پایگاه خبری تئاتر: روزنامه گاردین به تازگی در یادداشتی به مستند ایرانی «مشق امشب» به کارگردانی مشترک اشکان نجاتی و مهران نعمتاللهی پرداخته و آن را تحسین کرده است. این رسانه همچنین نگاهی به ارتباط این فیلم با سینمای کیارستمی داشته است. مستند «مشق امشب» به تازگی به هشتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلمهای ایرانی در زوریخ سوییس که از 5 تا 11 خردادماه (بیست و ششم می تا یکم ژوئن) برگزار میشود، راهیافته است و در این رویداد رقات می کند.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
«از پسر هفت یا هشت سالهای با چهره گیج میپرسند چه آرزویی دارد؟ میگوید: یک دوچرخه بزرگ و یک بادکنک که هرگز نترکد! او با یک پوزخند بزرگ مخاطب را به واکنش وادار میکند.
از پسر دیگری در همان سن و سال، با لباسی کهنهتر و ظاهری جدیتر، پرسیده میشود که زندگی چیست؟ در حالی که لب پایینش را میجود، میگوید: زندگی چیزی پُر از سختی است.
مستند دلخراش و دردناک «مشق امشب» از اشکان نجاتی و مهران نعمتاللهی یک پیشفرض ساده دارد؛ مصاحبه با بچههای مدرسهای ایرانی و قرار دادنشان جلوی دوربین و پرسش درباره زندگی، مدرسه، تکالیفشان و امید به آینده.
این فیلم به نوعی دنبالهای بر مستند «مشق شب» (۱۹۸۹) ساخته عباس کیارستمی پدرخوانده سینمای مدرن ایران است. فیلمی که در آن همان سوالات را برای کودکانی که در سایه جنگ ایران و عراق بزرگ میشدند، مطرح میکرد.
فیلم «مشق امشب» دارای لحظات بسیار خندهدار از چیزهایی است که بچهها میگویند. از پسری می پرسند که دوست دارد به کدام کشورها سفر کند؟ پاسخ میدهد: اروپا، آمریکا... نپتون!
در فیلم همچنین درباره سیستم آموزشی ایران توضیحاتی ارایه میشود. اما چیزی که باقی میماند، تصویر ویرانگری از شکاف بین فقیر و غنی است.
یکی از بچههای پولدار، پسری با صورت گرد آرام، به این میبالد که پدرش چقدر وضع مالی خوبی دارد و چقدر ماشین دارند. مصاحبهکننده به آرامی او را به چالش میکشد: آیا میدانی ثروت چیست؟ بله، کسی که مانند پدر من پول فراوان دارد. آیا میدانی فقر چیست؟ نه. اگر آن پسر زمانی فیلم را ببیند، شاید متوجه شود که فقر چیست!
در فیلم میتوانید فورا بچههای فقیر را تشخیص دهید و البته نه فقط از روی ژاکتهای رنگ و رو رفته و بارها شسته شده آنها و یا مدل موهایشان بلکه آنها را از روی زبان بدن و چهرههای جدیشان میتوان تشخیص داد، این موضوع برای آنها یادآوری میشود که زمانی برای حماقت یا بازی کردن وجود ندارد.
معلم این پسر بچهها توضیح میدهد که از نظر سن و سال، آنها هشت تا ده ساله هستند، اما از نظر بلوغ، بیشتر به ۱۷ یا ۱۸ سالهها شباهت دارند. بیشتر این دانشآموزان عصرها و بعد از ظهرها کار میکنند. پسری توضیح میدهد که چگونه روزنامه را میسوزاند و دوده را روی صورتش میمالد تا کثیفتر و رقتانگیزتر به نظر برسد.
دیگری کرایه منزلشان را میپردازد و غذای خانوادهاش را تامین میکند. او میگوید: من اسباب بازی نمیخرم، وقتی باید شکمتان را پُر کنید، پول برای اسباب بازی نمیدهید.
تماشای این فیلم آسان نیست، با این حال باید بدانیم بدون اینکه دنیا چشمانش را روی این بچهها بندد، آنها خودشان به اندازه کافی نامرئی هستند.»
«مشق امشب» مضمونی را که عباس کیارستمی سه دهه پیش در فیلم «مشق شب» به آن پرداخته است، بهروزرسانی میکند و لایههای پنهانی از نظام آموزشی را که از دید جامعه دور مانده است به تصویر میکشد.
این مستند که عرضه و پخش بینالملل آن برعهده محمد اطبایی (مستقل های ایرانی) است، پیش از این در سی و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند «ایدفا» که معتبرترین جشنواره مستند جهان است، در بخش مستندهای اجتماعی-انتقادی بیستوچهارمین جشنواره فیلم مستند لیوبلیانای کشور اسلوونی، چهلمینویکمین دوره جشنواره فیلم استانبول ترکیه حضور داشته و روی پرده سینمای Bertha DocHouse رفته است.