محمد برادران طراح جلوه‌های ویژه بصری سینمای ایران تاکید دارد به دلیل بالارفتن اختلاف ارزش ارز، بسیاری از متخصصان و مغزهای جلوه‌های ویژه بصری سینمای ایران، جذب کشورهای خارجی می‌شوند.
چارسو پرس: سینما که به عنوان هنر هفتم شناخته می‌شود هر روز با ورود تکنولوژی‌های پیشرفته اعجاب‌انگیزتر از پیش می‌شود. دیگر در فیلم‌های سینمایی نیازی به حضور بازیگران و عوامل در لوکیشن‌های مختلف نیست، دیگر در فیلم‌های سینمایی نیازی به استفاده از انفجارهای واقعی و تخریب‌های واقعی نیست مگر کارگردان بخواهد که این‌گونه اقدام شود، دیگر در فیلم‌های سینمایی سفر به سیارات و جنگ‌های فضایی امری قابل دسترس شده و تخلیات و تصورات در قالب تصویر به نمایش درمی‌آیند. سینما با بهره‌گیری از رایانه و نرم‌افزارهایی که مدام به‌روز می‌شوند مرزهای تخیل را از میان برداشته و رؤیا را به واقعیت تبدیل کرده است.

جلوه‌های ویژه رایانه‌ای در سینمای امروز جهان حرف اول را می‌زند و استفاده از این تکنیک روز به روز بیش از پیش می‌شود و به یکی از ارکان اصلی تولید فیلم‌های سینمایی به‌ویژه فیلم‌های جنگی، علمی‌تخیلی، ترسناک و تریلرهای جنایی و پلیسی تبدیل شده است.

سینمای ایران نیز طی ۲ دهه اخیر به سمت بهره‌گیری از این تکنیک رفته و در این عرصه اتفاقاتی توسط تیم‌هایی که در زمینه جلوه‌های ویژه رایانه‌ای فعالیت می‌کنند، رخ داده است.

اینکه چرا سینمای ایران هنوز به سطح کیفی بالا در عرصه جلوه‌های ویژه رایانه‌ای نرسیده و اتفاقات قابل توجهی در این بخش رقم نخورده است، جای بحث و بررسی دارد اما در چند سال اخیر سطح کیفی جلوه‌های ویژه رایانه‌ای سینمای ایران نسبت به گذشته خود ارتقا پیدا کرده است.

در اولین بخش از این مجموعه گفت‌وگوها، پای صحبت‌های محمد برادران نشستیم؛ فردی که حدود ۲ دهه اخیر به صورت جدی در زمینه جلوه‌های ویژه رایانه‌ای در سینما و تلویزیون ایران فعالیت می‌کند و توانسته سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه بصری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر را برای فیلم سینمایی «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا و سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه بصری چهل و دومین جشنواره فیلم فجر را برای فیلم سینمایی «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی دریافت کند.
وی که به همراه تیم خود در استودیویی در شهر قزوین مستقر است، تاکنون طراحی جلوه‌های بصری فیلم‌ها و سریال‌های مختلفی نظیر «تنگه ابوقریب» بهرام توکلی، «منصور» سیاوش سرمدی، «یدو» مهدی جعفری، «زالاوا» ارسلان امیری، «تفریق» مانی حقیقی، «بدون قرار قبلی» بهروز شعیبی، «نگهبان شب» رضا میرکریمی، «خائن‌کشی» مسعود کیمیایی، «شب داخلی دیوار» وحید جلیلوند، «مستوران» و «سوران» را بر عهده داشته است.

برادران در ایننشست به وضعیت فعالان حوزه جلوه‌های ویژه بصری سینمای ایران، چالش‌هایی که استودیوها فعال در این حوزه با آن‌ها مواجه هستند، چگونگی بهره‌مندی از تکنولوژی‌ها و تکنیک‌های روز دنیا و روند و چشم‌اندازی که این بخش از سینمای ایران طی می‌کند، پرداخت که در ادامه بخش اول این نشست را می‌خوانیم:

