چارسو پرس: انتشار یادداشتی در صفحه اینستاگرامی حسین کیانی، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر به قلم این هنرمند و افشای ماجرای شکایت تهیهکننده باب تازهای گشود پیرامون فکر درباره ادامه کنار کشیدنهای اداره کل هنرهای نمایشی در موقعیتهای خطیر.
ماجرا از این قرار است که حسین کیانی نمایشنامه «پروین» را حدود سه سال قبل به پیشنهاد یا درخواست «انتشارات نمایش»، نهاد زیرمجموعه اداره کل هنرهای نمایشی نوشت. همان زمان قادر آشنا (مدیرکل وقت هنرهای نمایشی) طی گفتوگو با روزنامه اعتماد تصریح کرد که حدود یازده، دوازده نمایشنامه به نویسندگان خوب تئاتر سفارش داده و قصد دارد ترتیبی اتخاذ کند که این آثار علاوه بر چاپ، امکان اجرای صحنهای پیدا کنند. امری که به سبب شیوع ویروس کرونا هربار به تعویق افتاد تا اینکه ۲۹ فروردین ۱۴۰۱ خبر رسید داود نامور، مدیر تماشاخانه نوفللوشاتو، تهیهکنندگی نمایش «پروین» را برعهده گرفته و تجربه تازه حسین کیانی قرار است در سالن اصلی مجموعه «تئاتر شهر» روی صحنه برود.
نکته جالب اینجا است که در همین روز، یعنی ۲۹ فروردین ۱۴۰۱ گفتوگوی مدیرکل هنرهای نمایشی جدید با خبرگزاری ایسنا روی خط قرار میگیرد که طی آن به هنرمندان توصیه کرد باید برای خود «تهیهکننده» پیدا کنند. کاظم نظری در مصاحبهاش «ما»یی نامشخص را به شکلگیری بسترهای تئاتر حرفهای شبیه خارجیها فراخواند: «گروههای نمایشی باید بتوانند خودشان تهیهکننده بیابند و مدیر تولید داشته باشند. ما باید بسترهای شکلگیری تئاتر حرفهای را که در خارج از کشور از طریق کمپانیها انجام میشود، فراهم کنیم. الان که به دلیل شرایط کرونا و وضعیت اقتصادی، تئاتر در سبد مصرف خانوار نیست، باید اینجا وارد عمل شویم و کمک کنیم.» سرانجام نمایش «پروین» 8 خرداد ماه روی صحنه رفت تا همه چیز طبق برنامه دولتیها پیش رفته باشد. حداقل اینجا که پای سفارش و خواست و موضوع مورد تایید خودشان در میان است، نباید در فرآیند خلق و تولید سکتهای رخ دهد؛ ضمن اینکه هنرمند تلویحا به گفته مدیران تازهوارد توجه نشان داده و برای خودش تهیهکنندهای هم دستوپا کرده است؛ اما خبری که حسین کیانی روز قبل در صفحه شخصیاش منتشر کرد، فارغ از جوانب متعدد و جزییات گوناگونش که احتمالا پس از برگزاری دادگاه دراختیار رسانهها قرار خواهد گرفت، بار دیگر به جامعه تئاتر یادآور شد که اداره کل هنرهای نمایشی در دوران جدید به هیچوجه مسوولیتپذیر نیست.
به این معنا که مدیر توصیه میکند هنرمندان «تهیهکننده» و «مدیر تولید» اختیار کنند و رفتاری مشابه کمپانیهای خارجی! داشته باشند؛ ولی برای نیمه خالی لیوان پیشنهاد هیچ طرح و برنامهای ندارد. اینجا دیگر قرار نیست شبیه خارجیها! عمل کنیم؟ مرحلهای که «ما باید بسترهای شکلگیری تئاتر حرفهای» به وجود بیاوریم، چون قرار نیست هزینه تولید یک نمایش سفارش شده توسط دولت، در سالن اصلی دولت از جیب دولت پرداخت شود!
سادهترین کار اداره کل هنرهای نمایشی این بود که با فراخواندن تهیهکننده و هنرمند، تلاش کند به نوعی شرایط موردرضایت طرفین فراهم شود و کار به نهاد قضایی نرسد. اینکه پای نمایشنامهنویس و کارگردان شناخته شده ایران، آنهم به دلایل مشکلات سر راه تولید و اجرای هنری به دادسرا باز شود، موجب افتخار هیچکس نیست. این مورد دیگر شبیه موارد ممنوعالکاری هنرمندان نیست که مدیرکل مدعی شود «لابد خودشان کاری کردهاند که ممنوعالکار شدند.» بگذریم که برخلاف 99درصد مواقع وقتی قرار است پرداخت هزینه روی دوش دیگری قرار گیرد توصیه به «رفتار شبیه خارجیها» میشود، ولی وقتی کار به مانع برمیخورد دیگر خبری از رفتار حرفهای نهاد تصمیمگیر نیست و انگشت سبابه مدیران، آدرس دادگاه و دادسرا را به هنرمندان نشان میدهد. «خانه تئاتر» هم که در این مواقع در کمای مصنوعی و زندگی نباتی بهسر میبرد.
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: بابک احمدی