مدیر کل هنرهای نمایشی با تایید اینکه برخی مداخله‌ها در کار این اداره وجود دارد، تاکید می‌کند که تا به حال اجازه نداده کسی در امور تئاتر دخالت کند.

چارسو پرس: کاظم نظری، مدیر کل هنرهای نمایشی در گفتگوی نسبتا مفصل خود با بیان این که نقد در ذات تئاتر وجود دارد، گفت: مسئولان باید برای برطرف کردن معضلات جامعه از زاویه دید هنرمندان، اقدام کنند نه اینکه جلوی اجرای آن تئاتر را بگیرند یا ندیده، درباره آن اظهار نظر کنند. او همچنین نکاتی را درباره اداره تئاتر، کناره گیری تعدادی برخی هنرمندان از اجرای نمایش، حضور روحانیون در شورای نظارت و ارزشیابی و ... تشریح کرد.

این گفتگو پیش از انتقال جشنواره تئاتر کودک و نوجوان از همدان به یزد انجام شده است.

 می‌دانیم در شرایط خاصی فعالیت می‌کنید و وضعیت کشور از نظر اجتماعی و اقتصادی دشوار است. اخیرا آقای سالاری در جلسه کانون کارگردانان نکته‌ای دردناک را اعلام کردند مبنی بر این که سال گذشته ۴ نماینده مجلس بدون دیدن نمایش «مخاطب» خواستار تعطیلی آن بودند . این مساله نشان می‌دهد که قوای سه گانه به اندازه کافی با هم تعامل ندارند و پرسش این است که به عنوان یکی از زیرمجموعه‌های دولت چقدر اختیار عمل دارید و می‌توانید پای تصمیم‌های خود بایستید؟

به صورت طبیعی  این فشارها وجود دارد ولی نکته  مهم این است که سکاندار مرکز هنرهای نمایشی از عقل و خرد برخوردار است و ۳۰ سال معلمی تئاتر کرده و آنقدر قدرت تشخیص دارد که خوب را از بد تمیز بدهد. من هم یک انسانم که کشورم برای تحصیلم سرمایه‌گذاری کرده و حالا به من اعتماد کرده و پست مدیریتی داده و باید به مدیر مجموعه به عنوان کسی که دارای خرد و قدرت تشخیص و تصمیم‌گیری است، احترام بگذاریم و اختیار هم بدهیم که این کار را هم کرده‌اند اما این مداخله‌ها وجود دارد. تاکنون نظرات غیر کارشناسی در حوزه نمایش در انجام امور این اداره پذیرفته نشده،  والا اینکه پیشنهادهایی را که در جهت پیشرفت تئاتر کشور باشد، گوش می‌کنیم و اگر قابل استفاده باشد، بهره‌مند می‌شویم. اگر اشتباهی هم صورت گرفته، با آن برخورد کرده‌ایم. تلاش ما بر این است که به هنرمندان تئاتر کمک کنیم چراکه از منظر هنری، جامعه را موشکافی می‌کنند و مسئولان باید برای برطرف کردن معضلات جامعه از زاویه دید هنرمندان، اقدام کنند نه اینکه جلوی اجرای آن تئاتر را بگیرند یا ندیده، درباره آن اظهار نظر کنند. حتی در جامعه‌ای که رو به پسرفت هم باشد، چنین چیزی دیده نمی‌شود. بله این اتفاق از سوی چند نفر از نمایندگان محترم مجلس افتاد و آقای سالاری ( معاون هنری) حقیقتا پای این کار ایستاد و خود آقای وزیر هم پیگیر بود و وقتی سخنان ما را شنید، اقناع شد. اساسا نمایش دیدن، آداب و رسومی دارد. قرار نیست نمایش به به و چه چه داشته باشد. تئاتر کارکردی دارد. یا در این کشور کارکرد آن را برایشان روشن کنیم تا بدانند انتقاد در ذات تئاتر است و اگر نمایشی نقدی داشته باشد، نه تنها نباید ناراحت شویم بلکه باید تشکر هم بکنیم چون در جهت اصلاح ما کاربرد دارد. بنابراین این موارد هست ولی اداره کل هنرهای نمایشی کار خود را می‌کند و ما هم قانون داریم و بر مبنای دستورالعمل شورای عالی انقلاب فرهنگی عمل می‌کنیم. شاید برخی از دوستان با بندهایی که درباره تئاتر در شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده، آشنا نیستند، اینها مواردی قانونی است که هیچ کس هم نمی‌تواند آن را تغییر بدهد.

