چند روز پیش آگاه شدم دکتر مسعود دلخواه که در صدد اجرای نمایش «هملت» در تئاتر شهر بود،‌ و به او قول سالن اصلی برای مرداد و شهریور را داده بودند، پروژه تازه هنریش را تعطیل کرده و در این عسرت هنری، قصد دارد کار نکند.

چارسو پرس: چند روز پیش آگاه شدم دکتر مسعود دلخواه که در صدد اجرای نمایش «هملت» در تئاتر شهر بود،‌ و به او قول سالن اصلی برای مرداد و شهریور را داده بودند، پروژه تازه هنریش را تعطیل کرده و در این عسرت هنری، قصد دارد کار نکند.

در پیام و گفتگویی متوجه شدم چه اتفاقی برایش افتاده و چگونه وعده‌های پیشین بدل به ابزار نومیدی او شده است. اگر زمانی در برابر خبرنگاران با لبخند از حرمت استاد می‌گفتند؛ اما در اتاق در بسته با استاد همان می‌کنند که با دشمن. در حین گفتگو، دکتر دلخواه ناگاه برایم نوشتاری مرقوم کرد که شبیه به یک دردنامه بود. از اینکه او چگونه دچار تردید شده است؛ آن هم کارگردانی که در زمانه انقلاب ۵۷، یکی از اولین کارگردانان تئاتر در تئاتر شهر بود، پسر جوانی بود که در گرماگرم تغییرات بیرون، با جمع آوری مستندات، داستان انقلاب و مبارزات مردم نیکاراگوئه و السالوادور را نوشته و روایت کرده بود و در ۲۲ سالگی در تالار قشقایی با نوشتن و اجرای نمایش «شب کودتا» (در باره حکومت سرهنگان در یونان) کارگردانی حرفه ای خود را آغاز کرده بود، حالا او باید سکوت پیشه کند. پس از او خواستم مرقومه‌اش را عمومی کنم تا همه ما شاگردان مستقیم و غیرمستقیم او دریابیم چه در جهان تئاتر ایران حاکم است. آنچه می‌خوانید متن کامل دکتر مسعود دلخواه است از دل یک گفتگو.

من در اجرای تئاتر تردید دارم!

این روزها دانشجویان، همکاران، اهالی رسانه و حتی مدیران بعضی تماشاخانه ها مدام از من می پرسند که در کار چه پروژه ی تئاتری هستید؟ یا تصمیم دارید چه نمایشی را کار کنید؟ درست است که شما و سایرین انتظار دارید که کارگردان برای کار کردن یا کار نکردن باید تصمیم قاطع بگیرد؛ ولی من در این شرایط تردید دارم، دل و احساسم می‌گویند کار کن و عقل و منطقم می گویند کار نکن!

همانطور که به خوبی می‌دانید، به دلایل سیاستگذاری‌های غلط و برخوردهای غیرحرفه‌ای و توهین‌آمیز اداره کل هنرهای نمایشی و شورای نظارت با هنرمندان تئاتر، برای کار کردن، نه فقط برای ما تئاتری‌ها، بلکه برای حامیان تئاتر و مدیران تماشاخانه‌های خصوصی هم انگیزه ای باقی نمانده است و مدام دیوارهای تنگ نظری بر عرصة تئاتر فشرده‌تر می‌شود. در چنین شرایطی، با کدام امید و انگیزه‌ای می‌توان به کار سخت و نفس‌گیر تئاتر پرداخت؟

فرقی نمی‌کند، تماشاخانه خصوصی باشد یا سالن دولتی -که در واقع متعلق به ملت و هنرمندان ملت است و نه متعلق به مدیران-، با کدام انگیزه و با چه اعتمادی به شورای به اصطلاح نظارت (که عموماً افراد آن ناشناخته و صلاحیت‌های هنری‌شان نامعلوم است) می‌توان تصمیم قاطع گرفت و ریسک مالی و معنوی و حیثیتی اجرای تئاتر را به جان خرید؟ با اعتماد به کدام قول و حمایتی و باز با کدام شوق و انگیزه؟

اینجاست که تردیدهای هملت‌وار (تئاتر کار کردن یا تئاتر کار نکردن)، هم در به اصطلاح پیشکسوتان و هم در جوانان مسئله می‌شود و اراده برای تصمیم‌گیری قاطعانه را سست و مردد می‌سازد و فکر «رنگ عمل به خود نمی‌گیرد.»

شما به خوبی می‌دانید که من و امثال من امسال، به‌خاطر بی‌برنامگی، و تنگ‌نظری‌های روز افزون اداره کل هنرهای نمایشی، ضربه‌های مختلفی خوردیم و شاهد بودید که نه تنها هیچ حمایتی از سوی این اداره از اجرای نمایشی که با شصت بازیگر و عوامل به صحنه بردم، نشد؛ بلکه موانع زیادی هم سر راه فعالیت‌هایم گذاشتند. اکنون -بنابر اسناد و شواهد- به نظر می‌رسد که مانع‌تراشی‌ها برای فعالیت‌های تئاتری من و نحوة برخورد اداره کل هنرهای نمایشی و انجمن نمایش با من اساساً به دستور یکی از مسئولان محترم بوده است که اگر چنین چیزی حقیقت داشته باشد، بسی جای تأسف دارد؛ چرا که وظیفه اصلی معاونت هنری و به تبع آن، وظیفه مرکز هنرهای نمایشی و انجمن نمایش حمایت از هنر و هنرمند است نه مخالفت و دشمنی با آنها.

