پخش سریالهای «خاندان اژدها» و «حلقههای قدرت» هر دو تقریبا در یک بازه زمانی آغاز شد. این دو مجموعه تلویزیونی دارای عناصر جادویی و قرون وسطاییاند. همچنین پیوندهایی میان این دو سریال و سایر آثار شناختهشده قبلی جهان تلویزیون و سینما (بازی تاج و تخت و ارباب حلقهها) به چشم میخورد. همه این نکات باعث شده این دو سریال تا حد زیادی با یکدیگر مقایسه شوند. در واقع به نظر میرسد شباهتهای بین این سریالها کمی فراتر از اتفاق و تصادف باشد. نگاهی عمیقتر به دو مجموعه «خاندان اژدها» و «حلقههای قدرت» نشان میدهد که این دو جهان بسیار شبیه به یکدیگرند.
۱۰. هر کدام از سریالها از یک مجموعه کتاب اقتباس شدهاند
سرنخها و پیامهایی زیادی در قسمت پایانی «حلقههای قدرت» وجود داشت که به رویدادهای آینده اشاره داشتند. همه این موارد برای طرفداران کتابهای ارباب حلقهها اثر جی.آر.آر تالکین آشنا هستند، زیرا این مجموعه از این کتابها برگرفته شده است. «خاندان اژدها» نیز از رمان «نغمه یخ و آتش» جورج آر.آر مارتین اقتباس شده است.
این دو سریال فقط تا حدی از کتابها مشتق شدهاند، به طوری که خاندان اژدها صرفا مطالبی را از پیشدرآمد آتش و خون وام گرفته و حلقههای قدرت نیز بر اساس ضمائم ارباب حلقهها ساخته شده است. هر دو سریال از آزادی خاصی در روایت داستانهای اصلی و ساختار خط روایی خود برخوردار هستند.
۹. هر دو سریال دارای حال و هوایی قرون وسطاییانذ
زیباییشناسی و فضای کلی هر دو سریال با طراحیهای خاص و پیچیده لباسها، موسیقی سکولار و رفتار شخصیتها، بینندگان را به قرون وسطی میبرد. هر قسمت از هر یک از سریالها به دلیل سبک و نحوه ارائه با یکدیگر قابل مقایسه هستند.
شخصیتها عمدتا با لهجههای بریتانیایی متعلق به حومه انگلیس صحبت میکنند و بسیاری از آنها موهای بلند و صاف و لباسهای شنلمانندی دارند. «خاندان اژدها» و «حلقههای قدرت» برای ارائه داستانهای تاریخی مرتبط با گذشته بر این حال و هوای قرون وسطایی تکیه میکنند.
۸. تیتراژهای ابتدایی سبکی مشابه دارند
تیتراژهای «خاندان اژدها» و «حلقههای قدرت» دارای موسیقیهای متن خاصی هستند که حس هیجانانگیزی را در مخاطب برمیانگیزند. این تیتراژها به شدت مبتنی بر تصویر هستند تا موضوع و مفهوم سریال را به بینندگان منتقل کنند.
تصاویر تیتراژ حلقههای قدرت به حلقههای اصلی که همه برای دستیابی به آنها رقابت میکنند اشاره دارد و تیتراژ خاندان اژدها نیز ردی از خون دارد که به داستان خود سریال منتهی میشود تا به نوعی درگیری خونین شخصیتها برای قدرت را نشان دهد.
۷. تصاویر نمای دور از محیط و موجودات ارزش تولید هر دو سریال را نشان میدهد
«خاندان اژدها» و «حلقههای قدرت» بودجههای هنگفتی دارند که کیفیت آنها را به سطح فیلمهای پرفروش میرساند. این سریالها جلوههای بصری مختلفی را به تصویر میکشند و هر قسمت دارای نماهای دوری است که محیط سریال را به نمایش میگذارند.
موجودات گرافیکی نیز توجه زیادی را به خود جلب و هر دو مجموعه عنصر فانتزی روایت خود را بدین ترتیب ایجاد میکنند. این تصاویر چشمگیر اساسا ارزش تولید بالای خاندان اژدها و حلقههای قدرت را به نمایش میگذارند و آنها را از دیگر مجموعههای بزرگ نیز متمایز میکنند.
۶. «خاندان اژدها» و «حلقههای قدرت» هر دو پیشدرآمدند
چندین سوال از قسمت پایانی حلقههای قدرت در ذهن مخاطبان باقی مانده اما خود این پایانبندی هم در نوع خود یک نتیجهگیری از پیشتعیینشده است، چرا که این سریال پیشدرآمدی برای هابیت و ارباب حلقهها محسوب میشود. هر دو نسخه قدیمی گالادریل در این مجموعه فیلمها حضور داشتند.