 کاظم نظری؛ اجازه مداخله نداده‌ام

مثلا نمایندگان مجلس معمولا در جشنواره‌ها، تئاتر می‌بینند . معمولا هم مراقبت می‌کنیم که چه کاری ببینند، یعنی به اندازه کافی این رفت و آمد به تئاتر و آشنایی با کلیت آن وجود ندارد. به همین دلیل می‌بینیم گاهی چنین مشکلاتی به وجود می‌آید. چه برنامه‌ای دارید که تعامل بیشتر و مشکلات، کمتر شود؟

دقیقا یکی از مشکلات فعلی جامعه ما این است که تعاملات‌و هم گرایی کم است. البته ما مشغول رایزنی با دیگر وزارتخانه‌ها هستیم. مثلا درباره جشنواره تئاتر فجر با وزارت امور خارجه، سازمان فرهنگی ارتباطات و ... در حال رایزنی هستیم. تمام تلاش‌مان برای افزایش این هم‌افزایی‌هاست. نمایندگان مجلس را هم دعوت می‌کنیم که تشریف می‌آورند و اغلب هم از افزایش بودجه تئاتر دفاع می‌کنند ولی انتظار می‌رود مسئولان کشور از رده بالا تا پایین، حوزه هنر را رها نکنند و آن را در سبد مصرف کالای خود بگذارند. چه اشکالی دارد که رییس جمهوری یا معاون اول ایشان به تئاتر شهر بیایند و نمایش ببینند. این نشان‌گر درک و توان فرهنگی کشور است که مسئولان درجه یک آن تئاتر می‌بینند. در آلمان که من درس تئاتر خوانده و کار تئاتر کرده‌ام، اگر صدر اعظم، تئاتر نبیند، از مسئولیت خود خلع می‌شود چون تنها با تئاتر دیدن است که می‌تواند بودجه درستی برای این هنر تعریف یا از آن دفاع کند. نظر گرفتن از مشاوران هنری در قیاس با تجربه عملی تئاتر دیدن، بسیار متفاوت است. در هفته دولت از همه دولتمردان انتظار داریم در سبد مصرفی خود تئاتر را هم بگذارند. تمام قد از آنان استقبال می‌کنیم و برایشان فرش قرمز می‌اندازیم. اگر مسئولان رده بالا تا دیگر رده‌ها به تماشای تئاتر بیایند ، متوجه کاربرد و تاثیر آن در کشور می‌شوند و درمی‌یابند که چرا کشورهای توسعه یافته این چنین بر تئاتر سرمایه‌گذاری می‌کنند چون نه تنها به تقویت سینما و دیگر رسانه‌ها منجر می‌شود، بلکه با رشد تئاتر، ناهنجاری‌ها و تخلف در جامعه از بین می‌رود. اینکه در سوییس کمترین تخلف صورت می‌گیرد، به این دلیل است که هنر نمایش بیشترین تولید را در این کشور دارد.

با وجود مراوداتی که با دوستان مجلس وجود دارد ولی ظاهرا تلاش‌شان برای ارتقای بودجه تئاتر خیلی جدی نیست.

تا زمانی که تئاتر به سازمان تبدیل نشود که ردیف بودجه مستقل داشته باشد، این اقدامات بی‌نتیجه است. جمعیت تئاتر ۹ میلیون است. سالی ۲هزار اثر تولید می‌کنیم. بودجه تئاتر نسبت به حوزه سینما بسیار ناچیز است . به این دلیل که سینما سازمانی است که بودجه مجزا دارد. متاسفانه برخلاف دیگر کشورها، هنوز تئاتر در کشور ما شغل محسوب نمی‌شود. تا زمانی که دولتمردان ما تشکیلات تئاتر را به سازمان تبدیل نکنند، این مشکلات وجود دارد. قبل از مدیریت دکتر منتظری، همه، خواهان افزایش بودجه بوده‌اند. الان بهسازی زیرساخت‌های تئاتر بالای ۲۰۰ میلیارد تومان هزینه دارد . در این وضعیت همه هم از سراسر کشور متوقع هستند. اغلب شهرهای ما حتی همین کرج، سالن تخصصی تئاتر ندارند.

