والدین در بسیاری از فیلم‌های کلاسیک دیزنی نقش مهمی نداشتند و معمولا با شخصیت‌هایی روبه‌رو بودیم که پدر و مادرشان را از دست داده بودند. این رویه در چند سال اخیر دستخوش تغییر شد و نقش والدین، به ویژه مادران در آثار مدرن این استودیو پررنگ‌تر از گذشته شد. خوشبختانه با سرک کشیدن به ۸۰ سال تاریخ درخشان دیزنی می‌توانیم مادران شگفت‌انگیز و فداکاری را پیدا کنیم که همواره به فرزندانشان عشق ورزیدند و در شرایط دشوار کنارشان ایستادند تا سرنوشتشان به بهترین شکل ممکن رقم بخورد.

چارسو پرس: در یک دهه‌ی گذشته مضامین بیش‌تر فیلم‌های دیزنی و پیکسار به نوعی به مفهوم خانواده گره خوردند و مواردی را بررسی می‌کنند که در سال‌های گذشته با بی‌توجهی محض مواجه شدند. در این شرایط نقش مادران اهمیت دوچندانی پیدا کرده است. در ادامه‌ی این مطلب به ۱۰ مادر شگفت‌انگیز، قوی و دوست‌داشتنی انیمیشن‌های دیزنی می‌پردازیم که یک تنه سرنوشت فرزندانشان را دستخوش تغییر کردند.

۱۰- دوشس شادی‌اش را فدای خوشبختی خانواده کرد

  • نام انیمیشن: گربه‌های اشرافی (The Aristocats)
  • سال انتشار: ۱۹۷۰
  • کارگردان: ولفگانگ رایترمن
  • صداپیشگان: فیل هریس، اوا گبر، لیز اینگلیش، گری دوبین
  • امتیاز IMDb فیلم: ۷.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۶۳ از ۱۰۰

دوشس گربه‌ی اشرافی زیبا و مهربانی بود که در سفر طول و درازش برای بازگشت به خانه با گربه‌ی نر بامعرفت و قوی به نام اومالی آشنا می‌شود و دل به او می‌بازد. اومالی از دوشس می‌خواهد همراه او بماند تا زندگی تازه‌ای را برای خودشان دست و پا کنند و حتی نشان می‌دهد هیچ مشکلی با نگه‌داری از بچه‌های دوشس ندارد. با این حال مادر دوست‌داشتنی داستان علیرغم میل باطنی‌اش این خواسته را نمی‌پذیرد؛ زیرا می‌داند با این کار خانواده‌ی گربه‌ای و انسانی‌اش را تا ابد از یکدیگر جدا می‌کند.

او می‌دانست هم خودش و هم بچه‌ها به زودی دل‌تنگ مادام آدلاید می‌شوند و می‌خواهند به خانه‌ی مجللشان بازگردند. خوشبختانه دیزنی پایان خوشی را به گربه‌ها و صد البته مخاطبان هدیه می‌دهد و دوشس در نهایت کنار بچه‌ها، مادام آدلاید و اومالی در آرامش به زندگی‌اش ادامه می‌دهد اما در هر صورت ثابت کرد مادر فداکاری است که حاضر است خوشحالی خودش را برای آسایش بچه‌هایش فدا کند.

۹- یودورا از رویاهای تیانا حمایت کرد

  • نام انیمیشن: شاهدخت و قورباغه (The Princess And The Frog)
  • سال انتشار: ۲۰۰۹
  • کارگردان: ران کلمنتس، جان ماسکر
  • صداپیشگان: آنیا نونیروس، برونو کمپوس، جنیفر کدی، جنیفر لوئیس
  • امتیاز IMDb فیلم: ۷.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۸۵ از ۱۰۰

یودورا در «شاهدخت و قورباغه» دیزنی بیش‌تر در پس زمینه قرار دارد و تلاش‌های تیانا برای رسیدن به رویایش که یک رستوران جمع و جور بود را نظاره می‌کرد. البته او همیشه از اهداف دخترش حمایت تام و تمامی داشت و در عین حال مراقب بود که در این مسیر خوشی‌های زندگی‌اش را فراموش نکند.

