کدام وزیر باید کمک کند؟ اگر به کمپین فلان‌جا این پول را می‌داد، مورد رضایت بود؟ وقتی می‌خواهد پول را به برنامه «میدون» بدهد که برنامه‌سازی در راستای این وزارتخانه است، آقایان اعتراض می‌کنند. این قرار نبود به برنامه داده شود بلکه قرار بود برای آن برنامه ملی هزینه شود که الحمدلله دوستان تلاش کردند و نشد.

چارسو پرس: حوالی ساعت یک بعدازظهر پشت صحنه مسابقه «میدون» رسیدم. برای اینکه به استودیو برسم باید از کافه میدون رد می‌شدم. وارد استودیو شدم و قبل از هرچیزی پرده‌های ضخیم مشکی‌رنگی دیده می‌شد. عوامل مشغول ضبط بودند. تقریبا دقایق پایانی ضبط اول بود. انتهای سالن مختص به تماشاچی‌ها بود. حدود 30 نفر به‌عنوان تماشاچی یا به‌عبارتی هیات‌منصفه که بعد راجع‌به آن می‌گویم در این استودیو حضور داشتند. جلوی جایگاه تماشاچی داوران مسابقه که پنج نفر بودند، چهار آقا و یک خانم نشسته بودند. داوران درحال پرسش و پاسخ از شرکت‌کننده بودند تا بتوانند به او رای دهند. یکی از داوران بیشتر از بقیه می‌پرسید و می‌خواست کاملا هدف شرکت‌کننده را بداند. شرکت‌کننده هم به پرسش‌ها پاسخ می‌داد اما در صدایش مشخص بود کمی استرس دارد. شرکت‌کننده وسط سالن و روبه‌روی داوران ایستاده بود و بین داور و شرکت‌کننده، مجری برنامه حضور داشت. دکور برنامه تا حدی ساده بود اما به‌دلیل استفاده از رنگ‌های مختلف و شاد که قرمز و سبز بین آنها بیشتر دیده می‌شد، فضا درست مناسب یک مسابقه بود. البته جایی که شرکت‌کننده ایستاده بود یک خیابان بود که وسط آن مثل میدان بود و دلیل انتخاب این دکور، اسم برنامه بود. پشت صحنه به‌دلیل فیلمبرداری فضای آرامی داشت و دوربین‌های زیادی در آن دیده نمی‌شد. این پرسش و پاسخ‌های بین داوران و شرکت‌کننده، فضا را کمی سنگین کرده بود. شرکت‌کننده در پاسخ به تمام سوالات و نظرات تخصصی داوران فقط ‌یک جمله تکرار می‌کرد؛ آن هم این بود: «من همه‌چیز را به خدا سپردم.» موقع فیلمبرداری بعضی اوقات از پشت صحنه اشاره می‌کردند بعضی آیتم‌ها دوباره باید ضبط شود و مجبور می‌شدند دوباره دیالوگ‌ها را تکرار کنند. با وجود اینکه فضا رقابتی بود و ذات مسابقه این است که هیجان داشته باشد چون مباحث جدی مطرح می‌شود و داوران متخصص راجع‌به آن نظر می‌‌دهند، فضای استودیو کمی سرد و استرس‌زا بود. در این میان بین داوران هم بحث می‌شد و هرکدام نظر می‌دادند و گاهی نظر داور دیگر را تایید یا نقض می‌کردند. این برنامه درباره گام بعدی کسب‌وکار هم از شرکت‌کننده می‌پرسد اصلا قصدت از آمدن به اینجا چیست؟
گروه فیلمبرداری بعد از ضبط اول، بلافاصله برای اعلام نتایج آماده شدند و عوامل پشت صحنه فضا را برای اعلام نتایج آماده کردند. بعد از اینکه داوران نظر خود را اعلام می‌کنند، تماشاچی‌ها هم به‌عنوان هیات‌منصفه که بین آنها افراد متخصص هم حضور دارد، رای می‌دهند و درنهایت با شمارش معکوس تعداد رای هر شرکت‌کننده، برنده مسابقه مشخص شد. بعد از اعلام نتایج ضبط اول برنامه ساعت دو بعدازظهر به پایان رسید. در این میان و قبل از شروع ضبط دوم سراغ محمدحسین گلپایگانی‌هاشمی، تهیه‌کننده برنامه رفتم و با او صحبت کردم که در ادامه آن را می‌خوانید.