و متاسفانه همین بودجه اندک هم صرف یکسری جشنواره می‌شود که مدام هم در حال افزایش هستند. مثلا امسال جشنواره تئاتر «مباهله» اضافه شد که تازه سه روز قبل از برگزاری، دبیر آن معرفی شد.

ما به این جشنواره‌ها هیچ کمکی نمی‌کنیم. به برخی از آنها مانند مرصاد یا اندیمشک معمولا رقمی حول و حوش ۱۰ میلیون تومان کمک می‌کنیم. بیشترین بودجه ما صرف همان جشنواره‌های فجر و عروسکی، آیینی سنتی و ... می‌شود. دولت باید به چند جشنواره‌ای که متعلق به خود اوست مانند جشنواره فجر که در جشن پیروز انقلاب برگزار می‌شود، بودجه مجزا اختصاص بدهد و بودجه آنها را در دل بودجه تئاتر تعریف نکند . یعنی مجلس باید بودجه جداگانه‌ای برای جشنواره های بین‌المللی به خصوص جشنواره تئاتر فجر در نظر بگیرد. الان تجمیع این بودجه‌ها در بودجه کلی تئاتر کشور، ما را گرفتار می‌کند. هرچند با برگزاری این جشنواره‌ها، بچه‌های تئاتری درگیر کار می‌شوند و مسئولان استان‌ها هم توجهی می‌کنند و سالنی تجهیز می‌کنند و بودجه‌ای در نظر می‌گیرند. البته به جشنواره «مباهله» ریالی کمک نکردیم بلکه در یزد چند شرکت خصوصی پای کار آمدند. می‌دانید که فعالان تئاتر خیابانی چون فروش بلیت ندارند، خیلی در مضیقه‌اند مگر اینکه برخی سازمان‌ها به آنان سفارش کار بدهند که آن هم یک کار سفارشی است.

در ایران ما تئاتر به عنوان شغل محسوب نمی‌شود. پیش از انقلاب اداره تئاتر داشته‌ایم که هم از نظر ساختار اداری، کارمند داشته و هم از نظر تاریخی جایی ارزشمند برای ماست که بزرگان تئاتر کشورمان در آن فعالیت کرده و در استخدام آن بوده‌اند ولی الان نه تنها آن ساختار کارمندی وجود ندارد، بلکه ساختمان اداره تئاتر هم رها شده است. تکلیف این اداره چیست؟

رها نشده. نقشه کار را کشیده‌ایم و به معاونت عمرانی وزارتخانه هم داده‌ایم که قیمت‌گذاری کرده‌اند. به موسسه توسعه هنر هم ارایه داده‌ایم. یک فرد خصوصی هم حاضر است قراردادی ببندد و طبق نظرات ما ساختمان را بسازد و به مدت ۱۰ سال از آن بهره‌برداری کند. نگاه ما این است که اداره تئاتر دو سالن اجرا، کافی‌شاپ و استراحتگاهی برای گروه‌ها داشته باشد . منتظریم که یا وزارتخانه دست به کار شود و اگر شرایطش را ندارد اجازه بدهد شرکت خصوصی وارد کار شود.

ضرب‌الاجلی هم برایش تعیین کرده‌اید؟

قرار بود تا پایان سالی که گذشت، به نتیجه برسد. می‌گویند شرایط خوبی نداریم و سازمان‌ برنامه و بودجه؟ تکلیف مسائل را روشن نکرده . به هر حال برای اداره تئاتر سه تا طرح داریم؛ صندوق توسعه هنر، دفتر طرح‌های عمرانی و بخش خصوصی. چون دیدم به نتیجه نمی‌رسم، سراغ بخش خصوصی رفتم زیرا آن ساختمان برای همه هنرمندان قابل احترام است و عمری پای آن گذاشته‌اند.

 کاظم نظری؛ اجازه مداخله نداده‌ام

در این مدت، پاکسازی تئاتر شهر اتفاق افتاد ولی بعد از ساعاتی، دوباره دستفروش‌ها مستقر می‌شوند.

