنگلج نامیده می شود. دانشجویان ما باید بیایند و ببینند که عزت الله انتظامی 60 سال در این خانه چطور زندگی می کرده است. خوشبختانه با وجودیکه این موزه دور از مرکز شهر واقع شده اما دسترسی به آن بسیار آسان است و دانشجویانی که ماشین ندارند به راحتی از طریق مترو قیطریه می توانند به این مکان بیایند. اینکه سالن های تئاتر ما تک قطبی شده و فقط همه سالن های مرکزشهر را می شناسند تقصیر خود هنرمندان است.

آب پرور نیز در این زمینه گفت: در معرفی این سالن بلک باکس همین بس که این مکان جایی بوده که عزت الله انتظامی سالها نقش هایش را در آنجا تمرین می کرده است.

رنجبر با اشاره به اینکه مخاطبان مکان هایی مثل بولینگ عبدو، اریکه ایرانیان و تئاتر گلریز را بیشتر از سالن های تئاتر حرفه ای می شناسند، گفت: آنقدر هنر را برای هنر خواسته ایم که دیگر به فکر هنر برای مردم نیستیم و همین امر موجب می شود مخاطبان را از دست بدهیم.

در بخش دیگری از این نشست رسانه ای آب پرور با اشاره به ارتباطی که مخاطبان با این نمایش برقرار می‌کنند، گفت: یکی از دلائلی که تماشاگر ما ریچارد را در این نمایش علی رغم خشونتش دوست دارد، زاویه نگاهمان به اوست. اسب ریچارد حکم فرزند او را دارد بنابراین وقتی یک شخصیت منفی را از دیدگاه یک شخص نزدیک به او مثل فرزندش نگاه کنیم، تصورمان نسبت به او تغییر می کند. حتی اسب در جایی از نمایش عنوان می کند که هنری تئودور از شکسپیر خواسته که شخصیت ریچارد را تا این حد خبیث نشان دهد.

رنجبر نیز در پایان این نشست رسانه ای متذکر شد: ایده ای که در این گروه درباره نمایشهای تک نفره به آن پایبندیم بهره گیری از اقتباس برای این نوع اجرا است چون معتقدیم نمایش تک نفره اگر به شکل حدیث نفس باشد جذابیتی برای مخاطب ندارد. همچنین از دید اشیا و موجودات حرف زدن باعث می شود نمایش جذاب تر شود. مثلا به نظرم اگر قرار باشد درباره هیتلر نمایش اجرا شود می توان از دید سبیل هیتلر به وقایع نگاه کرد تا مخاطب کمتر خسته شود.