میثم حسن‌زاده با اشاره به اینکه برای ساخت فیلم «دوار» درباره بیماری دمانس تحقیقاتی داشته است، تأکید کرد که این بیماری تنها مختص سنین پیری نیست و جوانان نیز به دلیل استفاده بیش از اندازه از وسایل ارتباطات جمعی مثل موبایل و… ممکن است در سنین پایین هم دچار زوال مغزی شوند.

چارسو پرس: فیلم سینمایی «دوار» به عنوان اولین اثر سینمایی میثم حسن‌زاده به تازگی در گروه هنر و تجربه اکران شده است. این فیلم سینمایی که در شهر مشهد ساخته شده، روایتگر جوانی است که به بیماری دمانس مبتلا شده و فیلمساز با روایت قصه این جوان سعی دارد درونیات و اتفاقات ذهنی فردی مبتلا به این بیماری را با روایت قصه‌ای اجتماعی به مخاطب منتقل کند.

با میثم حسن‌زاده درباره فیلم سینمایی «دمانس» گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانید:

با توجه به اینکه در روزهای پایانی سال هستیم و فیلم «دوار» به تازگی اکران شده، شرایط اکران را چطور ارزیابی می‌کنید و آیا تا امروز از میزان استقبال رضایت داشتید؟

اکران در اسفند ماه مشکلات خاص خود را دارد ولی گروه هنر و تجربه حمایت‌هایی انجام می‌دهد که می‌تواند شرایط اکران را برای فیلم‌های خاصی که حرف تازه‌ای در مبحث ژانر دارند حمایت ویژه‌ای می‌کند و این نوع حمایت غیر از گروه هنر و تجربه در هیچ بخش دیگری در ایران وجود ندارد.

از آنجا که فیلم «دوار» روایتی غیرخطی دارد برای مخاطب عام احتمالاً اثری سخت است چراکه مخاطب ایرانی بیشتر روایتی ساده و خطی را می‌پسندد و این را از میزان فروش فیلم‌های سینمایی در کشور ایران به وضوح می‌توان دید. با این حال به نظر من؛ تا امروز میزان فروش «دوار» رضایت‌بخش و خوب بوده و افتتاحیه خوبی در سینما چارسو داشتیم که برایم بسیار سورپرایزکننده بود و با توجه به مشکلات اقتصادی که جامعه ما با آن دچار است انتظار نمی‌رفت که این استقبال صورت بگیرد.

من در مشهد زاده شده‌ام و این فیلم هم در این شهر فیلمبرداری شده که در این شهر هم اکرانی داشتیم و سینما هویزه تقریباً پر شده بود و حتی ما بلیت‌فروشی هم داشتیم که این استقبال برایم اتفاق جالب و خوشحال‌کننده‌ای بود.

پس باتوجه به موضوع و ساختار فیلم از همان ابتدا جذب مخاطب عام را مدنظر نداشتید؟

از ابتدای کار آنچه که در ذهن داشتم حضور در جشنواره‌ها و فستیوال‌ها بود. «دوار» علاوه بر اینکه قصه‌ای متفاوت را روایت می‌کند، کاراکتر اصلی‌اش موزیسین است و جهان یک موزیسین را هم دنبال می‌کند که مشکلاتی با نامزدش دارد و مدام خود را با فردی مرکوری مقایسه می‌کند. این شخصیت به خودی خود کاراکتری نیست که بتوان نمونه‌های زیادی از آن را در جامعه دید و ممکن است در برخی موارد افراد نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.

چرا فردی مرکوری را به عنوان الگو و کاراکتری که شخصیت اصلی‌تان خود را با آن مقایسه می‌کند، انتخاب کردید؟

من همیشه به دنبال تشابهات فرهنگی هستم، به نظر من کسی که در شهر مشهد به دنیا می‌آید می‌تواند با کسی که در اسپانیا به دنیا آمده هم تشابهات فرهنگی بسیاری داشته باشد و به نظر من در مبحث هنر این تشابهات فرهنگی بیشتر به چشم می‌آید و گستردگی بیشتری وجود دارد.