خوشبختانه با همراهی میراث فرهنگی مساله حریم در حال پیگیری است.امیدواریم با مجوزی که از میراث گرفته‌ایم، با بخش عمرانی وزارتخانه کار را شروع کنیم. بودجه‌اش را هم وزیر جداگانه کنار گذاشته‌اند که بتوانیم به سرعت کار را شروع کنیم. دوستان شهرداری و اعضای شورای شهر با وجود همه تلاش‌های خود برای پاکسازی تئاتر شهر قرار بود اول فکری برای استقرار دستفروشان کنند تا معیشت آنان به خطر نیفتد ولی متاسفانه هنوز مکانی پیدا نکرده‌اند. گفته‌اند ساختمانی مشابه پارکینگ پروانه نزدیک تئاتر شهر پیدا کرده‌اند. ولی در هر حال، ایجاد حریم تئاتر شهر برای حفظ آن ساختمان و بنایی که ثبت شده، ضروری است.

از بین رفتن این ساختمان که نماد تئاتر کشور است، جبران‌ناپذیر خواهد بود. نمی‌دانم بر چه اساسی در دوره مدیریت های قبلی در شهرداری، این حصار را برداشتند. در کشورهای دیگر دولتمردان به این ساختمان‌ها توجه و احترام ویژه‌ای دارند. آقای وزیر هم پیگیر است ولی متاسفانه این همگرایی و هم‌افزایی در کشور ما وجود ندارد و به همین دلیل هزینه‌های زیادی متحمل می‌شویم. اگر شهرداری و ارشاد و بهزیستی، راه آهن و ... هم‌افزایی داشته باشند، چقدر بودجه تئاتر کشور ارتقا پیدا می‌کند ولی الان این همه دستگاه‌های موازی داریم که اگر هزینه‌ همه آنها در یک سازمان تجمیع می‌شد و همان سازمان برنامه‌ریزی می‌کرد، حال و روزمان این نبود. فرانسه، آلمان، ایتالیا، حتی سنگاپور و مالزی، ویتنام و هندوستان و ... یک تشکیلات دارند که برای همه برنامه‌ریزی می‌کند نه اینکه ۵۰ دستگاه کنار هم موازی کاری کنند که این وضعیت گرفتاری در پی دارد. از نحوه برنامه‌ریزی، استراتژی، نظارت و ... بگیر تا اینکه هر دستگاهی برای برگزاری جشنواره خودش چندین میلیارد هزینه می‌کند. اگر همه اینها بخشی از یک جشنواره بزرگ‌تر باشند، چقدر به تئاتر کشور کمک می‌شود. مثلا چه ایرادی دارد که جشنواره تئاتر فجر به مدت یک ماه برگزار شود و مابقی بودجه و برنامه‌ریزی تئاتر صرف تولید اثر و ارتقای این هنر و بهسازی و تجهیز زیرساخت‌ها شود. متاسفانه آنقدر جشنواره داریم که هنوز جشنواره این دستگاه تمام نشده، یکی دیگر شروع می‌شود. هرچند خداوند به کشور ما همه جور نعمتی بخشیده اما به ما هم خرد و هوشی داده که فکر کنیم و بهترین راه استفاده از این بودجه را پیدا کنیم. با همه این مشکلات، تلاش‌مان را می‌کنیم و در فاصله هفته دولت سال گذشته تا امسال مجوز بیش از ۴ هزار نمایش در سراسر کشور صادر شده است. هرچند برخی از مسئولان اشتباه‌هایی دارند، اما برخی از بچه‌های تئاتر هم قدردان بخش خصوصی نیستند و گاهی رفتارهایی می‌کنند که تهیه‌کننده خصوصی پشیمان می‌شود و هزینه‌اش را در خطر می‌بیند. از زمانی که آمده‌ام اجازه تعطیلی نمایشی را نداده‌ام الا اینکه کسی لجاجت کرده باشد. گاهی که مشکلی بوده، از کارگردان خواسته‌ام برطرف کند و کارش را روی صحنه ببرد. بالاخره ما هم قوانینی داریم و اگر خواهان رشد تئاتر هستیم، باید به آنها پایبند باشیم.

