در نقدهایی كه به تازگی از این سریال منتشر شده‌اند، از شیوه بازیگری در این سریال بسیار تعریف و تمجید شده كه به نظر می‌رسد تیم رسانه‌ای این مجموعه روی آن تمركز كرده‌اند. واقعا این‌گونه نیست و بسیاری از بازی‌ها كلیشه‌ای و حتی ضعیف و اغراق‌ شده‌ هستند. دكوپاژها ساده و قصه‌گو هستند و كار پیچیده‌ای صورت نگرفته است كه نشان می‌دهد مهدویان حوصله ژانگولربازی و پشت درخت و دیوار پنهان شدن را دیگر ندارد.

پایگاه خبری تئاتر: ان كات در كتاب «شكسپیر معاصر ما» درباره نمایشنامه «مكبث» اثر ویلیام شكسپیر می‌نویسد: «در این نمایشنامه همگان-چه قاتلان و چه قربانیان-به خون آغشته می‌شوند. سراسر جهان آكنده از لكه‌های خون می‌شود. دانلبین، پسر دانكن می‌گوید: «اینجا كه ماییم هر لبخندی خنجری است و هر كه با تو هم‌خون‌تر، به خونت تشنه‌تر.» مجموعه «زخم كاری» به كارگردانی محمدحسین مهدویان نیز روی جنون پول‌دوستی، قدرت‌پرستی و خیانت خونین معتمدین تاكید می‌كند. 

نقد سریال زخم کاری

 پس دراماتورژی جالب توجهی صورت گرفته است. معمولا در تحلیل نمایشنامه «مكبث» به خیانت امنا اشاره چندانی نمی‌شود ولی شكسپیر به خوبی این پیرنگ را طراحی و اجرا می‌كند. او در نمایشنامه «شاه لیر» نیز خیانت اعضای یك خانواده را روایت می‌كند. قصه‌گویی با ساختار دراماتیك، مهم‌ترین كار یك مجموعه تلویزیونی است ولی آیا «زخم كاری» در این زمینه موفق بوده است؟
بازنمایی از فسادهای كلان مجموعه «زخم كاری» اقتباسی از رمان «بیست زخم‌ كاری» نوشته محمود حسینی‌زاد است كه نگاهی به تراژدی «مكبث» اثر ویلیام شكسپیر دارد.

تصاویر- عکس های سریال زخم کاری

حسینی‌زاد، كاراكتری به نام «ریزآبادی» (خان عمو) را در پیرنگ اصلی داستان خود قرار داده كه شبیه به پدرخوانده یك‌ خانواده‌ مافیایی است. او فردی به ‌شدت ثروتمند، قدرتمند و ذی‌نفوذ با ظاهری شبیه به افراد دولتی است كه نمونه آن را در دادگاه‌های ویژه اقتصادی این روزها شاهد هستیم. شخصی به نام مالكی نیز یكی از عوامل اوست كه مانند برده‌ای گوش به فرمان عمل می‌كند ولی در میانه داستان خیانت خود را پیش می‌برد. جالب است كه این گروه شبهه مافیایی خان عمو با گروه‌های گانگستری اروپای شرقی نیز در رابطه‌اند پس حسینی‌زاد تلاش می‌كند نوعی بازنمایی از فساد را به تصویر بكشد كه شاید همین تفكر مورد توجه محمدحسین مهدویان قرار گرفته باشد البته این قصه در اقتباس تصویری دچار شعارزدگی و دیالوگ‌های گل‌درشت شده است. با این وجود اقتباس از یك رمان داستانی ناشناخته می‌تواند به خوبی فرآیند قصه‌گویی را پیش ببرد اگر كه ساختار دراماتیك در آن رعایت شود. سید فیلد در كتاب «كالبدشكافی چهار فیلمنامه» اعتقاد دارد برای یك فیلمنامه درست و حسابی اول از همه به یك حادثه محرك و بعد به یك شخصیت اصلی كه یك نیاز دراماتیك دارد، احتیاج داریم كه در راه رسیدن به نیاز خود با موانعی روبه‌رو می‌شود. به گفته هنری جیمز، شخصیت همان پیرنگ است و پیرنگ نیز تعریف شخصیت است. تمام درام، كشمكش است، بدون كشمكش، شخصیتی ندارید؛ بدون شخصیت، ماجرایی در كار نیست. بدون ماجرا هم داستانی نیست كه روایت شود و بدون داستان هم فیلمنامه‌ای در كار نیست.