*چند سالی است که جلوه‌های ویژه بصری در سینمای ایران جدی گرفته شده و در این عرصه افراد مختلفی فعالیت می‌کنند. اینکه آیا به جایگاه مدنظر در حوزه جلوه‌های ویژه بصری سینما دست پیدا کرده‌ایم یا نه به موضوعات و اتفاق‌های مختلف مربوط است اما در سال‌های اخیر شاهد بروز اتفاقات خوبی در این عرصه هستیم. وضعیت فعالیت تیم‌های جلوه‌های ویژه بصری سینما در ایران و شرایط معیشتی فعالان این عرصه چگونه است؟
در ۴ یا ۵ سال اخیر، مهاجرت و فرار مغزهای بچه‌های جلوه‌های ویژه از ایران به دلیل اختلاف ارزش ارز بیش از گذشته شده است. دستمزد در ایران با خارج از ایران ۱۰ برابر و برخی کشورها ۱۰۰ برابر شده است. ما در ایران بیش از ۵ استودیو به معنای واقعی استودیوی جلوه‌های ویژه نداریم. ارتزاق اصلی همه این استودیوها بازار خارجی است. بودجه‌هایی که از تهیه‌کنندگان داخلی سینما گرفته می‌شود پاسخگوی نیاز استودیوها نیست زیرا پولی که به شما پرداخت می‌شود به ریال است ولی باید به عوامل استودیو به دلار دستمزد پرداخت کنید. با این شرایط تضمینی برای استمرار فعالیت استودیوها نیست.

خیلی از تیم‌های استودیوها هر ۵ تا ۶ ماه تغییر می‌کنند زیرا نیروهای حرفه‌ای جذب بازار خارجی می‌شوند و استودیوها مجبور هستند مجدداً نیروی جوان جذب و پرورش دهند و مجدداً مهاجرت برای تیم جدید نیز اتفاق می‌افتد و این چرخه تکرار می‌شود.

*یعنی هر فردی که متخصص می‌شود جذب فعالیت در بازار خارجی می‌شود. اصولاً این افراد جذب فعالیت در سینمای کدام کشورها می‌شوند؟
اگر به لحاظ مالی توانمند باشند جذب کانادا یا استرالیا می‌شوند و اگر وضع مالی عادی داشته باشند به دبی، عمان، مالی، چین و هند می‌روند. فیلم «بهشت تبهکاران» آقای جعفری‌جوزانی در بخش جلوه‌های ویژه با این مشکل مواجه شد که ۲ تیم مختلف به دلیل رفتن نیروهای‌شان در پروژه‌های خارجی نتوانستند کار را انجام دهند.

خدا را شکر اتفاقی که برای تیم ما افتاده این است که در شهر قزوین هستیم و از هیاهوی تهران خارج هستیم. اکثر بچه‌هایی که در تیم‌های جلوه‌های ویژه تهران حضور دارند به لحاظ مالی سیراب نمی‌شوند ولی بچه‌هایی که در قزوین به‌سر می‌برند از این امر مستثنی هستند زیرا قزوین مانند یک روستای بزرگ در بخش جلوه‌های ویژه است و از امکانات و تجهیزات سینمایی در آن خبری نیست. بچه‌هایی که در تیم ما یعنی «ریمیا افیکس» حضور دارند بسیار هم‌دل هستند. درست است که من «ریمیا افیکس» را راه‌اندازی کردم ولی متعلق به بچه‌های تیم‌مان است و تعلق خاطر بسیار زیادی به این کمپانی دارند. زیرا طی ۵ سال اخیر این کمپانی از صفر ساخته شده و به این‌جا رسید؛ با فیلم «تنگه ابوغریب» شروع شد و با «خروج» و دیگر فیلم‌ها ادامه پیدا کرد و به «احمد» رسید.

در تهران این‌چنین هم‌دلی شکل نمی‌گیرد، شاید به دلیل نوع نگاهی که سوپروایزرهای استودیوها دارند این اتفاق می‌افتد. جالب است بدانید هیچ کدام از استودیوهای جلوه‌های ویژه در تهران شریک ندارند و به صورت شخصی کار می‌کنند. هیچ کدام از استودیوهای تهران مجوز فعالیت از وزارت فرهنگ و ارشاد را ندارند و به صورت شرکت ثبت نشده‌اند. تنها شرکت مجوزدار دانش‌بنیان جلوه‌های ویژه ایران ما هستیم و این خیلی عجیب است.

