حسین میرزامحمدی با اشاره به اینکه چندین پایان‌بندی برای فیلم «کت چرمی» در نظر گرفته شده بود، تأکید کرد که یکی از اولویت‌ها در مورد پایان‌بندی «کت چرمی» این بود که مخاطب با حال خوب سینما را ترک کند.

چارسو پرس: فیلم سینمایی «کت چرمی» به عنوان اولین تجربه کارگردانی حسین میرزامحمدی با تهیه‌کنندگی کامران حجازی این روزها در سینماهای کشور در حال اکران است.

این فیلم برای اولین بار در چهل‌ویکمین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد و بازیگرانی چون جواد عزتی، صابر ابر، گلاره عباسی، پانته‌آ پناهی‌ها، ستاره پسیانی، عباس جمشیدی‌فر، مائده طهماسبی، بهزاد خلج، امین میری، محمد صدیقی مهر، آیدا ماهیانی و سارا حاتمی در آن ایفای نقش می‌کنند.

به بهانه اکران «کت چرمی» با حسین میرزامحمدی (کارگردان فیلم) گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانید:

تغییر ساختارهای اجتماعی و ویرانی جامعه از عواملی است که سینمای نوآر در غرب شکل گرفته است. باتوجه به اینکه «کت چرمی» نیز از قواعد این گونه سینمایی پیروی می‌کند، چه دلایلی برای شکل‌گیری این سینما در ایران می‌توان پیدا کرد؟

ما در سینمایمان با کمبود ژانر به شدت مواجه هستیم و این فقدان ژانر می‌تواند به دلیل استقبال نکردن سینماگران یا عدم استقبال مخاطب یا حتی سیاستگذاری‌های مسئولان سینمایی در سازمان سینمایی باشد. اما با رویکرد تازه‌ای که در سازمان سینمایی شاهد هستم می‌توانم بگویم که تنوع ژانر بسیار مورد توجه قرار گرفته است.

سینمای اجتماعی در قالب یک موضوع قرار می‌گیرد و این موضوع نیز می‌تواند در قالب ژانر قرار بگیرد و این ژانر می‌تواند مثل فیلم من در گونه نوآر یا نئونوآر تعریف شود یا مثلا «اجاره‌نشین‌ها» در ژانر کمدی تعریف شود اما مطمئناً رویکرد اجتماعی را در سینمای نوآر یا نئونوآر که بیشتر در بستر مفهومی چون ویرانی اجتماعی تعریف می‌شود، می‌توان به شکل پر رنگ‌تری دید.

ما در سینمای اجتماعی‌مان موضوعات بسیاری داریم و چه بهتر است که در فرمول ژنریک یا حتی فرمول ساخت یک اثر قهرمان‌محور باشد. ما در نگارش «کت چرمی» از فرمول سه مرحله‌ای کمپبل استفاده کردیم و آن را در قالب ژانر نوآر قرار دادیم. نکته حائز اهمیت این است که باید مسئولان به این موضوع توجه داشته باشند که سینمای ایران به تنوع ژانر احتیاج دارد و از طرفی بهتر است فضا برای بیان مسائل مختلف بازتر شود. خوشبختانه با وجود اینکه «کت چرمی» موضوعی ملتهب داشت در گفتگو با دوستان در سازمان سینمایی به تعامل رسیدیم و به نظرم باید این تعامل دو طرفه باشد و در این صورت موضوعات و ژانرهای مختلف در سینمایمان ظهور پیدا می‌کند و آسیب‌های اجتماعی مختلفی نیز مطرح می‌شود.

ساخت فیلم اجتماعی صرفاً به این معنا نیست که فیلمساز قرار است سیاه‌نمایی کند یا به قولی به نشان دادن فلاکت و نکبت دست بزند. به نظر من بهتر است مسئولان سینمایی واژه سیاه‌نمایی را از دایره لغاتشان حذف کنند و دوستان فیلمساز نیز بهتر است واژه فلاکت و نکبت را حذف کنند. اگر این اتفاق رخ دهد مطمئناً فضا برای ساخت چنین فیلم‌هایی که می‌خواهند یک سری ضعف‌ها، معضلات و آسیب‌ها را به نمایش بگذارند بازتر می‌شود. این فیلم‌ها قرار نیست قضاوت کنند یا تصمیمی بگیرند و یا حتی یک راه‌حل ارائه دهند. فقط قرار است در قالب یک درام و داستان به این موضوعات بپردازد.