ایده تولید برنامه از کجا به ذهن‌تان رسید؟ از نمونه‌های خارجی الگوبرداری کردید؟
علاوه‌بر خارج از کشور در ایران هم 5 یا 6 برنامه با این موضوع ساخته شده ولی آن‌طور که ماندگار باشد، نشد. درباره ایده این برنامه باید بگویم که در ابتدا این‌طور بود که در برنامه «پایش» و «حرف حساب»، دو برنامه‌ای که در شبکه یک داشتیم، به این مساله رسیدیم که وقتی بحث کارآفرینی می‌شود یعنی رئیس فلان بانک با کت‌وشلوار می‌آید و می‌نشیند و درباره کارآفرینی صحبت می‌کند، آن‌زمان در تلویزیون این رایج بود. ما گفتیم کسی که پرورش قرقاول هم می‌دهد کارآفرین است. در «پایش» آیتمی داشتیم که پنج کارآفرین را معرفی می‌کردیم و دو دقیقه وقت می‌دادیم صحبت کنند. این مورد استقبال مردم واقع شد. در برنامه «حرف حساب» هم روزی سه کارآفرین دعوت می‌کردیم و این روند یک سال ادامه داشت اما رقابتی نبود. طبق مطالعاتی که انجام شد، نمونه‌های موفق خارجی را پیدا کرده و اینها را با هم تلفیق کردیم. یعنی تجربه‌هایی که اینجا داشتیم و تجربه‌هایی که در دنیا وجود داشت، جمع‌بندی کردیم و «میدون» خلق شد. قطعا «میدون» نمونه کپی‌برداری‌شده برنامه خارجی نیست بلکه نمونه بومی‌سازی یک برنامه اقتصادی کامل است و بذر آن در دو برنامه قبلی ما کاشته شده بود.

شرکت‌کننده‌ها زمان ثبت‌نام زیاد هستند، چطور بین آنها گزینش می‌کنید؟
حدود سه سری مصاحبه داریم. یک مصاحبه اولیه است و براساس ملاک‌هایی که داریم برخی حذف می‌شوند. سری دوم راستی‌آزمایی می‌شوند و مدارک واقعی ارائه می‌شود و برخی در این قسمت از مصاحبه حذف می‌شوند. مصاحبه سوم حضوری است و اختیار را به داوران دادیم؛ یعنی هرکسی باید ظرف مدت یک دقیقه جان کلام و اصل کسب‌وکار را بیان کند تا داوران او را انتخاب کنند و در این مصاحبه داوران انتخاب نهایی را انجام می‌دهند.

تعدادی از شرکت‌کنندگان از روستاهای دوری می‌آیند که شاید اسم روستاهایشان تابه‌حال به گوش خیلی‌ها نخورده باشد؛ این افراد از بازخوردهایی که بعد از برنامه داشتند برای شما گفته‌اند؟
افرادی که اینجا می‌آیند در شهرستان خود سلبریتی هستند یعنی بنر می‌زنند و وقتی برنامه پخش می‌شود برای خود جایگاهی کسب می‌کنند. آماری داریم که بعد از «میدون» چه اتفاقی برای شرکت‌ها می‌افتد. این آمارها هر روز به‌روزرسانی می‌شود. ما کسب‌وکاری داریم که بعد از «میدون» 70درصد رشد داشته و این یک رشد عظیم است. میانگینی که برای رشد در کسب‌وکار داریم حدود 53درصد بوده است. البته این بستگی به فرد شرکت‌کننده دارد، هرچه صاحب کسب‌وکار فرد زرنگ‌تری بود و از موجی که بعد از «میدون» برای او آمده، استفاده کرده، رشد او بیشتر بوده است.