*دلیل خاصی دارد که به سراغ مجوز و ثبت شرکت نمی‌روند؟
معلوم نیست.
*یعنی بحث مالیاتی برای‌شان مطرح است؟
اصلاً نه مالیات پرداخت می‌کنند و نه عوامل‌شان را بیمه می‌کنند. البته این روند برای‌شان دردسر درست می‌کند. اصلاً شرکت نیستند. من کارم را از تدوین برای صدا و سیمای قزوین آغاز کردم و آرام آرام به سمت موشن‌گرافیک کشیده شدم و بعداً به همراه امیر صفت به عنوان شریک ۱۵ ساله‌ام وارد دنیای 3D شدیم و سپس حسام ساروخانی به ما اضافه شد. ما حدود ۱۵ سال است که با هم کار می‌کنیم. با یک شرکت کوچک و سرمایه‌ای کم، کار را روشن کردیم و مدام کار کردیم و سخت‌افزار خریدیم و تیم به مرور زمان بزرگ شد و در حال حاضر ۴۰ نفر در شرکت فعال هستیم. رندرفارمی که ما در قزوین داریم در تهران وجود ندارد. ما برای پروژه «احمد» اسکنر سه‌بعدی ساختیم.

*خودتان ساختید؟
بله، نزدیک یک میلیارد تومان برای مان هزینه داشت.
*اگر قرار بود از خارج تهیه شود چقدر هزینه داشت؟
خیلی بیش‌تر، فکر می‌کنم حدود ۴ یا ۵ میلیارد تومان بشود. جلوه‌های ویژه کاری است که هر روز باید خود را به‌روز کنید در غیر این‌صورت کار شکست می‌خورد. رمز موفقیت ما فقط تیم‌بودن است. در تهران این تیم شاید به دلیل خودخواهی سوپروایزر شکل نمی‌گیرد.

*روند آموزش در عرصه جلوه‌های ویژه چگونه است؟ آیا روند آموزشی مشخصی وجود دارد یا به صورت خودآموز انجام می‌شود؟
خیلی از بچه‌ها به صورت خودآموز در این عرصه می‌آموزند و رشد می‌کنند که البته این خیلی بد است.
جلوه‌های ویژه نیز مانند فوتبال نیاز به تیم دارد. در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ بازیکنان جان‌شان برای تیم ملی می‌گذاشتند، الان بچه‌های شرکت ما این‌گونه هستند ولی برای اکثر بچه‌های دفاتر تهران فقط پول مهم است. به همه می‌گویم که مهم نیست تا چه حد علم و دانش دارید بلکه مهم‌ترین نکته این است که انسان باشید*یعنی روند آموزشی آکادمیکی وجود ندارد؟

نه، البته در برخی دانشگاه‌ها از بچه‌ها دعوت می‌شود که در این حوزه تدریس کنند. ماجرای جلوه‌های ویژه نیز مانند ماجرای فوتبال است. جلوه‌های ویژه نیز مانند فوتبال نیاز به تیم دارد. در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ بازیکنان جان‌شان برای تیم ملی می‌گذاشتند، الان بچه‌های شرکت ما این‌گونه هستند ولی برای اکثر بچه‌های دفاتر تهران فقط پول مهم است. به همه می‌گویم که مهم نیست تا چه حد علم و دانش دارید بلکه مهم‌ترین نکته این است که انسان باشید. معیار من برای جذب نیرو در دفتر خودمان انسانیت و توجه به کار تیمی و تیم است. مهم‌ترین نکته برای کار ما گروهی کار کردن است. ما در جلوه‌های ویژه صرفاً کار فنی انجام می‌دهیم از این‌رو هنرمندان را برای فعالیت در دفتر استخدام نمی‌کنیم.

*کارگردان فیلم نکات مدنظر خود را چگونه به استودیوی جلوه‌های ویژه منتقل می‌کند؟
کارگردان یا طراح صحنه تمام نکات مدنظر خود را به سوپروایزر دفتر ارائه می‌دهند و سوپروایزر به تیم فنی خود می‌گوید چه کار کنند. بعد از سال‌ها فعالیت و همکاری، عوامل استودیو دارای یک شعور هنری هم شده‌اند ولی اصل و پایه کار ما فنی بودن است. بچه‌هایی که عشق کامپیوتر هستند و در رشته‌های مرتبط با ریاضی و فیزیک تحصیل می‌کنند در جلوه‌های ویژه موفق می‌شوند نه بچه‌هایی که در رشته‌هایی نظیر علوم انسانی یا هنر تحصیل می‌کنند و با ریاضی و فیزیک سر و کاری ندارند.
در پروژه سینمایی «احمد» یک تیم حدود ۲۷ نفره روزی ۱۶ ساعت در دفتر کار می‌کردیم.
معتقدم کارکردن با کامپیوتر نیازمند یک هوش الکترونیکی است تا بتواند نرم‌افزارها و برنامه‌ها را با هم مرتبط کند و ابزار خلق کند، از این رو است که می‌گویم اکثراً بچه‌های عشق کامپیوتر و ریاضی و فیزیک در عرصه جلوه‌های ویژه موفق می‌شوند. ۵۰ درصد کار جلوه‌های ویژه توسط نرم‌افزار انجام می‌شود و ۵۰ درصد کار توسط افراد در استودیو به سرانجام می‌رسد. الان ما به آن نقطه رسیده‌ایم در غیر اینصورت پروژه «احمد» جمع نمی‌شد زیرا به عنوان مثال تعداد زیادی کدنویسی پشت جلوه‌های ویژه فیلم است که توسط بچه‌های استودیوی ما انجام شد.

