آنتونیا شرکا منتقد سینما در نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «عامه‌پسند» که در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد، عنوان کرد: یکی از ویژگی‌های سینمای بیرقی واقعی بودن زنان در آن است، بر خلاف تصویر اسطوره‌ای که بیضایی از زن به نمایش می‌گذارد و یا تصویر اغراق‌آمیزی که در آثار تهمینه میلانی از کتک‌خور و مظلوم بودن زنان می‌بینیم.
چارسو پرس: به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای ارسباران، ششصد و نهمین نشست باشگاه فیلم تهران با نمایش و نقد فیلم سینمایی «عامه پسند» ساخته سهیل بیرقی یکشنبه ۲۰ اسفند ماه با حضور آنتونیا شرکا منتقد، زهرا اردکانی‌فرد تحلیلگر سینما و زنان و کورش جاهد کارشناس مجری در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

ابتدا کورش جاهد کارشناس و منتقد سینما درباره فیلم «عامه‌پسند» گفت: اگر این فیلم را به عنوان یک اثر آموزنده در نظر بگیریم، این نکته را برای ما دارد که بدانیم باید در برخوردها با آدم‌ها پیشینه و مشکلات زندگی‌شان را در نظر بگیریم. 

وی اضافه کرد: در تاریخ سینما برخی فیلم‌های زنانه را داشته‌ایم که می‌توان به آثاری مانند «شب‌های کابیریا» اثر فلینی اشاره کرد که مناسبات جهان مردانه را به چالش می‌کشند. پرداختن به مسائل زنان، حدود ۲۰ سال است که خیلی جدی‌تر و پررنگ‌تر از گذشته در سینما دیده می‌شود و چگونگی پرداختن به این موضوع نیز اهمیت دارد. 

جاهد تصریح کرد: یکی از نکات فیلم «عامه‌پسند» این است که تمام مردهایی که می‌بینیم، جزئی از نهاد قدرت و جامعه زن‌ستیز هستند که نمی‌خواهند به این زن فرصت پیشرفت دهند. تنها کسی که به نوعی این کار را می‌کند و در مناسبات قدرت نیست، شخصیت هوتن شکیباست که از مسائل مدرن مانند یوگا و... حرف می‌زند.

در ادامه آنتونیا شرکا منتقد سینما با اشاره به کارنامه کاری سهیل بیرقی عنوان کرد: «عامه‌پسند» سومین فیلم از یک سه‌گانه است و پس از دو فیلم «من» و «عرق سرد» ساخته شده است. یکی از ویژگی‌های آثار بیرقی، جسارت نمایش دادن شخصیت‌های متفاوت است. شخصیت باران کوثری در فیلم «عرق سرد» یکی از این شخصیت‌های خاص است یا شخصیت لیلا حاتمی در فیلم «من» که یک گانگستر و کارچاق‌کن است و چنین کاراکتری را در کمتر فیلمی از سینمای ایران می‌بینیم. 

وی افزود: در «عامه‌پسند» هم یک زن با بازی فاطمه معتمدآریا را داریم که با علم به اینکه شکست می‌خورد، ولی حداقل با خودش به نوعی یگانگی می‌رسد و در سکانس آخر تصمیم می‌گیرد خودش را بپذیرد. اینکه این زن حداقل برای مدتی تصمیم می‌گیرد آزادانه زندگی کند، از او یک شخصیت متفاوت می‌سازد.

زهرا اردکانی‌فرد تحلیلگر حوزه سینما و زنان نیز درباره فیلم «عامه‌پسند» گفت: فیلم وضعیت زنی را به نمایش می‌گذارد که یک شکست خورده و می‌خواهد زندگی‌اش را دوباره بسازد و تغییری ایجاد کند. چیزی که فیلم به ما نشان می‌دهد این است که همه علیه او هستند. مردانی که در فیلم می‌بینیم، در مقابل او ایستاده‌اند و زنان اطرافش هم در نهایت از پشت خنجر می‌زنند. سومین عاملی که در مقابل او قرار دارد جامعه است. 

وی ادامه داد: تا اینجا مشکلی نیست و ما می‌دانیم زنان مستقل چنین مشکلاتی را دارند، ولی در فیلم‌های زنانه جهان در نهایت روزنه‌ای برای غلبه شخصیت زن بر مشکلاتش باز می‌گذارند. در حالی که در «عامه‌پسند» شخصیت زن می‌پذیرد که شکست خورده و به نظرم این الگوی خوبی برای فیلم زنانه نیست. 

اردکانی‌فرد با بیان اینکه بیننده فیلم نمی‌تواند با امید سالن سینما را ترک کند، اظهار کرد: شاید بهتر بود شخصیت فهیمه (فاطمه معتمدآریا) در پایان فیلم به عنوان مثال در دانشگاه ثبت نام کند و مثلا دنبال تحصیل در رشته هتلداری برود تا یک پایان امیدبخش شکل بگیرد. 

وی با اشاره به اینکه شخصیت زن فیلم «عامه‌پسند» کمی ساده‌لوح طراحی شده، عنوان کرد: تصور من از زنی ۵۷ ساله که در تهران زندگی کرده، یک زن هوشمندتر است و چیزی که در نسل مادران خودمان می‌بینیم، رفتارهای پخته‌تری را شاهد هستیم. مثلا اعتماد بیش از حدی که به میلاد (هوتن شکیبا) می‌کند، شبیه به رفتار یک دختر ۲۰ ساله است و به نظرم خوش‌بینی زیادی دارد. در مقابل، شخصیت افسانه (باران کوثری) که یک زن جوان است و قاعدتا تجربه کمتری دارد، اشراف بیشتری روی موقعیت دارد.

آنتونیا شرکا درباره نکات مطرح‌شده توسط دیگر کارشناس نشست بیان کرد: اینکه همه مردان فیلم علیه این زن هستند، در نوع فیلمبرداری هم منعکس شده و مردها را از پشت سر می‌بینیم و چهره‌شان دیده نمی‌شود، البته به جز هوتن شکیبا که یکی از شخصیت‌های اصلی است. اما پایان فیلم را ناامیدکننده نمی‌دانم و فکر می‌کنم می‌توانست حتی از این هم بدتر باشد، به این صورت که زن به خانه همسر سابقش بازگردد. 

وی ادامه داد: اینکه در انتهای فیلم بوتاکس نمی‌کند و خود واقعی‌اش را قبول کرده، اتفاقا امیدبخش است و ناامیدکننده نیست. یکی از ویژگی‌های سینمای بیرقی واقعی بودن زنان در آن است، بر خلاف تصویر اسطوره‌ای که بیضایی از زن به نمایش می‌گذارد و یا تصویر اغراق‌آمیزی که در آثار تهمینه میلانی از کتک‌خور و مظلوم بودن زنان می‌بینیم. 

شرکا درباره ساده‌لوح بودن شخصیت اصلی فیلم بیان کرد: استنباط من این است که این زن یک عمر با مردی زندگی کرده که علاقه‌ای به او نداشته و حالا که با یک پسر جوان آشنا شده، به او دلبستگی پیدا کرده و هم جنبه عشق پنهان و هم جنبه مادرانه دارد. چون می‌بینیم که پسر خودش مدام او را سرزنش می‌کند و نمی‌تواند برایش مادری کند. فهیمه زنی است که نیاز به تکیه‌گاه دارد و در عین حال می‌خواهد مستقل هم باشد، در نتیجه چاره‌ای جز اعتماد و خوش‌بینی ندارد.