باعث خوشحالی است که در سراسر کشور ۴ هزار نمایش مجوز اجرا گرفته‌اند و تئاتر در همه استان‌ها به حیات خود ادامه می‌دهد ولی با وجود این رشد کمی، همچنان جای بسیاری از هنرمندان شاخص ما خالی است.

واقعیت این است که همه هنرمندان را دعوت به کار کرده‌ایم. با این دغدغه به آقای طاهری مسئولیت مدیریت تئاتر شهر را دادم که هنرمندان تئاتر و پیشکسوتان را به کار دعوت کنند. پیشکسوتانی داریم که خوشبختانه سرپا هستند و می‌توانند کار کنند. ما نیز شرایط اقتصادی را فراهم می‌کنیم. ناگفته نماند که باید صداقت داشته باشیم. هنوز نتوانسته‌ایم شرایط اقتصادی ایده‌آل را ایجاد کنیم. با این حال دوستان مجلس بودجه‌ای در نظر گرفته‌اند و قولی هم به من داده‌اند و آقای وزیر و آقای سالاری هم پیگیر هستند. اگر این بودجه تا پایان این ماه محقق شود، تمام هنرمندان برجسته ما می‌توانند با بودجه خوب کار تولید کنند. در این شکل، انجمن نمایش شبیه تهیه‌کننده می‌شود و قرارداد می‌بندد و بعدا فرایند بازگشت مالی را طراحی می‌کنیم. الان مشکل، مسائل اقتصادی است نه اینکه هنرمندان نخواهند کار کنند. کمترین هزینه تولید یک تئاتر بین ۳ تا ۴ میلیارد است. بسیاری از هنرمندان نمی‌توانند با فروش گیشه این رقم را برگردانند. در کشورهای پیشرفته کمپانی‌های تئاتر کاملا حساب‌شده کار می‌کنند و کارگاه‌های دوخت لباس و دکور و سیستم تولید دارند ولی متاسفانه در ایران سیستم نداریم. وقتی پروسه تولید این چنین سخت است، هنرمندان ترجیح می‌دهند سراغ سینما بروند که مناسبات مالی‌اش مشخص و پروسه تولیدش تعیین‌شده است. خود من با این وضعیت نمی‌توانم کار کنم. کسی که تئاتر کار می‌کند، جهاد کرده است. بخصوص که مخاطب هم مهم است. فضای تبلیغاتی کم است، تلویزیون و سازمان زیباسازی شهر تهران همراه مناسبی با گروه‌ها ندارند. هزینه‌های اینها درصدهای مالی می‌خواهد که با گیشه مالی تئاتر اصلا جور در نمی‌آید. با این وصف، محصول هنری را کجا باید عرضه کرد.

 کاظم نظری؛ اجازه مداخله نداده‌ام

درباره مخاطب و ضعف اطلاع‌رسانی گفتید. یکی از مشکلات ما این است که مخاطب خود را در تئاتر و رسانه‌های ما نمی‌بیند. تئاتر اجتماعی ما سال‌هاست که تضعیف شده. وقتی مردم دغدغه‌ها و مسائل خود را در تئاتر نمی‌بینند، چرا باید برای دیدن آن هزینه کنند؟