بنابراین مادر داستان همیشه کنار تیانا حضور داشت و با نصیحت‌های به جایش معنای زندگی را به او یادآوری می‌کرد. یودورا به دخترش یادآوری می‌کرد سخت کار کردن خوب است اما در زندگی چیزهای مهم‌تری هم وجود دارد؛ دوستان، شادی و عاشقانه‌هایی که باید در این مسیر به دنبالشان برود. مفهوم اصلی فیلم درباره‌ی قیاسی میان آن چیزی است که آدم‌ها در زندگی‌شان می‌خواهند و آن چیزی است که واقعا به آن احتیاج دارند و مادر داستان نمونه‌ی خوبی از انسانی است که میان هر دوی این‌ها تعادل برقرار کرده است.

۸- خاله کاس برای هیرو و تاداشی یک مادر تمام عیار بود

  • نام انیمیشن: شش قهرمان بزرگ (Big Hero 6)
  • سال انتشار: ۲۰۱۴
  • کارگردان: کریس ویلیامز، دآن‌هال
  • صداپیشگان: رایان پاتر، اسکات ادسیت، تی جی میلر، جمی چانگ
  • امتیاز IMDb فیلم: ۷.۸ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۰ از ۱۰۰

اگرچه خاله کاس مادر بیولوژیک هیرو و تاداشی نبود اما وقتی برادرزاده‌هایش را بعد از مرگ والدینش به فرزندخواندگی قبول کرد، برای آن‌ها مثل یک مادر تمام عیار بود. کاس به عنوان تنها عضو باقی مانده از خانواده‌ی هیرو و تاداشی اغلب نگران چگونگی تربیت برادرزاده‌هایش است و همین نگرانی هم او را به یک محافظ عالی تبدیل کرده است.

حتی بهترین پدر و مادرهای کره‌ی زمین هم نگران این هستند که برای فرزندانشان کافی نباشند و نتوانند آن‌ها را به خوبی تامین کنند و خاله کاس هم از این قاعده مستثنا نیست. در هر صورت مهم نیست چه اتفاقی می‌افتد هیرو و تاداشی همیشه می‌دانند که او مثل یک والد واقعی کنارشان ایستاده.

۷- خانم شگفت‌انگیز به خاطر فرزندانش از نقش ابرقهرمانی‌اش چشم‌پوشی کرد

  • نام انیمیشن: شگفت‌انگیزان (The Incredibles)
  • سال انتشار: ۲۰۰۴
  • کارگردان: برد برد
  • صداپیشگان: کریگ تی. نلسن، هالی هانتر، سارا واول، اسپنسر فاکس، جیسون لی
  • امتیاز IMDb فیلم: ۸ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۷ از ۱۰۰

هنگامی که بحران ابرقهرمانی به وقوع پیوست همه‌ی قهرمان‌ها مجبور شدند هویت واقعی‌شان را پنهان کنند و به زندگی ظاهرا عادی بازگردند. با این حال بسیاری از ابرقهرمان‌ها نمی‌توانستند خودشان را با شرایط وفق دهند و هر کاری می‌کردند تا حتی یواشکی هم که شده به زندگی سابقشان بازگردند. در میان همه‌ی شخصیت‌های انیمیشن «شگفت‌انگیزان» دیزنی تنها خانم شگفت‌انگیز بود که شرایط به وجود آمده را پایان ماجراجویی‌هایش نمی‌دانست بلکه فکر می‌کرد آغاز تازه‌ای برای ماجراجویی متفاوت است.

خانم شگفت‌انگیز در زندگی تازه‌اش به خانم پار تبدیل شد و برای بچه‌هایش والدی بود که همسرش آقای پار نمی‌توانست به خوبی از عهده‌اش برآید. درست بود که دیگر نمی‌توانست دنیا را نجات دهد اما هنوز هم می‌توانست ناجی خانواده‌اش باشد و در سختی‌ها با قدرت کنارشان بماند.

۶- پریدتا همه‌ی ۹۹ فرزندش را نجات داد

  • نام انیمیشن: صد و یک سگ خال‌دار (One Hundred and One Dalmatians)
  • سال انتشار: ۱۹۶۱
  • کارگردان: کلاید جرونیمی، همیلتون لاسک، ولفگانگ رایترمن
  • صداپیشگان: بتی لو جرسون، راد تیلور، کیت باور
  • امتیاز IMDb فیلم: ۷.۳ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۸ از ۱۰۰

وقتی پانزده توله سگ کوچولوی پریدتا توسط کروئلای بدذات دزدیده شدند، ماموریت او برای نجات فرزندانش آغاز شد. مادر داستان دنبال کوچک‌ترین سرنخی که به دست می‌آورد را می‌گرفت و در سراسر کشور سفر می‌کرد تا بتواند به بچه‌ها برسد. اگرچه پریدتا ذاتا شخصیت آرام و دوست‌داشتنی بود اما در مواقع اضطراری و برای محافظت از خانواده‌اش کاملا وحشی و مبارز می‌شد؛ مثل وقتی که به پونگو کمک کرد تا مقابل هوراس و جاسپر بایستد.