سریال خاندان اژدها نیز قبل از بازی تاج و تخت، روایت و به حضور تارگرینها در بازی تاج و تخت ختم میشود. موقعیت این سریالها به عنوان پیشدرآمد مهم است، زیرا طرفداران باید از آنچه در مجموعههای اصلی و فیلمها رخ داده آگاه باشند تا متوجه روند و اتفاقات این سریالها شوند.
۵. هر دو سریال ارجاعات بسیاری دارند
قسمت پایانی «حلقههای قدرت» تغییرات بزرگی را به همراه داشت که برجستهترین آنها افشای هویت سائورون بود. این افشاگری در واقع فراخوانی برای نقش او به عنوان شخصیت منفی اصلی ارباب حلقهها به حساب میآمد و حلقههای قدرت را به حماسه سرزمین میانه گره زد.
در همین راستا، «خاندان اژدها» نیز با ارجاعاتی مانند اژدهایان خاندان تارگرین و روایت یک خط داستانی، ۱۷۲ سال قبل از تولد دنریس تارگرین که از نسل شخصیتهای بازی تاج و تخت است همین رویکرد را اتخاذ میکند.
۴. هر دو سریال صحنههای نبردی در مقیاس بزرگ دارند
«خاندان اژدها» شاید آنقدر که خیلیها دوست دارند صحنههای جنگی نداشته باشد اما به هر حال دارای چنین سکانسهایی است. از طرف دیگر «حلقههای قدرت» به دلیل درگیریهای زیرپوستی خود، نبردهای فراوانی دارد اما ماهیت این نبردها با خاندان اژدها قابل مقایسه است.
خاندان اژدها و حلقههای قدرت بر هرج و مرجهایی که در این نبردها رخ میدهند تمرکز میکنند و تلفات و مرگ افراد مختلف اعم از سربازان و قهرمانان را به تصویر میکشند. این نبردها با سبک قرون وسطایی داستانها کامل میشوند.
۳. هر دو داستان در دنیایی فانتزی روایت میشوند
سرزمینهایی که دارای اژدها، الفها و درختان جادویی هستند به عنوان جهانهای فانتزی طبقهبندی میشوند که همین تعریف، «خاندان اژدها» و «حلقههای قدرت» را در دسته این داستانها قرار میدهد. حلقههای قدرت دنیای فانتزیتری دارد و شخصیتهای آن دارای قدرتهای مختلفی هستند.
خاندان اژدها به شدت حلقههای قدرت در جنبه فانتزی غوطهور نمیشود اما تمرکز زیادی روی اژدهایان دارد که عنصر فانتزی اصلی مجموعه هستند. هر دو سریال از مضامین جادویی برای ساخت جهان خود استفاده میکنند.
۲. شخصیتهای هر دو سریال به زبانهای منحصر به فردی صحبت میکنند
هر دو مجموعه به منظور به تصویر کشیدن یگانگی جهانهای مربوطه خود، دارای زبانهای خاصی هستند. تارگرینها در «خاندان اژدها» به زبان والرین حرف میزنند و «حلقههای قدرت» نیز دارای کاراکترهایی است که به زبان کوئنیایی و خزدول صحبت میکنند.
افراد اصلی این سریالها به این زبانهای متمایز و خاص صحبت میکنند. برای مثال، در خاندان اژدها عمدتا رینیرا و دیمون تارگرین به زبان والرین صحبت میکنند و در حلقههای قدرت نیز کوئنیایی زبان الفها و خزدول زبان دورفهاست.
۱. مضمون فریب در هر دو سریال ملموس است
سرنخهای متعددی برای تعیین هویت غریبه در «حلقههای قدرت» وجود داشت و در نهایت معلوم شد که او بر خلاف آنچه که بسیاری اعتقاد داشتند سائورون نیست. این شرور با فریب دادن گالادریل و ساخت سه حلقه، در واقع به گالادریل خیانت کرد.
«خاندان اژدها» نیز به مضمون فریب میپردازد و شخصیتها درگیر جنگ داخلی و جانشینی پادشاهی هستند. خیانت و خنجر زدن از پشت جزو ابزار و عناصری است که ضدقهرمانان و حتی قهرمانان داستان برای رسیدن به اهداف خود در هر دو سریال از آن استفاده میکنند.
///.
منبع: دیجیمگ