می‌دانیم که فردی مرکوری به عنوان یک موسیقی‌دان و خواننده موفق در دوران جوانی دچار بیماری ایدز شد و جان خود را از دست داد و کاراکتر اصلی این فیلم هم دچار دمانس یا همان بیماری فراموشی زیر ۴۰ سال است که او در رسیدن به اهدافش در عرصه موسیقی با مشکل مواجه کرده است. از این جهت به نظر من اینکه میلاد خود را با فردی مرکوری مقایسه کند، منطقی به نظر می‌رسد.

بیماری دمانس یا همان زوال عقل و فراموشی بیشتر برای افرادی در سنین پیری اتفاق می‌افتد و در این فیلم کاراکتر شما زیر ۴۰ سال سن دارد. چه تحقیقاتی درباره این بیماری داشتید؟

ایده فیلم «دوار» از زمانی به ذهنم رسید که داشتم مقاله‌ای خارجی با موضوع دمانس می‌خواندم. در این مقاله نوشته بود که بیماری آلزایمر فقط مربوط به افرادی با سن بالا نیست و در مواردی نادر دیده شده که افرادی در سنین زیر ۴۰ سال هم به این بیماری مبتلا شده‌اند و این اتفاق در دنیای مدرن به دلیل استفاده بیش از اندازه از وسایل ارتباطات جمعی مثل موبایل و… بیشتر شده و انسان‌ها ممکن است در سنین پایین هم دچار زوال مغزی شوند.

پس از خواندن این مقاله که برایم بسیار جالب بود با چند دکتر مشورت کردم و از طریق این پزشکان توانستم با چند تن از افرادی که به این بیماری مبتلا هستند ارتباط بگیرم و صحبت کنم و چیزهایی شنیدم که برایم بسیار عجیب بود مثلاً یکی از اعضای خانواده یکی از این افراد که به دمانس مبتلا بود می‌گفت که یک روز او برای خرید از خانه بیرون رفته بود و برای برگشتن به خانه دچار مشکل شده بود و نمی‌دانست که چگونه به خانه برگردد. در واقع این بیماری برای افرادی در سنین جوانی نیز وجود دارد اما بسیار نادر و کم است.

آیا از فیلمی چون «ممنتو» هم در ساخت این فیلم تأثیر گرفته‌اید؟

من از آن فیلمسازانی نیستم که بگویم نه به هیچ‌وجه یا اصلاً این فیلم را ندیده‌ام. قطعاً دیدن فیلم «ممنتو» در من تأثیرگذار بوده و تأثیراتی از این اثر گرفته‌ام اما نمی‌توان «دوار» را اقتباسی دانست و اثری کاملاً مستقل است. من در این فیلم دیدگاه خودم را دارم اما به نظرم بسیاری از فیلمسازان امروز از فیلمسازان بزرگی چون کریستوفر نولان تأثیر گرفته‌اند.

 با وجود نزدیک بودن ایده این فیلم به «ممنتو» در پرداخت شما سعی داشتید از قصه‌پردازی فاصله بگیرید و بیشتر فضای درونی کاراکتر را دنبال کردید و به سمت فلسفه ذهن رفتید؟

دقیقاً قصد من این بود که نگاه دیگری را دنبال کنم. اساساً انتخاب کاراکتری که کارش موزیک است فیلم را از اثر نولان جدا می‌کند. انتخاب فردی با این ویژگی که موسیقی کار می‌کند و دچار آلزایمر شده کمی خلاف گفته‌های پزشکان است چراکه آن‌ها می‌گویند برای آلزایمر نگرفتن بهتر است به سراغ موسیقی بروید و البته یک بیماری هم وجود دارد که فقط موزیسین‌ها دچار آن می‌شوند و این هم در تحقیقاتم به آن رسیدم که برایم جالب بود.