در نهایت وقتی بچه‌هایش را کنار ۸۴ توله سگ دیگر پیدا کرد حتی یک لحظه هم فکر نکرد که آن‌ها را به حال خودشان رها کند، در عوض مثل یک مادر واقعی همه را به فرزندخواندگی پذیرفت و با آخرین توان برای نجاتشان از چنگال کروئلا مبارزه کرد.

۵- جیل همیشه به رایلی گوش می‌داد

  • نام انیمیشن: درون و بیرون (Inside Out)
  • سال انتشار: ۲۰۱۵
  • کارگردان: پیت داکتر
  • صداپیشگان: امی پولر، فیلیس اسمیت، بیل هیدر، لویس بلک، میندی کالینگ
  • امتیاز IMDb فیلم: ۸.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۸ از ۱۰۰

مفهوم اصلی «درون و بیرون» دیزنی بر پردازش احساسات متکی بود و وقتی مخاطبان برای نخستین بار وارد ذهن جیل شدند خیلی زود فهمیدند او از چه جنس مادرهایی است. جیل در یک شام خانوادگی متوجه شد اخلاقیات رایلی نسبت به گذشته‌اش تغییر کرده؛ بنابراین به آرامی تحقیق درباره‌ی این تغییر خلق را آغاز کرد و آماده بود تا هر وقت دخترش دوست داشت در این باره صحبت کند، گوش شنوایی باشد. وقتی مشخص شد نمی‌تواند به تنهایی از پس مشکلات رایلی برآید، توجه بیل را به خودش جلب کرد و از او کمک گرفت.

در تمام فیلم جیل هر کاری که از یک مادر خوب انتظار می‌رفت را انجام داد؛ او پس از نقل مکان به خانه‌ی جدید رایلی را دل‌داری داد، وقتی متوجه شد دخترش ناراحت است سعی کرد سر حرف را با او باز کند و در نهایت همیشه آماده بود تا رایلی را در آغوش بگیرد و به او یادآوری کند همه چیز به زودی درست می‌شود.

جیل هرگز نسبت به احساسات رایلی بی‌توجهی نشان نداد و او را همان‌طوری که بود پذیرفت. جیل والد آگاهی بود و این مهم‌ترین چیزی بود که رایلی به آن نیاز داشت.

۴- جولیتا با احساسات میرابل هماهنگ بود

  • نام انیمیشن: افسون (Encanto)
  • سال انتشار: ۲۰۲۱
  • کارگردان: جرد بوش، بایرون هاوارد
  • صداپیشگان: استفانی بیاتریز، ماریا سیسیلیا بوترو، جان لگویزمائو، مائورو کاستیو
  • امتیاز IMDb فیلم: ۷.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۱ از ۱۰۰

معجزه‌ی شفابخش جولیتا در انیمیشن «افسون» دیزنی از همدلی ذاتی او و صد البته نیازش به بهتر کردن حال دیگران سرچشمه می‌گرفت و این ویژگی‌ها او را به یک مادر عالی برای فرزندانش تبدیل می‌کرد. او به طور طبیعی می‌توانست احساسات افراد را تشخیص دهد و دقیقا می‌دانست چه زمانی دخترانش به او نیاز دارند تا با یک حرف همدلانه یا یک وعده غذای گرم و لذیذ حالشان را بهتر کند.

جولیتا به عنوان مادرِ میرابل، تنها عضو خانواده که قدرت جادویی خاصی نداشت، به خوبی می‌دانست باید توجه بیش‌تری به نیازهای او نشان دهد و برای جبران کمبود توجه آلما، به او محبت بیش‌تری می‌کرد.

