نشست نقد و بررسی نمایش «اسب مرده» در تماشاخانه «آو» با حضور تعدادی از اعضای کانون ملی منتقدان تئاتر و عوامل نمایش برگزار و در آن از برخورد مدیران تماشاخانه و امکانات این سالن انتقاد شد.

چارسو پرس: در ادامه­ برنامه‌­های «دوشنبه­‌های نقد تئاتر» کانون ملی منتقدان تئاتر ایران در راستای گسترش کمی و کیفی نقد حضوری و تئاتر، نشست نقد و بررسی نمایش «اسب مرده» که اقتباسی از نمایشنامه­ «سو تفاهم» نوشته­ «آلبر کامو» و به طراحی و کارگردانی سیدسعید هاشم‌­زاده است، پس از اجرای این نمایش در تماشاخانه­ «آو» برگزار شد.

در این نشست مصطفی محمودی، علی جعفری فوتمی و عرفان پهلوانی از منتقدان کانون ملی منتقدان تئاتر ایران، نمایش «اسب مرده» را نقد و بررسی کردند. این نشست با حضور علاقه‌­مندان به فرهنگ و هنر همراه بود و در آن عوامل نمایش از جمله مرضیه شاطرطوسی و نونا نیسی نیز حضور داشتند.

در آغاز این نشست عرفان پهلوانی بازرس کانون ملی منتقدان تئاتر ایران که مدیریت نشست‌­های «دوشنبه‌­های نقد تئاتر» را بر عهده دارد، با ابراز گلایه و دلگیری از مسئولان تماشاخانه­ «آو» گفت: گویا مسئولان این تماشاخانه همکاری خوبی را با گروه نمایش «اسب مرده» برای برگزاری این نشست نداشته‌­اند و باید به این نکته توجه کنند که برگزاری نشست نقد و بررسی آثار تئاتری با حضور اعضای کانون ملی منتقدان اقدام کارشناسانه‌ و مهمی است.

در ادامه­ این نشست مصطفی محمودیعضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران نیز با اشاره به اقتباس نمایش «اسب مرده» از نمایشنامه­ «سو تفاهم» آلبر کامو گفت: کامو نمایشنامه­ «سو تفاهم» را بر اساس پوچی می­‌نویسد. ما بخش­های بسیار پررنگی از این نمایشنامه را در داستان نمایش سیدسعید هاشم­زاده می­‌بینیم اما در کنار آن پاساژهایی را داریم که شاید نگاه انتقادی یا اجتماعی سیدسعید هاشم­زاده به جهان پیرامون خودش است. این اجرا بیشتر کار فرم بود و من کلیت کار را یک کار تجربی می­‌بینم و می‌­دانم.

محمودی هم با انتقاد از برخورد مسئولان تماشاخانه­ «آو» و فضای این تماشاخانه­ گفت: این جا بیشتر شبیه یک موزه است تا تماشاخانه. کف این سالن بیشترین خطر را به لحاظ جانی برای بازیگر دارد و وقتی بچه‌­ها با عشق و علاقه می­‌آیند و چنین خطری را به جان می‌­خرند، باید به حال مسئولان این تماشاخانه تاسف خورد.

محمودی همچنین از امکانات نوری این تماشاخانه نیز انتقاد کرد و تاثیر منفی این نکته را بر اجرا و طراحی نور نمایش «اسب مرده» تحلیل کرد. 

سیدسعید هاشم زاده طراح و کارگردان نمایش «اسب مرده» نیز در ادامه این نشست گفت: کاری که ما می‌­خواستیم بکنیم، بیشتر بازسازی فضای ذهنی مارتا بود، این که به فضای ذهنی مارتا برویم و دوباره بیرون بیاییم و به فضای واقعی سو تفاهم بازگردیم. بنا بر علاقه­‌ها و دغدغه‌­های خودم به صحنه‌­های موزیکال و سورئال، چنین صحنه­‌هایی را به کار تزریق کردم. این نمایش بیشتر حول محور شخصیت مارتا و یک جورهایی تفسیر ما از آن شخصیت و ذهن آن شخصیت می­‌گردد. این نمایش به صورت کارگاهی جلو رفت و به انجام رسید.

علی جعفری دیگر منتقد تئاتر و عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران هم به بحث تئوریک پیرامون ماهیت اقتباس و انواع آن اشاره کرد و گفت: من به دنبال منشا نیستم و آن چیزی را که اقتباس شده است، مد نظر قرار می­‌دهم. ما در نمایشنامه­ «اسب مرده» با 2 فضا روبه‌­رو هستیم، فضای یک اتفاق جاری و ساری که با المان‌­هایی که در اجرا به من مخاطب داده می‌­شود قرار است من در توهم یک فضای ثالث هم قرار بگیرم. دیگری همیک فضای صرفا انتزاعی که برآمده از ذهن آدم‌­هایی است که ما با آن­ها روبه‌­رو می‌­شویم. در این نمایش ما شخصیت مارتا، مادر و آدم‌­هایی را داریم که می‌­آیند تا نهایتا به برادری می‌­رسد که 20 سال پیش رفته و حالا برگشته است و قرار است اشتباها کشته شود. به نظرم می‌­رسد که آقای هاشم­‌زاده علی­رغم این که در نگارش نمایشنامه تفکرش روی مارتا بوده، عملا به مارتا شاخصه­ قابل توجهی برای تفکیک او از مادر، در طول اجرا ارائه نداد. یعنی من این آدم­‌ها را در کنار همدیگر می‌­بینم و تعریف می‌­کنم. مارتا بیشتر در واپسین صحنه است که منفک می­‌شود.