با ساعت پخش برنامه موافقید؟
پخش برنامه قبلا پنجشنبه و جمعه بود. برنامه بحث مفصلی دارد و زمان ما کم است. به‌دلیل موضوع اقتصادی‌ای که دارد اگر جا نیفتد، نه مخاطبان موضوع را می‌فهمند و نه داوران. گاهی اوقات می‌خواهید یک سرگرمی داشته باشید اما وقتی می‌خواهید یک مطلب علمی را در قالب مفهومی روی آنتن ببرید دیگر نمی‌توانید قسمتی را کم یا حذف کنید. بنابراین قبلا که وقت‌مان 70 تا80 دقیقه بود، بهتر و مفیدتر بود.

جو این برنامه بسیار جدی است. باوجود این، «میدون» مخاطبی را که باید، جذب کرده است؟
شاید اولین مساله‌ای که ما در روز اول داشتیم، همین بود. روز اولی که می‌خواستیم این برنامه را به‌صورت پروداکشن شروع کنیم، حرف این بود که موضوع این برنامه می‌تواند مخاطب را جذب کند یا خیر. ولی در نظرسنجی نتیجه نسبتا خوبی است یعنی «میدون» برخی مواقع جزء پرمخاطب‌ترین‌هاست. این ارزشمند است با اینکه چند گیر جدی داریم، اولا سلبریتی نداریم، یعنی اولین برنامه‌ای بود که بدون سلبریتی و با قسمت‌های زیاد تولید شد، ثانیا مجری سلبریتی نیست، ثالثا موضوع ما اصلا جذاب نیست. من باید در اینجا درخصوص نوشابه و چادر مشکی و مانتو صحبت کنم تا موضوع برنامه متنی باشد، با تمام این مسائل فشار اصلی در نویسندگی و بازی‌گردانی وجود داشت که ما برای جذب مخاطب آن را انجام دادیم. نمایش‌ها و ارائه‌هایی که قرار شد برای شرکت‌کننده‌ها درنظر بگیریم و اجرا کنیم در جذب مخاطب برای برنامه به ما کمک کرد.

با توجه به اینکه خود شما قبول دارید برنامه‌ای که تولید کردید، موضوعی نیست که عام‌پسند باشد و فقط کسانی که دنبال دیده‌شدن هستند آن را پیگیری می‌کنند، این ریسک را قبول کردید که این برنامه را تولید کنید و از سال 98 تا الان که 1401 است آن را ادامه بدهید.
فکر کردیم اگر برنامه‌ای بسازیم که صرفا سرگرمی نباشد، می‌تواند یک مساله واقعی و بزرگ از کشور را حل کند. این برنامه می‌تواند صرفا به خانواده توجه کند، درواقع خانواده مرکز توجه نیست اما حول آن قرار دارد، زیرا موضوعی که ما به آن پرداختیم دغدغه بسیاری از خانواده‌هاست. اقتصاد و کسب‌وکار را وسط گذاشتیم و حول آن برنامه درست کردیم. در برنامه‌های دیگر و در دیالوگ فلان مجری این مطلب بیان شد و بدین مفهوم بود که محیط‌زیست را مراقبت کنیم و راجع‌به موضوع محیط‌زیست صحبت شد؛ ما یک مساله بسیار جدی‌تر و دغدغه و معضل شماره یک کشور را موضوع برنامه قرار دادیم و حول آن برنامه‌ای طراحی کردیم.

