چارسو پرس: به نظر میرسد باید بهزودی شاهد افزایش قیمت بلیت سینماها باشیم. بهتازگی علی سرتیپی، تهیهکننده، گفته با تورمی که این روزها با آن مواجه هستیم، قیمت معقول برای بلیت سینما ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان است؛ ولی نمیتوان چنین قیمتگذاری را انجام داد. با این حال دولت باید کمک کند تا با تعیین قیمتی مناسب، سالنهای سینمایی به حیات خود ادامه دهند. او در گفتوگویی با ایسنا درباره تصمیم به افزایش قیمت بلیت سینماها بیان کرد: «با توجه به هزینههایی که در بخش تولید فیلم با آن مواجه هستیم و بعد هم آنچه در بخش اکران میبینیم، باید گفت سینما وضعیت نگرانکنندهای دارد. درحالحاضر قیمت همه چیز چند برابر شده، اما در یک سال گذشته قیمت بلیت سینما ثابت مانده است و سالنها توان پرداخت هزینههای خود را هم ندارند».
سرتیپی قیمت بلیت سینماهای کشورمان را با کشورهای همجوار مقایسه کرده و افزود: «در همین همسایگی ما قیمت بلیت سینما در کشور امارات ۱۱ و ۱۲ دلار است، ولی در ایران کمتر از یک دلار است؛ یعنی ما ۷۰ تا ۸۰ سنت بلیت سینما را میفروشیم؛ درحالیکه هزینههای ما با آنها یکی است. مثلا امکاناتی که در ایرانمال یا پردیس کوروش داریم، با آنچه در دوبیمال هست، فرقی ندارد، ولی قیمت بلیت آنها چقدر است و قیمت بلیت سینماهای ما چقدر! علاوهبراین، در همان سینماهای امارات فیلمهای خارجی هم امکان نمایش دارند و در منطقه پخش میشوند، ولی ما در بخش تولید فقط با یک محصول بومی طرف هستیم و فیلمهایی مثل «آواتار» را نمیتوانیم اکران کنیم». او با اشاره به افزایش قیمت برخی دستگاههای لازم برای نمایش فیلم که در گذشته ۳۰ میلیون تومان بود، ولی الان به ۴۵۰ میلیون تومان رسیده است، گفت: «ما در مخمصهای گیر کردهایم که اگر بخواهیم قیمت بلیت را واقعی کنیم، باید با توجه به تورم حداقل آن را به ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان برسانیم، ولی نمیتوانیم چنین کاری کنیم. شخصا معتقدم حداقل قیمتی که میتوانیم برای سال آینده تعیین کنیم تا بدون هیچ سودآوری سینما فقط بتواند خرج خود را بگذراند، ۸۰ هزار تومان است».
او در پاسخ به اینکه مقایسه قیمت بلیت با دوبی در شرایطی که هزینه زندگی و درآمد شهروندان در دو کشور با هم تفاوت دارد، چقدر میتواند درست باشد؟ بیان کرد: «سینما باید چه کاری انجام دهد؟ این دولت است که باید کمک کند و درصدی از هزینهها را متقبل شود تا این ارزانترین تفریحی که الان برای مردم باقی مانده، از دست نرود. واقعا با ۳۵ و ۴۵ هزار تومان (قیمت فعلی بلیت سینما) چه چیزی میتوان خرید؟ با افزایش قیمتها آیا تفریحهایی مثل سفر و رستورانرفتن مانند گذشته است؟ اگر دولت در بخش فرهنگی کمک کند، سینما همچنان ارزانترین تفریح و سرگرمی برای خانوادهها و بچهها و دورهمبودنها است. هزینهها و درآمدها با هم نسبتی ندارند و ترازهای مالی سینماها همه منفی است. اگر کمک شود تا سوبسیدی روی بلیت سینما گذاشته شود و مردم هم از سینما استقبال کنند، به سال آینده امیدوار خواهیم بود؛ در غیراینصورت ادامه کار بسیار سخت خواهد بود».