جلوه‌های ویژه آدم خود را می‌خواهد، بچه‌های معماری در زمینه جلوه‌های ویژه بسیار موفق هستند زیرا هم بخش فنی قوی دارند و هم به مباحث هنری آشنا هستند.
مشکلات ارز و اقتصادی باعث می‌شود تا بچه‌های موفق در عرصه جلوه‌های ویژه جذب خارج شوند. در دفتر خود ما هم ۲ نفر از نیروهای خوب‌مان جذب فعالیت‌های خارجی شدند. ما چشم‌اندازی پیش روی بچه‌های دفتر گذاشته‌ایم تا هر روز بدانند که چه مسیری را طی می‌کنیم تا به درآمد دلاری بالا برسیم. به عنوان مثال امسال توانستیم پروژه‌ای از هند را در دفتر انجام دهیم و به بچه‌های دفتر هم حقوق دلاری دادیم تا انگیزه‌شان برای چشم‌اندازی که تعریف کرده‌ایم، بیشتر شود.

مشکل اصلی ما با سینمای ایران است. پروژه‌هایی را که درباره شهدا نظیر شهید احمد کاظمی به ما پیشنهاد می‌شود، نمی‌توانیم نپذیریم زیرا همه‌چیز فقط پول و درآمد نیست ولی وقتی می‌پذیریم یک سال درگیر پروژه می‌شویم و وقت ما را می‌گیرد. امسال ۸ پروژه حاضر در چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر با من برای اجرای بخش جلوه‌های ویژه تماس گرفتند ولی نتوانستیم تمام این پروژه‌ها را بپذیریم زیرا «احمد» خیلی ما را درگیر خود کرد.

*درباره حضور نسل جدید در بخش جلوه‌های ویژه سینمای ایران بگویید. الان وضعیت حضور نسل‌های جدید چگونه است؟
نسل تغییر کرده و نسل جدید خیلی باهوش است.
*تکنولوژی هم در این میان بی‌تاثیر نیست.
بله، به دلیل همین وجود تکنولوژی‌های جدید، هوش نسل جدید هم خیلی بالا است. یکی از کسانی که باعث شد پروژه «احمد» در دفتر ما به سرانجام برسد امیرحسین محبی است؛ بچه‌ای متولد سال ۱۳۸۸ که فقط ۶ ماه است که در دفتر ما فعالیت می‌کند. واقعاً این بچه نخبه است.

*خب این فرد ۱۴ ساله با این استعداد در آینده نه چندان دور جذب پروژه‌های خارجی خواهد شد.
بله، این اتفاق هم خواهد افتاد. در شغل ما بچه‌هایی که از سنین پایین وارد کار می‌شوند بسیار موفق خواهند شد زیرا سن که بالا می‌رود توان ذهنی و جسمی فرد پایین می‌آید.

در سینمای ایران کسی جرأت رفتن به سراغ ساخت اسکنر سه‌بعدی را نداشت. اواخر سال گذشته آقای حبیب والی‌نژاد به من گفت که قصد دارد پروژه «احمد» را با کارگردانی امیرعباس ربیعی پیش ببرد و از من خواست تا کار جلوه‌های ویژه این فیلم را انجام دهم. در ایام تعطیلات عید نوروز ۱۴۰۲ با امیرعباس ربیعی صحبت کردیم و به من گفت که یک موقعیت در فیلم وجود دارد و آن باند و فضای باز فرودگاه است که باید روی آن حدود ۱۰ هزار نفر مجروح، ماشین‌های امدادی، هلکوپتر و هواپیما دیده شود. از من خواست تا جلوه‌های ویژه این موقعیت را بسازم ولی کار بسیار سختی بود که ۱۰ هزار نفر مجروح را به صورت جلوه‌های ویژه بسازیم. در فیلم «شب، داخلی، دیوار» وحید جلیلوند سکانسی در یک کارخانه سیمان دارد که اعتصابی در آن رخ داده است و ما بحث تکثیر جمعیت در آن سکانس را به صورت کروماکی و پلان به پلان ضبط کردیم. ما یک ماه پلان به پلان با حضور ۷۰ هنرور و با استفاده از دوربین الکسا ضبط کردیم که بسیار هزینه‌بر هم بود. نزدیک به ۲۰۰ پلان گرفتیم که کار خیلی سختی بود.