روزی که می‌خواستید شروع به تولید کنید، این احتمال را ندادید چون از سلبریتی استفاده نکردید، برنامه نگیرد؟ اصلا دلیل اینکه از سلبریتی استفاده نکردید چه بود؟ به‌دلیل دستمزدهایی که می‌گیرند؟
مساله ما دستمزدهای نجومی نبود. داورانی که من آوردم این قابلیت را دارند که الگویی برای مردم باشند؛ یعنی این کسی که اینجا آمده، زحمت کشیده و 14 هزار خانواده از آن نان می‌خورند. امروز این بنده‌خدا کار نکند شما در خانه خود روغن ندارید. این ارزش دارد. اگر امثال این آدم‌ها برای جوانان ما الگو شوند اتفاق خاصی در این کشور می‌افتد. کسی که بیشترین حجم صادرات ایران را انجام می‌دهد، عدد زیادی ارز وارد کشور می‌کند، اگر در اینجا بنشیند و داوری کند و اگر مخاطب من این را الگو قرار دهد، ارزش دارد، نه اینکه فردی که مدل مو یا رنگ چهره جذابی دارد یا فرم صحبت کردنش خوب است، الگو شود و جوانان این کشور بخواهند به‌خاطر این فرد مسیر زندگی خود را طراحی کنند. این موضوع برای من قابل پذیرش نیست.

گاهی اوقات داوران سر نظرهایی که دارند با هم جدال می‌کنند؛ این برای هیجان برنامه است یا واقعا اتفاق می‌افتد؟
این واقعیتی است که کتمان می‌شود ولی ما این را نشان دادیم. فضای کسب‌وکار فضای بدی است، فضای خشک و تلخی است و اختلاف‌نظر در آن جدی است. کسب‌وکار موز را بردارید و نزد پنج متخصص بروید، هرکدام از آنها نگاهی دارند. من خواستم همه را انعکاس دهم و واقعا هم برخی مواقع نمی‌دانم کدام‌یک درست می‌گویند و واقعا هم معلوم نیست چون هر دو شخص متخصص آن کار هستند و اختلاف‌نظر جدی هم دارند و این واقعیت را خواستم به مردم نشان دهم. این اختلاف‌نظرها واقعیت کسب‌وکار است. اگر خود آنها را به خودشان واگذار می‌کردید این واقعیت را بیان نمی‌کردند، مثلا کارشناسان ایرانی همدیگر را تایید می‌کنند و جرات اینکه روبه‌روی هم قرار بگیرند، ندارند ولی وقتی پشت دوربین هستند همدیگر را نقد می‌کنند. ما سعی کردیم این دو را روبه‌روی هم قرار دهیم.

در گفت‌وگوهای قبلی خود درباره هزینه تولید برنامه صحبت نکردید. امکان این وجود دارد که رقم تولید برنامه را بیان کنید؟
تیم داوری ما هزینه بالایی نمی‌گیرند. شاید یک‌سری برنامه‌ها 40 یا 30درصد هزینه‌ای که می‌کنند به‌خاطر سلبریتی‌هایی باشد که در برنامه حضور دارند. این هزینه را ما نداریم ولی هزینه تولید از جهت کار نویسندگی‌ای که داریم، بالاست. به هریک از شرکت‌کنندگان متنی می‌دهیم. درواقع هر قسمت تولیدی مانند یک فیلم کوتاه است، متن دارد و باید تمرین شود و کسی که بازیگر نیست، این را اجرا کند.

در یکی از گفت‌وگوها اشاره کردید هزینه تولید «میدون» یک‌چهارم هزینه «عصر جدید» است؟
خیر. بیشترین هزینه برنامه‌های بزرگ بابت تیم‌های هنرمندان و سلبریتی‌هایی است که در برنامه استفاده می‌کنند. ما این هزینه را نداریم. داوران ما واقعا با متانت و بزرگواری شرکت کردند و درگیر این مسائل با آنها نیستیم.

