نمایش اهل هوا را گام مثبتی در کارنامه تئاتری محمد حاتمی دانست که در این سال‌ها، بعضی اجراهایش مثل نمایش «دیگری» ناموفق بوده و حواشی متعددی ایجاد کرده است.

چارسو پرس: نمایشنامه‌ای که مریم تاجیک نوشته کمابیش یادآور مونوگرافی است که غلامحسین ساعدی سال‌ها پیش در رابطه با رسم و رسوم مردمان جنوب ایران به انجام رساند. نوعی تلاش برای فهم مصائب فرهنگ توده مردم ساکن در کرانه‌های خلیج فارس. ساعدی با آن نگاه چپ‌گرایانه و ماتریالیستی خویش سعی داشت به مناسبات خلاف‌آمد و اغلب ماورایی سواحل جنوبی ایران پی برد. به هر حال برای کشوری که روزگاری سودای تمدن بزرگ داشته، رازگشایی از امور ناشناخته و غیرقابل توضیح، می‌توانست مهم تلقی شود. بی‌شک دستگاه پروپاگاندای پهلوی، تحقیق ساعدی را ذیل برملا کردن رازهای پنهان توده مردم ادراک می‌کرده است. نوعی آرامش در مواجهه با فرهنگ نامکشوف زار و نیروهای توضیح‌ناپذیر باستانی.

درباره نمایش «اهل هوا» به کارگردانی محمد حاتمی؛ روایتی غامض از قتل‌های ناموسی

حال با توجه به نکاتی که ذکر شد به اجرایی می‌پردازیم که محمد حاتمی در مقام کارگردان از نمایشنامه مریم تاجیک بر صحنه آورده است. اهل هوا نمایشی است در باب هویت‌یابی انسان. دو برادر در پی یافتن این پرسش هستند که پدر واقعی‌شان کیست. حرف و حدیث فراوان در آن خطه کوچک جغرافیایی نزدیک دریا، باعث شده یکی از برادران که هامون نام دارد با بازی خوب بهنام شرفی، به جنایت دست زند. روایت اهل هوا تلفیق امر ذهنی با امور واقع است. ممزوج شدن واقعیت و خیال و زندگی روزمره با مراسم زار و قدرت مهیب جادو. اما نکته اینجاست که اجرا برای عبور از قوانین پیدا و پنهان نهادهای نظارتی و ارزشیابی، گرفتار نوعی پیچیدگی روایی و مفهومی شده و صراحت و وضوح را از دست داده است. در نتیجه مخاطبان برای ساختن یک کلیت خودبسنده از این نمایش بی‌دلیل دچار مشکل خواهند شد. با آنکه تاریخ نمایش قبل از انقلاب را نشانه می‌رود مخاطبان با مناسبات امروزی روبه‌رو می‌شوند. پس این ابهام و پیچیدگی می‌تواند به جابه‌جایی زمانی و تاریخی روایت مربوط باشد. از یاد نبریم قتل‌های ناموسی که در گوشه و کنار کشور و در خانواده‌ها و در عشیره‌ها اتفاق می‌افتد دلایل بسیاری دارد که هنر نمایش می‌تواند با شفافیت و اجتناب از پیچیده‌نمایی روایی، آن‌‌ها را بیان کرده و جامعه را نسبت به آینده حساس کند. اما متاسفانه نمایش اهل هوا نتوانسته به لحاظ شکلی، راهی برای رویت‌پذیر کردن این آسیب اجتماعی بردارد و کمابیش روایتی غامض را به مخاطبان ارائه کرده است.

درباره نمایش «اهل هوا» به کارگردانی محمد حاتمی؛ روایتی غامض از قتل‌های ناموسی

اما اگر بخواهیم به جنبه‌های مثبت اجرا اشاره کنیم می‌توان از شخصیت‌پردازی مدرنیستی اهل هوا مثال زد. جواد یحیوی و بهنام شرفی به خوبی توانسته‌اند تناقضات مردان عشیره در گرفتار بودن به وضعیت‌های دشوار ناموسی را بازنمایی کنند. با آنکه کنش جنایتکارانه‌ شخصیت «هامون» بر مدار کلیشه‌های همیشگی غیرت و تعصب خانوادگی شکل یافته، اما سیر حوادث نشان می‌دهد که او بنابر تجربه زیسته‌اش که مبتنی است بر سفر و جابجایی مدام در بحر و بر عالم، هنگام ارتکاب جنایت ترکیبی است از مهربانی و قساوت در قبال عزیزانی که به قتل خواهد رساند. بی‌جهت نیست که هنگام مواجهه با بازپرس و قاضی، با نوعی آرامش خیال و وجدان معذب، کار خویش را پاسخ به ندای وظیفه می‌داند تا از این طریق جهان را از لوث گناهکاران پاک کند. در نهایت می‌توان نمایش اهل هوا را گام مثبتی در کارنامه تئاتری محمد حاتمی دانست که در این سال‌ها، بعضی اجراهایش مثل نمایش «دیگری» ناموفق بوده و حواشی متعددی ایجاد کرده است.

///.



نویسنده: محمدحسن خدایی