۳- کانگا همان مادر دوست‌داشتنی بود که همه به وجودش نیاز داشتند

  • نام انیمیشن: ماجراهای بسیار وینی پو (The Many Adventures of Winnie the Pooh)
  • سال انتشار: ۱۹۷۷
  • کارگردان: جان لانزبری، ولفگانگ رایترمن
  • صداپیشگان: استرلینگ هالووی، جان فیدلر، جونیوس ماتیوز، پل وینچل
  • امتیاز IMDb فیلم: ۷.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰

کانگا در مجموعه انیمیشن‌های «وینی د پو» مظهر واقعی واژه‌ی مادر بود. او همان کسی بود که در شرایط سخت آغوشش را برای دوستانش باز می‌کرد، به آن‌ها دلگرمی می‌داد و گاهی نصیحتشان می‌کرد. کانگا با لبخند گرمش به اطرافیانش اطمینان می‌داد که در هر شرایطی می‌توانند به او تکیه کنند. کانگا اگرچه تنها یک فرزند به نام رو داشت اما برای همه‌ی شهروندان مادری می‌کرد. کانگا در فیلم «ماجرای تیگر» محصول سال ۲۰۰۰ بار دیگر ثابت کرد می‌تواند مادری دلسوز و دوست‌داشتنی برای ببر داستان باشد.

۲- لوسیل موفقیت‌ها و شکست‌های لوئیس را جشن می‌گرفت

  • نام انیمیشن: ملاقات با رابینسون‌ها (Meet the Robinsons)
  • سال انتشار: ۲۰۰۷
  • کارگردان: استیون اندرسون
  • صداپیشگان: جردن فرای، وسلی سینگرمن، هارلند ویلیامز، تام کنی، استیون اندرسون
  • امتیاز IMDb فیلم: ۶.۸ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۶۷ از ۱۰۰

«ملاقات با رابینسون‌ها» دیزنی حول محور کلیشه‌ی پیدا کردن خانواده می‌گشت. لوسیل به عنوان مادرخوانده‌ی لوئیس یک والد فوق‌العاده است. خانواده‌های قبلی که لوئیس با آن‌ها ملاقات کرده بود به علایقش هیچ توجهی نشان نمی‌دادند و سعی می‌کردند عشقش به علم را سرکوب کنند و او را به سمت سرگرمی‌های معمولی مثل ورزش سوق دهند. لوئیس کم کم امیدش نسبت به پیدا کردن خانواده‌ای که او را از صمیم قلب بخواهند را از دست داد؛ زیرا نمی‌توانست میل به جستجوگری را در خودش تغییر دهد.

تا این که سر و کله‌ی لوسیل پیدا شد او برعکس زوج‌های قبلی مشوق علایق لوئیس بود و حتی در سکانس آخر فیلم دیدم که خانه‌ی بزرگ‌تری را خرید تا لوئیس بتواند با خیال راحت به اختراعاتش بپردازد و نگرانی بابت کمبود جا نداشته باشد. لوسیل نه تنها از موفقیت‌های پسرخوانده‌اش خوشحال می‌شد بلکه شکست‌هایش را هم جشن می‌گرفت؛ زیرا معتقد بود هیچ‌کس بدون شکست نمی‌تواند پیروز شود و به قول شعار خانواده‌ی رابینسون «باز ادامه بده».

۱- کالا عشق را بر اندوه مقدم دانست

  • نام انیمیشن: تارزان (Tarzan)
  • سال انتشار: ۱۹۹۹
  • کارگردان: کریس باک، کوین لیما
  • صداپیشگان: تونی گلدوین، مینی درایور، روزی اودانل، گلن کلوز
  • امتیاز IMDb فیلم: ۷.۳ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۸۹ از ۱۰۰

وقتی کالا فرزندش را از دست داد اندوه زیادی را متحمل شد، او می‌توانست مثل کرچک در این اندوه غرق شود اما راه دیگری را انتخاب کرد. او بعد از پیدا کردن تارزان کوچولو متوجه شد صبور همان‌طوری که فرزندش را گرفته، خانواده‌ی تارزان را هم نابود کرده؛ بنابراین تصمیم گرفت بچه‌ی آدمیزاد را مثل بچه‌ی خودش بزرگ کند.

کم کم مشخص شد بقیه‌ی میمون‌ها هرگز نمی‌توانند تارزان را آن طور که هست، بپذیرند اما کالا از فرزندخوانده‌اش دست نکشید و همیشه کنارش ایستاد. در عوض تمام عشق و حمایتش را به او هدیه کرد و هرآنچه برای بزرگ شدن نیاز داشت را فراهم کرد. به نظر کالا تفاوت‌های میان او و تارزان نه تنها آن‌ها را از هم جدا نمی‌کرد بلکه باعث می‌شد به یکدیگر نزدیک‌تر شوند.

منبع: cb

///.


منبع: دیجی‌مگ