پایگاه خبری تئاتر: در تمام سال های گذشته بنا بر اين داشتم که از ورود به هر حاشیه ای پرهیز کنم و همواره تمرکزم بر نوشتن و فیلم ساختن باشد. تصورم بر این بود که پاسخ بسیاری از حاشیه ها، تهمت ها و تخریب ها در حاصل کارم داده میشود و نیاز به توضیحی نیست. اما این سکوت، برخی را بر آن داشته تا یکسویه هرآنچه را در ذهن بافتهاند بروز دهند، با این اطمینان که فرهادی ورود نخواهد کرد و پاسخی هم نخواهد داد.
بهانهی این نوشته اظهارنظر فردی است که او را نمیشناسم و من را همزمان منتسب به حکومت و خارج از کشور کرده است. خیلی صریح و روشن بگویم: من از شما بیزارم!
چگونه من را فریبکارانه منتسب به حکومتی میکنید که رسانه های تندرویش از هیچ تلاشی برای تخریب و حاشیه سازی و انگ زدن به من در سال های قبل فروگذار نکرده اند؛ حکومتی که نظرم را به صراحت دربارهی مصائبی که همهی این سال ها موجبش شده، گفته ام؛ نوشته ها و گفته هایم دربارهی تمام آن ها موجود است، از دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ تا فاجعهی تلخ و نابخشودنی مسافران کشته شدهی هواپیمای اوکراینی، از تبعیضهای ظالمانه بر زنان و دختران تا بردن کشور به مسلخ کرونا.
چگونه من را منتسب به خود میکنید در حالی که بارها در فرودگاه پاسپورت من را جلب کرده اید و جلسات بازجویی گذاشته اید؟ چگونه من را منتسب به حکومتی میکنید که بارها پیغام فرستاده:«بهتر است فرهادی به ایران بازنگردد»؟
من نه هیچگاه کوچکترین قرابتی با منش و تفکر واپسگرای شما داشته ام و نه سر سوزنی به گزافهگوییهایتان در پوشش حمایت و تعریف و تمجید نیاز دارم.
شما كه سال ها براى فرار از پذيرش مسئوليت خود سعى در جا انداختن واژهى «سياهنمايى» در كنار تکتک فيلم های من كرديد و شگفت كه در سوى مقابلتان همين تلاش براى متهم كردن من به سفيدنمايى در جريان است!
اگر تا به حال از آزارهایی که برای من پیش آورده اید سخن به میان نیاورده ام تنها به این دلیل بوده که نخواسته ام راهم را جز با کارم که به آن ایمان دارم پیش ببرم؛ هرگز گمان نکنید که از سر همراهی با شما بوده است.
اگر معرفی فیلم من از سوی ایران برای مراسم اسکار شما را به این نتیجه رسانده که من زیر سایهی پرچم شما هستم، صراحتا اعلام میکنم که هیچ مشکلی با لغو این تصمیم ندارم. دیگر برایم سرنوشت فیلمی که با جان و دل ساخته ام، مهم نیست؛ چه در ایران، چه در بیرون از ایران. این فیلم ساخته شده است و اگر جانی داشته باشد می ماند، اگر نه، فراموش می شود.
متاسفم که تلاشم برای ماندن در ایران، ساخت فیلم در ایران و نمایش آن در ایران، این تعبیر را با خود همراه دارد که او در حال یک بازی دوسویه است. من همواره با تمام وجودم نوشته ام و فیلم ساخته ام. کسانی که از نزدیک مرا می شناسند می دانند همیشه عاشق زندگی در میان این مردم و فیلم ساختن برایشان بوده ام، با آن که امکان کار و زندگی در هر جای دیگر از دنیا و به دور از حاشیه ها را داشته ام.
اما گویی این بار تلاشی گسترده از هر سوی در کار است تا این عشق و امید به سمت دلسردی برود، تعدادی با نشر خاطره های تحریف شده و جعلی، عده ای دیگر با تهمت و ادعاهای خلاف واقع، برخی هم با انتساب من به حکومت.
گرچه اطمینان دارم که بدخواهان همچنان به راه خود میروند اما به احترام آنان که در پی حقیقت اند، این نوشته را منتشر میکنم و به زودی سعی خواهم کرد درباره ی حواشی دیگر نیز با صراحت صحبت کنم.