در «دوار» ما با میلاد همراه می‌شویم و او همواره در ذهن دارد که یک اتفاق بزرگ در عرصه موسیقی برایش رخ دهد و برای این دغدغه به ذهن‌گرایی روی آوردم که این ذهن‌گرایی برایم بسیار جذاب بود. از طرفی راوی قصه «دوار» یک راوی ناموثق است که نمی‌شود به اطلاعاتش اعتماد کرد و مخاطب همیشه به اظهارات راوی شک می‌کند و من با این انتخاب سعی داشتم مخاطب را هم به فضای گیجی و فضای ذهنی کاراکتر اصلی فیلمم نزدیک کنم. در واقع تردید مخاطب نسبت به اتفاقات درون فیلم به نظرم می‌تواند موجب ایجاد فضای ذهنی کاراکتر برای بیننده شود.

آیا با وجود انتخاب این ایده پیچیده، به جلب نظر مخاطب عام هم توجه داشتید؟

اساساً رفتن به سراغ چنین ایده‌ای که هم روایتش غیر خطی است و هم راوی فیلم ناموثق است کمی ترسناک به نظر می‌رسد. در واقع همانطور که این ایده می‌تواند برای برخی مخاطبان جذاب باشد برای بسیاری از مخاطبان ممکن است گیج‌کننده باشد و مخاطب تا انتهای داستان به شکلی با فیلم همراه شود که ببیند آیا کارهایی که میلاد انجام می‌دهد درست است یا خیر؛ این اتفاق برای فیلمساز هم ترسناک است.

البته باید به این نکته تأکید کنم که من سعی داشتم فیلمی بسازم که مخاطب عام هم از آن استقبال کند و به همین دلیل در تدوین این موضوع را به شدت مدنظر داشتم. در واقع هر چند که من موفقیت در جشنواره‌ها برایم مهم بود اما مخاطب عام را در نظر داشتم و صرفاً فیلمم را برای جشنواره‌ها نساختم. به همین دلیل ساختار فیلم را هم در تدوین کمی تغییر دادم و در نهایت به نسخه‌ای رسیدیم که خوشبختانه فکر می‌کنم اثری متفاوت است و در عین حال ارزش حداقل یک بار دیدن را دارد.

چرا «دوار» با درجه‌بندی سنی منفی ۱۵ اکران شده است؟

راستش این درجه‌بندی سنی برای من هم خیلی عجیب بود ولی دوستان در وزارت ارشاد اینگونه صلاح دیدند و فکر می‌کنم دلیل این درجه‌بندی به مسائلی چون خشونت در فیلم مربوط می‌شود.

فیلم «دوار» را در شهر مشهد با بازیگرانی ساختید که مطرح نیستند. آیا انتخاب شهر مشهد دلیل دراماتیک دارد؟

یکی از جذابیت‌های فیلم همین بود که ما آن را در شهر مشهد ساختیم. ساخت یک اثر در یک شهر غیر از تهران با بازیگرانی که چندان مطرح نیستند چالش‌های خاص خود را دارد و از طرفی می‌تواند برای کارگردان خوب و راهگشا هم باشد. شهر مشهد هم پتانسیل انسانی بالایی دارد و هم پتانسیل جغرافیایی خوبی دارد و فیلمساز می‌تواند به لوکیشن‌هایی رجوع کند که در فیلم‌های دیگر دیده نشده‌اند و اصلاً همین می‌تواند به غیرتکراری شدن تصاویر کمک کند اما از طرف دیگر ممکن است شرایط مساعدتری که در تهران برای فیلمسازی وجود دارد در مشهد و دیگر شهرها وجود نداشته باشد.

به نظر من مدیران ما باید به این خودباوری برسند که در شهرهایی غیر از تهران هم می‌شود فیلم‌هایی با استانداردهای جهانی ساخت. به شخصه از همکاران خودم می‌خواهم ایده‌های جدیدی را دنبال کنند و آن ایده‌ها را برخلاف اینکه در شهرستان‌ها ممکن است نگاه کلاسیک وجود داشته باشد اجرایی کنند. این نگاه تازه و متفاوت که به سراغ سوژه‌های خاص می‌رود حتی می‌تواند به سینمای شهر خودمان هم کمک کند.