دور باطلی است که هر سال شاهدش هستیم
امیرحسین علمالهدی، کارشناس اقتصاد سینما، افزایش قیمت بلیت سینماها در سال پیشرو را اجتنابناپذیر میداند و در این زمینه به «شرق» گفت: «وقتی شاهد افزایش قیمت در همه چیز هستیم، سینما نمیتواند در اندازه یک تفریح باثبات از منظر اقتصادی باقی بماند. طبیعی است که وقتی دلار به 60 هزار تومان میرسد، شاهد افزایش قیمت روی همه کالاها هستیم و این دور باطلی است که هر سال شاهدش هستیم». او در بخش دیگری از صحبتهایش به طبقهبندی طیفهای مختلفی که مخاطب سینما هستند، پرداخت و افزود: «باید در نظر داشت که افزایش قیمت بلیت سینماها در این شرایط امری طبیعی است؛ اما همچنان معتقدم باید راهکارهایی برای جذب مخاطب عام به معنای طیفی که مسئلهشان اقتصادی است، پیدا کرد. بخشی از جامعه ما را اقشار آسیبپذیر تشکیل میدهند و طبیعی است که دغدغه آنها اساسا سینما نیست. افراد مرفه هم که ترجیح میدهند سینما نروند. دراینمیان تنها طبقه متوسط باقی میماند که همیشه مخاطب سینما از میان این قشر بوده است که با افزایش قیمت بلیت سینماها یا افزایش هزینههای زندگی، طبقه متوسط روزبهروز لاغرتر میشود و هر وقت این طبقه نحیف میشود، اولین واکنشش حذف مواردی مثل تفریح و اتفاقات فرهنگی از فهرست هزینههایش است. این قشر بهسرعت هزینههای سینما، تئاتر یا موسیقی را از زندگی روزانه حذف میکند و ترجیح میدهد هزینهها را در سرفصلهای دیگر زندگیاش ببرد. پس نتیجه میگیریم هیچ چارهای جز افزایش قیمت بلیت سینما باقی نمیماند. در شرایطی که حوزه فرهنگ هم هزینههای خاص خودش را دارد، شاهد افزایش قیمت در ارکان گوناگون فرهنگ و سینما ازجمله سینماداری، تولید و پخش خواهیم بود». او در بخش دیگری از صحبتهایش به راهکارهای دیگری برای جلب نظر مخاطب سینما در ماههای پیشرو اشاره کرد و گفت: «میتوان با در نظر گرفتن راهکارهایی همچنان توجه مخاطب سینما را جلب و امکانی برای او فراهم کرد که سینما را فراموش نکند. بحث بلیت شناور یکی از همین راهکارهاست و قیمتهای دیگری را از منظر اقتصادی در اختیار مردم بگذاریم. ارائه بلیت نیمبها یا شناور و... میتواند در آینده یکی از راههای رسیدن به این هدف باشد که مردم با انواع درآمد، بتوانند به سینما بروند و به دیدن فیلم در سینما رغبت نشان بدهند».
علمالهدی افزود: «قطعا سال آینده هزینه تولید حدود 50 درصد افزایش پیدا خواهد کرد و این به آن معناست که دفاتر پخش یا حوزه تولید در سینما برای جلب نظر مخاطب به سالنها باید راهکارهایی در نظر بگیرند. با توجه به کاهش 50درصدی مخاطب نسبت به سال 98 و قبل از کرونا باید کاهش محسوس مخاطب را جدی گرفت. در سال 98 به حدود 27 میلیون فروش از سینما رسیدیم و امسال رقمی حدود
14 میلیون را تجربه کردیم. افزایش قیمت بلیت سینماها و کاهش مخاطب به یقین اتفاق ناخوشایندی است؛ اما باید همزمان به فکر راهحلهایی برای عبور از این بحران بود». او در پایان افزود: «هر سال با این پرسش مواجه میشویم که باید برای سینما چه کرد؟ و هر سال نقطه نظراتی بیان میشود و در نهایت در طول سال توجهی به آن نمیشود».
