کارگردان فیلم سینمایی «حرف آخر» معتقد است که سلیقه‌ای برخورد کردن یعنی خودی و غیرخودی قائل شدن برای هنرمندان و این بنای غلطی است که زمینه فساد را پایه‌گذاری می‌کند.

چارسو پرس: ابراهیم شفیعی کارگردان فیلم «حرف آخر» درباره سوژه فیلمش که با نگاهی متفاوت به حکم قصاص و مسئله اعدام در جامعه پرداخته است، گفت: سوژه‌ای که من برای فیلم «حرف آخر» انتخاب کردم، در هیچ فیلم دیگری به آن پرداخته نشده است. اگر چه برخی معتقدند که در فیلم «قصیده گاو سفید» که به ماجرای قصاص اختصاص دارد، به این موضوع اشاره شده است، اما باید تاکید کنم ماجرای آن فیلم به وقایع بعد از اعدام پرداخته است، در حالی که فیلم «حرف آخر» به وقایع و رویدادها و ماجراهای قبل از اعدام یک متهم می‌پردازد. البته من همه فیلم‌هایی که به موضوع قصاص و اعدام پرداخته است، ندیده‌ام.

وی علت پرداختن به سوژه قضات را مورد بررسی قرار داد و افزود: برای مدتی مجبور بودم که به ساختمان دادگاه مراجعه و رفت و آمد داشته باشم. در این آمد و شدها، برخورد قاضی دادگاه سبب شد تا برایم این دغدغه شکل بگیرد که چرا برخی قضات باید چنین رفتاری داشته باشند! چنین برخوردی شایسته و مناسب برای یک قاضی نیست و این به دغدغه‌ای برای من تبدیل شد. با خود می‌اندیشیدم که کاش امکان داشت رفتار برخی از قضات به گونه‌ای بود که افراد به آنان پناه می‌بردند و از مواجهه با آن‌ها فرار نمی‌کردند. همین امر باعث شد تا به ایده ساختن فیلم «حرف آخر» برسم و تلاش کنم تا چهره قاضی را با شفقت و دست و دلباز به تصویر بکشم.

شفیعی افزود: این فیلم به دایره بودن در دنیا اشاره دارد که یکی می‌رود و دیگری به جای او وارد می‌شود و بود و نبود قاضی نمی‌تواند عاملی برای مرگ یا نابودی افراد محسوب شود. چرخه روزگار برای اینکه یک تعریف درست از حذف آدم‌ها داشته باشد سرنوشت‌های مختلفی را پیش پای آن‌ها می‌گذارد، یکی با تصادف و یکی با بیماری، یکی با درگیری و یکی هم با اعدام می‌میرد. به شخصه در جایگاهی نیستم که حکم اعدام و قصاص را رد یا تایید کنم چون اطلاعی از فقه ندارم و صرفاً بر اساس آنچه که مورد بررسی قرار داده و در دادگاه‌ها دیده‌ام، داستان فیلم «حرف آخر» را نوشتم.

وی در مورد چگونگی شکل‌گیری فیلمنامه «حرف آخر» افزود: برای نگارش فیلمنامه «حرف آخر» تحقیقات فراوانی انجام دادم و گفت‌وگوهای زیادی با قضات داشتم، اگرچه به صورت جزئی آشنایی فراوانی با قانون ندارم اما چندین پرونده را مورد مطالعه قرار داده و از نزدیک در جریان برخی از پرونده‌ها بودم و آن‌ها را دنبال می‌کردم. تمامی این تحقیقات و حضور در دادگاه‌ها برایم تجربه بود تا بتوانم فیلم «حرف آخر» را بسازم. حتی در زمان اعدام یکی از متهمان اقدام به نوشتن کلمه به کلمه جملاتی کردم که در حین اعدام بیان می‌شد تا بتوانم حق مطلب را به خوبی ادا کنم. با وجود اینکه حتی معنی برخی از این کلمات را نمی‌دانستم اما تلاش داشتم تا تحقیقاتم و نگارش به نحوی پیش برود که فیلم را درست اجرا کنم.

شفیعی ضمن اشاره به دشواری‌های ساخت فیلم «حرف آخر» تاکید کرد: ساختن فیلم‌هایی با سوژه‌های قضایی بسیار سخت است، زیرا بعضی از موارد اولیه را که همان پرونده‌های قضایی هستند، به راحتی در دسترس نیست. از سوی دیگر سنگ‌های بسیاری در مقابل پای فیلمسازانی که می‌خواهند در این حوزه فیلم بسازند، وجود دارد. به شخصه برای تایید فیلمنامه «حرف آخر» از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با مشکلات فراوانی روبه‌رو بودم وزارتخانه مدعی بود که پرونده‌ای که به صورت فیلمنامه درآمده و می‌خواهد ساخته شود، باید از سوی قوه قضاییه به وزارت ارشاد ارجاع داده شود. این یکی از مشکلات پیش روی من بود که زمان و نیروی فراوانی را در راه تولید فیلم «حرف آخر» از من گرفت.

