در سینمای ایران خاطره خوبی از فعالیت هنری هنرمندان سالخورده نداریم، گزیده کاری و عدم فعالیت بزرگانی مانند عزتالله انتظامی نه تنها سبب فراموش شدن آنها نشد بلکه وجهه و کلاس هنری ایشان را نیز برای همیشه حفظ کرد. به غیر از موارد استثنایی و انگشت شمار، مرور آثار غولهای سینمای جهان نیز موید این مطلب است که اوج فصل کاری سینماگران تا دوران پیش از سالخوردگی است.
چارسو پرس: میدان هنر عرصه پدیدآوری و ارایه خلاقیتهای مردمان مدعی در کار این صنعت است. هر هنرمند به میزان سطح دانایی، دانش، خلاقیت و جسارت خویش، اندازهای از هنر خلق شده خود را در ابعاد کیفیات وجودی خویش به نمایش میگذارد. کار هنر پیوندی ناگسستنی با اوج و افول رتبه حرفهای مردم آن دارد. در طول تاریخ هنر کمتر هنرمندی را میتوان نام برد که دایما در اوج جایگاه هنری خود بوده باشد. هنرمندان در هر رشتهای که فعالیت میکنند معمولا به واسطه ارایه یک یا چند اثر هنری قابل و مورد پسند جامعه مخاطبان خود، مدتی را در اوج شهرت و گاهی محبوبیت میگذرانند. برخی نیز به واسطه تولید یک اثر هنری تا پایان عمر مورد احترام قرار میگیرند. و بسیار پیش آمده که هنرمندی اثری هنرمندانه را خلق کرده اما در سالهای پس از آن هرچه تلاش کرده موفق به تکرار موفقیت آن اثر نشده و چه بسا تولید مکرر آثار نازل سبب از دست رفتن جایگاه پیشین ایشان نیز شده است. تعویض نسلها، بهروزرسانی شیوههای خلق اثر با بهرهگیری از ابزارآلات و امکانات جدید، ظهور سبکهای نو، تغییر سلیقه هنری مخاطبان و هماهنگی هنرمندان جدید با این تغییرات و پدیدارگشتن نگرشهای نوین در حیطه فعالیت هنری، از مسائل موثر در اوج و فرود یک هنرمند هستند. سینما در قیاس تاریخی با سایر هنرها، هنری نوظهور و در حال تکامل بهحساب میآید که این خاصیت موجب تغییر دایمی سلایق مخاطبان این هنر- صنعت است. در سینمای ایران نیز آثار کلاسیک و تولیدات امروزین آن تفاوتهای بسیاری در نوع ساختار و محتوا با یکدیگر دارند. و در این چند دهه ورود سینما به ایران نسلهای متفاوتی از هنرمندان ظهور و افول کردهاند. وقوع انقلاب در ایران موجب جدایی بسیاری از هنرمندان سینما از این حرفه شد، که یکی از شاخصترین هنرمندان بازیگر، بهروز وثوقی بود.
از نظر رییس سازمان سینمایی آقای بهروز وثوقی میتواند برگردد و کار کند، هیچ مشکلی ندارد.
اظهارنظری جدید برای رییس یک سازمان حساس که مستقیما در مخابره تصویر خوبیها و بدیها یجامعه ایرانی به جهان نقشی اثرگذار دارد. اینکه پوزیسیون در قدرت در رسانه رسمی کشور چنین خبر یا درخواستی را اعلام کند ممکن است نشان از تغییرات احتمالی سیاستها و رویکردهای فرهنگی- هنری کشور در سطح کلان آن داشته باشد. تا پیش از این اظهارنظر، معمولا هنرمندان معترض به شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور اگر در مراسمی پشت تریبون قرار میگرفتند و در نقش اپوزیسیون درون حاکمیتی یا دستکم اپوزیسیون داخل کشور در حمایت از وثوقی و تقوایی و بیضایی صحبت میکردند و غالبا مسوولان سینمایی کشور را مخاطب نقدهای خود قرار میدادند. اما اینبار رییس سازمانی که سیبل انتقادات درباره ایجاد انواع محدودیتها برای تولید آثار سینمایی است از بازگشت اشخاصی سخن میگوید که حتی ذکر نامشان نیز هماره با سانسور و محدودیت همراه بوده است.