 مشکل از ما نیست. خود من سر کلاس، بحث مخاطب‌شناسی را مطرح می‌کنم. کارگردان‌های جوانی که الان فعال شده‌اند، مخاطب خود و نیازهایش را نمی‌شناسند. این به دلیل گسست نسلی است. بسیاری از هنرمندان نسل میانه الان کار نمی‌کنند و در دانشگاه نیز تدریس ندارند. اگر هم چنین باشد، وظیفه من به عنوان تولیدکننده این است که نیاز مخاطب را تامین کنم. انگیزه کارگردان جوان باید از انتخاب متن مشخص باشد اما کارگردان‌های جوان ما فقط احساس خود را ملاک می‌دانند و به نیاز تماشاگر بی‌توجه‌اند. همین چند شب پیش نمایشی در تئاتر شهر دیدم. یک ساعت و نیم تفکر کردم که ارتباط این نمایش با فرهنگ خودمان  را بفهمم. ملغمه‌ای درست کرده بود که فقط اجرایی روی صحنه ببرد. بخشی از این مشکل به سیستم آموزشی ما برمی‌گردد. وقتی شما در کمپانی‌های معتبر دنیا کار می‌کنید، دو پیوست اقتصادی و فرهنگی مطالبه می‌کنند. ضرورت اجرای آن نمایش باید مشخص باشد. در آلمان، مساله روز کشور را وارد نمایشنامه کلاسیک «تاجر ونیزی» کردند. کدام یک از کارگردانان ما این جسارت را دارند. کارگردان‌های بسیار فهیمی داریم که به هر دلیلی کار نمی‌کنند. اما الان از میان کارهایی که روی صحنه است، کدام نمایشی است که ذهن شما را درگیر کند. این اجراها همه پتانسیل تئاتر ما که نیستند. ما بسیاری از سرمایه‌های هنری‌مان را از دست داده‌ایم در حالیکه باید آنان را جذب می‌کردیم. درست است ولی باید پالسی هم از جانب شما باشد . البته ناگفته نماند که برای فصل جدیدمان اتفاقات خوبی رخ می‌دهد و گروه‌های خوبی در تئاتر شهر نوبت اجرا دارند. همه اینها به پول برمی‌گردد نه اینکه به کارگردان پول بدهیم بلکه باید بستر و زمینه کار را فراهم کنیم. بحث سرمایه‌ها مطرح شد و لزوم پایبندی به قانون.

چه قانونی وجود دارد که اسم خانم نغمه ثمینی به عنوان یکی از سرمایه‌های مهم نمایشنامه‌نویسی ما در تئاتر ممنوع است. سریال ایشان در شبکه نمایش خانگی با مخاطب فراگیرتر از تئاتر پخش شده. به زودی کتاب نمایشنامه تازه‌اش هم در کتابفروشی‌ها عرضه می‌شود. این وضعیت متناقض، سردرگمی ایجاد می‌کند که چگونه اسم ایشان در نمایش خانگی و کتاب ممنوع نیست ولی در تئاتر ممنوع است؟ همین متن ایشان که مجوز اجرا نگرفته، به چاپ رسیده است. شما که از خودتان تصمیم نمی‌گیرید. حتما ابلاغیه‌ای به شما رسیده. این ابلاغیه از طرف کجاست؟

نکته درستی است. البته دنبال حل کردن این مساله هستیم. با خودشان هم تماس گرفتیم که تشریف بیاورند ایران و با دوستان صحبت کنند تا اگر سوءتفاهمی پیش آمده، برطرف شود. ایشان فعلا گرفتار دانشگاه است و بعد از آن قرار است بیاید. این موضوع برای ما مهم است چون ایشان نویسنده قابل احترامی است. به دوستان گفته‌ام حتی بلیت ایشان را شخصا می‌دهم که به ایران بیایند و مساله را حل کنند. ایشان سرمایه کشور من است و نمی‌خواهم از دست برود یا قهر کند. ایشان هم پذیرفته که بیاید. این مشکل حل خواهد شد و چندان هم پیچیده نیست.

در ادامه همین بحث، قبلا صحبتی داشتیم که قرار نیست امکانات دولت در اختیار یکسری از هنرمندان قرار بگیرد. الان فرمودید که دولت باید برای هنرمندان زمینه‌سازی کند تا خودشان کار کنند که رویه درستی است. این محدودیت‌ها الان به چه صورت است؟

 اینکه مثلا فلان هنرمند نتواند در تالار وحدت کار کند. اصلا چنین نیست ولی وضعیت تالار وحدت و بنیاد رودکی با ما متفاوت است. خودشان تصمیم می‌گیرند چه نمایشی اجرا شود. قبلا اداره کل برای تالارهای وحدت، فردوسی و حافظ تصمیم‌ می‌گرفت اما الان سالن فردوسی همین طور بی‌استفاده مانده. شاید بتوان مدیریت سالن را به یک شخص داد ولی بستن درِ آن اشتباه است. چرا گروه‌های عروسکی نباید در آن کار کنند؟ اینجا قرار نیست برای کار کردن یا کار نکردن کسی تصمیم‌گیری کند. شاید در گذشته چنین بوده ولی الان قرار نیست چنین باشد. با کسی عقد اخوت نداریم. امکانات باید در اختیار همه گروه‌ها قرار بگیرد. شعار دولت سیزدهم عدالت فرهنگی است. در حوزه ما بحث تبعیض نیست. شاید بخش خصوصی تمام سرمایه خود را به یک گروه بدهد ولی ما چنین نمی‌کنیم.

