در روز جهانی انیمیشن خوب است نگاهی به دنیای هنر انیمیشن در ایران داشته باشیم. انیمیشن در ایران هنوز تبدیل به یک صنعت نشده و دلایلی مختلفی برای آن وجود دارد. عدم توجه مسئولان و تصمیم‌گیران در عرصه کلان به این هنر و توانمندی آن و نگاه تحقیرآمیز به آن که انیمیشن را هنری سطح پایین و ساده و کودکانه قلمداد می‌کنند و متأسفانه این دیدگاه در عامه نیز وجود دارد باعث شده است تا علاوه بر دولتمردان و عموم مردم، فعالان این عرصه نیز خیلی فعالیت و هنرشان را جدی نگیرند.

چارسو پرس: انیمیشن دنیای جادویی و خیالی همه ماست. دنیایی که تا بی‌نهایت، مملو از زیبایی و تخیل و فانتزی است. از همان تلاش‌های اولیه برای جان بخشیدن به تصاویر و اجسام، بشر همواره به خلق دنیاهای جدید و جذاب علاقه‌مند بود و کم‌کم با پیشرفت هنر و صنعت، این علاقه به یک هیجان برای خلق تبدیل شد. پر بی‌راه نیست که حتی سرسخت‌ترین مخالفان انیمیشن نیز در برابر کودک درون خود و شور و اشتیاق او به دنبال‌کردن این دنیای اعجاب‌انگیز، تاب مقاومت و ایستادگی ندارند. اما شاید به‌ جرات بتوان والت‌دیزنی رابزرگ‌ترین پیش‌گام پیشرفت این دنیای خیال‌انگیز دانست که انیمیشن را از یک محصول فرعی به یک ساختار مستقل و مقتدر در سینمای جهان تبدیل کرد. در واقع اصلی‌ترین گام برای تبدیل‌شدن انیمیشن از یک هنر صرف به یک هنر - صنعت توسط او برداشته شد و با تولید انیمیشن سینمایی «سفیدبرفی و هفت‌کوتوله» تجلی پیدا کرد. حالا نزدیک به 100 سال از آن روزگار می‌گذرد و ما شاهد ظهور سبک‌ها و مکاتب مختلف انیمیشن در سراسر جهان هستیم که نه‌تنها سینماها بلکه تلویزیون و شبکه‌های خانگی و تمام رسانه‌های تصویری را به تسخیر خود درآورده است. انیمیشن از دنیای ساده و معصوم کودکان در آغاز کار کم‌کم به ‌سوی صنعتی جدی و پیچیده حرکت کرد و امروز به‌عنوان یکی از بخش‌های صنعت عظیم سینما و گاهی اوقات به‌عنوان صنعتی مجزا، چرخه مالی عظیمی را ایجاد کرده که دیگر نمی‌توان مانند بازی بچه‌ها آن را جدی نگرفت. چرخه‌ای که از 250 میلیارددلار در سال 2018 به 400 میلیارد دلار تا پایان سال 2023 خواهد رسید و نکته مهم و جالب اینجاست که غول‌های بزرگ سینما و کشورهای ابرقدرت هم توجه و سرمایه‌گذاری ویژه‌ای در این صنعت داشته‌اند تا بتوانند از طریق انیمیشن و نفوذ فوق‌العاده آن در میان خانواده‌ها و کودکان، برای انتقال مفاهیم مدنظر خود استفاده و شاید سوءاستفاده کنند. این سوءاستفاده از هنر انیمیشن، در بخش‌هایی خودش را به صورت بهره‌کشی برآمده از یک سبک زندگی در جامعه سرمایه‌داری نشان می‌دهد. مثلا در آثار جدید استودیوهای هالیوودی و نمایش مفاهیم همچون توجه به دگرباش‌ها و همجنسگراها در یکی دو سال اخیر در تولیدات آنها به‌شدت مشهود است و به چشم می‌آید. اما از سوی دیگر آثار استودیوهای دیگرهمچنان به اصول اولیه واساسی انیمیشن وفادارهستند و آموزش مفاهیم ارزشی مانند دوستی، اعتماد، استقامت در راه و... را در آثار خود برای مخاطبان به نمایش می‌گذارند. با قدرت گرفتن غرب و صنعت هالیوود در دنیای انیمیشن و با بالارفتن نفوذ آن درکشورهای دیگر، آسیا نیزحرکت خود را آغاز کرد و در کشورهای چین و ژاپن و کره‌جنوبی، تولیدآثار انیمیشن جدی گرفته شد. سابقه انیمیشن در چین از دو کشور دیگر بیشتر است، اما کم‌توجهی دولتمردان کمونیست به این هنر - صنعت و از سوی دیگر جدی‌گرفتن آن در ژاپن باعث شد تا باوجوداینکه آثار اولیه دنیای انیمیشن ژاپن با الهام از آثار چینی خلق شده بودند، این هنر - صنعت پیشرفتی عظیم و غیرقابل‌باور داشته باشد تا جایی که امروز در دنیا این آثار را در جهان با نام اختصاصی «انیمه» می‌شناسند و عناصر آن اعم از رنگ، گرافیک، ریتم و اکشن، کاملا برای مخاطبان جهانی آن شناخته شده است. گردش مالی که در صنعت انیمه درسال 2021 برآورد شده، حدود 24 میلیارددلاربوده است و پیش‌بینی می‌شود که ارزش آن بین سال‌های 2022 تا 2029 به 54 میلیارد دلار برسد. (برای اینکه متوجه میزان بزرگی این اعداد شویم لازم است یادآوری کنیم که درآمد نفتی ایران در سال 2021 معادل 37 میلیارد دلار بوده است.) این صنعت چنان نفوذی در کشورهای جهان و به‌خصوص همسایگان خود داشته که حتی دولت چین را برای جلوگیری و کنترل این موضوع بر آن داشته تا ورود و پخش چند اثر از این سبک را ممنوع اعلام کند! و حالا ژاپن یک هدر اواسط قرن گذشت به‌عنوان یکی ازدولت‌های محورمتفقین، به بخش بزرگی از آسیای شرقی هجوم برده و مناطق زیادی را تحت پوشش خود درآورده بود، با استفاده از صنعت انیمیشن نه‌تنها خاطرات تلخ گذشته را از اذهان پاک یا کمرنگ کرده؛ بلکه در همان سرزمین‌ها و کشورهای دیگر به محبوبیتی خیره‌کننده دست‌یافته که علاوه بر رشد تولیدات خود، در بخش‌های دیگر مانند گردشگری نیز باعث رشد اقتصادی شده است. با توجه ‌به این پیشرفت، حالا چند سالی است که چین نیز برای عقب نماندن از قافله تولید انیمیشن، شروع به سرمایه‌گذاری هنگفت و جدید در این صنعت کرده و تولیدات زیادی را روانه بازارهای داخلی و بین‌المللی نموده است که به شکل جالبی با موفقیت‌های قابل‌قبولی همراه بوده‌اند. ساخت شهرک‌های مختلف انیمیشنی و تأسیس و سرمایه‌گذاری روی استودیوهای تولیدکننده موضوعی کاملا مشهود و با برنامه است که آرام‌آرام به پیشرفت هنر - صنعت انیمیشن در چین منجر خواهند شد. در همین راستا کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس نیز به‌آرامی در حال سرمایه‌گذاری در بخش تولید انیمیشن هستند و حالا شاهد این هستیم که کشورهایی که تا چندی پیش حتی سالن سینما نداشتند، امروز در حال تولید (ولو سفارشی) انیمیشن‌هایی نظیر بلال حبشی و امثال آن هستند که به‌وسیله آن در جشنواره‌های بین‌المللی حاضر شده و کشور خود را مترقی و در حال پیشرفت نشان ‌دهند. حالا در روز جهانی انیمیشن خوب است نگاهی به دنیای هنر انیمیشن در ایران داشته باشیم. انیمیشن در ایران هنوز تبدیل به یک صنعت نشده و دلایلی مختلفی برای آن وجود دارد. عدم توجه مسئولان و تصمیم‌گیران در عرصه کلان به این هنر و توانمندی آن و نگاه تحقیرآمیز به آن که انیمیشن را هنری سطح پایین و ساده و کودکانه قلمداد می‌کنند و متأسفانه این دیدگاه در عامه نیز وجود دارد باعث شده است تا علاوه بر دولتمردان و عموم مردم، فعالان این عرصه نیز خیلی فعالیت و هنرشان را جدی نگیرند.