در آن فیلم کار افزایش جمعیت دوبعدی را تجربه کردم و خیلی هم اذیت شدم زیرا مدام باید دوربین‌ها جابه‌جا می‌شد، با تغییر کوچکی در نور شرایط تغییر می‌کرد و مسائلی از این دست که بسیار برای تهیه‌کننده هزینه‌بر بود. پست‌پروداکشن «شب، داخلی، دیوار» ۲ سال طول کشید ولی نتیجه خیلی خوب شد.

وقتی امیرعباس ربیعی درباره فیلم «احمد» با من صحبت کرد به او گفتم که اصلاً به افزایش جمعیت به صورت دوبعدی فکر نکند زیرا اذیت‌کننده و هزینه‌بر است. ما در فیلم «احمد» نزدیک به ۶۰۰ پلان داشتیم. در همان لحظه به ذهنم رسید که باید به سمت تکثیر جمعیت سه‌بعدی برویم. روزانه باید حدود ۳۰۰ هنرور را اسکن می‌کردیم که کار بسیار سختی هم برای ما و هم برای بچه‌های صحنه، لباس و گریم بود و نمی‌دانم چرا بچه‌های صحنه فیلم «احمد» حتی در جشنواره فیلم فجر توسط داوران کاندیدا هم نشدند. واقعاً در حق خانم نیاز حمیدی طراح لباس فیلم «احمد» اجحاف شد.

از همان روز اول به این فکر کردم که باید از هنرورها اسکن انجام دهیم تا به یک پوسته واقعی برسیم و چون یک پوسته واقعی داریم در فیلم جلوه می‌دهد. در سه‌بعدی مشکلی که باعث می‌شود جلوه‌های ویژه لو برود بحث رنگ‌سازی است. الان پایه تکنولوژی وی‌پی در جهان بر اسکن است و در هر ثانیه ۶۰ فریم را رندر می‌کند و قرار است آقای ابراهیم حاتمی‌کیا نیز پروژه «موسی» را با این تکنولوژی بسازد. متأسفانه نرم‌افرازهای ما رندر هر فریم را حدود ۲ ساعت انجام می‌دهند زیرا باید فیزیک نور را تجزیه و تحلیل کنند. در فیلم «احمد» رندر هر فریم صحنه نزدیک‌شدن هلکوپتر به هواپیمای ایلوشین حدود ۹ ساعت طول کشید زیرا تعداد نورها زیاد و محاسبه فیزیک‌اش بسیار سنگین بود. تکنولوژی وی‌پی با کارت گرافیک شبیه واقعیت را ایجاد می‌کند. در این تکنولوژی دنیای واقعی را اسکن می‌کنند.

این تجربه را برای اولین بار در فیلم «خروج» آقای حاتمی‌کیا تجربه کردم. در آنجا تمام تراکتورها را به عنوان جسم استاتیک اسکن کردیم. شما با یک دوربین عکاسی تمام زوایای جسم استاتیک را عکاسی می‌کنید و تکنیک فتوگرامری با این عکس‌ها حجم را می‌سازد. الان این کار ساده شده و گوشی‌های همراه دارای این تکنیک هستند. ولی انسان نمی‌تواند یک دقیقه به صورت ثابت بایستد و از این رو اسکن به درستی انجام نمی‌شود و ما این تجربه را در فیلم «خروج» را داشتیم. از این رو کلوزآپ بازیگران را توسط پرده سبز گرفتیم و لانگ‌شات آدم‌ها را با 3D انجام دادیم.

