چارسو پرس: خسرو سینایی یکی از هنرمندانی است که سال ۱۳۹۹ جانش را براثر ابتلا به کرونا از دست داد. این فیلمساز متولد سال ۱۳۱۹ بود که کارش را از سال ۱۳۴۶ آغاز کرد و سال ۶۲ مستند «مرثیه گمشده» را با روایت مهاجرت هزاران لهستانی به ایران ساخت که بابت آن جایزهای از رییس جمهور کشور لهستان هم گرفت.
البته نام خسرو سینایی بیش از هر چیز با «سینما» گره خورده و اکثرا او را به عنوان فیلمساز مستندهایی برجسته یا فیلمهایی ماندگار مثل «عروس آتش» میشناسند، اما این هنرمند در برههای یک چهره مطرح موسیقی در اتریش بوده که کمتر از آن صحبت شده است.
شامگاه گذشته ۳۱ مردادماه مراسم نکوداشت این هنرمند توسط موزه سینما با همکاری انجمن دانشآموختگان مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی باغ فردوس در سالن فردوس موزه سینما با حضور هنرمندان و مدیرانی همچون محمدرضا اصلانی، محمدرضا دلپاک، نظامالدین کیایی، مهدی مسعودشاهی، همایون امامی، شهابالدین عادل، حبیب احمدزاده، ارد عطارپور، رسول بابارضا، رهبر قنبری و علی لقمانی برگزار شد.
«مرثیه گمشده» یک اثر فرهنگی واقعی است
علی لقمانی که اجرای برنامه را هم برعهده داشت بیان کرد: معتقدم فیلمسازان به دو صورت میتوانند کار کنند؛ اینکه ابتدا تولید کنند و تمام شود و دوم اینکه فیلم را خلق کنند تا ماندگار شود. ممکن است با برخی از فیلمهای محمدرضا اصلانی، منوچهر طیاب و... هم سلیقه نباشیم اما به هیچ وجه فیلمهایی نیستند که قابل اعتنا نباشند زیرا این فیلمها همیشه با خود چالش به همراه دارند. به گفته محمد ابراهیم باستانی پاریزی در کتاب «شاهنامه آخرش خوش است» تنها فیلم معتبری که استادانه در فضای مستند با موضوع جنگ جهانی دوم ساخته شده فیلم «مرثیه گمشده» خسرو سینایی است در واقع «مرثیه گمشده» یک اثر فرهنگی واقعی است.
او افزود: یکی از موارد دردناکی که به خسرو سینایی در ساخت «قطار زمستانی» گفته شد این بود که «لطفا مخاطب عام را نیز در نظر بگیرید». حاصل در نظر گرفتن مخاطب عام میشود فیلمهایی که فروش بالایی دارند اما سال بعد در خاطر کسی نمیماند. امثال فیلمهایی مانند «مرثیه گمشده» هر چقدر هم که زمان میگذرد، به آن رجوع میشود و چالش جدیدی ایجاد میکند.
سینایی بنیانگذار پرترههای مستند بود
در بخش دیگری از این مراسم محمدرضا اصلانی مستندساز پیشکسوت سینما نیز گفت: رفتن خسرو سینایی حیف بود ما یکی از دوستداشتنیترین چهرههای سینما را به دلیل بیماری کرونا از دست دادیم. او از کسانی نبود که به آخر کار خود رسیده باشد بلکه پروژههای اصلی خود را به دست گرفته بود و آینده خوبی برای او وجود داشت و این آینده خوب در چنین فردی، شخصی نبود بلکه برای همه ما بود و مرگ او ضایعه ملی بود. چیزی که میتوانست منجر به یک حاصل فرهنگی برای یک ملت و تاریخ باشد از دست رفت و این چیزی است که مرا متاثر میکند.