 کاظم نظری؛ اجازه مداخله نداده‌ام

رویه کار در تالار وحدت چگونه است؟

بنیاد رودکی شورایی دارد که اگر کار را بپذیرد، برای دریافت مجوز، متن را به شورای نظارت ما ارایه می‌دهد.

در حال حاضر شورای نظارت به جایی رمزآلود تبدیل شده که همه چیزش در هاله‌ای از ابهام است. اگر مشکلی برای گروهی پیش بیاید، نمی‌دانیم از طریق چه کسی در شورا می‌توانیم پیگیری کنیم؟

این گونه نیست. اگر هم مشکلی پیش آمد با خود من مستقیما در میان بگذارید چون آنها زیرمجموعه ما هستند و نمی‌توانند راسا پاسخ بدهند زیرا بر اساس قوانین و از نظر سیستم اداری، چنین کاری نمی‌توانند بکنند. اگر من نتوانم پاسخگو باشم، شما را به آنان وصل می‌کنم. زمانی که شورای نظارت مستقیما پاسخ می‌داد، به این دلیل بوده که مدیران قبلی، کارها را به شخصی دیگری تفیض می کردند . قصد بی‌احترامی ندارم ولی احتمالا مشغله‌های دیگری داشتند که خود را خیلی درگیر نمی‌کردند اما من حواسم به تمام جزییات هست و ورود می‌کنم چون تئاتر، شغل و علاقه من است و مویم را در آن سپید کرده‌ام.

شما خودتان متخصص تئاتر هستید و در این جایگاه قرار گرفته‌اید ولی برای بچه‌های تئاتری این پرسش هست که چرا در شورای نظارت که جایی تخصصی است، دوستان حوزه علمیه باید حضور داشته باشند؟

 لطفا دستورالعمل شورای عالی انقلاب فرهنگی را بخوانید که نوشته فردی که به مسائل دینی و اسلامی ، فقهی و شرعی آشناست، حضور داشته باشد. برعکس ما کسی را انتخاب کرده‌ایم که در کنار تحصیلات حوزوی، درس تئاتر خوانده و در کنار سواد حوزه، رسانه را هم می‌شناسد. شاید باورتان نشود بعضی نمایش‌ها را که دوستان تئاتری رد کرده بودند، این دوستان تایید کرده‌اند چون آنها یک درک هنری هم داشته‌اند. حضور این دوستان جزو قوانین است ولی در انتخاب فرد، کسانی را انتخاب کرده‌ایم که لیسانس و فوق لیسانس تئاتر دارند و کنارش درس حوزوی خوانده‌اند. حتی یکی از این دوستان، برایش سئوال بود که اگر لازم است، لباس معممی نپوشد که مخالفت کردم و گفتم اجازه بدهید هنرمندان شما را به عنوان یک شخص حقیقی و حقوقی در این موضع ببینند. بنابراین حضور این دوستان، جزو دستورالعمل‌های شورای عالی انقلاب فرهنگی است که در سال‌های گذشته کسی به آن توجه نمی‌کرده و کسی هم پیگیر نبوده است. ولی یک بار ممکن است سازمان بازرسی پیگیر ماجرا شود. اگر این دوستان صبغه نمایشی نداشتند، حتما دچار مشکل می‌شدیم. در ماجرای نمایش «مخاطب»، همین دو نفر آدم روحانی به قدری پای این کار ایستادند و به آقای سالاری گفتند اگر این کار تعطیل شود، ما می‌رویم ولی کسی این مطالب را نمی‌داند. به هر حال این دوستان به سیاست، اجتماع، فقه و ... آشنایی دارند. مختصات جامعه را می‌شناسند و آگاه هستند که قرار نیست در تئاتر مدام به به و چه چه کنیم چون بالاخره جامعه مسایلی هم دارد.

///.


منبع: خبرگزاری ایسنا
نویسنده: ندا آل‌طیب