جایزه شرکت‌کننده‌ها از کجا تامین می‌شود؟
صندوق کارآفرینی امید یا کمیته امداد امام خمینی هزینه‌ای دارند که باید آن را در طول سال به کارآفرینان بدهند، یعنی وامی است که باید پرداخت شود. ما ملاک‌های آنها را با ملاک‌های برنامه تطبیق می‌دهیم و می‌گوییم اینها همخوانی دارد، شما می‌خواهید بهترین کارآفرینی را انتخاب کنید، مسابقه‌ای برگزار می‌کنیم و از همه ایران ثبت‌نام می‌کنیم، بهترین داوری و بهترین آنالیز و قوی‌ترین داوری انجام می‌شود و برنده را هم انتخاب می‌کنیم و شما به اینها اعتماد کنید و وام را به ما بدهید، آنها هم این را قبول کردند.

مدتی خبری در فضای مجازی منتشر شد که آقای عبدالملکی مبلغ 6 میلیاردتومان به این برنامه کمک کردند. این موضوع واقعیت دارد؟
مرتبط به این برنامه نبود، کمک هم نکردند. ما طرحی داشتیم که متاسفانه بابت همین فضای مجازی نشد که آن را پیش ببریم. برخی مواقع حال آدم بد می‌شود که افراد به‌خاطر سیاست چیز دیگری را نمی‌بینند، کسی به کاری که می‌خواهد انجام شود، توجه نمی‌کند اما چون شخصی مثل عبدالملکی یا علی فروغی می‌خواهد کار کند توئیت‌زدن‌ها شروع می‌شود و دقت ندارند این مدل مواجهه به نفع یا به ضرر مردم است.
واقعیت این است که ما می‌خواستیم مسابقه‌ای در سراسر کشور راه‌اندازی کنیم. در هر استانی یک مسابقه «میدون» برگزار می‌شود و برنده‌ها انتخاب شده و در «میدون» اصلی شرکت می‌کنند که کل پروژه یک پروژه عظیم ملی بود. آقای عبدالملکی که وزیر کار است، اختیار دارد پولی را برای ساخت برنامه تلویزیونی به صداوسیما بدهد. من نمی‌دانم وزیر کار به برنامه «میدون» کمک نکند، کدام وزیر باید کمک کند؟ اگر به کمپین فلان‌جا این پول را می‌داد، مورد رضایت بود؟ وقتی می‌خواهد پول را به برنامه «میدون» بدهد که برنامه‌سازی در راستای این وزارتخانه است، آقایان اعتراض می‌کنند. این قرار نبود به برنامه داده شود بلکه قرار بود برای آن برنامه ملی هزینه شود که الحمدلله دوستان تلاش کردند و نشد.

امکان این وجود دارد که آقای عبدالملکی دوباره به‌عنوان داور در برنامه حضور پیدا کند؟
بله. این امکان وجود دارد. فصل باید تمام شود. ما داوران را ابتدای فصل انتخاب می‌کنیم و در فصل جدید باید لیست جدید داوری را به شبکه بگوییم. الان درحال فیلمبرداری فصل سوم هستیم و برای فصل چهارم که باید تیم جدید داوری را به شبکه ارائه کنیم شاید آقای عبدالملکی در آن تیم باشند یا نباشند و این موضوع بسته به تایید شبکه است. ما هیچ منعی نداریم و خوشحال می‌شویم در خدمت‌شان باشیم.

یک آیتم به نام بعد از میدون دارید. درباره آن توضیح دهید.
ما می‌بینیم شرکت‌کنندگان بعد از «میدون» چه اتفاقاتی را تجربه می‌کنند و بررسی می‌کنیم که مثلا دو سال از حضور این شرکت‌کننده گذشته و چه اتفاقی برایش افتاده است. درواقع به مسائلی که بعد از مسابقه اصلی رخ می‌دهد در این آیتم می‌پردازیم.

سرنوشت کسانی که در فصل‌های قبل بودند چه شد؟
این جمله را بسیار شنیده‌ایم که میدون نقطه‌عطف کسب‌وکار ما بود یا کسب‌وکار ما بعد از میدون چیز دیگری شد. یعنی سرنوشت‌های طلایی داشتیم که برای برخی رقم خورد. تعدادی از شرکت‌کنندگان به داستان کرونا خوردند و تعطیل شدند. برخی دیگر فعالیت نمی‌کنند ولی بیشتر نسبت به قبل از «میدون» حال بهتری دارند.

