نمایشنامه نویس و کارگردان «ماشین دودی» این سوال که گویا در طول اجرای نمایش سخت گیری یا فشارهایی اعمال شده تا جاییکه زمزمه هایی مبنی بر توقیف اجرا نیز به گوش رسیده پاسخ می دهد: «از توقیف احتمالی بی خبرهستم و در این زمینه به صورت مستقیم مساله مهمی نشنیدم اما در شب هایی از اجرا تذکر و ممیزی های زیادی داشتیم که برخی وارد بوده و برخی حساسیت ها هم بی مورد، بی جا و غیر حرفه ای بودند.»

چارسو پرس: این روزها روایت و قصه نمایشی ایرانی به نام «ماشین دودی» مخاطبان زیادی را به تماشاخانه سنگلج کشانده تا پای نقالی زن مرشدی با نام «بلقیس» نشسته و نمایشی کمدی با داستانی که چاشنی عاشقانه و عارفانه دارد را تماشا کنند. موسیقی این نمایش زنده و توسط نوازندگان، هنرمندان و مطربان آشنا به ریتم های نمایشی ایرانی نواخته می شود. همچنین حضور فیزیکی آنها در صحنه نمایش، مخاطب را با سبکی تازه و خلاق از اجرا روبه رو می کند. نمایش «ماشین دودی» قصه ای زنانه بوده که در کنار اشاره به رویدادهایی از تاریخ، از ظلم پیشینیان در حق زنان نیز حکایاتی دارد.

 

تلنگر ماشین دودی به جامعه

«حسین تفنگدار» نویسنده متن و کارگردان نمایش «ماشین دودی» در گفت و گو با خبرنگار «شبکه شرق» با اشاره به اجرای نمایش فوق می‌گوید: «این نمایش چندوجهی است، پوسته ظاهری کار نقدی تاریخی- سیاسی دارد که توضیح بیشتر در مورد آن می تواند قصه داستان را برای مخاطبان فاش کند، اما لایه زیرین نمایش لایه‌ای عارفانه بوده و نگاه معرفتی به جهان دارد. همانطور که دیوهای داستان در اسطوره های ایرانی وجود داشتند و حالا در سرزمین وجود ما، در درون ما نیز دیو شهوت، شرک، خشم، حسد و ... نیز وجود دارند و تا زمانی که دیوهای درونمان را شکست ندهیم، مانع آزادیمان از زندان وجودی خودمان می شود. همانطور که مولانا گفته است:« نفس اژدرهاست او کی مرده است؟ از غم بی آلتی افسرده است»؛ و همانگونه که بازیگر نقش «سلطان حسین» نیز در پایان کار چنین می گوید: «چه کسی دیده روان مردگان با چوبی یا چماقی کشته شود...» یعنی هر آن ‌چه در نمایش نشان داده بودم را به نوعی باطل می‌کند و به این مهم اشاره دارد که نفس همیشه زنده است ولی ما هستیم که بر آن چیره می‌شویم این‌هم رویکرد معرفتی و عارفانه نمایش است.»

او در پاسخ به این سوال که آیا ماشین دودی، قصد تلنگر زدن به شکل غیر مستقیم و نامحسوس به جامعه فعلی را داشته تاکید می کند: «دقیقا ماشین دودی در لایه های مختلف کار چه در وجه عارفانه، چه عاشقانه و چه وجه تاریخی و سیاسی در حال تلنگر زدن یا تذکر دادن به تک تک افراد جامعه است که در هر موقعیت اجتماعی مثل کارمندی، مدیریتی، مقام ارشد یا هر موقعیت دیگری درست رفتار کرده و بتوانیم بر دیو شهوت و خشم وجودمان چیره شده و آن را رام کنیم.»

 

دفاع از میهن با تسلط بر دیو درون

تفنگدار، نویسنده متن و کارگردان نمایش «ماشین دودی» با اشاره به نگاه تاریخی، سیاسی نمایش که به ضرورت توجه و عبرت گرفتن از تاریخ گذشته مان اشاره دارد می افزاید: «شخصیتی با نام «صید مراد خان زند» که برای به وجود نیامدن شبه و سوتفاهم با «سید» در نمایش «صاد مراد خان» نامیده می شود، این شخصیت یعنی «صید مراد خان زند» و پادشاهان دیگری در زندیه که بعد از کریم خان زند و قبل از لطفعلی خان، آخرین فرد از دودمان زندیه به پادشاهی منصوب شدند، اگر قدرت طلب و خودخواهی نداشتند بدون شک ماجرای محمد خان قجر شکل نمی‌گرفت و اتفاقات و حوادث تاریخی بعد از آن هم به گونه دیگری رخ می ‌داد؛ حتی چنانچه در متن نمایش نیز به فتحعلی شاه قاجار و ناکارآمدی هایش در اداره کشور اشاره شده که اگر چه او از فاتحان قفقاز در دوران محمد خان قاجار بوده اما بعد از رسیدن به تخت پادشاهی، به شهوت رانی و بر باد دادن مملکت افتاده و آنچه را که محمد خان قجر با کمک فتحعلی خان فتح کرده را نیز بر باد می دهد... ما در نمایش با تمام این شخصیت های تاریخی درگیری داریم و می خواهیم با یک نگاه معرفتی به مخاطب خاص و عام بگوییم که موظف هستیم برای نگاه داشتن کشور وجود خودمان و کشوری که در آن زندگی می کنیم به جنگ دیوهای درونمان برویم.»