ازسوی دیگر تهیه‌کنندگان سینما (به‌عنوان نزدیک‌ترین هنر-صنعت به انیمیشن) نیز اصولابه سمت سرمایه‌گذاری در این بخش تمایلی از خود نشان نمی‌دهند و بخش خصوصی نیز به دلیل همین بی‌توجهی‌ها تقریبا حضور پررنگی ندارد که نتیجه آن سوق پیداکردن تولیدات انیمیشن به‌سوی نهادها و سازمان‌های خاص و در نتیجه محدودشدن محتوا و صدالبته تأثیر این سرمایه‌گذاران روی محتوای آثار است که سبب می‌شود تا به‌جای داشتن آثار انیمیشن مستقل همچنان شاهد تولید آثار سفارشی در این بخش باشیم. شاید بد نیست به بخش‌ها و افرادی که در این‌ خصوص تصمیم‌گیری می‌کنند و نظرات و دیدگاه‌های آنها باارزش است، یادآور شویم که سال گذشته و در حالی که جنجال‌ها و شرایط خاصی در جامعه حکم‌فرما شده بود، دو اثر سینمایی انیمیشن «لوپتو» و «پسر دلفینی» نجات‌بخش سینمای ایران بودند و مخاطبان را در سالن‌های سینما نگه داشتند و باید خیلی جدی‌تر و اصولی‌تر به این هنر نگاه کرد تا به یک هنر - صنعت قدرتمند و پرنفوذ تبدیل شود.


منبع: روزنامه فرهیختگان
نویسنده: شروین فضلعلی‌زاده