وی به سایر مشکلات در راه ساخت فیلم «حرف آخر» پرداخت و تصریح کرد: برای اینکه بتوانیم صحنه دادگاه و زندان را تداعی کنیم با دشواری‌های دیگری روبه‌رو بودیم. لوکیشن‌هایی که وجود داشتند، عموما برای مخاطبان تکراری بودند و بیننده آنها را به خوبی می‌شناخت، حتی به ما اجازه فیلمبرداری در مقابل دادگاه را ندادند و در نهایت مجبور شدیم با ایجاد تغییراتی در جلوی یک ساختمان و با نصب تابلوی دادگاه این لوکیشن را بسازیم و فیلم‌برداری کنیم.

کارگردان فیلم «حرف آخر» ادامه داد: متاسفانه در ذهن برخی مسئولان قوه قضاییه تعریف درستی از هنر و هنرمند وجود ندارد. در حالی که فیلمنامه را خوانده بودند، اما با بسیاری از درخواست‌ها موافقت نمی‌کردند و همکاری مناسبی به عنوان یک فیلمساز با من نداشتند. در نهایت باید به این نکته اشاره کنم که هیچ نوع همکاری از سوی هیچ سازمان و ارگانی با فیلم «حرف آخر» انجام نشد.

وی با گلایه از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار کرد: متاسفانه برای تولید یک اثر فرهنگی نمی‌توان روی سازمان‌هایی مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حساب کرد. من برای ساخت این فیلم و گرفتن پروانه ساخت دشواری‌های بسیاری را تحمل کردم و سنگ‌های بسیاری جلوی پایم قرار داده شد، زیرا من با ضابطه وارد عرصه تولید شده بودم و چنانچه با رابطه وارد می‌شدم، می‌توانستم به راحتی این فیلم را تولید کنم. ایرادی که بسیاری از معترضان فیلم «حرف آخر» و مدعیان به این فیلم داشتند، این موضوع بود که فیلم «حرف آخر» تحت حمایت قوه قضاییه ساخته شده است و یا اینکه بودجه این فیلم از سوی قوه قضاییه تامین شده است، در صورتی که چنین موضوعی به هیچ عنوان صحت نداشته است. من به عنوان کارگردان فیلم «حرف آخر» همواره پاسخم به همه افراد این بود که می‌توان جامعه آرمانی را با هنر به مردم انتقال داد.

شفیعی افزود: پس از اتمام کار و تولید فیلم «حرف آخر» با قوه قضاییه مکاتباتی داشتم و از آنان خواستم تا همراه با خانواده‌هایشان برای دیدن این فیلم حضور یابند، اما هیچ کدام از آن‌ها حاضر به دیدن فیلم نشدند! این موضوع برایم بسیار دور از انتظار و ناراحت‌کننده بود. اگر مسئولان واقعاً معتقد به ساخت فیلم‌هایی هستند که امید را در جامعه گسترش دهد و سیاه‌نمایی نباشد، چرا وقتی فیلمی با چنین معیارهایی تولید می‌شود از آن استقبال و حمایت نمی‌کنند.

این کارگردان به علت‌های دور شدن برخی از هنرمندان از عرصه تولید فیلم و یا مهاجرت به خارج از کشور پرداخت و اظهار کرد: با کمی تحقیق و آسیب‌شناسی در می‌یابیم هنگامی که یک هنرمند یک اثر را بر اساس اصول و معیارهای کشور می‌سازد و در نهایت با برخوردهای سرد و انتقادآمیز روبه‌رو می‌شود دلسرد شده و در نهایت به دامن دشمن پناه می‌برد، این در حالی است که هنرمندان برای وصل کردن آمدند نه برای فسخ کردن و این درد دل امروز جامعه هنر با مسئولان است.

وی افزود: کاری نکنید که هنرمندان از مسئولان زده شوند و به سوی دشمن بروند. این حرکت‌ها به واسطه‌ عدم مدیریت و ناتوانی مدیران در اداره بخش‌های مختلف خصوصاً هنر دیده می‌شود.

شفیعی در پایان ضمن اشاره به‌ عدم حمایت برخی از ارگان‌ها و مسئولان از کارگردانان جوان و تازه کار اظهار کرد: برخی سازمان‌ها و یا ارگان‌ها کمک‌ها و حمایت‌هایی از فیلمسازان جوان و فیلم اولی دارند، اما باید قبول کرد که در سینما رابطه جای ضابطه را گرفته است و افرادی که دارای رابطه‌ای نیستند، نمی‌توانند فیلم خود را به راحتی و بدون مشکل بسازند. نام و میزان رابطه، برخی از افراد را شایسته دریافت تسهیلات و حمایت می‌کند و این موضوع برای کارگردانان جوان بسیار ناراحت‌کننده است. اگر یک کارگردان گمنام و بی نام و نشان باشی و یا وصل به کسی یا سازمانی نباشی، هیچ حمایتی در راه ساخت فیلم نخواهی داشت و باید مشقت‌های زیادی را برای تولید فیلمت تحمل کنی. سلیقه‌ای برخورد کردن مشکل اصلی و بزرگ جامعه است. سلیقه‌ای برخورد کردن، یعنی خودی و غیرخودی، یعنی چپ و راست، اصولگرا و اصلاح‌طلب این بنای غلطی است که زمینه فساد را پایه‌گذاری می‌کند.


منبع: خبرگزاری تسنیم