 

اعمال فشار و حساسیتهای بی مورد به اجرای ماشین دودی

بخش نخست نمایش «ماشین دودی» از ششم تا ۱۸ فروردین اجرا و اجرای بعدی آن نیز از اول تا 29 اردیبهشت در تماشاخانه سنگلج ادامه دارد. به گفته کارگردان این نمایش «استقبال از این اجرا خوب بوده و نظرات مثبت و حتی منفی و انتقادی مختصری هم داشتند؛ حتی شبهایی از اجرا شاهد اتمام موجودی بلیت و پر شدن صندلی های سالن نمایش آن هم در تماشاخانه سنگلج که با شیوع کرونا دوره فطرتی را تجربه کرد، بودیم.» 

تفنگدار، نمایشنامه نویس و کارگردان «ماشین دودی» این سوال که گویا در طول اجرای نمایش سخت گیری یا فشارهایی اعمال شده تا جاییکه زمزمه هایی مبنی بر توقیف اجرا نیز به گوش رسیده پاسخ می دهد: «از توقیف احتمالی بی خبرهستم و در این زمینه به صورت مستقیم مساله مهمی نشنیدم اما در شب هایی از اجرا تذکر و ممیزی های زیادی داشتیم که برخی وارد بوده و برخی حساسیت ها هم بی مورد، بی جا و غیر حرفه ای بودند. شوخی های موجود در متن نمایش، اشاره داستان به همبستگی ها، زن بودن قهرمانان داستان با توجه به شرایط امروز از جمله مسایلی بوده که با اجرای نمایش، نسبت به آنها حساسیتهایی ایجاد شد. اما من با این حساسیت ها و نوع نگاه به صورت قوی مخالف هستم چرا که طرح نمایش ماشین دودی را در زمستان سال ۱۴۰۰ نوشتم و برایم اعمال چنین حساسیت هایی بسیار عجیب است.»

 

به جای سختگیری با مردم گفت و گو کنیم

او با اشاره به برداشت آزاد هر مخاطب و تماشاگر از نمایش و هر اجرایی تاکید می کند: «مخاطب می تواند برداشت آزاد و متفاوتی داشته باشد و اینکه بخواهیم در شرایط نارضایتی های فعلی، مته به خشخاش گذاشته و سخت گیری کنیم، صحیح و چاره ساز نیست به این دلیل که در مدنی ترین شکل ممکن می توانیم در صحنه های تئاتر، کنسرت یا هر اجتماع دیگری با مردم گفت و گو کرده، نظرهای متفاوت را بشنویم و بپذیریم. حتی به دوستان منتقد و نگران هم گفتم که به عقیده من صلاح بر این است که به جای بستن راه حرف زدن مردم، با یکدیگر گفت و گو کنیم.»

این کارگردان انعکاس نظرات تماشاگران اجرای ماشین دودی در سایت تیوال را مثبت ارزیابی می کند؛ « استقبال قشر متوسط فرهنگی از نمایش بسیار خوب بود و البته نظرات منتقدانه و نارضایتی های انگشت شماری هم وجود داشت که نقد به هر اجرا یا نمایشی کاملا وارد است اما با وجود انکه آمار و عددی ندارم اما با مطالعه نقطه نظرات در تیوال و صحبت مستقیم با مردم در سالن نمایش بدون اغراق می توانم بگویم که بیش از ۹۰ درصد مخاطبان با داشتن نقطه نظرات و برداشت های متفاوت، ماشین دودی را دوست داشتند و مخاطبانی هم تا اندازه زیادی به لایه های عرفانی، سیاسی یا تاریخی کار نزدیک شدند و به عمق داستان ماشین دودی رسیدند.»