وی افزود: کسانی مانند خسرو سینایی بعد از یک مجموعه کار، دیگر «فرد» نیستند یک «انستیتو» هستند و این انستیتو باید پشتیانی شود و نباید رها شود زیرا رها شدن این افراد در واقع لطمه به بنیادهای فرهنگی ما است. مدیریت و جامعه فرهنگی ما باید به این آگاهی برسد و از این غفلتها و از دست رفتنها جلوگیری کند. از دست رفتن بخشی از حافظه تاریخی و ناخودآگاه جمعی ماست؛ «مرثیه گمشده» سینایی و مرثیه بسیاری از ماست. ما همه مرثیههای گمشدهایم.
این مستندساز درباره فیلم «مرثیه گمشده» گفت: این فیلم به هیچ وجه یک فیلم دانشجویی نبود و کاری خوش ساخت و فرهنگی بود که به فیلمهای کوتاه اروپای شرقی طعنه میزد. به خاطر دارم یکی از دوستان از او پرسید «مرثیه گمشده» یک سبک بود و چرا ادامه ندادی؟ سینایی در پاسخ گفت کسی این کار را جدی نگرفت و از من خواسته نشد. اصلانی خاطرنشان کرد: سینایی بنیانگذار پرترههای مستند ایران بود. او بیش از ۱۰۰ مستند ساخت که همه دارای مفاهیم عمیق بودند و باید توجه داشته باشیم که این مداومت و مقاومت رای ساخت فیلم، خود یک جنگ است؛ در واقع او با جنگ خود جنگی را راه انداخت.
کلاس درس خسرو سنایی با جهانگیر کوثری و رخشان بیناعتماد
در ادامه شهابالدین عادل -استاد دانشگاه - با بیان اینکه اولین برخوردش با سینایی سال ۵۴ بوده است، گفت: او جزو اساتیدی بود که در دهه ۴۰ بعد از تحصیل در اتریش به عنوان مستندساز به ایران آمده بودند و در دانشگاه هنرهای دراماتیک به تدریس مشغول شد. سینایی در اولین جلسه کلاس از ما پرسید چه کسی تا به حال فیلم ساخته است؟ کسی جواب نداد و او گفت حالا که کسی فیلمی نساخته جلسه بعد همه باید فیلم بسازید و سر کلاس حاضر شوید. در آن کلاس به جز من جهانگیر کوثری، هوشنگ گلمکانی، رخشان بنیاعتماد و ... هم بودند. من برای ساخت فیلمم به دزفول رفتم و از غارها فیلم گرفتم و یادم میآید زنده یاد خسرو سینایی بابت آن فیلم به من گفت، تو میتوانی فیلمبردار خوبی بشوی.
وی افزود: خسرو سینایی روحیه منظم و مسئولیتپذیری در کلاسهای درسش داشت و دلش میخواست کلاسهایش همیشه با نتیجه همراه باشد. در واقع یک استاد آکادمیک واقعی بود و زمان صحبت، جملهای خارج از چارچوب علمی نمیگفت و همیشه دانشجویانش از لحن و دانش او تعریف میکردند. به نظرم تجربه، مهمتر از تدریس است و او تجربیات خود را به خوبی منتقل میکرد و تاثیر عمیقی روی دانشجویان داشت. این گونه بود که صمیمیت ما دانشجویان با او در سالهای بعد نیز در امور مختلف ادامه پیدا کرد.
سینایی نگاه انسانی را زندگی میکرد
در ادامه همایون امامی مستندساز پیشکسوت سینما و نویسنده کتاب «یک عمر، یک راه، یک عشق؛ خسرو سینایی» نیز گفت: خسرو سینایی در شرایطی دوربین خود را به دست گرفت و مستند را شروع کرد که دهه ۴۰ و ۵۰ بود و اختناق سیاسی فضای خاصی ایجاد کرده بود. بارها میشنیدم که گفته میشد «سینایی موضعگیری سیاسی ندارد» و او را کنار میگذاشتند؛ در حالی که این ویژگی بسیار مهم او بود.
