چارسو پرس: «اپرای شیپور» داستان انسانهایی است که صاحبان قدرت آنها را به بازی خطرناکی گرفتهاند. در این نمایش ۲ گروه در جزیرهای به اسم میدل ایسلند توسط قدرتمندان رودرروی هم قرار میگیرند، اما در نهایت در کنار هم میایستند و اعتراضشان را به بازیدهندگان نشان میدهند.
فریدون ولایی این کار را مدتها پیش نوشته و حالا شرایط برای اجرایش آماده شده است. او در این گفتوگو از این نمایش و همینطور شرایط تئاتر در تبریز و مراغه که در آن زندگی میکند، میگوید:
در باره نمایش و شکل گیری ایدهاش بگویید.
نمایش در باره دو گروه نظامی است که سر یک جزیره با هم مناقشه دارند، اما یکی از گروهها هنگام عزیمت به جزیره تجهیزات نظامیاش را از دست میدهد و با دست خالی به مصاف دشمن میرود. این گروه با توجه به روابط انسانی بر گروه دیگر چیره میشوند و اصلا با هم یکدست میشوند. در همین حال جزیره صاحبان قدرت تصمیم میگیرند که این دو گروه را از بین ببرند، اما این دو گروه در برابر آنها میایستند.
ایده این کار بر این اساس بود که همیشه معتقدم آدمهای صلحطلبی وجود دارند که به دست اربابان قدرت از بین میروند. دوست داشتم این را در کار تصویر کنم.
مرحله نگارش و تمرین چقدر زمان برد؟
این نمایشنامه نزدیک هشت سال پیش نوشته شد و در اولین دوره جشنواره تئاتر الف رتبه اول را در بخش نمایشنامهنویسی به دست آورد. از آن زمان هیچ فرصتی برای اجرای این نمایشنامه به دست نیامده بود. تا این که امسال این شرایط مهیا شد. کار خیلی سختی هم بود. چون ۱۲ تا بازیگر داشت و تمرینهای فشرده ای را از ۴ ماه پیش شروع کردیم، ولی به هرحال روی صحنه رفت.
برای اجرا با چه مشکلاتی روبهرو بودید؟
الان در شرایطی هستیم که هیچ تهیهکنندهای حاضر نمیشود برای تئاتر هزینه بپردازد. به همین دلیل مشکلات مالی تولید برای همه گروههای تئاتری اذیتکننده است. خودمان باید سرمایهگذاری کنیم، خودمان کار را آماده کنیم و خودمان اجرا کنیم. هیچ حمایتی صورت نمیگیرد. بچههای تئاتر از جیبشان هزینه میکنند و در این میان خیلی از کارها هم به دلیل همین شرایط مالی به بنبست میخورد و به نتیجه نمیرسد.
از آمدن به تئاترشهر بگویید. تمام کارهای شما در تبریز و مراغه روی صحنه رفتهاند و فکر میکنم این دومین باری است که در تهران اجرا میکنید.
این سومین اجرای من در تهران است. تئاترشهر با توجه به رزومه و سابقه کار هنرمندان به آنها فرصت اجرا میدهد. من سابقه کار ۲۰ ساله در شهرستان دارم و سال ۹۸ افسانه کهر را در تئاترشهر اجرا کردم و نمایش سلفی را هم در تماشاخانه دا روی صحنه بردم. امسال هم بعد از سه سال نوبت اجرا به ما رسید و توانستیم در تئاترشهر اجرا برویم.
یک نمای کلی از وضعیت تئاتر در تبریز و مراغه به ما میدهید؟ از نظر امکانات فیزیکی مثل سالن تمرین و اجرا و امکانات فنی و همینطور شرایط کار، اهالی تئاتر چه مشکلاتی دارند؟
شهرستانها مشکلات خاص خودشان را دارند. مسئله معیشت هنرمندان، تولید، امکانات سالن و همه اینها وجود دارد. در شهرستانها در حال حاضر چندان اتفاق تئاتری نمیافتد. وضعیت تئاتر حتی در تهران هم بسیار اسف بار است. در چند ماه گذشته هم شرایطی به وجود آمده که مردم چندان رغبتی به تماشای تئاتر نشان نمیدهند. به دلیل این که اتفاقاتی در کشور افتاده که مردم حال خوبی ندارند و دغدغه اصلیشان چیز دیگری است. ولی به هر حال تئاتر یک ضرورت است.
در باره همین دوست داشتم صحبت کنیم. در این مدت مردم انگیزهای برای دیدن تئاتر نداشتهاند و علاوه بر آن بسیاری از هنرمندان تئاتر هم انگیزه و دلیلشان را برای کار را از دست دادهاند. شما دلیلتان برای کار کردن چه بوده است؟
در این مدت اولویت مردم چیز دیگری بوده است. مسائل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی فراوان باعث شده مردم سمت تئاتر نروند. اما در مورد من اینطور بوده که معتقدم تئاتر نباید تعطیل شود. درست است که در شرایط خوبی به سر نمیبریم، ولی به هر حال همه اصناف مشغول کارشان هستند و تحریم تئاتر نوعی خودزنی است. ما به غیر از تئاتر کار دیگری بلد نیستیم. علاوه بر آن به شخصه احساس میکنم در بحرانیترین، هنر نجات دهنده است. البته هنری که اقتضای زمان و مکان را درک کند و متوجه دغدغه مردم باشد. در این شرایط باید تئاتری روی صحنه برود که آیینه تمام نمای دغدغه مردم باشد.
استقبال از کار چطور بوده است؟
ما برای تبلیغات مشکل داریم. از یک طرف بودجه این کار را نداریم و از طرف دیگر صفحههای مجازی که در باره تئاترها اطلاع رسانی و تبلیغ میکردند، دیگر کار نمیکنند. این مسئله شرایط سختی را برای تمام تئاترهایی که در حال اجرا هستند، به وجود آورده است. این یکی از اساسیترین مشکلات است. تولید انجام میشود، اما عرضه درست صورت نمیگیرد چون اطلاع رسانی ضعیف است. به بعضی رسانههای کاغذی و اینترنتی هم برخورد کردهایم که پول زیادی برای تبلیغ میخواهند. در صورتی که تئاتر عموما درآمد چندانی ندارد که بتواند صرف این تبلیغات کند.
با توجه به همه اینهایی که گفتید، از استقبال تماشاگر راضی هستید؟
واقعیتش این است که نه. کار با هزار زحمت و مشکل تولید میشود، ولی بازخورد چندانی دریافت نمیکند و استقبال چندان راضیکننده نیست. ما اجرا میرویم، ولی آنطور که باید تماشاگر نداریم. متأسفانه خود تئاتریها هم رغبتی برای دیدن کارهای هم ندارند. این به نظرم یک خودزنی است که دارد اتفاق میافتد. تئاتر روی صحنه میرود برای دیده شدن، وقتی این اتفاق نمیافتد، آخرین نفسهایش را میکشد.
///.
منبع: همشهری آنلاین