ابراهیم گلستان از هنرمندان پرکاری محسوب می‌شود که در زمینه‌های مختلف از عکاسی گرفته تا فیلم‌سازی و نویسندگی کارنامه‌ی پرحجمی دارد. این هنرمند که مدت‌هاست خارج از کشور سکونت دارد، قاب‌های ماندگاری مانند تصویری تاریخی از دادگاه دکتر مصدق را به ثبت رسانده است. اما ابراهیم گلستان که حالا یک قرن زندگی کرده است، در عالم هنر واقعا چه جایگاهی دارد؟

چارسو پرس: برایِ دست یافتن به پاسخ این پرسش، سراغ آیدین آغداشلو، هنرمند نقاش و از دوستان این هنرمند رفته‌ است.

او درباره‌یِ ابراهیم گلستان می‌گوید: «ابراهیم گلستان به‌جز فیلم‌سازی، نویسندگی و شاعری و بسیاری از صفات عمده دیگرش یک شخصیت است. شخصیتی است که به‌خاطر یک مجموعه آن را به جای می‌آوریم. شخصیت خیلی مهمی هم است. عمری طولانی‌ کرده. شکر خدا ۱۰۰ سالش است و خیلی هم در زمینه‌های مختلف کار کرده.»

آغداشلو اضافه می‌کند: «اصلا مسأله این نیست که ما از کدام وجهش بیشتر یا کمتر خوشمان بیاید. شخصیت ابراهیم گلستان غیرقابل انکار است. حتی اگر خوشمان هم نیاید غیرقابل انکار است. بنابراین راجع به یک آدم مهم صحبت می‌کنیم. برای خود من ابراهیم گلستان همیشه خیلی اهمیت داشته و خودش را همواره دوست داشتم.»

این هنرمند درباره‌ی برخی اظهاراتی که موفقیت ابراهیم گلستان را به پشینه‌اش نسبت می‌دهند، می‌گوید: «همیشه عده‌ای هستند که چیزهایی می‌گویند اما تاریخ حکم نهایی را می‌دهد. درباره صادق هدایت هم همیشه یک عده چیزهایی می‌گفتند. درباره فروغ فرخزاد هم همیشه یک عده یک چیزهایی می‌گفتند. هیچ اهمیتی ندارد. چیزی که اهمیت دارد این است که وجود شخصیتی مانند ابراهیم گلستان که در تاریخ فرهنگ ایران جایگاه عمده و ویژه‌ای دارد، در پس یک تحلیل و بررسی شاید آشکارتر شود و این است که آدم نتیجه را به تاریخ واگذار می‌کند.»

آغداشلو در ادامه اظهار می‌کند: «خود ما تاریخ معاصر هستیم. ما باید بتوانیم خودمان حکم کنیم. ما این عادت را نداریم. یا تعارف می‌کنیم یا نفرت و خشممان را پنهان می‌کنیم و در نتیجه به گردن تاریخ می‌اندازیم که البته کار خودش را انجام می‌دهد. بنابراین هرچه که یک عده می‌گویند، اهمیت ندارد. ابراهیم گلستان در روایت‌های مختلف، شکل‌های مختلف دارد. ولی ابراهیم گلستان همیشه چپ بوده و در عرف ما چپ همیشه مترادف با مردمی بودن است. ابراهیم در برج عاج که به‌دنیا نیامده. اگر منزوی شده باید نگاه کرد که چرا منزوی شده؟»

او اضافه می‌کند: «به نظر من باید با دید درستی نگاه کرد که لازمه آن تحلیل، بررسی و انصاف و حکم روزگار خودمان را دادن است که متأسفانه این اتفاق رخ نمی‌دهد. چون که متأسفانه در جامعه روشنفکری ایران همیشه این دو قطبی بودن را دیده‌ایم. انکار محض یا تجلیل محض را. هیچ‌کدام درست نیست. باید دید که ابراهیم گلستان واقعا چه‌جور فیلمساز و نویسنده‌ای است و طول عمر قابل توجهش شامل چه تغییراتی بوده است؟ من فکر می‌کنم در یک جامعه شقه شده اولین چیزی که از دست می‌رود، انصاف است و بنابراین توقع انصاف نمی‌رود. به شخصه درباره ابراهیم گلستان نظر خودم را دارم که معطوف بر کارِ مفصلِ طول حیاتش است. برخورد انسان با یک شخصیت متفاوت است. ممکن است نویسنده‌ای یا شاعر و فیلم‌سازی تبدیل به یک شخصیت نشود بلکه موجود منفردی باشد که سهم خودش را ادا کرده باشد ولی وقتی تبدیل به شخصیت می‌شود، فرق می‌کند.»

این هنرمند نقاش معاصر در آخر درباره‌ی ابراهیم گلستان و فعالیت او در حوزه‌های مختلف می‌گوید: «اگر نظر من را بخواهید گلستان همیشه نویسنده است. حتی در فیلم‌هایش نیز یک نویسنده ـ شاعر است. باز هم اگر بخواهیم وزن کنیم، نویسنده خیلی پرکارتر از فیلمساز است و از نظر حجم کار اصلا قابل مقایسه نیست و بسیاری از متونی که نوشته به نظر من شعر محض است؛ مخصوصا متونی که برای فیلم‌های کوتاهش نوشته است. من گلستان را بیشتر به عنوان نویسنده می‌شناسم. این جمله ی خطیری است و اینکه غرور گلستان مجال نمی‌دهد که راجع به فرودِ او صحبت کنیم. ما مکلف هستیم فقط درباره اوج او صحبت کنیم ولی خوب باید ۱۰۰ سال دیگر عمر کنیم تا باز هم نظر دهیم.»


منبع: خبرگزاری ایسنا