سینمای نوآر مختصاتی دارد که اگر بخواهد با همان قواعد در ایران ظهور و بروز داشته باشد احتمالاً با برچسب سیاه‌نمایی روبرو خواهد شد. دغدغه‌ای برای اطلاق این برچسب برای «کت چرمی» نداشتید؟

اساساً وقتی درباره سینما با موضوع اجتماعی صحبت می‌کنید باید بپذیرید که فضایی سایه‌روشن در کلیت اثر جریان دارد همانطور که این سایه‌روشن در زیست ما هم وجود دارد؛ زندگی ما قسمت‌های تاریک و روشن دارد. ما نمی‌توانیم این را کتمان کنیم که در زندگی امید و نشاط وجود دارد اما به همین بهانه نمی‌توانیم بگوییم که هیچ تلخی، مشکل و معضلی هم وجود ندارد چراکه در این شرایط دیگر قهرمان معنایی ندارد.

در «کت چرمی» ما قهرمانی داریم که تجربه‌ای در گذشته دارد همان تجربه در سفر قهرمان نقشی تعیین‌کننده دارد و به او در آشتی با خودش کمک می‌کند و اینکه او را به عنوان یک قهرمان معمولی به سفر و چالشی کشانده که نمی‌داند در نهایت این ماجرا چه اتفاقی برایش رخ می‌دهد.

اینکه قهرمان فیلم ما از جنس آدم‌های معمولی است به نظر من بزرگ‌ترین امتیازی است که ما می‌توانیم به این فیلم بدهیم چرا که هر مخاطب می‌تواند خود را در جای عیسی قرار دهد. ما با یک ابر قهرمان غیر معمولی روبرو نیستیم کمااینکه او در سکانسی در مقابل کاراکتر صابر ابر می‌گوید من به اختیاراتی احتیاج دارم که در دست من نیست و تو این اختیارات را داری. قهرمان این فیلم تلاش می‌کند که از دل سایه و سیاهی به روشنی برسد، پس اگر ما بتوانیم در سینمای اجتماعی این دو نقطه تاریک و امیدبخش را با هم تلفیق کنیم قطعاً نباید با انگ سیاه‌نمایی روبرو شویم.

با این تفاسیر پایان‌بندی «کت چرمی» همان پایان‌بندی‌ای است که خودتان مدنظر داشتید یا به دلیل ملاحظات اکران این پایان‌ را برای فیلم در نظر گرفتید؟

ما چندین پایان‌بندی داشتیم، برخی از این پایان‌بندی‌ها شاید مورد موافقت سازمان سینمایی نبود یا برخی از آن‌ها هم مورد موافقت من نبود. پایان‌بندی‌ای که می‌شد آن را اجرایی کرد به طوریکه هم من با آن موافق باشم و هم مسئولان سینمایی همینی است که الان در فیلم می‌بینید. ولی مطمئناً نقطه تفاهم همه ما در این مورد این بود که مخاطب با حال خوب سالن سینما را ترک کند و قهرمان قصه‌ای که دنبال کرده به هدف خود که یک جنبه درونی و یک جنبه بیرونی دارد، رسیده باشد.

علاوه بر هدفی که کاراکتر اصلی فیلم دنبال می‌کند، با توجه به اینکه او یک انسان معمولی است به نظر می‌رسد که «کت چرمی» به مسئولیت‌پذیری اجتماعی نیز تأکید دارد.

برای من این نکته بسیار مهم است. این فیلم سعی دارد یک تلنگر به مخاطب و مسئولان بزند. همه آدم‌ها در ساختار اجتماعی که قرار دارند مسئولیتی اجتماعی دارند و چند قدم جلوتر از آن مسئولان کشور هستند که مسئولیتی برعهده دارند و ما به هر دو قشر تلنگر می‌زنیم.

به همین دلیل است که ما به سراغ یک قهرمان معمولی رفتیم که شاید یک موتور محرکی در گذشته‌اش وجود دارد که او را به سمت هدفش سوق می‌دهد اما من در زیست خودم هم با افرادی مواجه شده‌ام که بدون این موتور محرک مسئولیت اجتماعی خود را می‌شناسند و به آن عمل می‌کنند و یک نمونه از این افراد برای من پدرم است که همواره در حرفه‌اش مسئولیت‌پذیری را در نظر داشت و این برای من در دوران نوجوانی و جوانی یک تلنگر بود و به عنوان یک ویژگی در ذهنم ماندگار شد که اساساً برای قهرمان ساختن لازم نیست به سراغ ابرقهرمان‌ها رفت.

البته در سینمای هالیوود ابرقهرمان‌هایی تعریف شده‌اند و اتفاقاً آثار جالب توجهی هستند که هیچ ایرادی هم در آن نوع قهرمان‌پردازی وجود ندارد و مخاطب هم آن را باور می‌کند اما در سینمای ما که رویکردی اجتماعی دارد برای من این مسئله حائز اهمیت بود که یک قهرمان معمولی با یک قدرت معمولی به یک زندگی بها و اهمیتی می‌دهد که کسی را جایگزین دخترش می‌کند و به آن دغدغه می‌پردازد، کمااینکه در مملکت خودمان هم چنین قهرمان‌هایی وجود دارند و من ده‌ها داستان مختلف در این زمینه می‌توانم کار کنم.