در پروژه «احمد» چند ماه وقت ما به دلیل مسائل مالی سپری شد و دیگر زمان زیادی برای‌مان باقی نمانده بود. این پروژه سنگین طی ۲ تا ۳ ماه بسته شد و امیرعباس ربیعی تحت فشار زیادی قرار گرفت. من موافق نبودم که فیلم درباره شهید احمد کاظمی در چنین فشاری ساخته شود. من از سازمان‌های مختلف خواهش دارم که فقط برای بیلان پر کردن فیلم نسازند. اگر قرار است فیلم درباره قهرمان‌های کشور بسازند باید به فیلم‌ساز و گروه زمان و فرصت کافی بدهند. اگر قرار بود فیلم «احمد» برای سال آینده به جشنواره فیلم فجر ارائه شود خروجی بسیار متفاوت و درخشان‌تر می‌شد. من شاهد بودم که امیرعباس ربیعی چقدر تحت فشار بود و عذاب می‌کشید. تدوین فیلم «احمد» به صورت آنلاین انجام شد در حالی که که تدوین باید بعد از ۱ تا ۲ ماه بعد انجام شود.

نمی‌دانم چرا نهادها و سازمان‌ها عوامل فیلم را تحت فشار قرار می‌دهند تا یک اثر در مدت‌زمان ۲ تا ۳ ماهه ساخته شود.

* وضعیت ساخت اسکنر در پروژه «احمد» به کجا رسید؟
من سال‌ها در مستندهای فیلم‌های خارجی که دارای جلوه‌های ویژه بودند، اسکنر سه‌بعدی را دیده بودم. مساله مهم در اسکنر سه‌بعدی در لحظه عکس گرفتن تمام دوربین‌ها است. ما حداقل به ۶۰ دوربین عکاسی برای اسکن بدن انسان نیاز داشتیم که در عین حال این دوربین‌ها نمی‌توانست از دوربین‌های مدل بالا باشد زیرا هزینه تهیه دوربین‌ها بسیار زیاد می‌شد. مشکل اصلی این بود که دوربین‌ها را تهیه کنیم که به سختی این کار را انجام دادیم. ۱۰ روز خرید ۶۰ دوربین زمان برد زیرا به راحتی نمی‌شد از بازار این تعداد دوربین را تهیه کرد. اینکه همه دوربین‌ها به صورت همزمان عکس بگیرند نیازمند سخت‌افرازی بود که بلافاصله عکس گرفته شود و عکس‌ها در فایل‌های مورد نظر در هارد ذخیره شوند. مدیر بخش آی‌تی دفتر طی یک شب بورد مورد نظر را طراحی کرد و ساخت. در کم‌تر از ۲ روز بعد از خرید دوربین‌ها، اسکنر ساخته شد. ویژگی اسکنر این بود که ما در یک نور و یک کلوین تمام بازیگرها را اسکن کردیم که مدل سه‌بعدی خوبی هم در اختیار ما قرار داد.

همه این اتفاقات در حین فیلم‌برداری و اواسط ماه آبان رخ داد. ما ۶۰ دقیقه راش 3D گرفتیم و برای اولین بار در سینمای ایران از کارگردان موشن‌کپچر استفاده کردیم که رضا نوری این وظیفه را بر عهده گرفت. چند بازیگر را بردیم و موشن‌کپچر را ضبط کردیم و سپس کار انیمیت را انجام دادیم. زمان سپری می‌شد و ما هنوز پلانی برای افزایش جمعیت نداشتیم. ما در عین حال باید فرودگاه بم را هم می‌ساختیم. بچه‌ها تمام فضای فرودگاه بم و اطراف آن را اسکن کردند و به صورت همزمان کارها را انجام دادیم. حتی برای رندر کردن این اسکن‌ها تجهیزات کامپیوتری‌مان را هم ارتقا دادیم. امیر صفت‌کیا یک‌شبه حدود یک هزار و ۶۰۰ تا ۷۰۰ خط برنامه‌نویسی کرد تا بچه‌ها بتوانند حرکات را روی نقش‌ها و شخصیت‌ها اعمال کنند.

همه استرس داشتیم که در مدت‌زمان کوتاهی که داریم، کارها به سرانجام می‌رسند یا نه ولی من هم به تهیه‌کننده و هم کارگردان فیلم می‌گفتم که نگران نباشند زیرا بعد از روزهای اول و فهمیدن چند و چون کار، سرعت‌مان بسیار بالاتر می‌رود. اولین پلانی که آماده شد پلان شماره ۶۹ و مربوط به لحظه بیرون آمدن شهید کاظمی از هواپیما و دیدن جمعیت مجروحان حاضر در فرودگاه بم، بود. این پرچالش‌ترین پلان ما بود.
در فیلم «احمد» تمام هواپیماها و هلکوپترها همه اسکن شدند و هواپیماهای حرکتی و هواپیماهای در عمق در فیلم همه 3D هستند.


منبع: خبرگزاری مهر