امیرحسین علمالهدی مدتی قبل در گفتوگو با «شرق» تأکید کرد: «بهجز دو سال کرونا که سالهای خوبی برای سینماها نبود، اگر مبنای آمار بد فروش را پیش از همهگیری کرونا در نظر بگیریم، در سال 98، سینمای ایران در هشت ماه 15 میلیون نفر مخاطب داشت و در مقایسه با هشت ماه سال 1401، چیزی حدود 10 میلیون نفر ریزش مخاطب را نسبت به سال 98 تجربه کردیم و البته در سال 97، ما حدود 21 میلیون نفر مخاطب سینما را در هشت ماه داشتیم و این آماری است که کاملا شرایط بحرانی سینماها را گوشزد میکند». او در ادامه به گستردگی و تنوع سینماهای سراسر کشور اشاره کرد و گفت: «درحالحاضر حدود 600 پرده سینما در کشور داریم و چیزی حدود 60، 70 درصد کاهش مخاطب را تجربه میکنیم».
این کارشناس سینما افزود: «طبیعی است در این شرایط شاهد تعطیلی بسیاری از سینماها باشیم و برخی از پردیسهای سینمایی با حداقل ظرفیت، فیلم نمایش میدهند و شاید فقط با چهار، پنج سالن سینما کار میکنند و باقی سالنها بسته است و اگر هرچه زودتر فکری برای برونرفت از این بحران نشود، ممکن است تعداد تعطیلی سینماها بیشتر شود. فروش اندک سینما نگرانکننده است. به هر حال طبیعی است که این کاهش 70درصدی مخاطب، باعث تعطیلی بسیاری از سینماها خواهد شد. واقعیت این است که در این شرایط نمیتوان بهطور دقیق گفت که آیا اکران فیلمهای توقیفی میتواند فروش بهتری را برای سینماها رقم بزند یا خیر؟ اگر وزارت ارشاد سازوکاری برای نمایش آنها اتخاذ کند، شاید در آن صورت بتوان نظر دقیقتری درباره اکران آنها داشت و بعد واکنش مردم را نسبت به نمایش فیلمهای توقیفشده میبینیم؛ اما به نظر میرسد اگر سینماها برای آینده نزدیک برنامهای نداشته باشند یا به بیان دیگر پوستاندازی نکنند و به سمتی نروند که خودشان را با شرایط منطقی جامعه هماهنگ کنند و نتوانند پذیرای مخاطبان جدی سینما باشند، نمیتوان انتظار دیگری داشت و باید به شرایط رکود سینماها عادت کنیم».
او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «باید اشاره کنم که ما نیاز داریم تا آداب حکمرانی در سینماها تغییر کند. با این آداب سینما قادر به نفسکشیدن نیست. موضوعات اجتماعی و اقتصادی و افزایش شدید هزینهها در سینما باعث شده تا شرایط متفاوتی را تجربه کنیم. سینمای ایران برای ادامه حیات به فاکتورهای دیگری نیاز دارد و نمیتواند تنها زیر چتر اکسیژن دولت به حیاتش ادامه بدهد. حیات طبیعی سینما، بر اساس بازار عرضه و تقاضاست و میتوان با مکانیسمهایی این بازار را حفظ کرد، مشروط بر اینکه دولت نگاهش را به حوزه سینما چه در تولید و چه نمایش تغییر بدهد». او ادامه داد: «سینما اگر میخواهد ادامه حیات حداقلی را به ادامه حیات حداکثری پیوند بزند، هیچ چارهای جز این ندارد که تغییر نگاهی در آن حاصل شود. این تغییر نگاه به سینما در سطح دولت تأثیرگذار خواهد بود و پذیرش اینکه با روشهای معمول امکان ادامه حیات شاداب سینما وجود ندارد. این اولین قدم برای بهبود این شرایط است. باید بپذیریم که در تمام شاخصهای حوزه اقتصادی، اجتماعی، ورزشی و هنری نیاز به یک بازنگری جدی داریم و میتوانیم با تجدید نظر در برخی سیاستهای جاری، اتفاقات خوبی برای سینما رقم بزنیم».