 

تاکید بر دوری مرشد «بلقیس» از لحن های سنگین مردانه

«تفنگدار» در پاسخ به این سوال که می پذیرید به زن و جایگاه زن، در نمایش ماشین دودی اهمیت زیاد و قابل توجهی قایل شده اید تصریح می کند: «بدون شک اهمیت زن و جایگاه آن هدف اصلی بود و مردم هم این پیام و اهمیت را در نمایش دریافت کردند چرا که قهرمانان داستان به صورت مشخص زنان هستند. مرشد «بلقیس» و حتی «زعفران باجی» از شخصیت های واقعی در تاریخ هستند و مرشد «بلقیس» در ایستگاه ماشین دودی، به کار نقالی مشغول بوده و با خواندن آواز یا حکایت و قصه برای مردم، آنها را سرگرم می کرد. البته مرشد بلقیس از مرشدهای مهم یا تاثیر گذار در تاریخ نیست اما این شخصیت درست مثل شخصیت «زعفران باجی» از مطرب های دربار ناصر الدین شاه واقعیت های تاریخی و مثال زدنی برای امروزیان هستند.»

«به خاطر زن بودن مرشد و نقال داستان در تنگنا و محدودیت قرار نگرفتید؟» سوالی است که تفنگدار نمایشنامه نویس اینگونه به آن پاسخ می دهد؛ « با موانع خاص و دست و پا گیری روبه رو نشدیم و من تمایل داشتم که راوی این قصه مرشد بلقیس باشد. من از مرشد بلقیس به عنوان یک شخصیت تاریخی کمتر شناخته شده وام گرفته و تصمیم گرفتم که مرشدِ داستان زن باشد. البته زنان دیگری هم به کار نقالی پرداخته و حتی به صورت رسمی نقالی هم می کنند اما حضور پر رنگی نداشته و با موانعی هم روبه رو هستند. مهم تر اینکه به بازیگر نقش مرشد «بلقیس» تاکید کردم که هرگز و با هیچ عنوانی وارد لحن های سنگین مردانه و اغراق های عجیب و غریب نشود. به شدت با بازی های سرشار از اغراق و غلو آمیز مردانه در نمایش که برخی نقال های زن اعمال می کنند مخالف هستم. نقال ما یک زن محکم و قدرتمند است که ادای یک مرد را در نمی آورد.»

توجه به زنان در آثار دیگر تفنگدار نیز به چشم می آید؛ «قهرمان داستان در نمایش «ورا نام تهمینه سهراب کرد» که اجرای جشنواره ای را تجربه کرده و پیش از اجرای عمومی در تهران، در کشور هلند و آلمان نیز اجرا شده، یک زن است.»

 

خطر فلج شدن جامعه با اعمال نگاه تک بعدی و جنسیتی

این کارگردان و نمایشنامه نویس، با بیان اینکه در عین حال نگاه جنسیتی و فمینیستی ندارم، بلکه نگاه برابری خواهانه و حضور برابر، معقول و عادلانه هر دو جنس زن و مرد را می خواهم معتقد است: «زمان آن رسیده که فضا و جو مردانه در نمایش تلطیف شده و به هر دو جنس مرد و زن و تقسیم شود. من به این موضوع بسیار فکر می کنم و در آثار موجود هم به این مهم عمل کردم و تحت تاثیر وقایع امروز و دیروز جامعه نیستم و نبودم. وقت آن رسیده است که به حضور زنان احترام گذاشته و به آن توجه ویژه ای داشته باشیم. زنان نیمی از جامعه و نیمی از اندیشه های ما هستند که نگاه تک بعدی به هر کدام می تواند جامعه را فلج کند.»

«تفنگدار» می افزاید: «در ادبیات عرفانی، عرفان اسلامی، اسطوره هایمان و ... یا از هر منظری که بررسی و نگاه می کنیم، زن جایگاه ویژه ای دارد. جایگاه حضرت زهرا (س) در عرفان اسلامی جایگاه والایی دارد و حتی نسل پیامبراسلام هم از یک زن ادامه می یابد، پس با وجود اهمیت جایگاه ممتاز زن، به این موضوع توجه چندانی نشده و نقش مهم زنان به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه نادیده گرفته شده است. توجه به جایگاه و نقش زنان در تمام آثار، فرصت ها و عرصه های پیش رویم را به‌عنوان یک وظیفه اخلاقی و انسانی مدنظر قرار داده و اطمینان دارم جوامعی که به زنان فرصت نقش آفرینی و آزادی بیشتری داده می شود پیشرفته تر بوده و در کشورهای کمتر برخوردار و عقب مانده نیز شاهد کم توجهی به توانمندی و استعدادهای زنان بوده ایم؛ به اندازه و توان خودم وبه عنوان یک هنرمند تلاش می کنم به این موضوع مهم یعنی تاثیر مستقیم و اهمیت جایگاه زنان در رشد و توسعه همه جانبه جوامع تکیه و توجه کرده و تا حد ممکن مخاطبان آثارم را با این موضوع آشنا و درگیر سازم.»

///.


منبع: روزنامه شرق