وی با بیان اینکه نباید از یاد ببریم که فیلمهای مستند زیادی ساخته شده است که شاید به پیشرفتهای سیاسی و اجتماعی کمک کردهاند، افزود: خسرو سینایی مستند فرهنگی ساخت و بیشتر روی زیر ساختهای فرهنگی کار کرد. تصور میکردیم با تغییر قدرت، زیرساخت نیز تغییر میکند و این هوشیاری سینایی بود که به فکر زیرساختهای فرهنگی جامعه بود و به همین دلیل در تمامی فیلمهایش مقوله فرهنگ را اولویت قرار میداد. او معتقد است زیرساخت باید تغییر کند تا جامعه بتواند با آگاهی بیشتری در امر انتقال قدرت تصمیم بگیرد و آن را با هوشیاری تمام پیش ببرد.
امامی افزود: یکی از ویژگیهای مورد نقد سینایی، نگاه انسانی او در آثارش بود؛ سینایی همواره نگاه انسانی داشت و همدردی و همدلی میکرد. «مرثیه گمشده» نگاهی جهانی به بحث جنگ و آوارگان لهستانی میاندازد، نگاه وطنی را با یک نگاه جهانی پیوند میدهد و محدوده انسانی را از محدوده ملی فراتر میبرد و این ویژگی مهم فیلمهای سینایی است. سینایی درواقع نگاه مستند را با داستانی تلفیق میکرد و مرز میان این دو را بر هم میزند؛ فرد دیگری در این سالها چنین نگاهی نداشته است. یکی از هنرهای مهم سینایی آمیختگی زندگی خود با فیلمهایش بود درواقع او نگاه انسانی را عینا زندگی میکرد.
نگاه عجیب سینایی به مقوله جنگ
حبیب احمدزاده، نویسنده، کارگردان و مستندساز نیز در این مراسم گفت: اولین باری که «مرثیه گمشده» خسرو سینایی را دیدم نگاهش به مقوله جنگ برایم عجیب بود چرا که خود زندگی در جنگ را تجربه کرده بودم. در سال ۸۱ درباره صادق هدایت تحقیق و پژوهش میکردم و ۷۰۰ صفحه نتیجه تحقیقم را به زنده یاد سینایی نشان دادم و بدین طریق با او بیشتر ارتباط گرفتم که به مستند «گفتگو با سایه» منجر شد. سینایی در دوره کتاب بزرگ شده بود، او به من لطف داشت و با اینکه از دو نسل متفاوت بودیم هیچوقت دچار چالش نمیشدیم و سعی کردیم جامعه را بهتر کنیم و بزرگترین تفاوت ما این بود که او روی پرده، شخصیتی از خودش بود.
او بیان داشت: بزرگترین دستاورد یک انسان این است که بتواند مانند دوی امدادی انسانیت خود را به دیگران منتقل کند و خسرو سینایی این گونه بود و من امروز خودم را مدیون مرد بزرگی میدانم که جرأت کرد با تمام توهینهایی که به او شد، درباره صادق هدایت فیلمی بسازد.
سیاوش دولتسرایی (مدرس و کارگردان) نیز به عنوان نماینده اولین دوره تدریس خسرو سینایی در باغ فردوس، گفت: این که کار بلد باشید یک بحث است و اینکه بتوانید در جایگاه دیگر به عنوان معلم تدریس کنید بحث دیگری است. استاد سینایی هم فیلمساز خوبی بود و هم معلم سخنور و با دانش بود. وقتی شروع به صحبت میکرد بسیار شیوا و خیلی خوب مطلب را به انتها میرساند. خسروسینایی همیشه تاکید میکرد باید به شعور مخاطب خود احترام بگذاریم و اگر فیلم میسازیم متعهدانه و صادق باشیم و با حرکات کاذب تماشاگر را سرگردان نکنیم و فریب ندهیم.
در این مراسم بخشهایی از گفتگوی تاریخ شفاهی زنده یاد «خسرو سینایی» برای حاضران پخش شد.
///.