«ملاقات خصوصی» نشان داد که در بحبوحه‌ی سالهایی که رغبت و میل تهیه کنندگان به تهیه‌ی فیلم‌هایی‌ست که بر بستری از آسیب‌های اجتماعی و زندگی و روابط میان طبقات زیرین اجتماع شکل می‌گیرد، هنوز هم درون‌مایه‌‌های عاشقانه کارکرد خاص خودش را دارد و قادر است تا قریب به ۱۰۰ دقیقه مخاطب را با فیلم همراه کند.

چارسو پرس: شاید بتوان گفت «ملاقات خصوصی» یکی از کم‌اقبال‌ترین‌ترین فیلم‌های دهه‌ی اخیر سینمای ایران به حساب می‌آید. فیلمی که تلاش کرد تا «عشق» را بر بستری از موضوعات اجتماعی روایت کند.

«ملاقات خصوصی» در جشنواره‌ی چهلم فجر علی رغم آنکه به نسبت سایر فیلم‌های جشنواره موفق شد تا تعداد بیشتری از منتقدان و همچنین مخاطبان عام سینما را با خود همراه کند اما ضربه‌ی اول را همان ابتدا خورد ‌و گرفتار عاقبتی شد که بسیاری دیگر از فیلم‌ها نیز در طی این سالها با آن مواجه شده‌اند؛ مثالِ آنچه که برای «عصبانی نیستم» رضا درمیشیان اتفاق افتاد و داستانِ پشت پرده‌ها و سیاسی بودن زبانِ فیلم باعث شد تا از تمامی بخش‌های جشنواره کنار گذاشته شود و به گفته‌ی نوید محمدزاده «کت و شلوار او اتو کرده بر جالباسی بماند» و سیمرغِ بهترین بازیگر نقش اول مرد روی شانه‌هایش ننشیند.

این بار هم «ملاقات خصوصی» گرفتار این کنارْ گذاشته شدن شد و فیلم با آنکه نظر اغلب تماشاگران را به خود جلب کرده بود در میدان رقابتی جشنواره ناکام ماند و کنار گذاشته شد.

از سوی دیگر از اکران نوروز و اکران عید فطر هم جا ماند و حالا در شرایط متفاوتی که سینماها رونق همیشگی را ندارند و فیلم شانس تبلیغات رسانه‌ای گسترده را نیز از دست داده، اکران شده و شاید به همین علت نوشتن از آن واجب است.

نقد فیلم ملاقات خصوصی

«ملاقات خصوصی» نشان داد که در بحبوحه‌ی سالهایی که رغبت و میل تهیه کنندگان به تهیه‌ی فیلم‌هایی‌ست که بر بستری از آسیب‌های اجتماعی و زندگی و روابط میان طبقات زیرین اجتماع شکل می‌گیرد، هنوز هم درون‌مایه‌‌های عاشقانه کارکرد خاص خودش را دارد و قادر است تا قریب به ۱۰۰ دقیقه مخاطب را با فیلم همراه کند.

امید شمس در این فیلم روایتگرِ داستانِ زندگی خانواده‌ای‌ست که متعلق به طبقات پایین اجتماع‌ و ساکن در محله‌ای ملتهب‌اند و در همسایگی افرادی بزهکار و شرور زیست می‌کنند. روایت عاشقانه‌ی فیلم هم در همین منطقه شکل می‌گیرد. «ایمان» برادر «پروانه» دخترِ عطار فیلم، که زمانی در مسابقات مردان آهنین برای خودش اسم و رسمی به پا کرده حالا بخاطر بدهی به یک قهرمانِ فراری تبدیل شده و پدرشان هم در زندان است.

قصه‌ی اصلی فیلم در دو لوکیشن «زندان» و «محلات جنوب شهر» تهران شکل می‌گیرد در حالیکه برخلاف سایر فیلم‌ها نه زندانش ملتهب است و آزاردهنده و نه البته محلات جنوب شهرش بی‌هویت.

درام، بی‌هیچ وقت تلف کردنی درست بعد از شکل‌گیری ماجرای عاشقانه، آغاز می‌شود و با توزیع نرم نرم اطلاعات داستان را گسترش داده و تورِ روایت عاشقانه‌اش را پهن می‌کند. این توزیع قطره چکانی اطلاعات و تعلیق‌های به موقع، موجب درگیر شدن مخاطب با شخصیت‌ها و پیگیری داستان می‌شود اگرچه شاید به همین علت ۲۰ دقیقه‌ی ابتدایی فیلم و‌ همینطور پایان آن، کمی طولانی و کش دار بنظر بیاید.

با این حال «ملاقات خصوصی» فیلمی بود که اگر در جشنواره اجازه‌ی دیده شدن داشت و اگر در زمانی مناسب و به دور از وقایع امروز جامعه اکران می‌شد، شانس زیادی برای موفقیت پیدا می‌کرد. این فیلم به عنوان اولین ساخته‌ی امید شمس نمره‌ی قابل قبول را از سینماگران در سال گذشته گرفت و امید آنکه مخاطبان نیز با استقبال از این فیلم به زحمات عوامل آن کمک کنند.

///.


منبع: سینما سینما
نویسنده: افسون جاوید