در سینمای ایران خاطره خوبی از فعالیت هنری هنرمندان سالخورده نداریم، گزیده کاری و عدم فعالیت بزرگانی مانند عزتالله انتظامی نه تنها سبب فراموش شدن آنها نشد بلکه وجهه و کلاس هنری ایشان را نیز برای همیشه حفظ کرد. به غیر از موارد استثنایی و انگشت شمار، مرور آثار غولهای سینمای جهان نیز موید این مطلب است که اوج فصل کاری سینماگران تا دوران پیش از سالخوردگی است. فارغ از تسلط بر نقش و اجرای باورپذیر آن توسط بهروز وثوقی که این خاصیت بازی ایشان موجب رضایت و تایید منتقدان است، بهروز وثوقی در نگاه مخاطب عام سینما نیز بازیگری توانا و کاریزماتیک است. یکی از دلایل محبوبیت وثوقی برای عامه مردم انتخاب نقشهایی بود که تمام دلیل خاصیت گیرایی آن به اجرای آن توسط یک جوان خوشتیپ مثل بهروز وثوقی بود. بهروز وثوقی برای ستاره سینما شدن در مکانی درست و در زمانی درستتر پا به عرصه هنر گذاشت و برای ماندگار شدن در قلب و خاطرات سینمایی مخاطبان سینمای پیش از انقلاب در زمانی بسیار درست از سینمای ایران جدا شد. و فرصتی برایشان فراهم نشد که به دلیل مسائل مالی و اقتضائات دیگر به سمت همکاری با فیلمهای نازل کشیده شده و رزومه خوب خود در سینما را سیاه کند. بهروز وثوقی در دورانی در سینما اوج گرفت که حرف اول را در سینمای ایران فیلمفارسیهای مبتذل میزدند، از سویی کارش سخت بود که مسیری متفاوت را میپیمود و از سویی بیدغدغه میتازید زیرا که رقبای انگشت شماری داشت.
سینمای امروز ایران شاید نیاز آنچنانی به بهروز وثوقی در آستانه نود سالگی ندارد، زیرا که مخاطبان حرفهای و غیرحرفهای سینما با وثوقی جوان و جذاب خاطره دارند نه پیرمردی که الان و در دوران بازنشستگیاش وی را برای بازگشت به سینما ترغیب میکنند. قطعا بازگشت ایشان به کشور به معنای صدور مجوز برای فعالیت در سینما برای وی نیست و مسلما مانند حبیب خواننده باعث دلشکستگی و دق مرگ شدن ایشان میشود. به امید روزی که برخی از هنرمندان همیشه معترض و مدیران تصمیمگیر در مسائل سینمای کشور این ماجرای دستمالی شده و لوث شده بازگشت بهروز وثوقی به کشور را تمام کنند تا این شائبه پیش نیاید که ماجرای بازگشت وثوقی دستاویزی است برای رسیدن به اهداف شخصی و بدون پیگیری جدی ماجرا پساز مطرح کردن تا مراسم و تریبون بعدی.
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: سعید هنرمند
از نظر رییس سازمان سینمایی آقای بهروز وثوقی میتواند برگردد و کار کند، هیچ مشکلی ندارد.