برای اثبات گفته‌ها و ادعاهایم اسناد و شواهد بسیاری وجود دارد، مثلاً از عدم پرداخت کمک‌هزینه به نمایش «شام آخر» در بهار سال گذشته و رد کردن تقاضاهای کتبی مکرر در این مورد گرفته تا مانع تراشیدن برای برگزاری جشنواره تئاتر شهرزاد به دبیری من و عصبانیت از اینکه من دبیری جشنواره نئاتر شهرزاد را پذیرفتم؛ ولی عضویت در شورای سیاستگذاری جشنواره تئاتر فجر را -به دلایل مختلف- رد کردم تا مخالفت مستقیم و غیرمستقیم اداره کل و شورای نظارت با برگزار شدن جشنواره تئاتر شهرزاد که با شرکت بیش از چهارصد گروه تئاتری رکورددار تقاضا برای شرکت در جشنواره‌ها شده بود، تا مجوز ندادن به پنج نمایشنامه‌خوانی -از آثار زلر از جمله نمایشنامه «پدر»- به کارگردانی اینجانب، تا مانع‌تراشی اخیر برای جلوگیری از اجرای «هملت» در سالن اصلی تئاتر شهر در مرداد و شهریور امسال - ظاهراً به دلیل جایگزین شدن اجرای نمایش «پدر» به جای «هملت» به خواست و دستور معاونت محترم هنری- همه و همه حاکی از وجود یک روند

دشمن‌انگارانه نسبت به امثال من و بسیاری دیگر از هنرمندان تئاتر است که از پرسش هایتان پیداست شما هم به درستی وجود چنین قصد و غرض تنگ‌نظرانه‌ای را تشخیص داده‌اید. بسیاری از مدیران تماشاخانه های خصوصی هم از اینگونه تنگ نظری ها و بازبینی های متعدد شاکی اند، و حتی برخی در این باره و همچنین در مورد بی کفایتی مدیران تئاتر، به وزیر هم نامه سرگشاده نوشته و اعتراض کردند. با کمال تأسف از طرف صنف تئاتر واکنش و حمایت مناسبی نسبت به آن نامه صورت نگرفت - هرچند فرق زیادی هم نمی‌کرد چون اساساً گوش شنوایی در کار نیست. من به‌خاطر خوش‌بینی بیش از حد نسبت به قصد و نیت مسئولین جدید و تازه از راه رسیده، دیرتر به این حقایق پی بردم.

خلاصه کنم: «با ابراز تأسف از وضعیت بحرانی تئاتر در شرایط فعلی، مدارک و اسناد زیادی برای تمام این موضع‌گیری‌های عجیب و غیرحرفه‌ای اداره کل و شورای نظارت و مانع تراشیدن‌های آنها برای فعالیت‌های امثال من وجود دارد که به‌خاطر حقیر بودن موضوعات و جلوگیری از جنجال و حاشیه‌سازی‌ها از مطرح کردن آنها خودداری می‌کنم و تنها به یک مورد آن به عنوان مثال در اینجا اشاره می‌کنم: «شورای نظارت به هملت مجوز نداد.»

با هماهنگی مدیریت تئاتر شهر، برای اجرای نمایش معروف «هملت» شاهکار شکسپیر در مرداد و شهریور امسال، تمام فرم‌های رسمی این درخواست همراه با نسخه PDF «هملت» در اسفند ماه به تئاتر شهر تحویل داده شد تا برای شورای نظارت فرستاده شود. پس از گذشت دو ماه، در پاسخ به سه بار سئوال من که مجوز برای اجرای «هملت» به کجا رسید، سه بار از تئاتر شهر به من خبر دادند که اعضای شورای نظارت هنوز «هملت» را نخوانده‌اند!!! یعنی ممکن است هملت از سوی شورای نظارت رد شود و شکسپیر مجوز متن نگیرد!

البته دیگر مجوز دادن یا مجوز ندادن به اجرای «هملت» بی‌معنی و مسخره است؛ چرا که بنابر تلفنی که چند روز پیش از جانب مدیریت تئاتر شهر به من شد، «به خواست و دستور معاونت محترم هنری» اجرای «هملت» در مرداد و شهریور امسال حذف و به جای آن نمایش «پدر» اجرا خواهد شد. به همین سادگی! آیا باور کنیم که متن شکسپیر مجوز نگرفت! و به‌راستی به جای «هملت» نمایش «پدر» در مرداد و شهریور امسال در تئاتر شهر اجرا خواهد شد؟ خواهیم دید.



نویسنده: احسان زیورعالم