تولید و کارآفرینی چرخه بزرگی است که دستگاه‌های مختلف در آن فعالیت می‌کنند. جایگاه «میدون» در این دستگاه‌ها کجاست؟
یک اتفاقی است که خیلی اهمیت دارد؛ وقتی می‌گوییم کارآفرینی باید دغدغه ملی شود یعنی همه باید درگیر و در آن سهیم باشند. وقتی می‌گوییم واکسیناسیون یک طرح ملی است یعنی همه باید آن را دغدغه خود قرار دهند، وقتی شعاری به‌عنوان شعار سال تعیین می‌شود یعنی همه باید در این حوزه درگیر شوند. چطور می‌توانیم مردم را درگیر کارآفرینی کنیم، درصورتی‌که از رسانه استفاده نکنیم؟ چطور مردم می‌توانند کارآفرین شوند و از رسانه استفاده نکنند؟ امروز عصر رسانه است و اگر می‌خواهید کار ملی انجام دهید و همه مردم در آن دخیل باشند بدون رسانه ممکن نیست؛ رسانه قوی به جز صداوسیما نداریم. اگر از آن هم استفاده نکنیم دیگر شاهد حضور مردم نیستیم. ما در راستای بسیج مردم در فرآیند کارآفرینی تلاش می‌کنیم و بر این موضوع تاکید داریم.

تعامل دستگاه‌های دولتی با شما چطور است؟ حمایت می‌شوید؟
از طرف دستگاه‌های مختلف حمایتی صورت نمی‌گیرد و بیشتر حرف می‌زنند. وعده‌های زیادی می‌دهند ولی در عمل بهانه می‌آورند.

روز اولی که قرار بود «میدون» را تولید کنید هدفی در ذهن داشتید، به آن رسیدید؟
به‌خاطر مسائلی که پیش‌رو داشتیم، فکر نمی‌کردیم برنامه مورد اقبال واقع شود. چند کارگردان حرفه‌ای این را بیان کردند که این برنامه بیش از 10درصد مخاطب نخواهد داشت. چون اعتقاد داشتند بدون سلبریتی نمی‌‌توان برنامه ساخت یا موضوع برنامه خشک است. ما اعتقاد داشتیم می‌شود و الحمدلله شد.

فضایی که در این برنامه وجود دارد برای شرکت‌کننده بیش از اندازه استرس‌زا نیست؟
این استرس باید وجود داشته باشد. برخی می‌گویند چرا شرکت‌کننده را در فشار قرار می‌دهید. داوران سوالات سختی می‌پرسند و شرکت‌کننده ناراحت می‌شود. من می‌گویم واقعیت کسب‌وکار از این مسابقه سخت‌تر و تلخ‌تر است. واقعا کسب‌وکار گل‌وبلبل نیست و این فشارها و استرس‌‌ها در آن وجود دارد.

شعار شما در «میدون» چیست؟
ما یک شعار کلی در برنامه داریم و دوست داریم واقعیت کسب‌وکار را به مردم نشان دهیم یعنی مردم دقیقا ببینند واقعیت کسب‌وکار چیست، با اختلاف نظرات، با کارشناسانی که کف کسب‌وکار هستند و در کسب‌وکار نفس می‌کشند. ما دو استاد دانشگاه فقط در این برنامه نیاوردیم، ما پنج کاراکتر در داوری داریم که بهترین صادرکنندگان ایران هستند، یک کاراکتر تولیدکننده و پخش‌کننده و تبلیغ‌کننده است، یک کاراکتر حاجی‌بازاری است و بخش عمده‌ای از کشور حاجی‌بازاری هستند، یک کاراکتر دانشگاهی و جوان است و دیگری خانم است. اینها کنار هم قرار می‌گیرند و واقعیت فضای کسب‌وکار را برای مردم نمایش می‌دهند.