«کت چرمی» در کنار اتفاقاتی که روایت می‌کند به درونیات کاراکتر اصلی‌اش هم می‌پردازد و این تا حدی باعث شده که ریتم اثر کمی کند شود. پرداختن به درونیات کاراکتر صرفاً‌ به دلیل منطقی کردن کنش‌های او بوده یا برای عمق بخشیدن به اثر به درونیات قهرمان فیلم رجوع کردید؟

اگر بخواهم به سینمای ایران و به سینمای یک یا دو دهه اخیر بپردازم، باید بگویم که با احترام به آثار فاخری که ساخته شده‌اند فیلم‌های اجتماعی ما تا حدی در سطح باقی می‌ماندند و این وضعیت در فیلم‌هایی که فضای معمایی، رازآلود و پلیسی داشتند، بیشتر بود و فیلم بیش از هر چیز به مسائل بیرونی و حل معما می‌پرداختند.

در فیلم «کت چرمی» این پرسش اهمیت دارد که درونیات قهرمان فیلم چیست که باعث شده او به دنبال چنین ماجرایی باشد؟ در واقع ویژگی‌های درونی قهرمان ما و دغدغه‌هایش باید دنبال می‌شد و به همین دلیل ما سعی کردیم در عرض نیز حرکت کنیم و برای من در فیلم‌های بعدی‌ که خواهم ساخت نیز خیلی مهم است که درونیات کاراکترهایم را دنبال کنم و برخی مواقع در عرض حرکت کنم.

اگر ما به درونیات کاراکترها نپردازیم آن‌ها باورپذیری خود را از دست می‌دهند و فقط با شخصیتی مواجه هستیم که کارهایی را انجام می‌دهد و به هدفش هم شاید برسد اما عملاً در ذهن مخاطب نمی‌توانند ماندگار شوند. این کار قطعاً با ریسک همراه است و ریسک آن با جنس دکوپاژ و لحن تصویری که در نظر داشتم بیشتر می‌شد. من به همراه آقای فیاض (مدیر فیلمبرداری) به این نتیجه رسیدیم که جنس و لحن تصویری که ارائه می‌دهیم با سینمای اجتماعی امروز ما متفاوت باشد اما اینکه چقدر در این مسئله موفق بودیم یا خیر برعهده منتقدان و مخاطبان است اما این ریسک‌ها را با آگاهی انجام دادم.

فسادی که در «کت چرمی» مطرح می‌شود و جریانی که شخصیت اصلی در آن قرار می‌گیرد کاملاً ساخته ذهن نویسنده است یا بر اساس تحقیق و پژوهشی از اتفاقات واقعی به آن رسیدید؟

ایده و طرح اصلی این کار را سال 99 با آقای هاشمی‌نژاد مطرح کردم. فیلم کوتاهی با نام «نام‌برده» درباره یک سری کودک و نوجوان پسر در بهزیستی ساختم که اتفاقاتی برایشان رخ می‌دهد و یک مستند به نام «خارج از محدوده» کار کردم که درباره یکی از کمپ‌های ترک اعتیاد و داستان‌های آن آدم‌ها بود.

ما پیش از ساخت «کت چرمی» تحقیقات میدانی داشتیم و با آدم‌های مختلفی صحبت کردیم. در مقطعی خیلی جزئی با مدیرکل بهزیستی تهران صحبت کردیم و ایشان هم ما را راهنمایی کردند. هیچ‌کدام از مسائلی که در «کت چرمی» روایت می‌شوند به طور کامل ساخته ذهن نیستند و خیلی از ماجراها با واقعیت همخوانی دارند و حتی ماهیت مهمانی کت چرمی با وجود اینکه دستخوش تغییر قرار گرفت کاملاً واقعی است. باید بگویم حتی وضعیتی بدتر از آنچه که در فیلم می‌بینید وجود دارد.

حرف آخر...

خوشبختانه تا امروز فیلم توانسته با مخاطب ارتباط خوبی برقرار کند. من از همه مسئولان محترم کشور و مخاطبان درخواست می‌کنم که این فیلم را ببینند و نگاهی ویژه به این جنس فیلم‌ها داشته باشند و امیدوارم با یک تعامل، گفتگو و هم‌فکری بدون اینکه بخواهیم مباحثی چون سیاه‌نمایی، نکبت و فلاکت را تشدید کنیم فقط گوشه‌ای از اتفاقات را نشان دهیم که بتوانیم به یک حرکت مثبت در جهت رفع معضلات برسیم. اگر این تعامل و همفکری شکل بگیرد سینمای ما قطعاً می‌تواند به این موضوعات بپردازد.


منبع: خبرگزاری ایلنا