پرسش از شهبازی این است که چرا از شبکه های اجتماعی فیلتر شده (توییتر، اینستاگرام و تلگرام) برای رسیدن صدایش به مردم استفاده کرده است؟ انگار خود بهتر از هر کسی می‌داند که مخاطبان کجا هستند.

چارسو پرس: محمدرضا شهبازی مجری جنجالی تلویزیون با برنامه پاورقی به تلویزیون برگشت و قسمت صد و شصت و هفتم برنامه پاورقی را اجرا کرد. این اتفاق به نوعی پیروزی او را بر رشیدپور و طیف پشت سر او بود و نشان داد که شهبازی حرف خود را به کرسی نشانده است.

به گزارش عصر ایران، بعد از اعتراض او به بازگشت رضا رشیدپور و محمدرضا گلزار به تلویزیون و اعلام کناره گیری از این برنامه عاقبت رضا رشیدپور قید برگشتن به سیما را زد و اعلام کرد: «احساس می‌کنم در موقعیت حاضر، حضور من به جای آنکه سبب ساز نشاط و یا امید باشد، دستمایه‌ی تشویش ذهن مخاطب و تشدید دو قطبی‌های غم‌انگیز خواهد شد.»

نکته جالب توجه اعلام موضع پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما در میان این بحث‎های چالشی بود که به صراحت اعلام کرده بود: «در رسانه ملی مسیر تحولی بازگشت پذیر نیست. یک سال اخیر و تحول مشهود در محتوا و رویکرد بهترین دلیل است. در این دوره تحولی، مدیریت باج بگیر و باج بده به تاریخ می‌پیوندد! جای نگرانی نیست ان شاالله» 

حال یک مرور ساده به این اتفاقات جالب توجه است، شهبازی برای اعلام موضع خود یک ویدئو 14 دقیقه‌ای از طریق صفحه اینستاگرامش پخش کرد و در کانال تلگرامش هم آن را منتشر کرد. نکته ریز این است که شهبازی هیچ اعتقادی به فیلتر بودن ندارد و این دو شبکه اجتماعی فیلتر شده را برای رسیدن آنچه مد نظر داشت انتخاب کرده است.

این قضیه یک اتفاق درون سازمانی بود و شهبازی باید با مدیران و برنامه سازان صداوسیما آن را حل می‌کرد و اصلا نیازی نبود که چنین جنجالی از آن درست شود، ولی شهبازی با اشراف کامل به این قضایا ابتدا از توییتر این بحث را شروع کرد (لازم نیست که اشاره کنم توییتر هم فیلتر شده است!) او اولین بار 16 مرداد در توییتر نوشت: 

«ما اینور پاورقی میسازیم، میگیم سلبریتی باید در خدمت رسانه باشه، هماهنگ با سیاستهای نظام باشه، باید با سلبریتی‌ای که وسط شلوغی‌ها آب به آسیاب دشمن می‌ریخت برخورد بشه، بعد اونور گلزار و رشیدپور دارن گرم میکنن برگردن روی آنتن» بعد هم بازی و جدل را از توییتر به اینستاگرام و تلگرام کشاند تا برای به کرسی نشاندن حرف خود از هرچه در توان دارد استفاده کند.

پرسش از شهبازی این است که چرا از شبکه های اجتماعی فیلتر شده (توییتر، اینستاگرام و تلگرام) برای رسیدن صدایش به مردم استفاده کرده است؟ انگار خود بهتر از هر کسی می‌داند که مخاطبان کجا هستند.

شهبازی و مدیران تلویزیون همگی در یک جبهه فکری بودند و با توپ پر پا به میدان صداوسیما گذاشتند و بر این اعتقاد بودند که گذشتگان اصلا از ظرفیت این رسانه استفاده نکرده‌اند، کارهای خوبی نکرده‌اند و ... ولی حال بعد از گذشت دوسال از آمدن این تیم جدید پیمان جبلی، وحید جلیلی، محسن برمهانی (معاون سیما) و ... انگار متوجه شدند به این سادگی‌ها هم نیست، مخاطب از دست رفته و هر روز بیشتر ریزش می‌کند، به این فکر بودند که راه جدید بیاندیشند که شهبازی جلوی آنها ایستاد.

شهبازی همه آن مطالبی که در ویدئو 14 دقیقه‌ای کنارگیری گفت را قطعا به مدیران تلویزیون گفته است و چون به جواب نرسیده به عمومی کردن آن روی آورد و طبیعتا در این میان طرفداران طیف خود را در پشت سر خود قرار داد و باعث شد که دوباره به برنامه برگردد.

مدیران فعلی تازه متوجه می‌شوند که تلویزیون و کار در آن چه اندازه متفاوت با یک اداره یا نهاد و ... است، در اینجا هر کسی را که مقابل آنتن گذاشتی برای بودن و نبودنش باید پاسخگو باشید.

در یک فرض محال اگر جامعه را به یک دو قطبی محض هم تفسیم کنیم و فکر کنیم 50 درصد جامعه موافق با شهبازی و طیف فکری اوست و 50 درصد مخالف، هنوز صداوسیما که لقب رسانه ملی را برای خود انتخاب کرده است از 50 درصد جامعه غافل است و هیچ برنامه و فکری برای آنها ندارد در صورتی که از پول مالیات آنها دارد به حیات خود ادامه می‌دهد.

حال در نقطه پایانی این اتفاقات تا به امروز نتیجه این است که شهبازی به تلویزیون برگشته و برنامه پاورقی ادامه دارد، رشیدپور از برگشتن دوباره منصرف شد و برنامه گلزار هم باید منتظر ماند و دید که به کجا خواهد رسید. 

اما آقای پیمان جبلی این وسط بحث مطرح شده از طرف شما مغفول مانده است بعد از این اتفاقات چه کسی باج بگیر و چه کسی باج بده است؟ 

شهبازی باج داد یا شما و بخشی از مدیران سیما؟ شهبازی باج بگیر بود یا شما و ...


منبع: عصر ایران