اظهارنظری جدید برای رییس یک سازمان حساس که مستقیما در مخابره تصویر خوبیها و بدیها یجامعه ایرانی به جهان نقشی اثرگذار دارد. اینکه پوزیسیون در قدرت در رسانه رسمی کشور چنین خبر یا درخواستی را اعلام کند ممکن است نشان از تغییرات احتمالی سیاستها و رویکردهای فرهنگی- هنری کشور در سطح کلان آن داشته باشد. تا پیش از این اظهارنظر، معمولا هنرمندان معترض به شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور اگر در مراسمی پشت تریبون قرار میگرفتند و در نقش اپوزیسیون درون حاکمیتی یا دستکم اپوزیسیون داخل کشور در حمایت از وثوقی و تقوایی و بیضایی صحبت میکردند و غالبا مسوولان سینمایی کشور را مخاطب نقدهای خود قرار میدادند. اما اینبار رییس سازمانی که سیبل انتقادات درباره ایجاد انواع محدودیتها برای تولید آثار سینمایی است از بازگشت اشخاصی سخن میگوید که حتی ذکر نامشان نیز هماره با سانسور و محدودیت همراه بوده است.
در سینمای ایران خاطره خوبی از فعالیت هنری هنرمندان سالخورده نداریم، گزیده کاری و عدم فعالیت بزرگانی مانند عزتالله انتظامی نه تنها سبب فراموش شدن آنها نشد بلکه وجهه و کلاس هنری ایشان را نیز برای همیشه حفظ کرد. به غیر از موارد استثنایی و انگشت شمار، مرور آثار غولهای سینمای جهان نیز موید این مطلب است که اوج فصل کاری سینماگران تا دوران پیش از سالخوردگی است. فارغ از تسلط بر نقش و اجرای باورپذیر آن توسط بهروز وثوقی که این خاصیت بازی ایشان موجب رضایت و تایید منتقدان است، بهروز وثوقی در نگاه مخاطب عام سینما نیز بازیگری توانا و کاریزماتیک است. یکی از دلایل محبوبیت وثوقی برای عامه مردم انتخاب نقشهایی بود که تمام دلیل خاصیت گیرایی آن به اجرای آن توسط یک جوان خوشتیپ مثل بهروز وثوقی بود. بهروز وثوقی برای ستاره سینما شدن در مکانی درست و در زمانی درستتر پا به عرصه هنر گذاشت و برای ماندگار شدن در قلب و خاطرات سینمایی مخاطبان سینمای پیش از انقلاب در زمانی بسیار درست از سینمای ایران جدا شد. و فرصتی برایشان فراهم نشد که به دلیل مسائل مالی و اقتضائات دیگر به سمت همکاری با فیلمهای نازل کشیده شده و رزومه خوب خود در سینما را سیاه کند. بهروز وثوقی در دورانی در سینما اوج گرفت که حرف اول را در سینمای ایران فیلمفارسیهای مبتذل میزدند، از سویی کارش سخت بود که مسیری متفاوت را میپیمود و از سویی بیدغدغه میتازید زیرا که رقبای انگشت شماری داشت.
سینمای امروز ایران شاید نیاز آنچنانی به بهروز وثوقی در آستانه نود سالگی ندارد، زیرا که مخاطبان حرفهای و غیرحرفهای سینما با وثوقی جوان و جذاب خاطره دارند نه پیرمردی که الان و در دوران بازنشستگیاش وی را برای بازگشت به سینما ترغیب میکنند. قطعا بازگشت ایشان به کشور به معنای صدور مجوز برای فعالیت در سینما برای وی نیست و مسلما مانند حبیب خواننده باعث دلشکستگی و دق مرگ شدن ایشان میشود. به امید روزی که برخی از هنرمندان همیشه معترض و مدیران تصمیمگیر در مسائل سینمای کشور این ماجرای دستمالی شده و لوث شده بازگشت بهروز وثوقی به کشور را تمام کنند تا این شائبه پیش نیاید که ماجرای بازگشت وثوقی دستاویزی است برای رسیدن به اهداف شخصی و بدون پیگیری جدی ماجرا پساز مطرح کردن تا مراسم و تریبون بعدی.
منبع: روزنامه اعتماد
نویسنده: سعید هنرمند
https://teater.ir/news/59229