نقد سریال زخم کاری

مجموعه «زخم كاری» دراماتیك است و دارای كشمكش‌های بیرونی و درونی. یك شخصیت محوری جذاب به نام مالكی هم دارد كه دچار جنون ثروت و قدرت بیش از حد شده است. مهم‌ترین ضعف‌های سریال در دیالوگ‌ها و شخصیت‌پردازی دیگر كاراكترها نمود پیدا می‌كند. همسر مالكی قرار است مانند لیدی مكبث او را به سوی عمل جنایت هدایت كند ولی نكته اساسی این است كه لیدی مكبث سترون بود و این موضوع دلیل اصلی شقاوتش است ولی در سریال دو بچه دارد! مكبث نیز با پیشگویی سه جادوگر دچار وسوسه می‌شود اما این موضوع نیز حذف شده و تنها كودكی را می‌بینیم كه به مالكی هشدار می‌دهد. این هشدارها ما را یاد نمایشنامه «ژولیوس سزار» شكسپیر می‌اندازد. 

اجرایی در جزیره خوشحالی
در نقدهایی كه به تازگی منتشر شده‌اند از شیوه بازیگری در این سریال بسیار تعریف و تمجید شده كه به نظر می‌رسد تیم رسانه‌ای این مجموعه روی آن تمركز كرده‌اند. واقعا این‌گونه نیست و بسیاری از بازی‌ها كلیشه‌ای و حتی ضعیف و اغراق‌ شده‌ هستند. دكوپاژها ساده و قصه‌گو هستند و كار پیچیده‌ای صورت نگرفته است كه نشان می‌دهد مهدویان حوصله ژانگولربازی و پشت درخت و دیوار پنهان شدن را دیگر ندارد. كار او كمی بهتر شده ولی همچنان حرف خاص و ویژه‌ای در دكوپاژ و چیدمان رویدادها‌ و پیرنگ نزده است.

نقد سریال زخم کاری

موسیقی آن‌قدر زیاد است كه باعث تعجبم شد. كارگردان در فضایی قضاوت‌گرایانه پیش می‌رود و زوایای پنهان شخصیت‌هایش را به سادگی لو می‌دهد و هیچ آسی در ادامه ندارد. صحنه‌ها به جای اینكه زود تمام شوند كش پیدا می‌كنند كه آفتی در سریال‌سازی ایرانی شده است. این كش‌ آمدن‌ها به هنر تدوین هم لطمه می‌زند. به نظرم مهدویان خوشحال است كه می‌تواند به راحتی هر چه می‌خواهد بسازد و دستمزد خوبی بگیرد و پشت دوربین لم بدهد. نوعی خوشحالی و بی‌حسی را در كار او می‌بینم. وقتی به سرعت مشهور شوید، در جشنواره‌ها جایزه بدهند و هزینه تولید را هم بدون بازگشت بدهند به سرعت دچار بی‌حالی می‌شوید. نكته مهم این است كه كارگردان در «زخم كاری» تلاش دارد كمی از وضعیت جامعه را بازنمایی كند و این برای من از منظر جامعه‌شناسی مهم بود. نوعی اندیشه اكنونیت در این كار دیده می‌شود كه مدت‌هاست در تئاتر و ادبیات ایران به محاق فراموشی سپرده شده است.

تصاویر- عکس های سریال زخم کاری


منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: سید حسین رسولی